کاناپه قرمز
@Osummerwine @Omaears @OmaRecipe غزلم. به همهی چیزهایی فکر میکردم که در طول زندگیام از دست داده بودم: زمانی که برای همیشه از دست رفته بود، دوستانی که مُرده یا ناپدید شده بودند، احساساتی که دیگر هرگز تجربه نمیکردم.
Больше1 089
Подписчики
-124 часа
-117 дней
-3230 дней
- Подписчики
- Просмотры постов
- ER - коэффициент вовлеченности
Загрузка данных...
Прирост подписчиков
Загрузка данных...
Фото недоступно
اینجا یک روز بعد از سی سالگی بود. با خواهرم بودیم. درست بعد از این عکس زد زیر آواز تو دشت. روزای روشن رو میخوند و اشک ریزه ریزه از گوشه چشمهام پایین میاومد. با بارون دشت یکی شده بود. روزای روشن خداحافظ. سرزمین من خداحافظ. خداحافظ. خداحافظ. خدااحااافظ.
18902
Фото недоступно
هیچوقت هیچ حادثهای به این هولناکی تو زندگیم بهخاطر ندارم. درد عجیبی داشت. با هیچ درد دیگهای قابل مقایسه نبود. اشکهامون تموم نمیشد واسش. تو بهت و ناباوری بودیم. زده بودن!
18202
Фото недоступно
دولتی که گفته دست وزیرم روی دکمه فیلترینگ نمیره و رفته. گفته بنزین رو گرون نمیکنم، کرده.
18500
Фото недоступно
دولتی که گفته دست وزیرم روی دکمه فیلتر نمیره و رفته. گفته بنزین رو گرون نمیکنم، کرده.
100
Фото недоступно
خواب دیده بودم در سیاهی مطلق بعد از فلانیام، تو اون سیاهی به جنون رسیدهام و وحشتزده و بیحرف، تو یک تراس روزها و ماهها و سالها رو میگذرونم و به این سیاهی مطلق نگاه میکنم. اون خواب انتهای تنهاییام در این جهان بزرگ بود.
18500
من میدونم ترس از بدتر شدن یعنی چی. من ۹۶ رای دادم. به روحانی هم دادم. درحالی که ۹۲ نداده بودم! شبها خواب میدیدم رئیسی رئیسجمهور شده و همهجا سیاه و تاریکه. خیابونا. آدما. بیدار میشدم و از وحشت تو خودم میپیچیدم و در جستجوی امیدی بودم که سیاهی مطلق نیاد و خاکستری جاش بیاد. انتخاب بین بد و بدتر. بعدش روحانی رای آورد. با سواد بود. سیاست خارجی میفهمید. ظریف رو کنارش داشت. حرفای قشنگ میزد. چقدر گذشت؟ چند ماه. تنها چندماه بعد تو ۹۶ مردم تو خیابونا کشته شدن. بعدش ۹۸ شد و باز مردم کشته شدن و اینترنتا قطع شد. مردم شبیه گیم تیر میخوردن و روی زمین میافتادن. همهچیز خیلی سورئال و باورنکردنی بود. برف میاومد، خوب یادمه. برفها از خون قرمز شده بود. هیچکس اون سال برفبازی نکرد. بعدش هواپیما رو زدن و هنوز ۹۸ بود. تولد سی سالگیم بود و در من چیزی مُرده بود. بعد از اون روزا من به زندگی برگشتم، اما نه هرگز آنگونه که قبل از آن بودم. چیزا عوض شده بود. من عوض شده بودم. و بهای سنگینی برای این تغییر داده بودم. همهچیز به سیاهی همون خوابی بود که قبل از انتخابات میدیدم و وحشت میکردم بعدش. به سیاهی وقتی که قرار بود بدتر رئیسجمهور شه و من به بد رای داده بودم.
❤ 14
18901
Выберите другой тариф
Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.