cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

wandering_girl♥️👻

🩸اگر بگویم حالم خوب است دروغ گفته ام چون سرگردانی روح من درمان پذیر نیست و من می دانم که هرگز به آرامش نخواهم رسید🩸 #دختر_سرگردان♥️ ژانر:جنایی ، معمایی ، عاشقانه، مافیایی🩸 پارت گذاری روزانه"به جز جمعه ها"♥️ Link: @wandering_girll

Больше
Рекламные посты
3 464
Подписчики
-824 часа
-1497 дней
-85430 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

Repost from N/a
Показать все...
Repost from N/a
Показать все...
Repost from N/a
Показать все...
Repost from N/a
Показать все...
Repost from N/a
Показать все...
Repost from N/a
Показать все...
Wandering🔞girl♥️👻 #part479 #آرتا _به جون مامانم داری دروغ میگی تو آرتا از زیر میز‌ محکم زدم تو ساق پاش که بلند داد کشید و شروع کرد به مالیدنش. _آی وحشی چه مرگته +اینقدر نرو رو مخم وقتی میگم اینه بگو چشم _بابا لاشی حق بده پشمام بریزه ، بعدشم تو با چه استدلالی برگشتی میگی اینم یه دختره مثل باقی دخترا؟! +مگه چیه؟! _پیجشو تاحالا ندیدی نه؟! +اینم سواله میپرسی خب معلومه که ندیدم سرشو به معنی تاسف چپ و راست تکون داد و آخرسر گوشی رو گرفت جلوم و گفت: _نگاه کن کور بدبخت به همچین دختری میگی عادی؟! همه دخترا موتور سوار میشن؟! همه دخترا ماشین بازن؟! همه دخترا ورزشای رزمی بلدن و..... پس الکی کصشر نگو اینم مثل بقیس یه تفاوتی داشته که تو قبولش کردی دیگه واسه من چسی نیا دیگه. فرشاد همینطوری حرف میزد و انتظار داشت من گوش بدم اما من داشتم چیکار می کردم؟! داشتم دونه دونه عکساش و فیلماشو که از زاویه های مختلف گرفته نگاه می کردم. زدم رو آخرین عکسی که پست کرد بود و یکم دقت کردم و فهمیدم که این بنز جی کلاس ماشین خودمه ولی چقدر به تیانا میاد. با تکون خورد دستای فرشاد جلوی چشمام به خودم اومدم و متعجب پرسیدم: +ها چیه _پسر چرا غرق شدی توعکساش!! سریع دست پیش و گرفتم و شاکی گفتم: +پسره احمق داره از گشنگی هلاک میشم بعد نشستی اینجا واسه من دلیل غرق شدنمو میپرسی؟! _وای ببخشید راس میگی بعد بلند شد و ظرفارو گذاشت رو میز _ولی یه چیز‌ بگم نمیخوری منو؟! +نه بگو من آشغال خور نیستم _خیلی کثافتی ، میگم این دختره خیلی خوشگله کجا زندگی‌ میکنه؟! به تیکه خیار‌ گذاشتم تو دهنم و گفتم: +تو عمارت من یهو با صدای بلند داد زد و گفت : _چیییی؟! +ای مرض ای زهرمار کر بشی ایشالا وحشی _یعنی چی پیش تو زندگی‌ میکنه؟! +بغل من نمیخوابه که عمارت به اون بزرگی یه اتاق خواب داره
Показать все...
❤‍🔥 25👍 4😁 1