صدای فردا

🔸در حساب کاربری رسمی مهره آل مکتوم، دختر شیخ محمد آل مکتوم، حاکم دبی و نخست‌وزیر امارات متحده عربی، پستی منتشر  شد که خطاب به همسرش به زبان انگلیسی نوشته است که او را طلاق می‌دهد. 🔸در این پست نوشته شده: «از آن‌جایی که شما با سایر همراهان مشغول هستی، بدین وسیله طلاق خود را اعلام می‌کنم. تو را طلاق می‌دهم، تو را طلاق می‌دهم، تو را طلاق می‌دهم.» 🔸در پایان این پست نوشته شده: «همسر سابق شما.» 🔸کاربران فضای مجازی، واکنش گسترده‌ای به این پست داشتند. برخی درباره صحت این پشت سوال کردند. برخی هم نوشتند: «آیا حساب هک شده؟»، برخی هم نوشته‌اند: «آیا دلیل خیانت است»، برخی خواستار حذف شدند، چرا که به عقیده آن‌ها، چنین رفتاری «شایسته جایگاه خانواده آل مکتوم و حکومت دبی نیست.» 🔸تا کنون جز در فضای مجازی، درباره این پست، خبری منتشر نشده است. 🔸حکومت دبی یا اعضای خاندان حاکم نیز در این باره سخن نگفته‌اند. حساب کاربری «مانع بن محمد بن راشد بن مانع آل مکتوم» همسر «مهره بنت محمد آل مکتوم» در اینستاگرام نیز درباره پست منتشر شده در حساب کاربر همسرش، چیزی منتشر نکرده است. کانال تلگرامی صدای فردا

چه معنی دارد که پزشکیان نوحه بخواند و سینه بزند؟! این کار فقط مخصوص یک گروه و باند است.انها مالک این مراسم هستند و باید از این راه پول دربیاورند و منصب کسب کنند. پزشکیان حق ندارد بازی آنها را بهم بزند. پزشکیان گروه خود را دارد و باید آنطرف بایستد تا اینها با فحاشی به اون و گروهش و تهمت بی دینی زدن به آنها کاسبی کنند ای بابا مثل اینکه قرار است همه چیز بهم بخورد و این اصلا خوب نیست! #امیروظیفه_شناس کانال تلگرامی صدای فردا

♦️ واکنش عباس عبدی به ادعای مشاور زاکانی درباره «خجالت روشنفکران از مداحی پزشکیان»: 🔹 کسانی باید خجالت بکشند که عاشورا را تبدیل به دکان سه نبش برای رانت‌خواری و فحاشی کرده و اعتقادات مردم را نابود کردند عباس عبدی نوشت: امام حسین که همیشه مورد اقبال ایرانیان حتی غیرمسلمانان بوده. پزشکیان از این راه نان نمی‌خورد. او خودِ خودش است. کسانی باید خجالت بکشند که محرم و عاشورا را تبدیل به دکان سه نبش برای رانت‌خواری و ظلم و ستم و فحاشی کردند و اعتقادات مردم را نابود کردند و تازه متوجه ماجرا شده‌اند. کانال تلگرامی صدای فردا

🌺بعد من قافله سالار تویی، خواهر من  حسین فخری 📌بعد من قافله سالار تویی، خواهر من دختر حیدر کرار تویی، خواهر من   خون ما جمله در این دشت روان خواهد شد  خولی و شمر به ما دشمن جان خواهد شد، خواهر من   خواهرم! اکبر و عباس و علی اصغر من  هدف نیزه و پیکان جفا خواهد شد، خواهر من   جمله یاران حسین در سفر کرب و بلا  سر به کف، جان به ره دین خدا خواهد شد، خواهر من  خواهرم! خون شهیدان به بیایان بلا  نهر جوشنده و پر شور و نوا خواهد شد، خواهر من   چون که با دجله و با نهر فرات آمیزد  خواهرم! خوب نگر تا که چه ها خواهد شد، خواهر من   موج طوفنده و غرّان چو هزاران شمشیر  بی امان بر سر عُدوان خدا خواهد شد، خواهر من   چون که خون شهدا چشم عدو را بندد  بزم طاغوت به یک لحظه عزا خواهد شد، خواهر من  بعد من خواهر من باز نما قصه ما  چو زبانت سپر آل عبا خواهد شد، خواهر من  چون که بر نی سر پر خون حسینت بینی  خواهرم! صبر نما! ظلم فنا خواهد شد، خواهر من   اهل بیتم همه در سوگ پدر می گریند  ام کلثوم در آن دم به نوا خواهد شد، خواهر من   گر تو را مضطر و نالان و پریشان بینند…  کانال تلگرامی صدای فردا

سخن  مخلصانه دیگری با مردم عزیز میهنم هموطنان عزیزم سالم پیروعرا یضی که درپشتیبانی ازانتخاب دکتر پزشکیان کردم تکرارمی کنم که فعال سیاسی نیستم و  درنتیجه به هیچ جریان سیاسی و غیر سیاسی تعهد ی ندارم. انگیزه آنچه با شما می گویم فقط ندا ی  وجدان اجتماعی ست وآن هم مولود شصت سال مطالعه و تفکر و مشاهده وتجربه است . عزیزان من . همه آنچه گفتم ثابت کرده است که درد عالج پذیرمیهن ما که قرن ها به آن گرفتار بوده  وهیچ اقدام و انقالبی هم به عالج آن توفیق نیافته برخورد و کشمکش حیاتی-مماتی دولت و ملت است.  دولت معموال سرکوب و ملت معموال قیام کرده که به سر کوب منجر شده است. ا ین چرخه را یک باربرا ی همیشه باید شکست و ما - همه ما - م ی توانیم با رفتار مناسب آن را بشکنیم . در نهضت اعتراضی " زن ، زندگی ، آزادی" که به فاجعه ۵۳۰ نفر کشته و صدها مجروح و نایینا منجر شد وهزاران نفر را داغدار کرد دروهله نخست خطا از دولت بود که گشت ارشاد را به راه  انداخته بود. و حتی در مرحله دوم ، که به جا ی تسال دادن ودلجوئی صمیمانه از مردم وقول رسیدگی و  مجازات مسئوالن احتمال ی ، هنوزمهسا زنده بود که وزیرکشورادعا کردعارضه او براثربیماری  تاریخی بوده است ، حال آنکه هنوزحتی یک بولتن طبی هم صادر نشده بود. درنتیجه مردم منفجر شدند  وشد آنچه شد.  طبق قانون اعتراض حق ملت است و دولت وظیفه دارد که برا ی ابرازاعتراضات به مردم مجوز  بدهد. اگرتظاهرات واعتراضات ما مسالمت آم یز یعنی بدون فحش و فضیحت ، مرگ بر ا ین و آن گفتن  ، ساختمان وماشین ویران کردن انجام شود دولت بهانه ا ی نخواهدداشت که سرکوب کند ، خون بریزد  و حبس کند. شعار معقول حتما باید داد، سخنرانی معقول حتما باید کرد ول ی بهانه برا ی سرکوب نباید  داد.  شما هموطنان ارجمند من درامور سیاسی واجتماعی وفرهنگی غالبا به کشورهای پیشرفته و دموکرات  نگاه می کنید و ازآنها مثال می آورید. پس اجازه می خواهم برا ی مثال دو نمونه از تجربه  اخیرانگلستان برا ی شما نقل کنم . در سال ۲۰۰۲ که دولت انگل یس به تاسی از دولت آمریکا درصدد حمله به عراق بود و بحث و  گفتگوی سیاسی و اجتماعی دولت را از تصمیم خود باز نداشت با مجوز دولت عل یه آن تظاهرات  عظیمی شد . معروف است که انگل یسی ها را به زحمت می توان از خانه شان بیرون آورد ول ی درآن  تظاهرات دومیلیون مردم ازسراسر کشوردرلندن گرد آمدند و یک روز تمام با نظم وترتیب و بدون  فحش و فضیحت و ویرانگری راهپیمائی و سخنرانی کردند و شعار دادند و به خانه شان باز گشتند  بدون ا ینکه خونی بریزد و زد وخوردی بشود. و وقتی هم که دولت ازتصمیمش منصرف نشد به  خیابانها نریختند وآشوب نکردند . نمونه دیگرا ینکه در سال ۲۰۱۱ براثر یک اتفاق کامال استثنایی دربرخورد چند نفر پل یس با چند تن از  مردم ناگهان جمع بزرگی به مغازه ها حمله کردند و به غارت پرداختند. در نتیجه با مداخله پل یس ده  هزارنفردستگیر شدند که دو هزارتن ازآنها دادگاهی ومجازات شدند وازآن جمله یک جوان که فقط  آنالین غارت را تشویق کرده بود به چهارسال حبس محکوم شد.  اجازه دهید نتیجه گیری را به خود شما واگذار کنم . فقط برا ی حسن آغاز یک درخواست از شما  عزیزان دارم. لطفا اجازه دهید در رانندگی حقوق همدیگروعابرین را رعایت کنیم وخواهید دید که تصادف و خونریزی کم وسرعت ترافیک زیاد می شود و حتی دراموردیگرهم رفتارمان با هم بهبود  می یابد . همایون کاتوزیان تیر ۱۴۰۳ کانال تلگرامی صدای فردا @sedayeefardaa 🔴 برای تعرفه های بی‌نظیر جهت تبلیغات محصولات و خدمات شما در کانال و کلاب هاوس صدای فردا با مخاطبین بسیار زیاد دایرکت بدهید.لینک پین شده را بخوانید لینک توییتر؛ x.com/amir1332809 🤔🙏👍👏👌🙌💯

همانطور که در خبر اختصاصی صدای فردا در لحظه وقوع زمین لرزه نوشتم مرکز زلزله نگاری دانشگاه تهران خبر را تایید کرد و طبق گزارش فرماندار رودبار(مرکز زلزله در حوزه این فرمانداری گزارش شده است)خوشبختانه هیچ خسارت مالی و جانی تاکنون گزارش نشده است. مرکز زلزله نگاری دانشگاه تهران اعلام کرد: زلزله‌ای به قدرت ۳ و ۸ دهم ریشتر ساعت ۱۰ و ۲۶ دقیقه امروز ۲۶ تیر، شهر توتکابن رودبار را لرزاند. به گزارش خبرگزاری برنا از گیلان ؛ بر اساس اعلام مرکز زلزله نگاری کشور، ساعت ۱۰ و ۲۶ دقیقه و ۴۹ ثانیه امروز ۲۶ تیر ۱۴۰۳، زلزله‌ای به بزرگی ۳ و ۸ دهم ریشتر در طول جغرافیایی ۴۹ و ۵۴ صدم درجه شرقی و عرض جغرافیایی ۳۶ و ۸۲۴ هزارم درجه شمالی و عمق ۶ کیلومتری زمین، شهر توتکابن شهرستان رودبار را لرزاند. طهمورث عموپور فرماندار رودبار اعلام کرد: تاکنون هیچ خسارت مالی و یا جانی از این حادثه گزارش نشده است.

فقط ده نفر را به این کانال اد کنید و مدارکش را به دایرکت ارسال کنید بعدا فرم شرکت در این مسابقه برای شما فرستاده میشود،با پیش بینی صحیح ۴ تیم پایانی جام جهانی ۲۰۲۶ و تیم های اول تا چهارم بدون قرعه کشی برنده جایزه نقدی شوید. هزینه شما جهت شرکت در مسابقه از طرف کانال پرداخت می‌شود. چنانچه پیش بینی شما صحیح باشد بدون قرعه کشی برنده جایزه نقدی خواهید شد و چنانچه صحیح نباشد در قرعه کشی جداگانه  کانال صدای فردا شرکت داده خواهید شد با جوایز نقدی و غیر نقدی ارزنده. فقط ده نفر را پیدا کنید و یک شانس بزرگ را برای خود زنده نگهدارید بدون یک ریال هزینه با ضمانت...اسکرین بگیرید و بعنوان مدرک نزد خود نگهدارید بعد از مسابقات جام جهانی از کانال صدای فردا طلب کنید .اسامی برندگان و نحوه انجام قرعه کشی و ..... کانال تلگرامی صدای فردا

زین کند نفرین حکیم خوش‌دهن بر سواری کو فرو ناید ز تن عشق مولی کی کم از لیلی بود گوی گشتن بهر او اولی بود گوی شو می‌گرد بر پهلوی صدق غلط غلطان در خم چوگان عشق کین سفر زین پس بود جذب خدا وان سفر بر ناقه باشد سیر ما این چنین سیریست مستثنی ز جنس کان فزود از اجتهاد جن و انس این چنین جذبیست نی هر جذب عام که نهادش فضل احمد والسلام هم‌چو مجنون‌اند و چون ناقه‌ش یقین می‌کشد آن پیش و این واپس به کین میل مجنون پیش آن لیلی روان میل ناقه پس پی کره دوان یک دم ار مجنون ز خود غافل بدی ناقه گردیدی و واپس آمدی عشق و سودا چونک پر بودش بدن می‌نبودش چاره از بی‌خود شدن آنک او باشد مراقب عقل بود عقل را سودای لیلی در ربود لیک ناقه بس مراقب بود و چست چون بدیدی او مهار خویش سست فهم کردی زو که غافل گشت و دنگ رو سپس کردی به کره بی‌درنگ چون به خود باز آمدی دیدی ز جا کو سپس رفتست بس فرسنگها در سه روزه ره بدین احوالها ماند مجنون در تردد سالها گفت ای ناقه چو هر دو عاشقیم ما دو ضد پس همره نالایقیم نیستت بر وفق من مهر و مهار کرد باید از تو صحبت اختیار این دو همره یکدگر را راه‌زن گمره آن جان کو فرو ناید ز تن جان ز هجر عرش اندر فاقه‌ای تن ز عشق خاربن چون ناقه‌ای جان گشاید سوی بالا بالها در زده تن در زمین چنگالها تا تو با من باشی ای مردهٔ وطن پس ز لیلی دور ماند جان من روزگارم رفت زین گون حالها هم‌چو تیه و قوم موسی سالها خطوتینی بود این ره تا وصال مانده‌ام در ره ز شستت شصت سال راه نزدیک و بماندم سخت دیر سیر گشتم زین سواری سیرسیر سرنگون خود را از اشتر در فکند گفت سوزیدم ز غم تا چندچند تنگ شد بر وی بیابان فراخ خویشتن افکند اندر سنگلاخ آنچنان افکند خود را سخت زیر که مخلخل گشت جسم آن دلیر چون چنان افکند خود را سوی پست از قضا آن لحظه پایش هم شکست پای را بر بست و گفتا گو شوم در خم چوگانش غلطان می‌روم زین کند نفرین حکیم خوش‌دهن بر سواری کو فرو ناید ز تن عشق مولی کی کم از لیلی بود گوی گشتن بهر او اولی بود گوی شو می‌گرد بر پهلوی صدق غلط غلطان در خم چوگان عشق کین سفر زین پس بود جذب خدا وان سفر بر ناقه باشد سیر ما این چنین سیریست مستثنی ز جنس کان فزود از اجتهاد جن و انس این چنین جذبیست نی هر جذب عام که نهادش فضل احمد والسلام کانال تلگرامی صدای فردا @sedayeefardaa 🔴 برای تعرفه های بی‌نظیر جهت تبلیغات محصولات و خدمات شما در کانال و کلاب هاوس صدای فردا با مخاطبین بسیار زیاد دایرکت بدهید.لینک پین شده را بخوانید لینک توییتر؛ x.com/amir1332809 🤔🙏👍👏👌🙌💯

این بخش از مثنوی شاید بتواند راهگشای ما باشد برای درک بهتر عاشورا، با دقت بخوانیم و لحظه لحظه زندگی و آزمون‌هایی که پشت سر گذاشته ایم را بیاد آوریم؛ در حدیث آمد که یزدان مجید خلق عالم را سه گونه آفرید یک گره را جمله عقل و علم و جود آن فرشته‌ست او نداند جز سجود نیست اندر عنصرش حرص و هوا نور مطلق زنده از عشق خدا یک گروه دیگر از دانش تهی هم‌چو حیوان از علف در فربهی او نبیند جز که اصطبل و علف از شقاوت غافلست و از شرف این سوم هست آدمی‌زاد و بشر نیم او ز افرشته و نیمیش خر نیم خر خود مایل سفلی بود نیم دیگر مایل عقلی بود آن دو قوم آسوده از جنگ و حراب وین بشر با دو مخالف در عذاب وین بشر هم ز امتحان قسمت شدند آدمی شکلند و سه امت شدند یک گره مستغرق مطلق شدست هم‌چو عیسی با ملک ملحق شدست نقش آدم لیک معنی جبرئیل رسته از خشم و هوا و قال و قیل از ریاضت رسته وز زهد و جهاد گوییا از آدمی او خود نزاد قسم دیگر با خران ملحق شدند خشم محض و شهوت مطلق شدند وصف جبریلی دریشان بود رفت تنگ بود آن خانه و آن وصف زفت مرده گردد شخص کو بی‌جان شود خر شود چون جان او بی‌آن شود زانک جانی کان ندارد هست پست این سخن حقست و صوفی گفته است او ز حیوانها فزون‌تر جان کند در جهان باریک کاریها کند مکر و تلبیسی که او داند تنید آن ز حیوان دگر ناید پدید جامه‌های زرکشی را بافتن درها از قعر دریا یافتن خرده‌کاریهای علم هندسه یا نجوم و علم طب و فلسفه که تعلق با همین دنیاستش ره به هفتم آسمان بر نیستش این همه علم بنای آخورست که عماد بود گاو و اشترست بهر استبقای حیوان چند روز نام آن کردند این گیجان رموز علم راه حق و علم منزلش صاحب دل داند آن را با دلش پس درین ترکیب حیوان لطیف آفرید و کرد با دانش الیف نام کالانعام کرد آن قوم را زانک نسبت کو بیقظه نوم را روح حیوانی ندارد غیر نوم حسهای منعکس دارند قوم یقظه آمد نوم حیوانی نماند انعکاس حس خود از لوح خواند هم‌چو حس آنک خواب او را ربود چون شد او بیدار عکسیت نمود لاجرم اسفل بود از سافلین ترک او کن لا احب الافلین 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 زانک استعداد تبدیل و نبرد بودش از پستی و آن را فوت کرد باز حیوان را چو استعداد نیست عذر او اندر بهیمی روشنیست زو چو استعداد شد کان رهبرست هر غذایی کو خورد مغز خرست گر بلادر خورد او افیون شود سکته و بی‌عقلیش افزون شود ماند یک قسم دگر اندر جهاد نیم حیوان نیم حی با رشاد روز و شب در جنگ و اندر کش‌مکش کرده چالیش آخرش با اولش 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 هم‌چو مجنون‌اند و چون ناقه‌ش یقین می‌کشد آن پیش و این واپس به کین میل مجنون پیش آن لیلی روان میل ناقه پس پی کره دوان یک دم ار مجنون ز خود غافل بدی ناقه گردیدی و واپس آمدی عشق و سودا چونک پر بودش بدن می‌نبودش چاره از بی‌خود شدن آنک او باشد مراقب عقل بود عقل را سودای لیلی در ربود لیک ناقه بس مراقب بود و چست چون بدیدی او مهار خویش سست فهم کردی زو که غافل گشت و دنگ رو سپس کردی به کره بی‌درنگ چون به خود باز آمدی دیدی ز جا کو سپس رفتست بس فرسنگها در سه روزه ره بدین احوالها ماند مجنون در تردد سالها گفت ای ناقه چو هر دو عاشقیم ما دو ضد پس همره نالایقیم نیستت بر وفق من مهر و مهار کرد باید از تو صحبت اختیار این دو همره یکدگر را راه‌زن گمره آن جان کو فرو ناید ز تن جان ز هجر عرش اندر فاقه‌ای تن ز عشق خاربن چون ناقه‌ای جان گشاید سوی بالا بالها در زده تن در زمین چنگالها تا تو با من باشی ای مردهٔ وطن پس ز لیلی دور ماند جان من روزگارم رفت زین گون حالها هم‌چو تیه و قوم موسی سالها خطوتینی بود این ره تا وصال مانده‌ام در ره ز شستت شصت سال راه نزدیک و بماندم سخت دیر سیر گشتم زین سواری سیرسیر سرنگون خود را از اشتر در فکند گفت سوزیدم ز غم تا چندچند تنگ شد بر وی بیابان فراخ خویشتن افکند اندر سنگلاخ آنچنان افکند خود را سخت زیر که مخلخل گشت جسم آن دلیر چون چنان افکند خود را سوی پست از قضا آن لحظه پایش هم شکست پای را بر بست و گفتا گو شوم در خم چوگانش غلطان می‌روم کانال تلگرامی صدای فردا @sedayeefardaa 🔴 برای تعرفه های بی‌نظیر جهت تبلیغات محصولات و خدمات شما در کانال و کلاب هاوس صدای فردا با مخاطبین بسیار زیاد دایرکت بدهید.لینک پین شده را بخوانید لینک توییتر؛ x.com/amir1332809 🤔🙏👍👏👌🙌💯