cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

کافه‌ای‌به‌صرف‌سیگار

این قهوه هم سرد شد.

Больше
Рекламные посты
1 336
Подписчики
Нет данных24 часа
-77 дней
-7830 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

از من به مَن فرسنگ‌ها راه است.
Показать все...
در مَن، دختر بچه‌ای آهسته می‌گرید.
Показать все...
دفتری که یادگاری هایت را ثبت میکرد در گوشه‌ای از اتاقم خاک میخورد، علاقه ای به خواندن و مرور کردنشان ندارم، وارد دنیایی پر از غم و انتظار میشوم اما من آدمش نبودم آدمِ غمگین بودن، آدمِ به انتظار نشستن برای کسی که شاید یک روزی از در تو بیاید و تمام غصه ها به پایان برسد، یاد خاطراتمان به روحم نور می‌بخشید اما اکنون قلبم را سیاه و افسرده میکند، نزدیک است روزی که متوجه بزرگترین باخت زندگی‌ات میشوی، اما برای من خیلی دیر است آن روز تمام در ها بسته میشود سخن ها به پایان می‌رسد، لبخند ها محو می‌شوند و در آخر خورشید غروب می‌کند. -برایِ ناجیه گمشده
Показать все...
3:00
Показать все...
Фото недоступноПоказать в Telegram
‏وقتی تمام تن می‌گریستم، کسی بر چشمم اشکی ندید.
Показать все...
چنل دوستمم یه تکونی بدید
Показать все...