cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

H⭕RNY TIME🔥

تو آتیش تنت منو بسوزون🔥

Больше
Рекламные посты
6 590
Подписчики
-3324 часа
-2217 дней
-78430 дней
Время активного постинга

Загрузка данных...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Анализ публикаций
ПостыПросмотры
Поделились
Динамика просмотров
01
وسط کلاس به دختره میگه یا ک‌صمو بخور یا فیلمتو پخش می‌کنم💦 پابلیک سک‌س🔞🔥 https://t.me/+QQyJqspd0kUxODBk
780Loading...
02
پاهاشو باز میکنم و انگشتمو از روی شورتش روی ک*ص هلویی ش میکشم _از روی شورتت ک*ص🍓 خیستو بمال تا قشنگ آب بندازه زیر کی*رم جر نخوری با حالت سکسی انگشتای لاک زدشو روی ک*ص ش میکشه و تند تند میماله تحملمو از دست میدم و کی*ر کلفتمو...🔞💦 https://t.me/+iQrl-ETYm5ZlZGM0 دختره فروخته میشه به مرد هوس بازی و هر شب جلوش خودارضایی میکنه تا...
1540Loading...
03
دختره رو به بردگی گرفته و برای آزادیش باید برای مدیر دانشگاه و معاون #ساک بزنه🔞😱👇🏻 -اهههههه ارباببببببب توروخدا #ک*صمو ول کنید -ولی تو دختر خوبی نبودی... نگاه #ک*یر منو معاون هنوز باد نکرده... کارتو خوب انجام ندادی.🔥 دستش رو گذاشت زیر چونم و مجبورم کرد بهش نگاه کنم. -فکر میکنی سگ خوبی هستی؟ مردد سری به نشونه تایید تکون دادم که #ک*یر خودش و معاون رو نزدیکم آورد. -پس برای بکنات #ساک بزن برده کوچولوم🔞🔥 https://t.me/+hmWh9qOVSd8yMWI0
1310Loading...
04
سکس تصویری دختر کم سن با شیخ عرب🔞 https://t.me/+Jzvcr4CiTyhkZGQ0
1230Loading...
05
#شیخ_عرب🧸🍼🍫 #پارت_35 _خب حالا انگشت فاکت رو دورانی روی واژ.نت بچرخون. خیره تو چشمای شیخ که داشت با جدیت نگاهم میکرد، انگشتم رو چرخوندم که خیس بودن لای پام حتی از شرت هم مشخص بود. _شرتت رو کنار بزن! مطیع لبه شرتم رو کنار زدم.نبض زدن لای پام داشت دیوونم میکرد. انگشت فاکمو روی خیسی واژ‌.نم کشیدم که با صدای دو رگه ای گفت: _انقدر خیسه که صداش تا اینجا میاد، زود انگشت خیست رو بکن تو دهنت! چندشم میشد ولی این شیخ هیکلی و عوضی مگه میشد بهش نه گفت؟انگشتم رو دور خیسی چرخوندم که حالم بیشتر دگرگون شد و دهنم رو باز کردم و همینجور که خیره شیخ بودم، انگشت خیسم که از آثار خودم بود رو تو دهنم کردم و با شیطنت ریزی عقب و جلوش کردم. https://t.me/+Jzvcr4CiTyhkZGQ0
1180Loading...
06
لای ک**ص پر از آبشو از هم باز کردم قلم تتو رو روش کشیدم با حرکت قلم تتو نزدیک سوراخ تنگ و خیسش آه ارومی از بین لباش خارج شد با دیدن این کص صورتی کرم شروع به سفت شدن کرد طاقت نیاوردم و انگشتمو لای شیارای پف کرده ک**صش کشیدم که نالید -اههه میخامم تروخدا منو بکن اهههه با شنیدن حرفش زبونمو روی ک**ص پف کردش کشیدم که آبش…💦👇🔞 https://t.me/+wDypL7whex4zMTI0 https://t.me/+wDypL7whex4zMTI0 دختری که حین تتو زدن ارضا میشه💦😱
1780Loading...
07
.#ددیش #پوشکش می‌کنه 🍓🔥 + این امروز برات میبندم چون مریضی حق بیرون رفتن برای جیش نداری فعلا ! دراز کشیدم که پاهام باز کرد و شلوارم آروم پایین کشید . با ترس بهش نگاه کردم  که یکم پماد بچه رو دستاش ریخت و بعد #دستای #پمادیش آروم به #پایینم زد   نفسم حبس شد که انگشتش محکم تر بهم فشار داد و بعد رو به داخل حرکت داد و انگشتاش چرخوند! + داخل هم پماد بزنم دختر کوچولو ؟   _ آه #ددی . ( براش مای #بیبی میبنده 😱) https://t.me/+SXMYLaX_kvE1ZmY8
1690Loading...
08
ارسلان نیپل سینم و اردلان گردنمو بین دندوناشون کشیدن... فشاری که به گردنم میاوردن باعث میشد دردم بگیره -آااااخخخخ ارباب درد دارهههه... بی توجه به حرفم آلتای برجستشونو به جلو و عقبم مالیدن و هولم دادن تا روی تخت بیفتم به تاج تخت تکیه دادم و پاهامو توی سینم جمع کردم -درد دارههههه هنوز میسوزههههه توروخدا بی توجه به حرفم پاهامو باز کردن و دمرم کردن و آلتای کلفتشونو توی واژن و پشتم....🔞 https://t.me/+0Dj97tyJQ-ZiYTc0
1760Loading...
09
#پارت۱ با دیدنش روی استیج ک*صم خیس شد و آب ازش راه افتاد همه توجهشون به صدای خوش آواش بود ولی من به اون ک*یرکلفتی که از زیر شلوارم کلفتی و درازیش معلوم بود بی توجه به بقیه دستمو توی شورتم فرو کردم و ک*صمو میمالوندم -اهههه اهههییی دختر کناریم توجهش بهم جلب شد ولی من همه فکرم پیش رهام بود و اون ک*یر کلفتش زمانی که زیرشم و داره ک*صمو جر میده از میون جمعیت رد شدمو خودمو به رهام نزدیکتر کردم اووف لنتی ک*یرش خوابیده اینقد کلفت و دراز بود وای به حال شق شدش انگشتمو توی سوراخ تنگ ک*صم فرو کردم که از لذت آه بلندی کشیدم که رهام…💦👇 https://t.me/+abtx01pbJmg0OWU0 https://t.me/+abtx01pbJmg0OWU0 خواننده معروفی که طرفدارشو رو استیج گروهی با رفیقاش جرش میدن💦👅
1970Loading...
10
خواهر کوچولوشو لیتل خودش میکنه و هرشب مخفیانه دور از چشم همه با پوزیشنای مختلف میگادش تا اینکه حامله میشه و ...😱💦🔞 گلوی خواهر کوچولومو میمکیدم و در حالی که روی ک..یرم بالا پایینش میکردم در گوشش گفتم  :🍡👅 _باید مراقب باشی مامان کبودیارو نبینه وگرنه بهش میگم پرده نداری‼️ نفس عمیقی کشید و در حالی که زیر پام جر میخورد حش..ری وار ادا کرد : _داداش آروم ترررر..خیلی درد دارهههه.. https://t.me/+_wBHJ11gXOUyNDg0 https://t.me/+_wBHJ11gXOUyNDg0 پسری که عاشق خواهر کوچولوی🍼کیوتش میشه وچند سال بعد متوجه حقیقتایی میشن که...❌
1730Loading...
11
#بهشت_باکره🍓🔞 #پارت1 _تو....تو اینجا چیکار میکنی عروس؟ چشمام خمار بود و خیره به خشتکش جلوتر رفتم و قبل اینکه به خودش بجنبه ک*یرشو تو دست گرفتم و رو پاهاش نشستم! -- من بدجوری خیس کردم....پسرت هنوز منو باکره نگه داشته....میشه تپلمو تو جر بدی؟ تپلم هنوز تشنه‌ی کلفتش بود و با پرویی رو زانوهام نشستم و یهویی ک*یرشو تو دست گرفتم و کلاهکشو کردم تو دهنم که شوکه از لبای داغ و خیسم ناله ای کرد و با شه.وت زبونمو رو سرش کشیدم ک با ورود شوهرم تو اتاق.... https://t.me/+EE69byucei0wYmI0 میخواد به پدرشوهرش ک^ص بده ک شوهرش میرسه....🙈🍑🔞
2190Loading...
12
#part68 امروز یه لباس فوق س.کسی و جذب پوشیده بودم جوری که کـ**صم کامل مشخص بود و چاکش حسابی دلبری میکرد با ناز رونامو بهم چسبوندم تا فرم کـصم بیشتر مشخص بشه..نگاه همه مردا توی باشگاه به سمتم کشیده شد زبونم رو روی لبم کشیدم و دستمو روی تردمیل گذاشتم که با چنگ انداختن مربی روی کـصم چشم هام از لذت بسته شد _دلت کــیر مربیتو میخواد جنده خانم؟ دستشو محکمتر روی کـصم فشار دادم _دلم کــیر همه ی مردای این باشگاه رو میخاد🔞💦 https://t.me/+oi8zyW7WruIwODE0 توی باشگاه به همه ی مردا یکی یه دور کـص میده🔞💦
2220Loading...
13
جنده خانوم #ک*صش مزه بهشت میداد 😈💦🔞 تو مهمونی بدون اجازه من لباس باز پوشیده بود و داشت با یه پسر دیگه صحبت میکرد ‌. خشمگین کشیدمش تو یکی از اتاقا و چسبوندمش خفت دیوار .. _هرزه کوچولو تو زن منی کسی دیگه نباید بدنتو ببینه.. اومد بره که خوابوندم بیخ گوشش و دستمو زیر دامنش کوتاهش بردم و #ک*ص خیسشو لمس کردم : _همینجا جوری #ک💦ص و #ک🍑ونتو یکی میکنم که تا آخر مهمونی نتونی بیرون بری . شرتشو جر دادم و #ماتحتشو سمت خودم کشیدم.. با یه حرکت #ک*یر کلفتمو تا ته فرستادم داخل #کو🍑ن تنگش... https://t.me/+lHAxmDgki2MzZWQ0
310Loading...
14
خلاصه: امیر پسر مذهبی دانشگاه‌ سر مچ نیلو دختر هات کلاس شون و دوست پسرش رو موقع س.ک.س میگیره و میگه اگه میخوای به کسی نگم باید با منم سک.س کنی دختره هم مسخره اش کرد گفت تو بلند نیستی بکنی که با دیدنِ...💦🔞🫣🔥 https://t.me/+b2G9VG_Oi6E4YmRk
1830Loading...
15
-ببند دهنتو بذار قشنگ بکنه توش دیگه! گریه بلندی سر داد؛سعی کردم دستام رو آزاد کنم از اسارت طناب و جیغ زدم: -https://t.me/+o3ccYEUvS7k2MzBh سیلی ای به س‌ی‌نه‌‌ی لختم زد،نگاهی به سگ بزرگش که خودش رو داخل بهشتم می‌کوبید انداخت و غرید: -دلت کلفتای دوستامو میخواد!؟ مالِ سگ ارضات نمیکنه گشاد خانم!؟ https://t.me/+o3ccYEUvS7k2MzBh https://t.me/+o3ccYEUvS7k2MzBh دختر هاااتی ک فقط با رابطه گروهی ارضا میشه و....🤤🔞👅👆🏼
1450Loading...
16
رمان هورنی تایم #پارد۲۵۲ _از من می‌پرسی چی شده ؟! با چندتاتون سر و کله بزنم ؟؛ از مامانت بپرس .. یهو شکمم درد گرفت و دستمو رو شکمم گذاشتم .. اردلان که حالمو دید با چشمای خونی به مادرش نزدیک شد و با عصبانیت گفت : _گه یه بار دیگه بهش نزدیک بشید طرفتون فقط و فقط منم ‌.. و خوب میدونید اگه مقابلتون قرار بگیرم اوضاع چجوری پیش می‌ره.. باور کن این چیزی نیست که دلتون بخواد بچشید .. با عجله شونه هامو گرفت و منو به سمت ماشین برد .. _بهترم .‌. نمی‌خواد بریم دکتر.. به حرفم گوش نداد و منو داخل ماشین فرستاد .. _بابا خوبم باور کن لازم نیست بریم.. عصبی با همون صدای مردونه ی جذابش گفت : _ویان این ماجرایی نیست که من سرش بخوام به حرفت گوش بدم ..
3850Loading...
17
رمان آتش نشان ها*ت #پارت۲۳ نفسام به شماره افتاده بود .. از ته حلق نفس می‌کشیدم و عملا نفس نفس میزدم .. داشتم از ترس میمردم.. اکسیژن کم آورده بودم و همه ی اتاق پر از دود بود .. دیگه حسابی ناامید شده بودم .. قطعا شانسی واسه زنده موندن نداشتم . وقتی چشمام داشت بسته میشد با شنیدن تق تق در چشمامو به سختی باز کردم .‌ انگار یه نفر داشت درو میشکوند.‌. با دیدن مردی که لباس آتش نشانی به تن داشت سر از پا نمی‌شناختم ‌‌.. قطعا قرار بود نجات پیدا کنم.. با یاد آوردی اینکه سینه هام و بخشای زیادی از بدنم جلوش لخت افتاده بیرون احساس شرم کردم .. انقدری جون نداشتم که حتی بتونم خودمو جمع و جور کنم .. جا در جا رفت سر کشو اون مرتیکه و یه کلید در آورد و سمت من اومد .. شروع کرد به باز کردن قفل دستبند.. چقدر عجیب! از کجا میدونست کلیدای اینا کجان؟
3760Loading...
18
#شهوانی‌گروپ🍑💧 انواع و اقسام #کـ*یرای کلفت اونجا بود نمی‌دونستم رو کدومشون بشینم #کـ*یرا رو به ردیف جلوم چیده بودن و دراز کش بودن #کـ*یرای همشون سیخ بود اونقدر همشون #کـ*یر کلفت بودن ک*صم به نبض زدن افتاد و حشری شورتم رو تو صورت یکیشون پرت کردم،دوازده #کـ*یر کلفت به ردیف چیده شده بودن دستمو روی #کـ*یر همشونم کشیدم و آب از لب و لوچم آویزون شد _جووون چه #کـ**یرای کلفتی رو همتون سواری میرم اوممم بلافاصله بعد از حرفم روی #کـ**یر یه مرد سیاه پوست نشستم که بقیشون با سوت شروع به جق زدن کردننو..😱👅💦 https://t.me/+3YWkeYk3VMBjNDQx https://t.me/+3YWkeYk3VMBjNDQx
2280Loading...
19
#Part_1 -اههه…انگشتتو بکنش تو سوراخ داغم…اهیییی ارههه همینو میخاااام …اوممم دوربین رو روی ک*ص داغ و پف کردم تنظیم کرد و انگشت فاک درازشو توی سوراخم فرو کرد ترشحات داغ ک*صم هر لحظه بیشتر میشد و سوراخ صورتی و تنگم حسابی خیس و لزج شده بود چاک ک*ص ابدار و پف کردمو  از هم باز کرد دو تا از انگشتاشو توی ک*صم فرو کرد که از درد و لذت قوسی به کمرم دادم و اه بلندی کشیدم نگاهم مات به خشتکش بود که داشت از ش*ق بودن ک.یر قطورش جر میخورد -اهههه…بیا اون کلفتتو بکن تو ک*صمم…اههییی ببین ک*صم چه خیس شده برات برات…اهییی دوربین رو روی خشتکش تنظیم کرد و ک*یر کلفتشو از شورتش بیرون کشید با دیدن حجم کلفت و دراز ک*یرش هین بلندی کشیدم که با کاری که کرد…❌💦👇 https://t.me/+iS4WsWWVvkMxNGJk https://t.me/+iS4WsWWVvkMxNGJkپارت اولش نبود لفت بده🔞🍓
2140Loading...
20
•سـکـ🍓ــس چـــت• #Part_1 -چی تنته؟! لبام  محکم رو هم فشردم و روی عکس پروفایلش کلیک کردم. لعنتی خیلی جذاب بود.. براش نوشتم: -یه تاپ بندی صورتی ، با شورتک هم رنگش. پیام رو سند کردم و دوباره روی پروفایلش کلیک کردم.. اولین چیزی که چشمم بهش خورد سینه‌ی ستبر و بی موش بود. معلوم بود ورزشکاره و پولدار! توی هاله ای از نور نشسته بود و دکمه های پیراهن سفیدش رو باز گذاشته بود. گردن خوش فرمش تحریک کننده بود! دلم میخواست لبامو بذارم روی گردنش و تا میتونم خودمو روی ک.یر کلفتش بمالونم. https://t.me/+-nHS1HH4lBtiNzFk
1880Loading...
21
#پارت۱۱۸ 🔞👇 -- جوون قربون صدات برم. #انگشتش رو روی خیسی #بهشتم گذاشت و گفت: -- شتتتت چقدر خیس کردی #کوچولو. خمار نگاهش کردم که #انگشتش رو فرو کرد داخل #ک*ص خیسم، چنگی به لباسش زدم و خودم رو بهش #چسبوندم که با تعجب نگاهم کرد. انگار فکر میکرد حتی الان که #تحریک شدم هم عقب بکشم، و جیغ و #داد راه بندازم، و نخوام که بهم دست بزنه. با #انگشتش #عقب جلو میکرد، و دائم باهر آهه و #ناله ام #نوازشم میکرد. اینقدر #سروصدامون زیاد شده بود که متوجه اومدن #داییم نشدیم که با شنیدن صداش....🍑🫦💦 https://t.me/+uWEeMbGOjHU4YWFh https://t.me/+uWEeMbGOjHU4YWFh سک*س با رفیق داییش ک داییش میاد و دوتایی....🙈
1920Loading...
22
پاهاشو باز میکنم و انگشتمو از روی شورتش روی ک*ص هلویی ش میکشم _از روی شورتت ک*ص🍓 خیستو بمال تا قشنگ آب بندازه زیر کی*رم جر نخوری با حالت سکسی انگشتای لاک زدشو روی ک*ص ش میکشه و تند تند میماله تحملمو از دست میدم و کی*ر کلفتمو...🔞💦 https://t.me/+-BGG9zvG8WljNmY0 دختره فروخته میشه به مرد هوس بازی و هر شب جلوش خودارضایی میکنه تا...
1850Loading...
23
#پارت_44 _ عمو آخخ درد دارهه!! آیییی نکن تو قول دادی نقش بازی کنیمم _ هیشش کوچولوی من آرومم درد داره اره؟ بی توجه به چشمای پر بغض و ترسیدش، جنون زده سرعت ضربه هامو محکمتر و عمیق تر کردم که ..... https://t.me/+0F7h0xmNHqJjZDdk خدمتکار کوچولوشو گول میزنه و صیغه خودش میکنه و به زور بهش تج.اوز میکنه و...❌⚠️
2660Loading...
24
ک.صمو دهن زن حاجی گذاشتم و زن جوون حاجی نالید: -برو اونور هرزه لای ک.صمو باز کردم و چو.چولمو به دهنش چسبوندم -اوممم حرف نباشه بخور برام اگه ارضام کنی قول میدم منم ک.صتو بخورم! اون فقط ناله میکرد و من از داغی لباش رو ک.صم لذت میبردم . با فکر ک.یر کلفت امیرعطا صاحب این عمارت انگشت فاکمو توی ک.صم فرو کردم و داشتم حال میکردم که ناگهان در اتاق باز شد -داری چه غلطی میکنی توله سگ!؟ با زن من؟! سمتم اومد و بازومو محکم کشید هولم داد روی مبل و ک.صمو.. https://t.me/+wgXkCcz58rs2MmU0 پرستار حشری میخواد خودشو با زن مریض حاجی ارضا کنه که حاجی از راه میرسه و ک.صشو...🙈💦🔞
2440Loading...
25
بوسه ای روی ترقوه ام مینشاند و این ناز کشیدن بود دیگر نه ؟ _ درد میکنه نگاهش را نگران به چشم هایم میدوزد .دلم تنگ شده بود ، برای نگاه نگرانی که قند در دلم آب کند تنگ شده بود . + کجات ؟ _ قلبم + ببوسمش خوب میشه ؟! خوب میشد؟! نه .. حتی ممکن بود از کار بیافتد ...منتظر نمیماند جواب بدهم ... کمی پایین تر از ترقوه ام را عمیق و طولانی میبوسد و بعد سر بالا میگیرد ،ضربان قلبم روی هزار میرود و نفس هایم تند شده است ... _ مه..مهراد ؟ + جان مهراد ؟ من هم دل تنگ بودم دیگر ... بیشتر از او ... بیشتر از اویی که امشب دوباره جان ، نثارم کرده بود https://t.me/+sC-LjL3hLkJmNzk0
2290Loading...
26
-خوشگل عمو ممه هاتو نمیدی بخورم؟ با چشمای نازش بهم نگاه می کنه و با تعجب می گه: -مثل بچه ها که ممه ی مامانشونو میخورن؟ ولی من که مامان نیستم تو هم بچه نیستی دستمو روی سینه ی تازه جوونه زدش می کشم لعنتی نوکش صورتی بود -اره عموجون ولی این یه بازی مخفیانه و هیجان انگیزه اگه بذاری بخورمشون برات جایزه می خرم چشماش برق می زنن و من پیراهنش رو بالا می دم لیسی روی نوک کوچولوش می زنم -آییی عمو چه خوبه مکی به سینش میزنم که آهی می کشه و من از خود بیخود شده دستمو به شورتش می رسونم که همون لحظه صدای رفیق صمیمیم میاد -تارخ اینجایی؟ https://t.me/+UiZUVFqSC4kzYmM8 داره ممه های دختر کوچولوی رفیقش رو میخوره که رفیقش سر می رسه و مچشو می گیره🥵🥺💦
2300Loading...
27
لای ک.صشو باز کردم و چنگی به سینه های خوش فرمش زدم. -زیر اون بی شرف حال میکردی هان؟! +آخ سینم ، ولم کن میثم کندی سینموووو بی توجه به نالیدنش سیلی محکمی به سسنه های تازه پرسینگ شدش زدم و دوباره نوکشو لای انگشتام گرفتم. دوتا از انگشتامو تو سوراخ پر آبش فرو کردم که جیغی زد -آخخخخ درد داره میثممم  ک.صش هنوز ارضا نشده بود و معلوم بود بد موقع ای رسیدم. وقتی زیر یه مرد غریبه دیدمش... https://t.me/+dk03B77dxk45YjY5 با پرسینگ کارش وارد رابطه میشه که شوهرش میفهمه و...🔞😱
2330Loading...
28
پسره تو باغ بهش تـ*جاوز میکنه که پدرش میرسه و...😱❌ با فشار #محکمی خودشو بین پام جا داد که #جیغ پراز #دردم تو باغ پیچید... - جوون، #دردت گرفت جـ*ـنده کوچولو؟ زیر دلم تیر میکشید ولی اون بی توجه به #دردم شروع کرد به عقب جلو کردن خودش... اونقدر کارشو ادامه داد که با #آه غلیظی #خودشو توم خالی کرد که با صدای بابا‌...🔞💦 https://t.me/+YUSB2855WfMyZTJk
2480Loading...
29
دستشو اروم بین پاهام بردو انگشتشو روی شیار#بهشتم بالا پایین میکرد نفس نفس میزدم -پرهااان -جووونم خانم سکسیم -اووم نکن بچه میبینه الان وقتش نی همونطورکه باانگشتتش #بهشتم رو میمالید کنار گوشم لب زد: -جووون چه داغ وخیسی توله -عاااح نکن دیگه نمیتونممم عاخ لاله‌ی گوشمو به دندون گرفت و مک میزدو همزمان انگشتشو وارد #سوراخ #بهشتم کرد که عاخ بلندی گفتم که یهوباصدای ...💦🔞 https://t.me/+dj9nns6Zp4llMTg0
1710Loading...
30
#س‌کس‌با‌زنای‌خوشگلم🍑💧 روی ک...ص زن اولم خوابیدم و شروع کردم به تند تند تل.مبه زدن توی ک..ص تنگ و تپلش سینه های بزرگش بالا پایین میشدن و زن دومم درو با پا باز کرد و عصبی بالایه سرمون اومد شورتش رو تو صورت زن اولم پرت کرد و ک‌..صش رو به ریش هام مالید _یعنی چی چرا این ج.نده رو میکنی منو نمیکنی؟ ک..ص کوچلوش رو چنگ زدم و لیسی بهش زدم _تورم میکنم خانوم خوشگلم عصبی زن اولم رو کنار زد و خودش جاش خوابید و پاهاشو روی شونه هام انداخت _یالا بگیر بکن منو میدونم این ج.نده رو بیشتر از. من دوس داری چون ک..صش تپل تره سینه های زن اولم رو چنگ زدم و ک.یر کلفتم رو توی ک.ص زن دومم فرو کردم که صدای اخش بلندشد _جفتتونو دوس دارم زنای خوشگلم زن اولم شروع به خوردن پستون های زن دومم کرد و منم تو ک..ص زن دومم تلمبه میزدمو...😱👅👇 https://t.me/+NxB4LEa8LLdjZDM0 https://t.me/+NxB4LEa8LLdjZDM0
1910Loading...
31
-دردم میگیره... اولین بارمه. تار مویم که روی صورتم افتاده را کنار میزند -واقعا اولین بارته؟ -اهوم... لبخندی میزند.. لبخندی به گرمیِ روزهای اول. -پس آروم پیش میریم.. ولی نمیشه کلا انجام ندیم. اینو گفت و لباسم را کنار زد و...❌ https://t.me/+KLAAYjsPtKU1YmJk 💦 دختره شب اول حجله میبینه مال همسرش خیلی بزرگه و ...
2680Loading...
32
-سکس خشن میدونی چیه جانان؟؟ کصِ پر آبمو چنگ میزنه و خودشو روم میندازه -یعنی تا صبح جوری بگامت که تا دوروز نتونی راه بری... ناله‌ میکنم که اسپنکی به سینه‌هام میزنه -یعنی هربار که میکنمت اشکت دربیاد... جیغ بزنی که وِلت کنم... دهن باز میکنم تا جیزی بگم که کیر کلفتشو یهو واردم میکنه مهراب -تا صبح سکس خشن داریم جانان... گوشام برای شنیدن جیغات آماده‌س🤤💦 https://t.me/+DUWI0pBRLY1kNDc0
3030Loading...
33
لبای سامی رو به دندون میگیرم و جلوی چشم های ارسلان با سوراخ تنگش ور میرم. _میبینی ارسلان؟ این امگایی که تشنه وجودشی مال منه همه چیزش دو انگشتمو وارد سوراخش میکنم که با گریه به موهام چنگ میزنه با دندون به جون نوک سینه های حساس و قرمزش میوفتم و به ناله های شیرینش گوش میدم که امیر ارسلان طاقت نمیاره و با عصبانیت...🍑💦 https://t.me/+AFfXv0AG4fE4N2M8 دو آلفا غالب دل میدن به یه پسر امگا اما برای بدست اوردنش...
2120Loading...
34
- اون سگو بیار معاون...💦 معاون سگ بزرگ سیاهی رو آورد و دقیقا سر سگ رو وسط شیارهای پام جایگذاری کرد سگ زبونشو درآورد و تند تند مشغول لیسیدن چو×چولم شد.... : عااااااحححححح عوووووممممم - می‌دونی این سگ هار و واکسن نخوردست و اگه گازت بگیره ویروس هاری میگیری ماری؟ شهوت اجازه نمی‌داد حرفاشو بشنوم.... - عاااااح تننننندتترررررررر عووووووم سگ زبونشو لول کرد توی ک×صم که دیگه نتونستم تحمل کنم و آبم با فشار رو صورت سگ ریخت و.... https://t.me/+XkOPSflwZPk5NDg8 https://t.me/+XkOPSflwZPk5NDg8
2900Loading...
35
بالاخره این ماسک ضد جوش خفنو پیدا کردم و خریدمش از اینجا 👈🏻  https://t.me/+OaEl8V8RDSxkYWRk
3810Loading...
36
معـ🔞ـشوق عـ❤️‍🔥ـرب #فول‌سسی‌ممنوعه🔞💦 #part130 به اسعد و ارحام نگاه کردم،شاهزاده های عرب جذاب و هات که با #مار دستشون نزدیکم شدن... تن #برهنه و عریانم با دیدن مار کبری مشکی رنگ از #ش*هوت به لرزه درامد🙊 اسعد و ارحام با #تحریک شدگی غرشی کردن که مار از دستشون خزید و روی زمین به سمتم حرکت کرد... _حیاتی این #مار مطیع با دیدن تن بکر و لذیذ تو #بیدار شده..💦🔞 نفس نفس زدم که ارحام پاهامو از هم باز کرد و اسعد مارو روی #وسط پام گذاشت که ناله ام بلند شد... _جانم حیاتی ، این مار تورو راضی میکنه! ارحام شروع کرد به بوسه زدن به تن #داغم و اسعد موهامو گرفت و #لبامو به بازی گرفت مار #بین تنم شروع کرد به خزیدن یهو با حرکت مار که به #درونم میخزید....❌❌🔞👇🏽 https://t.me/+sxvH4NJSdFpmMzJk رابطه سه نفره و #ممنوعه با مار دختره رو #تحریک میکنن که..🔞💦🐍
1110Loading...
37
پسر بشدت هات و سکسی که از قضا رئیس  طایفشونه و دخترای طایفه براش دلبری میکنن ولی پسرجذاب و هیکلیمون چشمای سرد و خشنش رو نثارشون میکنه تا اینکه ناخواسته با ته تغاری یکی از پیرمردای طایفه روبه رو میشه و...🙈❤️🔞 https://t.me/+6AssMp30Zpo0MmU0 دختره رو به حساب ناموس دربرابر ناموس به خونه ی خودش میکنه و همون شب عقدش ک*صش رو جر میده و کل آبش رو توش خالی میکنه ولی ازش سیرمونی نداشت و دوباره...💯🔥💦 #سکسی‌هات‌آبدار‌وشورت‌خیس‌کن💦🔞 ازپارت اول میخ زیبایی و صدای دختره میشه تا اینکه سر از تختش درمیاره و..🙈💯🔥🔞💦💦💦
1000Loading...
38
- اووووم، ک‌صت چه داغه خاله!💦🍑 زبونمو تو بهشتش فرستادم که آه غلیظی کشید و سرمو به خودش فشار داد - هووووم! آفرین بخور... بخور تا مامانت نیومده. زبونمو عقب کشیدم و ک‌یرمو ناگهانی تو ک‌ص تنگ و کلوچه‌ایش فرستادم که جیغی کشید...🍆 دستمو رو دهنش گذاشتم اما دیر شده بود و در باز شد و مامانم....😱💦 https://t.me/+QUKO43R_dzg2Yjk0
1030Loading...
39
- برام بخور تا داداشت نیومده... لیسی به چ.وچ.ولم زد که لرزیدم - می‌ترسی شوهرت بفهمه به داداشش ک.ص میدی جنده؟ کمرمو به تخت می‌کوبم و اون مک محکمی به چ.وچ.ولم می‌زنه - می‌خوام امشب جرت بدم رُز... پاهام می‌لرزه اما قبل از اینکه ارضا بشم عقب می‌کشه و یهویی کلفتش رو تو ک.صم می‌کنه اما با باز شدن در و اومدن شوهرم....😱💦 https://t.me/+SKanSIW6jqw0MjRk شوهرش مچش رو موقع ک.ص دادن به داداشش می‌بینه اما....👅❌
1970Loading...
40
#پارت‌رمان لخت بین اونهمه جمعیت نشستم وسط میز قمار و بلند گفتم: این ک*ص امشب سهم برنده ی این میز میشه...برای هرکی که درازتر باشه... با حرف من صدای جیغ و دست و هورا بود که تو سالن که چه عرض کنم، تو کل فا*حشه خونه پیچید شیخ عرب خم شد سمتم و زیر گوشم گفت: وسط همین میز بین همین جمعیت امشب می*گامت و من نگاهم به مرد دو رگه ی اون سمت میز بود....‌ https://t.me/+FZFxm1MJnf1hMzg8 🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞
1800Loading...
وسط کلاس به دختره میگه یا ک‌صمو بخور یا فیلمتو پخش می‌کنم💦 پابلیک سک‌س🔞🔥 https://t.me/+QQyJqspd0kUxODBk
Показать все...
پاهاشو باز میکنم و انگشتمو از روی شورتش روی ک*ص هلویی ش میکشم _از روی شورتت ک*ص🍓 خیستو بمال تا قشنگ آب بندازه زیر کی*رم جر نخوری با حالت سکسی انگشتای لاک زدشو روی ک*ص ش میکشه و تند تند میماله تحملمو از دست میدم و کی*ر کلفتمو...🔞💦 https://t.me/+iQrl-ETYm5ZlZGM0 دختره فروخته میشه به مرد هوس بازی و هر شب جلوش خودارضایی میکنه تا...
Показать все...
دختره رو به بردگی گرفته و برای آزادیش باید برای مدیر دانشگاه و معاون #ساک بزنه🔞😱👇🏻 -اهههههه ارباببببببب توروخدا #ک*صمو ول کنید -ولی تو دختر خوبی نبودی... نگاه *یر منو معاون هنوز باد نکرده... کارتو خوب انجام ندادی.🔥 دستش رو گذاشت زیر چونم و مجبورم کرد بهش نگاه کنم. -فکر میکنی سگ خوبی هستی؟ مردد سری به نشونه تایید تکون دادم که #ک*یر خودش و معاون رو نزدیکم آورد. -پس برای بکنات #ساک بزن برده کوچولوم🔞🔥 https://t.me/+hmWh9qOVSd8yMWI0
Показать все...
سکس تصویری دختر کم سن با شیخ عرب🔞 https://t.me/+Jzvcr4CiTyhkZGQ0
Показать все...
𝙎𝙚𝙭 𝙝𝙤𝙪𝙨𝙚🔞

بندازمت رو تخت خیمه بزنم روت، بیوفتم به جون لباتو کبودشون کنم🫦💦 این رمان مناسب همه سنین نیست🔞 ‌ برای رزرو تبلیغات: @Darya_ej

#شیخ_عرب🧸🍼🍫 #پارت_35 _خب حالا انگشت فاکت رو دورانی روی واژ.نت بچرخون. خیره تو چشمای شیخ که داشت با جدیت نگاهم میکرد، انگشتم رو چرخوندم که خیس بودن لای پام حتی از شرت هم مشخص بود. _شرتت رو کنار بزن! مطیع لبه شرتم رو کنار زدم.نبض زدن لای پام داشت دیوونم میکرد. انگشت فاکمو روی خیسی واژ‌.نم کشیدم که با صدای دو رگه ای گفت: _انقدر خیسه که صداش تا اینجا میاد، زود انگشت خیست رو بکن تو دهنت! چندشم میشد ولی این شیخ هیکلی و عوضی مگه میشد بهش نه گفت؟انگشتم رو دور خیسی چرخوندم که حالم بیشتر دگرگون شد و دهنم رو باز کردم و همینجور که خیره شیخ بودم، انگشت خیسم که از آثار خودم بود رو تو دهنم کردم و با شیطنت ریزی عقب و جلوش کردم. https://t.me/+Jzvcr4CiTyhkZGQ0
Показать все...
لای ک**ص پر از آبشو از هم باز کردم قلم تتو رو روش کشیدم با حرکت قلم تتو نزدیک سوراخ تنگ و خیسش آه ارومی از بین لباش خارج شد با دیدن این کص صورتی کرم شروع به سفت شدن کرد طاقت نیاوردم و انگشتمو لای شیارای پف کرده ک**صش کشیدم که نالید -اههه میخامم تروخدا منو بکن اهههه با شنیدن حرفش زبونمو روی ک**ص پف کردش کشیدم که آبش…💦👇🔞 https://t.me/+wDypL7whex4zMTI0 https://t.me/+wDypL7whex4zMTI0 دختری که حین تتو زدن ارضا میشه💦😱
Показать все...
.#ددیش #پوشکش می‌کنه 🍓🔥 + این امروز برات میبندم چون مریضی حق بیرون رفتن برای جیش نداری فعلا ! دراز کشیدم که پاهام باز کرد و شلوارم آروم پایین کشید . با ترس بهش نگاه کردم  که یکم پماد بچه رو دستاش ریخت و بعد #دستای #پمادیش آروم به #پایینم زد   نفسم حبس شد که انگشتش محکم تر بهم فشار داد و بعد رو به داخل حرکت داد و انگشتاش چرخوند! + داخل هم پماد بزنم دختر کوچولو ؟   _ آه #ددی . ( براش مای #بیبی میبنده 😱) https://t.me/+SXMYLaX_kvE1ZmY8
Показать все...
ارسلان نیپل سینم و اردلان گردنمو بین دندوناشون کشیدن... فشاری که به گردنم میاوردن باعث میشد دردم بگیره -آااااخخخخ ارباب درد دارهههه... بی توجه به حرفم آلتای برجستشونو به جلو و عقبم مالیدن و هولم دادن تا روی تخت بیفتم به تاج تخت تکیه دادم و پاهامو توی سینم جمع کردم -درد دارههههه هنوز میسوزههههه توروخدا بی توجه به حرفم پاهامو باز کردن و دمرم کردن و آلتای کلفتشونو توی واژن و پشتم....🔞 https://t.me/+0Dj97tyJQ-ZiYTc0
Показать все...
#پارت۱ با دیدنش روی استیج ک*صم خیس شد و آب ازش راه افتاد همه توجهشون به صدای خوش آواش بود ولی من به اون ک*یرکلفتی که از زیر شلوارم کلفتی و درازیش معلوم بود بی توجه به بقیه دستمو توی شورتم فرو کردم و ک*صمو میمالوندم -اهههه اهههییی دختر کناریم توجهش بهم جلب شد ولی من همه فکرم پیش رهام بود و اون ک*یر کلفتش زمانی که زیرشم و داره ک*صمو جر میده از میون جمعیت رد شدمو خودمو به رهام نزدیکتر کردم اووف لنتی ک*یرش خوابیده اینقد کلفت و دراز بود وای به حال شق شدش انگشتمو توی سوراخ تنگ ک*صم فرو کردم که از لذت آه بلندی کشیدم که رهام…💦👇 https://t.me/+abtx01pbJmg0OWU0 https://t.me/+abtx01pbJmg0OWU0 خواننده معروفی که طرفدارشو رو استیج گروهی با رفیقاش جرش میدن💦👅
Показать все...
خواهر کوچولوشو لیتل خودش میکنه و هرشب مخفیانه دور از چشم همه با پوزیشنای مختلف میگادش تا اینکه حامله میشه و ...😱💦🔞 گلوی خواهر کوچولومو میمکیدم و در حالی که روی ک..یرم بالا پایینش میکردم در گوشش گفتم  :🍡👅 _باید مراقب باشی مامان کبودیارو نبینه وگرنه بهش میگم پرده نداری‼️ نفس عمیقی کشید و در حالی که زیر پام جر میخورد حش..ری وار ادا کرد : _داداش آروم ترررر..خیلی درد دارهههه.. https://t.me/+_wBHJ11gXOUyNDg0 https://t.me/+_wBHJ11gXOUyNDg0 پسری که عاشق خواهر کوچولوی🍼کیوتش میشه وچند سال بعد متوجه حقیقتایی میشن که...❌
Показать все...
پـرّنــسـسـ🍓HOT🔥

زبون بزنی سوراخشو👅 با انگشتات جاشو باز کنی... کلاه🍌کشُ نرمک نرمک فشار بدی توش ^^🍑💦 چنل اصلی:رمان پــرّنـــســســ🎀🇭 🇴 🇹 🔥 ❌کپی ممنوع❌

Войдите и получите доступ к детальной информации

Мы откроем вам доступ после авторизации. Мы обещаем, это быстро!