៹𝐏a̶r̶o̶x̶y̶s̶m̶

بابا کاش برگردیم به زمانی که با میکس اهنگای هو تو ترین یور دراگون خوابم میبرد.

الباه عجیبه من با ناز خوابم نمیبره ولی موهامو آروم بکشن خوابم مببره.

بعدا باید رو مخم کار کنم تا توهم بزنم یکی موهامو داره ناز میکنه تا خوابم ببره.

جدی مشکل به خواب رفتن کی ولم میکنه؟

چرا خوابم میاد در حدی که نمیتونم درس بخونم ولی خوابم نمیبره؟

مثلا هیچوقت نباید تو جمعی که پسر خالم هست حرف بزنم. جدی ته بحث لالم میکنه.

و ببینین کافیه یه نفر واقعا دانا باشه تو جمع، هیچی تخمه رو بیار که سریال ضایع شدن های درسا شروع میشه.

در حالی که دارم نقش بازی میکنم و که چیزی میدونم و ادای بلد بودن رو در میارم ؛ چون از حس بلد بودن و دانا بودن تو چشم بقیه لذت میبرم. ولی اینکه خودم میدونم در واقع بیشتر حرفام از روی اطمینان نیست و هنه چیز فقط توی ظاهر کلماتم مطمئن به نظر میاد خیلی رو مخمه.

بعضی وقتا بهم میگن درسا چقدر در مورد چیزای مختلف اطلاعات هر چند کمی داری.

قشنگ معلومه درسای وراجی که همیشه تو مدرسه مخ همخ رو میخورده زیادی تحت فشار سکوت یک سال زندگیشه؟