بیژن اشتری
نویسنده و مترجم instagram.com/bijan_ashtari این کانال غیررسمی تنها پستهای اینستاگرام جناب اشتری را در تلگرام منتشر میکند.
Больше6 131
Подписчики
+1524 часа
+307 дней
+2430 дней
- Подписчики
- Просмотры постов
- ER - коэффициент вовлеченности
Загрузка данных...
Прирост подписчиков
Загрузка данных...
هیچ تحلیلی درباره انتخابات ریاستجمهوری در ایران بدون در نظر داشتن امیال، منویات، خواستهها و سیاستگذاریهای راهبردی آقای خامنهای نمیتواند درست باشد.تایید صلاحیت آقای پزشکیان عدهای را چنان سرمست کرده که به این نتیجه رسیدهاند که گویا «کشتیبان را سیاست دیگری آمده است» و روزنهها و راههای تازهای در ساحت سیاست جمهوری اسلامی در حال گشوده شدن است و عصر خالصسازی به پایان رسیده است و غیره و غیره.اما همه اینها خیال باطل است.رهبر جمهوری اسلامی هیچ ریلی را عوض نکرده و هیچ سیاست تازهای اتخاذ نکرده است و در واقع چرخ بر همان پاشنه پیشین میچرخد و اتفاقا با قدرت تر از هر زمان دیگری.رهبر جمهوری اسلامی سیاستمداری به شدت محافظهکار است که ندرتا تغییر سیاست های فاحش از او سر زده است.چینش مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری در سال گذشته را نگاه کنید، حتی به اندازه یک اپسیلیون هم نشانهای از تغییر ریل،تغییر سیاستهای کلی، در آن نمیبینید.ایشان هیچ دلیلی برای تغییر ریل نمیبیند .اعتراضهای عمومی خاموش شده و پول نفت کم و بیش میرسد و تفاهمی پنهان با آمریکا در پشت پرده برقرار است و به قول معروف هیچ مربی عاقلی ترکیب تیم برنده را عوض نمیکند.سپهر سیاسی جمهوری اسلامی همان است که در همه این سالها ی گذشته بوده است.سیاستهای تاکتیکی و راهبردی همان است که حداقل در این پانزده سال اخیر بوده است .یکی از سیاستهای راهبردی آقای خامنهای کوتاه نیامدن در برابر اصلاحطلبان حکومتی بوده ، آن چنان کوتاه نیامدنی که حتی اجازه نداده آنها از بعد از هشتاد و هشت حتی موفق به زدن یک گل (در حد راضی کردن ایشان به پایان دادن محصورین) شوند.واین یعنی زدن تیر خلاص به آنها.توقع تغییر ریل داشتن از آقای خامنهای ،که در دنبال کردن سیاستهایش به شدت پیگیر و انعطاف ناپذیر است واقعا یک توقع خوشخیالانه و موهوم است.اقای پزشکیان گرچه انسان خوبی است اما با صحبتهای ضعیف امشب خود نشان داد که صرفا مهرهای در راستای همان ریلگذاری های همیشگی آقای خامنهای است و نه چیزی بیشتر.
بیژن اشتری
Instagram
@bijan_ashtari
👍 147👎 8👏 6❤ 1
در کشورهای دیکتاتوری جنبشهای اصلاحطلبانه سرنوشتی جز شکست نداشتهاند.در این کشورها وقتی اصلاحطلبی به تودههای مردم وصل میشود و به اصطلاح سیاست« فشار از پایین و چانه زنی از بالا »به سیاست راهبردی عناصر اصلاح طلب تبدیل میشود در واقع این جنبش سرنوشتی جز سرکوب شدن نخواهد داشت.هسته سخت قدرت خوب میداند که جنبش اصلاح طلبی در واقع یک جنبش براندازانه است که صرفا نقاب اصلاحطلبی بر چهره دارد و بنا بر این با تمام قوا آن را سرکوب میکند و نمونه بارزش هم جنبش سبز در ایران که به نظرم یک جنبش کاملا براندازانه بود با نقاب اصلاحطلبی که نظام با تمام قدرت آن را نابود کرد.ساموئل هانتینگتون که در زمینه گذار از دیکتاتوری به دموکراسی کتابهای مفصلی نوشته نیز معتقد است عناصر اصلاحطلب داخل حکومت فقط زمانی شانس موفقیت دارند که در محدوده دالانهای قدرت ،بدون توسل به نیروی مردم و بدون علنی کردن نیات و مقاصدشان، فعالیت کنند.حاکمان دیکتاتور تنها زمانی که احساس کنند هدف اصلاحات براندازی آنها نیست احتمال دارد که به پاره ای اصلاحات تن بدهند.در چین وقتی جنبش اصلاحطلبی به کف خیابان و میدان کشیده شد حکومت بیرحمانه سرکوبش کرد اما همین حکومت به اصلاحات درونی ، به اصلاحاتی که در پشت درهای بسته در جریان بود و در آن خطر سرنگونی کلیت رژیم وجود نداشت ،تن داد.به همین دلیل معتقدم در کشورهای دیکتاتوری اصلاح طلبان فقط در درون محدودههای قدرت میتوانند شانسی برای موفقیتهای تدریجی داشته باشند.دیکتاتورها به محض اینکه احساس کنند اصلاحطلبی در حال تبدیل شدن به یک جنبش مردمی است بلافاصله با تمام قدرت و به هر بهایی که شده کلک آن را میکنند.البته در کشورهای دموکراتیک قضیه فرق میکند.در این کشورها اتفاقا هر چقدر جنبش اصلاحطلبانه مردمیتر باشد شانس موفقیتش بیشتر است و نمونه بارزش هم جنبش مدنی سیاهان آمریکا در دهه شصت میلادی که موجب رفع قوانین تبعیض آمیز در ایالات متحده آمریکا شد.
برگردیم به مقوله «انتخابات» و نامزد شدن آقای پزشکیان، که ظاهراً دارد سراب اصلاحطلبی تازهای را برای یک عدهای در افق پدیدار میکند.نظام به ویژه پس از حوادث شهریور دو سال پیش خوب متوجه شده که براندازان داخلی برای همیشه استفاده ابزاری از«انتخابات» را کنار گذاشتهاند و دیگر هیچ تمایلی به زدن نقاب اصلاحطلبی و تکرار مسیرهای گذشته ندارند و «اصلاحطلبی» همه رمق خود را از دست داده است.به نظرم فرستادن آقای پزشکیان به جلوی صحنه انتخابات صرفا یک نوع قدرتنمایی به معدود کسانی است که هنوز گمان میکنند «اصلاحطلبی» در ایران زنده است.
بیژن اشتری
Instagram
@bijan_ashtari
👍 142👏 14👎 11❤ 3
من شوخی یا جدی، همیشه اعتقاد داشتهام مردی که کیسه پلاستیکی در دست دارد اهلیترین و بیخطرترین موجود دنیاست.
هر موقع از مغازهای بیرون میآیم با کیسه حاوی خریدهای روزانه در دستم، همیشه به یاد این مرد چینی کیسه به دست میافتم. مرد" کیسه پلاستیکی به دست" اصولا جز خانوادهاش به چیز دیگری فکر نمیکند. انسانی است از طبقه زیر متوسط و چه بسا فقیر که احتمالا هیچ کاری با سیاست ندارد زیرا تنها هدفش معیشت روزانه و پر کردن شکم گرسنهی خودش و خانوادهاش است. اما اینجا در میدان تیانانمن پکن در سی و پنج سال پیش، در روز چهارم ژوئن، مرد آرام کیسه به دست یک بار برای همیشه قید بیطرفی و بیعملی همیشگیاش را زد و با شجاعت هر چه تمام در برابر قدرت عریان دیکتاتوری حاکم ایستاد. این تصویری نمادین از به جان آمدن یک شهروند معمولی تحت یک حکومت استبدادی و به پا خاستن تمام قد او در برابر قدرت سخت دیکتاتوری است.شجاعتی بی حد و مرز، و نمادی از همه شورشیان گمنام در جای جای جهان بی ترحم مستبدان.در آن یکی دو روز ارتش چین کمونیست بیش از سه هزار آزادیخواه چینی را قتل عام کرد.موقعی که یک جنبش بیشترین نیروی خود را از قدرت اخلاقیاش میگیرد و نه از قدرت سیاسی، کار برای سرکوب کردن چنین جنبشی بسیار دشوار، و چه بسا ناممکن، میشود.
عکس از :جف وایدنر، خبرنگار آسوشیتدپرس
بیژن اشتری
Instagram
@bijan_ashtari
👍 21❤ 1
Фото недоступноПоказать в Telegram
در همه جای دنیا انتخابکنندگان در انتخابات شرکت میکنند تا تحولی در زندگی خودشان ایجاد شود.اما در جمهوری اسلامی انتخابکنندگان در انتخابات شرکت میکنند تا تحولی در زندگی انتخابشوندگان ایجاد شود.
بیژن اشتری
Instagram
@bijan_ashtari
👏 9❤ 1
Фото недоступноПоказать в Telegram
دوستان اینستاگرامی دایرکت پیام میدهند که نظرت درباره انتخابات ریاستجمهوری چیست.من واقعا قصد نداشتم در این باره هیچ اظهارنظری بکنم بس که ماجرا از فرط تکرار به ابتذال و ملال کشانده شده است.قریب سه چهار دهه است ما گرفتار همین مسائل تکراری و نخنما هستیم.نمیدانم فیلم "روز موش خرما"ی هارولد رامیس را دیدهاید یا نه؟حکایت ما ایرانیها حکایت همین فیلم آمریکایی است.شخصیت اصلی قصه فردا که بیدار میشود متوجه میشود که دقیقا در روز قبل است و دوباره باید روز قبل را بگذراند و این ماجرا هر روز برایش تکرار میشود.به عبارت دیگر،همه ما ایرانی ها در یک "تله زمانی" گرفتار شدهایم و فعلا هر روز محکوم به تکرار روز قبل هستیم.
بیژن اشتری
Instagram
@bijan_ashtari
👍 7
Фото недоступноПоказать в Telegram
امروز متن ترجمهشده کتاب «خروشچف؛ انسان و زمانهاش» را بستهبندی کردم و تحویل نشر ثالث دادم.حدود دو هزار و پانصد صفحه شد با پاورقیهای مفصل.امیدوارم این کتاب امسال به دست شما برسد.این کتاب که نویسندهاش، ویلیام تابمن، را برنده جایزه پولیتزر کرد،یکی از خواندنی ترین کتابها در ژانر زندگینامههای تاریخی است و البته تکمیل کننده مجموعه کتابهای سرخ ثالث در موضوع رهبران شوروی .
Instagram
👍 2
Фото недоступноПоказать в Telegram
آقای اسد امرایی، مترجم نامدار کشورمان، امروز دختر عزیزش نیلوفر امرایی را که خود از مترجمان و روزنامهنگاران خوب کشورمان بود، از دست دادند.درگذشت ایشان را به جناب امرایی ، همسر محترمشان، خانم املی امرایی و جناب آبتین گلکار تسلیت میگویم.
Instagram
نداشتن تحصیلات کلاسیک از شانس آقای رئیسی برای رهبر شدن کم نمیکرد.در کشورهای دموکراتیک تحصیلات کلاسیک و دانشگاهی نامزدان مناصب بالای دولتی عامل مهمی است در انتخاب شدن آنها اما در کشورهای غیردمکراتیک چنین نیست و چه بسا تحصیلات دانشگاهی حتی یک ضعف به شمار آید.استالین هفت هشت کلاس بیشتر در حوزه علمیه مسیحی تفلیس نخوانده بود.خلفش خروشچف بنا به گفته خودش، « فقط دو تا زمستان در مدرسه کلیسای دهات»اش درس خوانده بود.مادورو حاکم فعلی ونزوئلا راننده اتوبوسی بود با نه کلاس سواد. حتی بیسمارک ،بنیانگذار آلمان ،به زحمت سواد خواندن و نوشتن داشت و غیره.در کشورهای انقلابی مهم این است که نامزد بالاترین منصب چه سوابقی در خدمت به انقلاب داشته و درجه تبعیتش از آرمان های انقلاب چقدر بوده است.اقای رئیسی از این حیث خدمتگزار بیکم و کاست انقلاب اسلامی بود و کاملا پایبند به آرمان های این انقلاب.
*سفرهای استانی آقای رئیسی نیز شانس ایشان را برای رهبر شدن در آینده اضافه کرده بود.این سفرها که به راستی در ابعاد بیسابقهای صورت میگرفت ،هر چند از نظر بنده فایده چندانی برای اقتصاد و صنعت کشور نداشت، اما خواسته و ناخواسته موجب شده بود که آقای رئیسی به صورت مستمر و مستقیم با انبوهی از مدیران استانی و محلی و کلا پایوران نظام در سراسر کشور در ارتباط باشد.این عملا موجب شده بود که ایشان در بین این طیف از پایوران نظام محبوبیت پیدا کند.خود این ویژگی نیز در بالا رفتن شانس ایشان نقش مهمی داشت.
*سخنرانی های آقای رئیسی هم به نظر من بر خلاف روسای جمهور قبلی بیشتر متمرکز بر شعارهای اصلی انقلاب و تبلیغ این شعارها بود تا مسائل اجرایی که حوزه اصلی کار رییس جمهور است.البته روسای جمهوری قبلی هم در سخنرانی هایشان شعارهای انقلابی میدادند اما بیشتر درباره وظیفه و کار اجرایی شان صحبت میکردند تا آرمان های انقلاب.نکته این جاست که در یک تقسیم کار اعلام نشده در جمهوری اسلامی همیشه روال چنین بوده که رهبر عمدتا سخنگوی انقلاب و آرمان هایش باشد و رییسجمهور عمدتا سخنگوی امور اجرایی.به هر حال ، این خصوصیت آقای رئیسی هم موجب شده بود که او بیشتر در قالب فردی جلوه کند که شانس پوشیدن ردای رهبری را در آینده دارد.
این نظراتی هم که در بالا ارائه شد صرفا نظر شخصی بنده است و هیچ اصراری هم ندارم که درست است.
بیژن اشتری
Instagram
@bijan_ashtari
به نظرم آقای رئیسی بیشترین شانس را داشت که در آینده رهبر شود به دلایل زیر:
*آقای رئیسی پس از آقای خامنهای شخص دوم نظام محسوب میشد.در سلسله مراتب جمهوری اسلامی رهبر شخص اول است و رییس جمهور شخص دوم و طبیعتا شخص دوم در صورتی که روحانی باشد گزینه اصلی برای انتخاب به مقام رهبری است.همانطور که آقای خامنهای پس از فوت آقای خمینی طبیعیترین گزینه برای نشستن به جای ایشان بود.
*آقای رئیسی سابقه پررنگی در زمینه امور اجرایی داشت.گرچه افرادی مثل من به نحوه مدیریت ایشان انتقادات جدی داشتیم اما از نظر نظام ایشان مدیر لایقی به حساب میآمد که پیشینه ریاست بر دو قوای قضاییه و مجریه را داشت.پس خصوصیت مدیر و مدبر بودن را که از جمله شرایط رهبریست دارا بود.برخی ها میگویند که آقای رییسی از این رو ریس جمهور شد که ناکارآمدی اش بر عموم مردم عیان شود و در نتیجه شانسش برای رهبری بسوزد.این حرف به نظرم کاملا غلط است.در سازوکار انتخاب رهبر آینده تنها عاملی که اهمیت ندارد محبوبیت مردمی یا افکار عمومی است.انها که رهبر را انتخاب میکنند بر اساس عواملی جز این دست به گزینش فرد مورد نظر میزنند.اتفاقا ناکارآمدی در این مقوله خاص حتی میتواند یک امتیاز برای نامزد به شمار رود.اگر ساز و کارهای انتخاب رهبر در بسیاری از کشورها را مورد مطالعه قرار دهید متوجه خواهید شد که نامزد به ظاهر ضعیف و ملایم همیشه بیشترین شانس را برای رهبر شدن داشته.استالین پس از مرگ لنین ضعیفترین نامزد برای نشستن بر جای او بود.خروشچف پس از مرگ استالین نیز ضعیفترین نامزد بود و ایضا برژنف پس از خروشچف.اما جملگی رهبر شدند.این الگو را درباره چائوشسکو، انور خوجه و بسیاری دیگر از رهبران مشاهده میکنیم.معمولا نامزدان قدرتمندی که به هر دلیلی شانس خود را برای رهبر شدن اندک میبینند در قالب کینگ میکر فرو میروند و کسی را از بین خودشان انتخاب میکنند که ضعیف تر باشد ،با این خیال که در ذیل رهبری چنین فردی پایگاه قدرت آن ها مصون میماند و آنها میتوانند از پشت پرده قدرت واقعی را در دست داشته باشند.که البته تجربه تاریخی ثابت کرده چنین خیالی باطل است.
*اگر آقای رئیسی دچار سانحه مرگبار هوایی نمیشد به احتمال بسیار زیاد دو روز بعد به عنوان رییس مجلس خبرگان انتخاب میشد و همین شانس او را برای رهبر شدن در آینده بسیار بیشتر میکرد.
*برخی میگویند ایشان بیسواد بود و شایستگی لازم برای رهبری را نداشت.این هم حرف غلطیست زیرا معنای سواد از نظر نظام سواد مذهبی است که آقای ریسی آن را داشت که اگر نداشت نایب رییس خبرگان نمیشد.
بقیه مطلب در پستهای بعد
بیژن اشتری
Instagram
@bijan_ashatri
Фото недоступноПоказать в Telegram
یک کتاب تازه با ترجمه من ظرف یکی دو ماه آینده چاپ و منتشر خواهد شد.این کتاب درباره ایساک بابل ، داستاننویس بزرگ روسیه است که به دستور استالین تیرباران شد.
این دو عبارت از کتاب را ،که نظر بابل است، خیلی دوست دارم:
در سویی، روشنفکران و آدمهایی را داریم که کتاب میخوانند و خیال میکنند صاحب فکر و اندیشهاند، و در سویی دیگر ، بدویت عنانگسیخته را داریم.
نویسنده نمیتواند منمنکنان و زیر لبی حرف بزند؛ نویسنده باید با حداکثر صدای خود فریاد بزند.و اگر به هر دلیلی نمیتواند با حداکثر صدای خود فریاد بزند پس باید سکوت کند و سازشکارانه ننویسد.
بیژن اشتری
Instagram
@bijan_ashtari