🧡⚡️رمانکـــــده⚡️🧡
☆رمــــان صــــــــدای عشـــــــــق☆ 🖋نویسنـده: یاســی🌷 مـن:) https://telegram.me/BChatBot?start=sc-712988-tdLbUPJ برای تبادل و حمایتی پیام ندین♡
БольшеСтрана не указанаЯзык не указанКатегория не указана
1 759
Подписчики
Нет данных24 часа
Нет данных7 дней
Нет данных30 дней
- Подписчики
- Просмотры постов
- ER - коэффициент вовлеченности
Загрузка данных...
Прирост подписчиков
Загрузка данных...
Repost from رمانهای حقعضویتی 🔞💦
00:43
Видео недоступно
پسرعمهی استریتشو تو خواب میماله تا تحریک شه با هم بکنن 🙊💦🔞
_ آههههه 😣🔥🔥
+ بیدار شدی طلا ؟🙈👅
ترسیده از خواب پرید و سرجاش نشست :
+ ثامرررر ‼️🤬 بکش بیرون ازم من گی نیستم ! چرا نمیفهمی؟!😫
ثامر اما خودش را نباخت ، زمزمه کرد :
_ تو فقط اوکی بده ... بخدا کاری میکنم فقط لذت ببری
متین از حرفهای پسردایی لجبازش سر در نمیآورد ، با صدای بلندتر داد زد : دستتو از کیرم بردار وگرنه مادرتو به عزا مینشونم 😡👊‼️
🔞💦🔞💦🔞💦🔞💦🔞💦🔞💦🔞💦🔞💦🔞💦
https://t.me/+KPms8kiiT_dkNDVk
https://t.me/+KPms8kiiT_dkNDVk
https://t.me/+KPms8kiiT_dkNDVk
6.14 MB
200
Repost from تبادل (اکانت بزرگه) 💝
#سرهنگ یه صندلی فلزی رو که وسط سالن ول کرده بود رو جلو آورد و روش نشست.
و بعد بهم اشاره کرد و گفت :
-حالا شروع کن
آروم آروم در بیار میخوام بدنت و بررسی کنم یه وقت چیزی قائم نکرده باشی
به هر حال تو یه #جنده هستی و هر کاری از دستت بر میاد
همون طورکه زیپ شلوارکم رو پایین میکشیدم گفتم:
-مثلا چی؟
-مثلا #مواد یا #مدارک مهم
#زندان_زنان 💦
https://t.me/joinchat/Pg37kGNVnuMxNTU0
500
Repost from N/a
لیتلگرل کیوتی که جاش رو خیس کرده و ددیش اسپنکش میکنه و... 😢🔥
#ددی دیشب یادش رفت #پوشکم کنه ووقتی صبح بلند شدم زیرم #خیس شده بود و بوس بد میداد و وقتی ددی از #خواب بیدار شد #عصبی سرم #داد کشید و...
با داد گفت:
ای #پدرسگ برای چی #بیدارم نکردی؟!
🥺🔥🥺🔥🥺🔥🥺🔥🥺🔥🥺🔥🥺🔥
https://t.me/+5IZ2N1T8q1AxNjZk
300
00:01
Видео недоступно
Gay👬hot🔥
#گــی #ددی_لیتلبوی
با #شیطنت لپ تاپ و از رو پاش برداشتم وخودم نشستم رو #پاهاش .💦
پاهامو انداختم دور #کمرش و لبامو #غنچه کردم و چسبوندم به #گردنش.
دست انداخت زیر #باســ🍑ــنم و یکم کشیدم بالا #شورتی که پام بود و کشید #پایین و انگشتشو دور #سوراخم چرخوندم و اطرافشو #ماساژ داد.💦
آه و #ناله ام بلند شده بود و داشتم #لذت میبردم که یهو حس کردم ....🚫🍆
•https://t.me/+HQT5sF0uppI2Njdk
•https://t.me/+HQT5sF0uppI2Njdk
دو ساعت دیگه لینک باطله‼️
animation.gif.mp40.21 KB
1300
Repost from N/a
لیتلگرل کیوتی که جاش رو خیس کرده و ددیش اسپنکش میکنه و... 😢🔥
#ددی دیشب یادش رفت #پوشکم کنه ووقتی صبح بلند شدم زیرم #خیس شده بود و بوس بد میداد و وقتی ددی از #خواب بیدار شد #عصبی سرم #داد کشید و...
با داد گفت:
ای #پدرسگ برای چی #بیدارم نکردی؟!
🥺🔥🥺🔥🥺🔥🥺🔥🥺🔥🥺🔥🥺🔥
https://t.me/+5IZ2N1T8q1AxNjZk
1100
Repost from N/a
Фото недоступно
#زندان_زنان
#پارت_۲۶
#فصل_۱
#سرهنگ #باتوم و بیرون کشید و گفت:
-#مواد جا ساز کرده بودی؟
اصلا مگه میشد خودم ندونم چیزی توی #کو_نم پنهون شده؟
همه به چیزی که بین انگشتای #رئیس_زندان بود نگاه میکردن و من هنوز باورم نمیشد اون توی #سوراخ_کو_نم بوده.
یه #مشمای کوچیک که توش #پودر_سفید ریخته بودن و من توی فیلما دیدم و میدونستم که اون #مواد_مخدره.
اما اینکه از توی سوراخ من دراومده بود امکان نداشت.
یکی از سربازا گفت:
-رییس این #هرزه به کشور ما #مواد آورده
حقشه #اعدام بشه،مگه نه ؟
یکی دیگه گفت:
-بذارید بقیه رو هم چک کنیم احتمالا به اسم #توریست قاچاق مواد میکردن
شما میخواستید ما رو #معتاد کنید؟
همه ی دخترا از ترس التماس میکردن اما #سربازا توی #سوراخ دخترا انگشت میکردن و بعد از کلی دستمالی یه #مشمای کوچیک در میاوردن.
#ژنرال دندون قروچه ای کرد و گفت:
-ما اینجا به #زندانیای معمولی راحت میگیریم
اما زندانیای #سیاسی اصلا وضعیت خوبی ندارن
اما شما #جنده ها ،هم زندانی سیاسی هستید هم به جرم #قاچاق_مواد اینجایید
یهو باتوم و...
https://t.me/joinchat/Pg37kGNVnuMxNTU0
1600
Repost from N/a
00:04
Видео недоступно
ددیش کلی کار کرده و خسته هست اما با شیطنت از خواب بیدارش میکنه و... 😱❌
با #جیغی #پریدم روی بدن خوابیده ددی که با وحشت از خواب پرید و تا #چشمش بهم افتاد #اخمی عمیق و #ترسناک کرد که حس کردم که قلب کوچولوم لرزید و خواستم #فرار کنم که دستش رو دراز کرد و از #بازوم گرفت و پرتم کرد روی #تخت و از پشت روم #خیمه زد که جیغی کشیدم و گفتم:
#غلط کلدم #ددی جونم...
#چنگی از #باسنم گرفت و #دست هام رو بالای سرم قفل کرد و دم گوشم لب زد:
#توله_خرگوشم #هوس پریدن کرده اونم وقتی ددیش #خوابه؟!
♥🐰🔥🐰🔞🐰♥🐰🔥🐰🔞🐰♥🐰
https://t.me/+5IZ2N1T8q1AxNjZk
36684.gif.mp40.85 KB
3000
Repost from رمانهای حقعضویتی 🔞💦
پسربچهی راهنمایی عاشق مرد ۴۰ ساله شده؟⁉️😡🔥
بچهای مدرسه بهم متلک میپروندن و معلما رفتارشون حسابی تغییر کرده بود .😭‼️🔥
زمزمهی رابطهی من و ساتیار همه جا پیچید و دیگه نمیتونستم هیچجا سر بلند کنم 😖💥😱
شب که برگشتم خونه با صدای بلند گریه کردم و رو به مادرم گفتم : 😭😭
من که گرایشم اینه ... یعنی حق ندارم عاشق شم؟😪⁉️💔
🔞⁉️🔞⁉️🔞⁉️🔞⁉️🔞⁉️🔞⁉️🔞⁉️🔞⁉️🔞
https://t.me/+qPNeOis7sZQ3NDVh
https://t.me/+qPNeOis7sZQ3NDVh
4310
00:15
Видео недоступно
#اسلیوش مست میکنه و اربابش #ک❌ــص #سینه هاش رو پرسینگ میکنه😱
سوزن رو تو نوک #سینه ام فرو کرد از درد جیغی زدم اما دست از کارش نکشید
#سوزن بعدی رو تو #سینه دیگم فرو کرد
از درد خودم رو مدام اینور و اونور میکردم تا دردم کمتر بشه اما از هر طرف به تخت بسته شده بودم و راه فراری نبود
#کــ❌صم رو توی مشتش گرفت و گفت:حالا نوبت اینجاست...😈💦
زجه زدم اما به خاطر پارچه توی دهنم کلمات نا مفهوم از دهنم خاج شد
#سوزن پرسینگ.رو داغ کرد و...
https://t.me/+0YGyyB1egFkyZjIx
https://t.me/+0YGyyB1egFkyZjIx
🔞بچها به دلیل صحنه های باز ادامه رمان توی چنل بالا قرار میگیره زودتر جوین شین❌
7.36 KB
600
Выберите другой тариф
Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.