مـدرسـهیِ لزبـین
"بهت قول میدم عزیزم؛ که هرروز بیشتر از دیروز دوستت داشته باشم." نویسنده: تینا ژانر: تابوشکنی، عاشقانه، معمایی، مدرسه ای، لزبین🏳️🌈 •پارت گذاری: روزهای زوج یکپارت•
Больше1 956
Подписчики
+33924 часа
+7237 дней
+87130 дней
Время активного постинга
Загрузка данных...
Find out who reads your channel
This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.Анализ публикаций
Посты | Просмотры | Поделились | Динамика просмотров |
01 دخترم ۲۰ سالمه. درآمدم ماهی 250 میلیونه. قبلا حقیقتا ماهی یه تومنم در نمیاوردم! یکی از دوستام بهم پیشنهاد ارز دیجیتال داد گفتم من که بلد نیستم گفت از این چنله یاد بگیر واقعا ممنونم ازش 🫠 :
@Daramad | 122 | 0 | Loading... |
02 _سک*س گروپ بزنیم؟
داشتم به بچم شیر میدادم که نیما و رادان همراه دوقلوها داخل اومدن.
_بچه گرسنشه
نریمان اون یکی سینمو چنگ زد.
_تو به بچه شیر بده ما کار خودمونو میکنیم
تا خواستم مخالفت کنم نیما دامن کوتاهمو بالا زد و ک*یرشو توی بهـ*شتم کوبید!
_آیی... اوم...
رادان ک*یرشو توی دهنم فرو کرد و نریمان سینمو...
https://t.me/+SQ9LaObiKMM3OWFk
چهارتا شوهرش هر روز پاره اش میکنن💦🔞 | 132 | 0 | Loading... |
03 #ددی_لیتلبوی🍭🍼
#تریسام😈🩵
صدرا و امیر یک کاپل هستند که هردو پزشک و عاشق همدیگه ان، در کنار هم زندگی میکنند که با ورود معراج به زندگیشون حس های پدرانشون قلقلک داده میشه و ....😬🩵
https://t.me/+bhP4UplDWcZhYzQ0
https://t.me/+bhP4UplDWcZhYzQ0 | 104 | 2 | Loading... |
04 داستان عشق ممنوعه ی دوتا استاد دانشگاه که عاشق همن🔥🔞
#گـــــــی🏳🌈 #عاشقانه🔞
#دانشگاهی📖#ممنوعه♨️
از ترس مثل #بید می لرزیدم.. توی بد موقعیتی منو دیده بود..👁
آستینای #پیرهن مشکی رنگشو بالا داد ...
+حالا دیگه واسه من تو دانشگاه لباس جذب می پوشی..اره...؟!👿
با صدای #فریاد آخرش یکه خوردم..
_نه..به خدا..من
بهم اجازه ی حرف زدن نداد و محکم #تنمو به دیوار کوبید.
_اخ..😖
+خفه شو ..میخوای واسه کی #دلبری کنییی..هان..بگو بهم.. #چشمت کیو گرفته..!؟از #دانشجو هاست.؟!
_نه..به خدا🫣
+پس کیه.؟! #حرف بزن...😒
بدون هیچ حرفی بهش نگاه کردم..واقعا دیونه شده بود..
دوباره #داد زد..
+حرف نمی زنی...نه...!؟!😤😡
#کمربند مشکی رنگشو از شلوارش بیرون آورد. و به حالت نوازش روی #سینه ام کشید...
_..چی کار می کنی..!!🥵
+میخوام تموم این تن و بدنتو #کبود کنم که دیگه نتونی این لباس بپوشی ...!!😏🍆
🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞
https://t.me/+7DiJvRALQG05ZGU0
https://t.me/+7DiJvRALQG05ZGU0 | 93 | 0 | Loading... |
05 با فرو رفتن دو تا #انگشتش تو #سوراخم جیغ بلندی کشیدم که با اون یکی دستش محکم تو دهنم کوبید
_ببر صداتو تخم سگ!حالا واسه من #سیگار میکشی آره؟
با بغض نالیدم:
+ببخشید #ددی بخدا دیگه نمیکشم!🥺
اسپنک محکمی بهم زد و غرید:
_تو رابطه ما بخشش معنی نداره #مسیحا!تنبیه میشی تا یاد بگیری سگ خوبی باشی!
https://t.me/+qoVtYYPi2eA1MWE8 🔥🍑
پسره لیتل شده و هرشب زیرش...😈💦 | 26 | 0 | Loading... |
06 👩❤️💋👨 بازگشت معشقوق و یا همسر ۱۰۰ درصد تضمینی
👰♀🤵♂ بخت گشایی و جفت روحی تضمینی
🖤جادو سیاه
🕯 باطل کردن انواع سحر و جادو و طلسم
💰 رزق و روزی و ثروت ابدی
🔓🔑 راهگشایی و مشگل کشایی
🔮 موکل قابل دیدن با آموزش
🪞 آینه بینی با موکل گفتن کل زندگی شما
💍 انگشترهای موکل دار تضمینی
🫀👅 تسخیر قلب و زبان بند قوی
🧞♀ احضار هر فردی که مدنظر باشد
🎓قبولی در آزمون و کنکور و استخدامی 6sh
https://t.me/joinchat/AAAAAE57mXt6dkjF0iovog
https://t.me/joinchat/AAAAAE57mXt6dkjF0iovog | 374 | 0 | Loading... |
07 #سکس_دو_برادر_با_زنش
#تریسام🍆💦
بینشون داشتم جون میدادم برسام داشت تو #سوراخ کونم تلمبه میزد آیهان توی #بهشتم از دو طرف داشتم #جر میخوردم🔥
-افففف میدونی چند وقته تو کف #بهشت و #کونتم
-بکنش داداش #مال خودته!
سرمو رو شونه ای آیهان گذاشتم #لباشو بوسیدم خودمم از این #رابطهی سه نفر خوشم اومده بود #میخواستم همیشه منو #بکنن🔞
آیهان و برسام #مردونگی هاشونو ازم کشیدن بیرون جاهاشونو عوض کردن 😍💦
ایندفعه آیهان توی #کونم #تلمبه میزد برسام سرشو برد سمت #بهشتم شروع کرد به #زبون زدن #بهشتم جوری میخورد و #مک میزد حس میکردم الاناس که #کنده شه👅
-اه برسام اروم... اففف... اییییی
-جون عشقم #ناله کن
آیهان تفی روی مردونگیش انداخت فرو سعی کرد فرو کنه توی سوراخ کونم💃
-آیهان. میترسم!
-فقط قراره کمی درد بکشی
خواستم بلند شدم که یهو همه ی مردونگیشو فرستاد توم حالا دوتا مردونگی داشت توی سوراخ کونم تلمبه میزد حس میکردم مقعدم پاره شده داره خون میاد...
https://t.me/+bAR94iEHtlU0ODY0
https://t.me/+bAR94iEHtlU0ODY0
پارت_واقعی_سرچ_کن 💦🔞 | 403 | 0 | Loading... |
08 یکی از مردا لای ک..صمو با زبونش تر کرد و جلوی شوهرم انگشتشو توم تکون داد
_امشب باید زیر همهی مردا جر بخوری!
یه مرد دیگه سمتم اومد و ک...یر گندشو سمت دهنم اورد
_باز کن دهنتو خاتون!
ک..صم دوباره با زبون یکی از مردا خیس شد و ک..یر کلفتشو اروم تو دهنم فرو کردم و شروع کردم ساک زدن واسه سالار درازش.....🔞🔞🔞🔞
https://t.me/+if-Uj4zJIpQxODVk
https://t.me/+if-Uj4zJIpQxODVk
سک.س داغ و ضربدری تو قبیله
دختر شب #حجله باید زیر همه مردا جر بخوره....🔥 | 441 | 0 | Loading... |
09 اپراتور لیزر حشری🔞🔥
لایه ک.ص صورتی مشتری رو از هم باز کردم که چو.چول خیسش زد بیرون
- کف پاهاتو بهم بچسبون خانم الان دستگاه داغ میشه لیزر بیکینی رو شروع میکنم.
-چ...چش..چشم
حشری لبخندی بهش زدم. حسابی ترسیده بود و معلوم بود طاقت دردش کمه.
انگشتمو روی چ.چولش گذاشتم که از جاش پرید و هینی کشید که به کارم ادامه دادم و گفتم:
- چیزی نیست گلم میخوام یکاری کنم درد نکشی شما بخواب چشم بندم بزار رو چشمهات
ترسیده کاری که گفتم رو انجام داد و بعد از اینکه مطمئن شدم چشماشو بسته بی صدا در اتاقو قفل کردم و به سمت ک.صش حمله ور شدم.........
https://t.me/+flhkT6c0JWc2NjYx
https://t.me/+flhkT6c0JWc2NjYx
اپراتور لیزر به بهونه ی لیزر بیکینی واژن مشتری رو لیس میزنه و انگشتش میکنه......💦👅 | 39 | 0 | Loading... |
10 اپراتور لیزر حشری🔞🔥
لایه ک.ص صورتی مشتری رو از هم باز کردم که چو.چول خیسش زد بیرون
- کف پاهاتو بهم بچسبون خانم الان دستگاه داغ میشه لیزر بیکینی رو شروع میکنم.
-چ...چش..چشم
حشری لبخندی بهش زدم. حسابی ترسیده بود و معلوم بود طاقت دردش کمه.
انگشتمو روی چ.چولش گذاشتم که از جاش پرید و هینی کشید که به کارم ادامه دادم و گفتم:
- چیزی نیست گلم میخوام یکاری کنم درد نکشی شما بخواب چشم بندم بزار رو چشمهات
ترسیده کاری که گفتم رو انجام داد و بعد از اینکه مطمئن شدم چشماشو بسته بی صدا در اتاقو قفل کردم و به سمت ک.صش حمله ور شدم.........
https://t.me/+bAR94iEHtlU0ODY0
https://t.me/+bAR94iEHtlU0ODY0
اپراتور لیزر به بهونه ی لیزر بیکینی واژن مشتری رو لیس میزنه و انگشتش میکنه......💦👅 | 1 | 0 | Loading... |
11 🔞زن سکسی و خوش هیکل رو به روش میون #شیش_تا_مرد وایساده بود🔞
دونفر با قدرت #بهشتشو پاره می کردن و یه نفر با #دیلدوی_خاردار مشغول عقبش بود دقیقا چیزی که دلش می خواست یکی با حرص و شهوت سینه هاشو چنگ میزد و گاز می گرفت صدای ناله هشا از همه بلندتر بود حقم داشت یکی از مردا رفت بالا سرشو #الت کلفت و بزرگ شو با قدرت کرد تو دهنش می تونست ببینه درازیش تا گلوی زن میرسه بدون اینکه اعتراضی کنه پاهاشو بازتر کرد و با قدرت واسش ساک زد کارلوس سرعت #تلمبه هاشو بیشتر کرد بی اراده دستشو چنگ زد و محکم فشرد یه لحظه خودشو جای اون زن تصور کرد بدنشو محکم به مبل فشرد یکی از مردا بیرون کشید و بلافاصله یکی دیگه الت کلفتشو محکم کرد داخلش...🔞💯❌
https://t.me/+XrkuAMmeyzM5ZGFk
#گروپ_خشن_با_شیش_تا_مرد🔞😈🤤 | 509 | 1 | Loading... |
12 _سک*س گروپ بزنیم؟
داشتم به بچم شیر میدادم که نیما و رادان همراه دوقلوها داخل اومدن.
_بچه گرسنشه
نریمان اون یکی سینمو چنگ زد.
_تو به بچه شیر بده ما کار خودمونو میکنیم
تا خواستم مخالفت کنم نیما دامن کوتاهمو بالا زد و ک*یرشو توی بهـ*شتم کوبید!
_آیی... اوم...
رادان ک*یرشو توی دهنم فرو کرد و نریمان سینمو...
https://t.me/+SQ9LaObiKMM3OWFk
چهارتا شوهرش هر روز پاره اش میکنن💦🔞 | 509 | 2 | Loading... |
13 بهشت.م اب انداخته بود پاهامو باز کردم و بهشت ملوسم رو به چهارتا شوهرم نشون دادم.._نمی خواید جرم بدین!؟ آلتتو میخوام..شایان نگاهی بهم انداخت از جاش بلند شد _اولین نفر خودمم خانومم..اومد سمتم لیس عمیقی از وسط پام زد که اهی کشیدم: اه بخور شایانم بخور..چنان اه و ناله ای سر دادم که اون سه تا برادرشم سمتم اومدن. نیما اومد کمکش و دوتایی بهشتم رو خوردن..رادان و نریمان هم سینه هام و لبو لوچه هام رو دیگه طاقت نداشتم نالیدم : اه مردونتو میخوام شایان منو بکن اه.._جوووون چشم خانمم..
الـتش رو گذاشت دم سوراخم با فرو کردن داخل بهشتم جیغی کشیدم که رادان با لباش خفم کرد و....
https://t.me/+SQ9LaObiKMM3OWFk | 518 | 1 | Loading... |
14 🧜♀️اگه اهل خوندن رمان هستی معدنش اینجاست🍒
https://t.me/+toTm88HaiXQzMTY0
https://t.me/+toTm88HaiXQzMTY0
💌یه کانال پر از داستانهای درام و عاشقانه🫦 qh6 | 261 | 0 | Loading... |
15 'پسر کوچولوی #هورنی عاشق داییِ ناتنی جذابش شده و میخواد هرجور شده مخشو بزنه...🔥🫦'
𝙂𝙖𝙮 𝙇𝙤𝙫𝙚🍷
𝘽𝘿𝙎𝙈 😈
چشمای اشکیمو با التماس بهش دوختم
+آتش بخدا اون طور که تو فکر میکنی نیست..
ضربه دست سنگینش که رو #لبام نشست بغضم شکست
صداش تو گوشم پیچید:
_کی بهت اجازه داد اسممو صدا بزنی #توله سگ؟
سرمو به #کی*رش نزدیک کرد و ادامه داد:
_اخیرا زیادی خودسر شدی مسیحا..نظرت چیه یکم باهم بازی کنیم تا آدم شی نیم وجبی؟🍑🔥
ᴛʜɪs ɴᴏᴠᴇʟ ɪs 𝚟𝚒𝚘𝚕𝚎𝚗𝚝 , ʀᴇᴄᴏɴsɪᴅᴇʀ..‼️
https://t.me/+qoVtYYPi2eA1MWE8
https://t.me/+qoVtYYPi2eA1MWE8 | 14 | 0 | Loading... |
16 ایده کادوی پریودی اوووف 🧸🎁🧸💋 | 609 | 0 | Loading... |
17 عروسک پشمالوی سخنگو 🧸🧸🧸 | 624 | 0 | Loading... |
18 عروسک شب خواب که نفس میکشه!🥲🐻 تدی خیلیییی نرم و خاص ، انگار زندس:)🤎
وااای خداا باورم نمیشههههه!🥹
از اینجا خریدمش🫠 @Shop | 641 | 5 | Loading... |
19 🔴 فوووووووری : بالاخرههه موزیک ویدیو بانو آرام همسر سپهر حیدری اومد؛ توش دیگه تقریبا کامل لخت شده و انقدر +18 عه جرات نمیکنم مستقیم بزنم تو کانال 😂 تو ربات ببینیدش ⬇️
💧 دانلود و مشاهده موزیک ویدیو | 598 | 2 | Loading... |
20 عروسک شب خواب که نفس میکشه!🥲🐻 تدی خیلیییی نرم و خاص ، انگار زندس:)🤎
وااای خداا باورم نمیشههههه!🥹
از اینجا خریدمش🫠 @Shop | 1 | 0 | Loading... |
21 من لیلیم! دختری که مجبور شد به مدرسه لزبینا بره... همونطور که از اسمش مشخصه اونجا جایی برای لزبیناست و نمیتونی تنها باشی... البته این قانون برای همه بجز کارا دنریس صدق میکرد... تا قبل از اینکه من بیام!🔥
#لزبین #عاشقانه #مدرسهای #اسمات
https://t.me/+WkyPcYdE8hk3N2Y8
https://t.me/+WkyPcYdE8hk3N2Y8 | 1 | 0 | Loading... |
22 بهشت.م اب انداخته بود پاهامو باز کردم و بهشت ملوسم رو به چهارتا شوهرم نشون دادم.._نمی خواید جرم بدین!؟ آلتتو میخوام..شایان نگاهی بهم انداخت از جاش بلند شد _اولین نفر خودمم خانومم..اومد سمتم لیس عمیقی از وسط پام زد که اهی کشیدم: اه بخور شایانم بخور..چنان اه و ناله ای سر دادم که اون سه تا برادرشم سمتم اومدن. نیما اومد کمکش و دوتایی بهشتم رو خوردن..رادان و نریمان هم سینه هام و لبو لوچه هام رو دیگه طاقت نداشتم نالیدم : اه مردونتو میخوام شایان منو بکن اه.._جوووون چشم خانمم..
الـتش رو گذاشت دم سوراخم با فرو کردن داخل بهشتم جیغی کشیدم که رادان با لباش خفم کرد و....
https://t.me/+SQ9LaObiKMM3OWFk | 433 | 2 | Loading... |
23 _سک*س گروپ بزنیم؟
داشتم به بچم شیر میدادم که نیما و رادان همراه دوقلوها داخل اومدن.
_بچه گرسنشه
نریمان اون یکی سینمو چنگ زد.
_تو به بچه شیر بده ما کار خودمونو میکنیم
تا خواستم مخالفت کنم نیما دامن کوتاهمو بالا زد و ک*یرشو توی بهـ*شتم کوبید!
_آیی... اوم...
رادان ک*یرشو توی دهنم فرو کرد و نریمان سینمو...
https://t.me/+SQ9LaObiKMM3OWFk
چهارتا شوهرش هر روز پاره اش میکنن💦🔞 | 425 | 1 | Loading... |
24 به پسره تو زندان غذا نمیدن معشوقش غذای خودش رو بهش میده...🔥
- نمیخورم، اینجا یکروز در میون غذا میدن همینی که میدنم به اندازه معده یه نفر نیست.
آبان لبخندی میزنه و عقب میکشه:
- باشه پس.. تو بخورش من گرسنه نیستم.
اخمی میکنم: نمیخورم.
- اگه نخوری میریزمش دور اونوقت دوتایی گرسنگی میکشیم.. زندانبانم که بهمون غذا نمیده.
مردد میگم: پس نصفش میکنیم.. سیر نمیشیم ولی از گرسنگی کشیدن هردومون بهتره.!🍕
https://t.me/+QSYiRdOWEj00MGZk | 428 | 0 | Loading... |
25 -اومممم لای ک.صمم لیزر کن ساناز جون بدجوری خیس کردمم
چوچولمو میمالید و دستگاه رو روی بیکینیم میچرخوند
اه و ناله هام کل سالن رو گرفته بود که زبون ساناز روی ک.صم نشست
با حشر زیاد به موهاش چنگ زدم و ک.صمو به دهنش چسبودم
-اوممم بخور اهههه ساناز جنده اب ک.صمو بیاررر
با لذت سینه هامو تو مشتم گرفته بودم.و ک.صم دهن ساناز بود که صدای پسری از بالای سرم اومد
-میخوای ک.یر منم بره تو ک.صت؟!
با دیدن ک.یر کلفتش..🙈🔞💦
https://t.me/+flhkT6c0JWc2NjYx
تریسام با اپراتور لیزر و دوست پسرش🙊🔞 | 408 | 0 | Loading... |
26 اپراتور لیزر حشری🔞🔥
لایه ک.ص صورتی مشتری رو از هم باز کردم که چو.چول خیسش زد بیرون
- کف پاهاتو بهم بچسبون خانم الان دستگاه داغ میشه لیزر بیکینی رو شروع میکنم.
-چ...چش..چشم
حشری لبخندی بهش زدم. حسابی ترسیده بود و معلوم بود طاقت دردش کمه.
انگشتمو روی چ.چولش گذاشتم که از جاش پرید و هینی کشید که به کارم ادامه دادم و گفتم:
- چیزی نیست گلم میخوام یکاری کنم درد نکشی شما بخواب چشم بندم بزار رو چشمهات
ترسیده کاری که گفتم رو انجام داد و بعد از اینکه مطمئن شدم چشماشو بسته بی صدا در اتاقو قفل کردم و به سمت ک.صش حمله ور شدم.........
https://t.me/+bAR94iEHtlU0ODY0
https://t.me/+bAR94iEHtlU0ODY0
اپراتور لیزر به بهونه ی لیزر بیکینی واژن مشتری رو لیس میزنه و انگشتش میکنه......💦👅 | 407 | 0 | Loading... |
27 🔞زن سکسی و خوش هیکل رو به روش میون #شیش_تا_مرد وایساده بود🔞
دونفر با قدرت #بهشتشو پاره می کردن و یه نفر با #دیلدوی_خاردار مشغول عقبش بود دقیقا چیزی که دلش می خواست یکی با حرص و شهوت سینه هاشو چنگ میزد و گاز می گرفت صدای ناله هشا از همه بلندتر بود حقم داشت یکی از مردا رفت بالا سرشو #الت کلفت و بزرگ شو با قدرت کرد تو دهنش می تونست ببینه درازیش تا گلوی زن میرسه بدون اینکه اعتراضی کنه پاهاشو بازتر کرد و با قدرت واسش ساک زد کارلوس سرعت #تلمبه هاشو بیشتر کرد بی اراده دستشو چنگ زد و محکم فشرد یه لحظه خودشو جای اون زن تصور کرد بدنشو محکم به مبل فشرد یکی از مردا بیرون کشید و بلافاصله یکی دیگه الت کلفتشو محکم کرد داخلش...🔞💯❌
https://t.me/+XrkuAMmeyzM5ZGFk
#گروپ_خشن_با_شیش_تا_مرد🔞😈🤤 | 405 | 1 | Loading... |
28 #سکس_دو_برادر_با_زنش
#تریسام🍆💦
بینشون داشتم جون میدادم برسام داشت تو #سوراخ کونم تلمبه میزد آیهان توی #بهشتم از دو طرف داشتم #جر میخوردم🔥
-افففف میدونی چند وقته تو کف #بهشت و #کونتم
-بکنش داداش #مال خودته!
سرمو رو شونه ای آیهان گذاشتم #لباشو بوسیدم خودمم از این #رابطهی سه نفر خوشم اومده بود #میخواستم همیشه منو #بکنن🔞
آیهان و برسام #مردونگی هاشونو ازم کشیدن بیرون جاهاشونو عوض کردن 😍💦
ایندفعه آیهان توی #کونم #تلمبه میزد برسام سرشو برد سمت #بهشتم شروع کرد به #زبون زدن #بهشتم جوری میخورد و #مک میزد حس میکردم الاناس که #کنده شه👅
-اه برسام اروم... اففف... اییییی
-جون عشقم #ناله کن
آیهان تفی روی مردونگیش انداخت فرو سعی کرد فرو کنه توی سوراخ کونم💃
-آیهان. میترسم!
-فقط قراره کمی درد بکشی
خواستم بلند شدم که یهو همه ی مردونگیشو فرستاد توم حالا دوتا مردونگی داشت توی سوراخ کونم تلمبه میزد حس میکردم مقعدم پاره شده داره خون میاد...
https://t.me/+bAR94iEHtlU0ODY0
https://t.me/+bAR94iEHtlU0ODY0
پارت_واقعی_سرچ_کن 💦🔞 | 411 | 1 | Loading... |
29 #سکس_تو_اتاق_جلسه⛔️🙈
در رو بستم و سریع بهش نزدیک شدم و #لب هاش رو #عمیق شروع به #بوسیدن کردم.
شروع به در اوردن #لباس هاش کردم که شلوارم رو از #پام در اورد و سرش رو به #کی*.رم نزدیک کرد و #لیس کوتاهی بهش زد.
#ناله ی #مردونه بلند شد که دوباره #لیس زد!
نتونستم تحمل کنم و موهاي بلوندش رو چنگ زدن و #کی*.رم رو تا ته وارد #حلقش کردم که #صدای عقش بلند شد و...🍑👅💦
https://t.me/+yrbNipVfRzBkNGM0
https://t.me/+yrbNipVfRzBkNGM0
سک*س های هااات و اروتیک میخوای این رمان رو از دست نده🔞❌👆 | 402 | 0 | Loading... |
30 🧜♀️اگه اهل خوندن رمان هستی معدنش اینجاست🍒
https://t.me/+toTm88HaiXQzMTY0
https://t.me/+toTm88HaiXQzMTY0
💌یه کانال پر از داستانهای درام و عاشقانه🫦 qh6 | 461 | 1 | Loading... |
31 اپراتور لیزر حشری🔞🔥
لایه ک.ص صورتی مشتری رو از هم باز کردم که چو.چول خیسش زد بیرون
- کف پاهاتو بهم بچسبون خانم الان دستگاه داغ میشه لیزر بیکینی رو شروع میکنم.
-چ...چش..چشم
حشری لبخندی بهش زدم. حسابی ترسیده بود و معلوم بود طاقت دردش کمه.
انگشتمو روی چ.چولش گذاشتم که از جاش پرید و هینی کشید که به کارم ادامه دادم و گفتم:
- چیزی نیست گلم میخوام یکاری کنم درد نکشی شما بخواب چشم بندم بزار رو چشمهات
ترسیده کاری که گفتم رو انجام داد و بعد از اینکه مطمئن شدم چشماشو بسته بی صدا در اتاقو قفل کردم و به سمت ک.صش حمله ور شدم.........
https://t.me/+bAR94iEHtlU0ODY0
https://t.me/+bAR94iEHtlU0ODY0
اپراتور لیزر به بهونه ی لیزر بیکینی واژن مشتری رو لیس میزنه و انگشتش میکنه......💦👅 | 80 | 1 | Loading... |
32 - میخوای به پدر و پسر همزمان بدی؟
دستمو سمت مردونگی کلفتش میلغزونم
- آره... خوشت نمیاد؟
شلوارکش رو از پاش درمیارم و جلوی پاش زانو میزنم
- ک.یرت بزرگتر از مال باباته...
کلاهکشو توی دهنم میذارم و مک میزنم اما با باز شدن در و اومدن شوهرم....💦🔥
https://t.me/+QSYiRdOWEj00MGZk
تریسام با پدر و شوهرش همزمان💦 | 63 | 0 | Loading... |
33 عااااح کصممم💦 | 76 | 0 | Loading... |
34 #سکس_دو_برادر_با_زنش
#تریسام🍆💦
بینشون داشتم جون میدادم برسام داشت تو #سوراخ کونم تلمبه میزد آیهان توی #بهشتم از دو طرف داشتم #جر میخوردم🔥
-افففف میدونی چند وقته تو کف #بهشت و #کونتم
-بکنش داداش #مال خودته!
سرمو رو شونه ای آیهان گذاشتم #لباشو بوسیدم خودمم از این #رابطهی سه نفر خوشم اومده بود #میخواستم همیشه منو #بکنن🔞
آیهان و برسام #مردونگی هاشونو ازم کشیدن بیرون جاهاشونو عوض کردن 😍💦
ایندفعه آیهان توی #کونم #تلمبه میزد برسام سرشو برد سمت #بهشتم شروع کرد به #زبون زدن #بهشتم جوری میخورد و #مک میزد حس میکردم الاناس که #کنده شه👅
-اه برسام اروم... اففف... اییییی
-جون عشقم #ناله کن
آیهان تفی روی مردونگیش انداخت فرو سعی کرد فرو کنه توی سوراخ کونم💃
-آیهان. میترسم!
-فقط قراره کمی درد بکشی
خواستم بلند شدم که یهو همه ی مردونگیشو فرستاد توم حالا دوتا مردونگی داشت توی سوراخ کونم تلمبه میزد حس میکردم مقعدم پاره شده داره خون میاد...
https://t.me/+bAR94iEHtlU0ODY0
https://t.me/+bAR94iEHtlU0ODY0
پارت_واقعی_سرچ_کن 💦🔞 | 91 | 0 | Loading... |
35 داستان سک.سی و آب آور "دردناک ترین سکس عمرم با داداشم"🍑🗝️
🔞 مشاهده داستان ⛔️ | 85 | 0 | Loading... |
36 sexy aunt🔞
_نظرت راجب کـ*یر پسرخواهرت چیه؟
خاله حیرت زده بهم زل زد که دستشو رو
کـ**یرم گذاشتم
_ببین چه پف کرده دلش کـ*ص خالشو میخاد!
خاله عقب عقب رفت و متعجب گفت
_اما تو فقط ۱۶ سالته من خالتم من شوهر دارم!
دستش رو به کـ...یرم چسبوندم
_ببین چه پف کرده دلت نمی خواد حسش،کنی خاله؟
https://t.me/+QSYiRdOWEj00MGZk
با خاله اش سکس میکنه🍑🔞 | 88 | 0 | Loading... |
37 به پسره تو زندان غذا نمیدن معشوقش غذای خودش رو بهش میده...🔥
- نمیخورم، اینجا یکروز در میون غذا میدن همینی که میدنم به اندازه معده یه نفر نیست.
آبان لبخندی میزنه و عقب میکشه:
- باشه پس.. تو بخورش من گرسنه نیستم.
اخمی میکنم: نمیخورم.
- اگه نخوری میریزمش دور اونوقت دوتایی گرسنگی میکشیم.. زندانبانم که بهمون غذا نمیده.
مردد میگم: پس نصفش میکنیم.. سیر نمیشیم ولی از گرسنگی کشیدن هردومون بهتره.!🍕
https://t.me/+QSYiRdOWEj00MGZk | 92 | 0 | Loading... |
38 کمربندش رو باز کرد و با شهوت کنار گوشم زمزمه کرد:
-امشب باید زیرم به #فاک بری.
عصبی یقهاش رو گرفتم و غریدم:
-من #پسرم، دیوونهای؟!💦
نیشخندی زد و روی تخت #هولم داد و لبهام رو خشن بوسید و دستش رو به سمت زیپ شلوارم برد و #مردونگیم رو از روی شورتم لمس کرد و ناخواسته آه بلندی کشیدم و کشدار گفت:
-جوون، خوشت اومده؟!🔞
https://t.me/+QSYiRdOWEj00MGZk | 1 | 0 | Loading... |
39 -اومممم لای ک.صمم لیزر کن ساناز جون بدجوری خیس کردمم
چوچولمو میمالید و دستگاه رو روی بیکینیم میچرخوند
اه و ناله هام کل سالن رو گرفته بود که زبون ساناز روی ک.صم نشست
با حشر زیاد به موهاش چنگ زدم و ک.صمو به دهنش چسبودم
-اوممم بخور اهههه ساناز جنده اب ک.صمو بیاررر
با لذت سینه هامو تو مشتم گرفته بودم.و ک.صم دهن ساناز بود که صدای پسری از بالای سرم اومد
-میخوای ک.یر منم بره تو ک.صت؟!
با دیدن ک.یر کلفتش..🙈🔞💦
https://t.me/+flhkT6c0JWc2NjYx
تریسام با اپراتور لیزر و دوست پسرش🙊🔞 | 176 | 0 | Loading... |
40 اپراتور لیزر حشری🔞🔥
لایه ک.ص صورتی مشتری رو از هم باز کردم که چو.چول خیسش زد بیرون
- کف پاهاتو بهم بچسبون خانم الان دستگاه داغ میشه لیزر بیکینی رو شروع میکنم.
-چ...چش..چشم
حشری لبخندی بهش زدم. حسابی ترسیده بود و معلوم بود طاقت دردش کمه.
انگشتمو روی چ.چولش گذاشتم که از جاش پرید و هینی کشید که به کارم ادامه دادم و گفتم:
- چیزی نیست گلم میخوام یکاری کنم درد نکشی شما بخواب چشم بندم بزار رو چشمهات
ترسیده کاری که گفتم رو انجام داد و بعد از اینکه مطمئن شدم چشماشو بسته بی صدا در اتاقو قفل کردم و به سمت ک.صش حمله ور شدم.........
https://t.me/+flhkT6c0JWc2NjYx
https://t.me/+flhkT6c0JWc2NjYx
اپراتور لیزر به بهونه ی لیزر بیکینی واژن مشتری رو لیس میزنه و انگشتش میکنه......💦👅 | 75 | 0 | Loading... |
Фото недоступно
دخترم ۲۰ سالمه. درآمدم ماهی 250 میلیونه. قبلا حقیقتا ماهی یه تومنم در نمیاوردم! یکی از دوستام بهم پیشنهاد ارز دیجیتال داد گفتم من که بلد نیستم گفت از این چنله یاد بگیر واقعا ممنونم ازش 🫠 :
@Daramad
12200
_سک*س گروپ بزنیم؟
داشتم به بچم شیر میدادم که نیما و رادان همراه دوقلوها داخل اومدن.
_بچه گرسنشه
نریمان اون یکی سینمو چنگ زد.
_تو به بچه شیر بده ما کار خودمونو میکنیم
تا خواستم مخالفت کنم نیما دامن کوتاهمو بالا زد و ک*یرشو توی بهـ*شتم کوبید!
_آیی... اوم...
رادان ک*یرشو توی دهنم فرو کرد و نریمان سینمو...
https://t.me/+SQ9LaObiKMM3OWFk
چهارتا شوهرش هر روز پاره اش میکنن💦🔞
13200
Repost from " تبادل شبانه "🎀
Фото недоступно
#ددی_لیتلبوی🍭🍼
#تریسام😈🩵
صدرا و امیر یک کاپل هستند که هردو پزشک و عاشق همدیگه ان، در کنار هم زندگی میکنند که با ورود معراج به زندگیشون حس های پدرانشون قلقلک داده میشه و ....😬🩵
https://t.me/+bhP4UplDWcZhYzQ0
https://t.me/+bhP4UplDWcZhYzQ0
10420
Repost from " تبادل شبانه "🎀
00:03
Видео недоступно
داستان عشق ممنوعه ی دوتا استاد دانشگاه که عاشق همن🔥🔞
#گـــــــی🏳🌈 #عاشقانه🔞
#دانشگاهی📖#ممنوعه♨️
از ترس مثل #بید می لرزیدم.. توی بد موقعیتی منو دیده بود..👁
آستینای #پیرهن مشکی رنگشو بالا داد ...
+حالا دیگه واسه من تو دانشگاه لباس جذب می پوشی..اره...؟!👿
با صدای #فریاد آخرش یکه خوردم..
_نه..به خدا..من
بهم اجازه ی حرف زدن نداد و محکم #تنمو به دیوار کوبید.
_اخ..😖
+خفه شو ..میخوای واسه کی #دلبری کنییی..هان..بگو بهم.. #چشمت کیو گرفته..!؟از #دانشجو هاست.؟!
_نه..به خدا🫣
+پس کیه.؟! #حرف بزن...😒
بدون هیچ حرفی بهش نگاه کردم..واقعا دیونه شده بود..
دوباره #داد زد..
+حرف نمی زنی...نه...!؟!😤😡
#کمربند مشکی رنگشو از شلوارش بیرون آورد. و به حالت نوازش روی #سینه ام کشید...
_..چی کار می کنی..!!🥵
+میخوام تموم این تن و بدنتو #کبود کنم که دیگه نتونی این لباس بپوشی ...!!😏🍆
🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞
https://t.me/+7DiJvRALQG05ZGU0
https://t.me/+7DiJvRALQG05ZGU0
9300
Repost from تبادل (اکانت بزرگه)💖
با فرو رفتن دو تا #انگشتش تو #سوراخم جیغ بلندی کشیدم که با اون یکی دستش محکم تو دهنم کوبید
_ببر صداتو تخم سگ!حالا واسه من #سیگار میکشی آره؟
با بغض نالیدم:
+ببخشید #ددی بخدا دیگه نمیکشم!🥺
اسپنک محکمی بهم زد و غرید:
_تو رابطه ما بخشش معنی نداره #مسیحا!تنبیه میشی تا یاد بگیری سگ خوبی باشی!
https://t.me/+qoVtYYPi2eA1MWE8 🔥🍑
پسره لیتل شده و هرشب زیرش...😈💦
2600
00:14
Видео недоступно
👩❤️💋👨 بازگشت معشقوق و یا همسر ۱۰۰ درصد تضمینی
👰♀🤵♂ بخت گشایی و جفت روحی تضمینی
🖤جادو سیاه
🕯 باطل کردن انواع سحر و جادو و طلسم
💰 رزق و روزی و ثروت ابدی
🔓🔑 راهگشایی و مشگل کشایی
🔮 موکل قابل دیدن با آموزش
🪞 آینه بینی با موکل گفتن کل زندگی شما
💍 انگشترهای موکل دار تضمینی
🫀👅 تسخیر قلب و زبان بند قوی
🧞♀ احضار هر فردی که مدنظر باشد
🎓قبولی در آزمون و کنکور و استخدامی 6sh
https://t.me/joinchat/AAAAAE57mXt6dkjF0iovog
https://t.me/joinchat/AAAAAE57mXt6dkjF0iovog
37400
#سکس_دو_برادر_با_زنش
#تریسام🍆💦
بینشون داشتم جون میدادم برسام داشت تو #سوراخ کونم تلمبه میزد آیهان توی #بهشتم از دو طرف داشتم #جر میخوردم🔥
-افففف میدونی چند وقته تو کف #بهشت و #کونتم
-بکنش داداش #مال خودته!
سرمو رو شونه ای آیهان گذاشتم #لباشو بوسیدم خودمم از این #رابطهی سه نفر خوشم اومده بود #میخواستم همیشه منو #بکنن🔞
آیهان و برسام #مردونگی هاشونو ازم کشیدن بیرون جاهاشونو عوض کردن 😍💦
ایندفعه آیهان توی #کونم #تلمبه میزد برسام سرشو برد سمت #بهشتم شروع کرد به #زبون زدن #بهشتم جوری میخورد و #مک میزد حس میکردم الاناس که #کنده شه👅
-اه برسام اروم... اففف... اییییی
-جون عشقم #ناله کن
آیهان تفی روی مردونگیش انداخت فرو سعی کرد فرو کنه توی سوراخ کونم💃
-آیهان. میترسم!
-فقط قراره کمی درد بکشی
خواستم بلند شدم که یهو همه ی مردونگیشو فرستاد توم حالا دوتا مردونگی داشت توی سوراخ کونم تلمبه میزد حس میکردم مقعدم پاره شده داره خون میاد...
https://t.me/+bAR94iEHtlU0ODY0
https://t.me/+bAR94iEHtlU0ODY0
پارت_واقعی_سرچ_کن 💦🔞
40300
یکی از مردا لای ک..صمو با زبونش تر کرد و جلوی شوهرم انگشتشو توم تکون داد
_امشب باید زیر همهی مردا جر بخوری!
یه مرد دیگه سمتم اومد و ک...یر گندشو سمت دهنم اورد
_باز کن دهنتو خاتون!
ک..صم دوباره با زبون یکی از مردا خیس شد و ک..یر کلفتشو اروم تو دهنم فرو کردم و شروع کردم ساک زدن واسه سالار درازش.....🔞🔞🔞🔞
https://t.me/+if-Uj4zJIpQxODVk
https://t.me/+if-Uj4zJIpQxODVk
سک.س داغ و ضربدری تو قبیله
دختر شب #حجله باید زیر همه مردا جر بخوره....🔥
44100
اپراتور لیزر حشری🔞🔥
لایه ک.ص صورتی مشتری رو از هم باز کردم که چو.چول خیسش زد بیرون
- کف پاهاتو بهم بچسبون خانم الان دستگاه داغ میشه لیزر بیکینی رو شروع میکنم.
-چ...چش..چشم
حشری لبخندی بهش زدم. حسابی ترسیده بود و معلوم بود طاقت دردش کمه.
انگشتمو روی چ.چولش گذاشتم که از جاش پرید و هینی کشید که به کارم ادامه دادم و گفتم:
- چیزی نیست گلم میخوام یکاری کنم درد نکشی شما بخواب چشم بندم بزار رو چشمهات
ترسیده کاری که گفتم رو انجام داد و بعد از اینکه مطمئن شدم چشماشو بسته بی صدا در اتاقو قفل کردم و به سمت ک.صش حمله ور شدم.........
https://t.me/+flhkT6c0JWc2NjYx
https://t.me/+flhkT6c0JWc2NjYx
اپراتور لیزر به بهونه ی لیزر بیکینی واژن مشتری رو لیس میزنه و انگشتش میکنه......💦👅
3900
اپراتور لیزر حشری🔞🔥
لایه ک.ص صورتی مشتری رو از هم باز کردم که چو.چول خیسش زد بیرون
- کف پاهاتو بهم بچسبون خانم الان دستگاه داغ میشه لیزر بیکینی رو شروع میکنم.
-چ...چش..چشم
حشری لبخندی بهش زدم. حسابی ترسیده بود و معلوم بود طاقت دردش کمه.
انگشتمو روی چ.چولش گذاشتم که از جاش پرید و هینی کشید که به کارم ادامه دادم و گفتم:
- چیزی نیست گلم میخوام یکاری کنم درد نکشی شما بخواب چشم بندم بزار رو چشمهات
ترسیده کاری که گفتم رو انجام داد و بعد از اینکه مطمئن شدم چشماشو بسته بی صدا در اتاقو قفل کردم و به سمت ک.صش حمله ور شدم.........
https://t.me/+bAR94iEHtlU0ODY0
https://t.me/+bAR94iEHtlU0ODY0
اپراتور لیزر به بهونه ی لیزر بیکینی واژن مشتری رو لیس میزنه و انگشتش میکنه......💦👅
100