𝑨𝒚𝒍𝒂 𝒑𝒆𝒅𝒊𝒂🩵

ولی هیچ وقت باورم نمیشد دلم برا درس خوندن تنگ بشه:) من الان سه چهارروزه ساعت ۴ صبح هی از خواب میپرم اونم با کابوس اینکه امتحان دارم و دارم میرم سر جلسه.... باید زودی زود دوباره برنامه نویسی و طراحی سایت رو از جایی که مونده بود شروع کنم و ترم پنج زبانم رو شروع کنم و بعد اینکه جواب ازمایشم اومد برم ی کلاس رزمی ثبت نام کنم با پری...

امسال شمع روشن نکردم،شمع برداشتم و برای سال بعد نیت کردم به لفظ عام زندانی کردم که با اونی که تو دلمِ سال آینده همین شب روشن کنم و زندگیمون مثل نور همون شمع روشن بشه:)🖤🕯

امروز ۴۰۰ پرس غذا نذری تو هئتمون پخش کردیم باخانواده ولی ی لقمه هم نشد بزارم دهنم:))) که درآخر راهی کافی شاپ شدیم.

داشتن ی پارتنر که نه ی همسر عالی واقعا نعمته:))🫀✨

زندگیم وارد برهه‌ی توقف شده.

زندگی من اینجوریه که تو ی تخت یک نفره سه نفره میخوابیم و گاهی چون وسط تخت لم میدن من رو زمین خوابم میبره.