خورشید خاوران

🍃اخلاق حسنه امام حسن مجتبی با یکی از دشمنان خود ✍️مردی شامی امام حسن علیه السلام را دید که سوار بر مرکب بود. شروع به ناسزا گفتن نمود. حضرت سکوت کرد و پاسخ او را نداد. وقتی فارغ شد، حضرت به او سلام نموده و لبخندی زد و فرمود: «ای پیرمرد! به گمانم غریبی! گویا دچار اشتباهی شده‌ای! اگر از ما رضایت و حلالیت بطلبی تو را عفو و اگر چیزی بخواهی عطایت می‌کنیم! اگر طالب رشد و هدایت باشی ارشادت می‌کنیم، اگر مرکبی بخواهی آن را به تو می‌بخشیم، اگر گرسنه هستی غذایت می‌دهیم، اگر برهنه باشی تو را می‌پوشانیم، اگر حاجت‌مندی حاجتت را روا می‌سازیم، اگر از وطن رانده شده باشی پناهت می‌دهیم، اگر نیازی داشته باشی نیازت را برآورده می‌سازیم، بهتر است وسایلت را به خانه‌ی ما بیاوری و تا پایان سفرت با ما زندگی کنی، زیرا وسیع است و آسایش در آن فراهم می‌باشد»، وقتی کلام امام را که شنید گریست و گفت: ✨شهادت می‌دهم تو خلیفۀ خدا بر زمین هستی و حقیقتاً خداوند بهتر می‌داند رسالت خود را در کدام خاندان قرار دهد. تو و پدرت مبغوض‌ترین خلق خدا در نزد من بودید، اما از این پس کسی را بیشتر از شما دوست ندارم. و اسبابش را به منزل امام برد و تا در مدینه بود مهمان ایشان بود و از محبین شد. 📔مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص۱۸۴ #فضائل_امام_حسن #اخلاق_اسلامی

با سلام و عرض ادب و احترام خدمت همراهان گرامی ضمن تشکر از عزیزانی که در مسابقه معنای متفاوت در شعر حاج اقای اسدی (ره) شرکت فرمودند به اطلاع می رساند در نظر داشتیم اسامی ان دسته از گرامیانی که لطف فرموده و پاسخ صحیح را ارسال فرموده بودند را اعلام نماییم که پیشنهاد مسابقه ای دیگربرای ماه شعبان نیز مطرح گردید لذا مقرر شد برندگان هر دو یا سه مسابقه روز خجسته ی نیمه شعبان اعلام گردد لذا فرصت برای ارسال پاسخ باقی است باتشکر کانال خورشید خاوران https://t.me/asadi_bb⚜

امروز بمناسبت عید مبعث خاطره جالب یکی از نوه های حاج آقا اسدی را با عنوان کله پاچه پرماجرا منتشر می کنیم تا لبخند بر لب هایتان نقش بندد🙂 یکی از نوادگان حاج آقا اسدی که از بشرویه قصد بازگشت به تهران را داشت  جهت خداحافظی به منزل ایشان آمد. حاج آقا  طبق معمول دعای سفر را در گوشش خواندند و برای اینکه  خوراکی یا...  بعنوان سر راهی به  او بدهند تا به تهران ببرد، به  سرداب منزل رفتند ولی  چیزی که باب میلشان باشد پیدا نکردند. تا اینکه در یخچال را باز می کنند و  چشمشان به کله پاچه طبخ نشده ای افتاد که یکی از اهالی روستای رقه برای ایشان آورده بود. بی درنگ آن را داخل پارچه و چند نایلون قرار دادند و گفتند این را هم با خود ببرید و میل کنید که کله پاچه به این باکیفیتی در تهران گیر نخواهد آمد. نوه ایشان هم که نمی توانست درخواست حاج آقا را رد کند آن را داخل چمدان گذاشت.چراکه اینبار باید با هواپیما به تهران بازگردد و سریع خواهد رسید . اما چشمتان روز بعد نبیند در فرودگاه طبس هنگام تفتیش و گذر چمدان از دستگاه ایکس ری، اوپراتور با موردی  مشکوک در چمدان مواجه می شود. گویی دستگاه ایکس ری، شیئی شبیه به اسکلت سر یا... را نشان داده بود و این مسئله موجب حساسیت  و بازرسی بیشتر  گردید. نوه حاج آقا که حدس زده بود جریان چیست ولی خدا خدا می کرد که حراست فرودگاه چمدان را باز نکند، دائم به مسئولین می گفت چیز خاصی داخل چمدان نیست. و این پافشاری ها حساسیت بیشتری را در پی داشت . آنها در چمدان را  باز کردند و  با بسته ای نایلون پیچی شده مواجه شدند. و با بازکردن چند لایه نایلون و در نهایت پارچه، دندان های خندان گوسفند  نمایان گردید. و این صحنه منجر شد تا لبخند بر روی لبهای اعضای حفاظت فرودگاه طبس نقش بندد. ⚜ کانال خورشید خاوران⚜‌

خاطره یکی از نوادگان حاج آقا کله پاچه پرماجرا یکی از نوادگان حاج آقا اسدی که از بشرویه قصد بازگشت به تهران را داشت جهت خداحافظی به منزل ایشان آمد. حاج آقا طبق معمول دعای سفر را در گوشش خواندند و برای اینکه خوراکی یا... بعنوان سر راهی به او بدهند تا به تهران ببرد، به سرداب منزل رفتند ولی چیزی که باب میلشان باشد پیدا نکردند. تا اینکه در یخچال را باز می کنند و چشمشان به کله پاچه طبخ نشده ای افتاد که یکی از اهالی روستای رقه برای ایشان آورده بود. بی درنگ آن را داخل پارچه و چند نایلون قرار دادند و گفتند این را هم با خود ببرید و میل کنید که کله پاچه به این باکیفیتی در تهران گیر نخواهد آمد. نوه ایشان هم که نمی توانست درخواست حاج آقا را رد کند آن را داخل چمدان گذاشت.چراکه اینبار باید با هواپیما به تهران بازگردد و سریع خواهد رسید . اما چشمتان روز بعد نبیند در فرودگاه طبس هنگام تفتیش و گذر چمدان از دستگاه ایکس ری، اوپراتور با موردی مشکوک در چمدان مواجه می شود. گویی دستگاه ایکس ری، شیئی شبیه به اسکلت سر یا... را نشان داده بود و این مسئله موجب حساسیت و بازرسی بیشتر گردید. نوه حاج آقا که حدس زده بود جریان چیست ولی خدا خدا می کرد که حراست فرودگاه چمدان را باز نکند، دائم به مسئولین می گفت چیز خاصی داخل چمدان نیست. و این پافشاری ها حساسیت بیشتری را در پی داشت . آنها در چمدان را باز کردند و با بسته ای نایلون پیچی شده مواجه شدند. و با بازکردن چند لایه نایلون و در نهایت پارچه، دندان های خندان گوسفند نمایان گردید. و این صحنه منجر شد تا لبخند بر روی لبهای اعضای حفاظت فرودگاه طبس نقش بندد. ⚜ کانال خورشید خاوران⚜‌

🎥 هم اکنون/نقاره زنی در حرم مطهر رضوی همزمان باشب مبعث پیامبر اکرم(ص) @Akhbarforimashhad اخبار فوری مشهد و ایران

🎥 پخش نماهنگ «رسول عشق» 🎊 بمناسبت عید خجسته و فرخنده‌ی مبعث پیامبر گرامی اسلام(ص) 🎞 کاری از: گروه فرهنگی هنری نصر شهرستان بشرویه 🗓 امروز جمعه ۲۸ بهمن ۱۴۰۱ ⏰ ساعت ۱۸:۵۵ 📡 از شبکه خاوران 💠 تهیه شده در: ✔ معاونت فضای مجازی صدا و سیمای خراسان جنوبی و . . . ✔ دفتر هنرمردمی شهرستان بشرویه ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ 🔹️ #نصر_من_الله_وفتح_قریب 🔸️ #گروه_سرود_نصر_بشرویه 🔹️ #سرود #نماهنگ #کلیپ 🔸️ #مبعث #هنر_انقلابی #نصر 🔹️ #بسیج #بشرویه #خراسان_جنوبی ╭┅────┅╮ 🆔️ @grNasr 👈 ╰┅────┅╯

عزاداری شب شهادت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام حسینیه حاج علی اشرف کانال خورشید خاوران

این روضه چقدر به دل می نشینه زمانی که ضبط صوت و نوار بود من گوش می دادم هنوزم هر سال چندین مرتبه گوش می دهم اگر دلتان شکست التماس دعا