cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

زخم خورده

خوش آمدید😍 #کپی از رمان پیگرد قانونی ایدی ادمین @flowersrasta روزهای پارت گذاری: شنبه، دوشنبه، چهارشنبه *تعطیلات رسمی پارت نداریم*

Больше
Рекламные посты
496
Подписчики
-524 часа
-117 дней
+1130 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

Repost from N/a
#پارت1 با یه لباس شب قرمز طوری که دار و ندارم بیرون بود جلوش ظاهر شدم! با هیزی داشت اندامم رو دید میزد و کم کم دهنش شل شد و پوزخند زد! اره همین بود قرار بود با اندامم حال کنه! لعنت بهت سَرگل که خودت با دست های خودت #دخترونگیت رو پر پر کردی! لبش رو نزدیک لاله گوشم برد و وسوسه وار لب زد: - من چندمین نفریم که قراره باهاش بخوابی؟نمی‌دونم تو رابطه چطوری ولی من خشنم پس بهتره همراهیم کنی! فکرم درگیر حرفش بود من چندمین نفریم؟ یعنی نمی دونست یا حدس نمی‌زد باکره باشم!؟ از روم بلند شد و لباس هاش رو رو درآورد که اولین چیزی که نظرم رو جلب کرد مردونگی بود! سرم رو تکون دادم و کمی رو تخت خیز برداشتم که تو حرکت من رو روی تخت زیر و رو کرد و دستوری گفت: زود باش داگی شو! دهنم رو باز کردم: - نه وایسا من هنوز... با ضرب سیلی یه طرف صورتم حرفم تو دهنم ماسیده و خودش من رو به حالت پوزیشن داگش برگردون عریان عریان بودم. اشک هام یکی یکی رو گونه هام ریخت. دوست داشتم بکارتم رو به کسی بدم که قراره یه عمر باهاش زندگی کنم نه این که تو قمار تنم رو ببازم. https://t.me/+B8DyHQO1CbBlZmZk https://t.me/+B8DyHQO1CbBlZmZk سرگل دختر باهوش و مغروری که سر میز قمار به میلاد میبازه و باید سه روز برده جنسی اون بشه...😳♨️💦
Показать все...
Repost from N/a
عشقی پر شور و شیرین که از درمانگاه کوچکی در دل یک روستا بین پزشک روستا و دختر پرستاری که از اهالی اونجاست، شکل میگیره .🤤🔞 پزشکی که خودش ناف بریده دختر عموش هست ولی دلش برای چشمهای رنگی و معصومیت نگاه سلمای دوست داشتنیش سریده. یک روز اونو توی اتاق معاینه گیر میندازه و  بی‌طاقت پا رو فراتر می‌ذاره و جسم اونو #تصاحب میکنه .‌غافل از اینکه اون واقعا کیه ؟! اما وقتیکه #رابطه اونا برملا میشه ، اتفاقات عجیبی میفته و رازهای زیادی از گذشته فاش میشه که سلما رو #مجبور می‌کنه تا تن بده به اجبار و ....😱🔞 https://t.me/+s1eJhzM4L9YxM2Q0 ۱۸پاک
Показать все...
Repost from N/a
از این لیست دست‌خالی برنمی‌گردی روی خلاصه‌ها کلیک کن و از خوندن برترین رمان‌های مجازی لذت ببر‼️ عضویت محدود❌ رمان‌های خاص و کمیاب⛔️ ❁‌‎‌‎‌‌⃟❤️‍🩹کله‌خرابِ‌عرق‌خوربهش می‌گن آژندهمونی‌که شب‌عروسی معشوقش تاخرخره عرق‌سگی خوردورفت‌دزدیدش؛شبا بهش‌تجاوز می‌کردوروزها‌روی‌زخم‌هاش‌بوسه می‌زد ❁‌‎‌‎‌‌⃟💛بی خبر از گذشته‌ی تاریک پدرانشان مخفیانه به یکدیگر دل می‌بندد و وقتی می‌خواهد از یکدیگر جدا شوند ثمره‌ی عشقشان مانع می‌شود ❁‌‎‌‎‌‌⃟🧡پسری که توسط دوستش دزدیده میشه و سر میز قمار بیدار میشه و در این بین تاس به دو نفر که دشمن خونین میفته ❁‌‎‌‎‌‌⃟💚شوهرم منو به دوستش اجاره داد اما فهمیدم نقشه ی دیگه ای هم داره و ❁‌‎‌‎‌‌⃟🩵وقتی فهمیدم چه بلایی سرم اومده، ترکش کردم اما وقتی فهمیدم حالش خوب نیست برگشتم و از خودم گذشتم ❁‌‎‌‎‌‌⃟💙فایل رمان‌های مجازی و چاپ شده مخصوص رمانخون‌های حرفه‌ای رو فقط اینجا می‌تونید پیدا کنید ❁‌‎‌‎‌‌⃟💜پسری که به خاطر حرومزادگی و شرور بودن لقب کوسه رو گرفته دست روی ریزه میزه‌ترین دختر می‌ذاره و اونو ❁‌‎‌‎‌‌⃟🩷شروین وحشی بود و من نمی خواستم باهاش ازدواج کنم.قبل مراسم عقد از عمارت فرار کردم و گیر یه آدمی افتادم که ❁‌‎‌‎‌‌⃟❤️اربـاب هـوس بازی که عاشق خدمتکار کوچولوی عمـارتش میشه ❁‌‎‌‎‌‌⃟🖤فکر می‌کردم دوستم داره ولی از وقتی اون دختره اومده همه‌ی توجهش مال اون شده ❁‌‎‌‎‌‌⃟🩶عاشق یاشار نامی بودم که شب ازدواجمون خبر مرگشو آوردن تا اینکه تو اون کلبه لعنتی دیدمش و ❁‌‎‌‎‌‌⃟🤍اگر جاویدان قدرت بگیره ! نابودی من نزدیکه جاویدان بر میگرده تا یک محفل رو به دست بگیره ❁‌‎‌‎‌‌⃟🤎من ادریانم خون آشامی که برای بدست آوردن جفتم تمام دنیا و گشتم  پیدایش کردم درحالیکه جفت گرگینه ای آلفا بود ❁‌‎‌‎‌‌⃟🤍کاوه وقتی به هوش میاد هیچی از خودش و گذشتش یادش نیست، و طی یک اتفاق دزدیده میشه، اونجا عاشق زن ریس باند مافیا میشه ❁‌‎‌‎‌‌⃟🩶دختری که حافظش رو از دست داده و مردی بی رحمی که ادعا میکنه شوهرشه ❁‌‎‌‎‌‌⃟🖤هاکان نابغه‌ای با گذشته مرموز که قراره انتقام بگیره از تمام کسایی که کودکیش رو نابود کردن ❁‌‎‌‎‌‌⃟❤️دختری که با گرگینه ها همدست میشه تا از جادوگر جنگل انتقام بگیره ❁‌‎‌‎‌‌⃟🩷داستان دختری که برای نجات دادن کشورش مجبور به ازدواج با پادشاه قدرتمند سرزمین همسایه میشه ❁‌‎‌‎‌‌⃟💜عجیبه نه؟! عاشق کسی شدم که انسان نبود و حالا ام فهمیدم که اون درواقع ❁‌‎‌‎‌‌⃟💙با شروع جنگ جهانی دوم پای افسر روس به زندگی لیلی باز میشه ❁‌‎‌‎‌‌⃟🩵برای نگه داشتن عسل پیشِ خودم مجبور شدم دوباره زنش بشمُ دوباره عاشقش بشم،غافل ازاینکه اون ❁‌‎‌‎‌‌⃟💚زنی که برای گرفتن انتقام مرگ بچش مجبور میشه با یکی از مرموز ترین آدمای باند مافیا وارد رابطه بشه ❁‌‎‌‎‌‌⃟🧡همه چی از روزی شروع شد که رئیس شرکت عوض شد،همین کافی بود تا زندگی منم عوض شه ❁‌‎‌‎‌‌⃟💛بعد از چند ماه دوندگی و تلاش زیاد بالاخره تونستم دانشگاه قبول بشم اما از شانس بدم استاد سختگیری ❁‌‎‌‎‌‌⃟🤍گندم دختریی از شهر شیراز با قبولی در دانشگاه تهران از دست نامادریش فرار میکنه و به تهران میاد بر حسبِ اتفاق وارد شرکتی  می‌شود ❁‌‎‌‎‌‌⃟❤️‍🩹داستان چهار آرورا که پیشگویی شده ریشه‌ی ظلم و نابود می‌کنن ولی اگه این پیشگویی درست نباشه چی؟ جهت‌شرکت‌درلیست‌کلیک‌کنید↪️ ۹صبح
Показать все...
Repost from N/a
یک دانشجوی پزشکی جذاب و تخس که برای طرح وارد یه روستا میشه و توی خونه روستایی یه پیرزن سالخورده میره که یه نوه خوشگل و خانوم داره😌 اونجا به طور اتفاقی با سلمای دوست داشتی و زیبا آشنا میشه🥹🫠طی مدتی که کنار هم هستن یه دایره عشقی خیلی زیبا و عاشقانه بین این دو تا درست میشه ولی درست وقتی که بهم ابراز علاقه میکنن اتفاقات عجیبی میفته و مادربزرگ سلما ،گذشته مخفی و رازهایی که سالها از سلما پنهانش کرده بود رو براش تعریف میکنه و باعث میشه که...🤯❌ https://t.me/+s1eJhzM4L9YxM2Q0 ۱۳پ
Показать все...
Repost from N/a
از این لیست دست‌خالی برنمی‌گردی روی خلاصه‌ها کلیک کن و از خوندن برترین رمان‌های مجازی لذت ببر‼️ عضویت محدود❌ رمان‌های خاص و کمیاب⛔️ ❁‌‎‌‎‌‌⃟❤️‍🩹نگار دختر بیست ساله ای که با شیخ سن بالا بخاطر پول ازدواج میکنه ولی غافل ازاینکه عاشق پسر شیخ میشه و ❁‌‎‌‎‌‌⃟🤍استادی که عاشق دانشجوی شیطون بلاش میشه ویه شب به یه پارتی دعوتش میکنه ❁‌‎‌‎‌‌⃟💛خان تمام ارث را به نام عروسش می‌کند و مادرشوهرش او را به قتل میرسان ❁‌‎‌‎‌‌⃟🧡تو روز نامزدی‌ شون وقتی نامزدش با دزدیدن مهم ترین اطلاعات ناپدید میشه و حالا اون... ❁‌‎‌‎‌‌⃟💚بعد از شش سال از پاریس برگشتم تا دخترم را به پدرش برسانم اما او دختر دیگری را در قلبش راه داده بود ❁‌‎‌‎‌‌⃟🩵برای بدست اوردن عشقش ک بزرگترین دشمن خانوادش بود ب صمیمیترین  فرد زندگیش پشت کرد ❁‌‎‌‎‌‌⃟💙دختری که برای دفاع از خودش دستش به خون آلوده میشه‌...به خون کسی که مسیر زندگیشو عوض میکنه ❁‌‎‌‎‌‌⃟💜باران تمجید، دختر بی‌احساسی که درگیر انتقام از یه قاچاقچی و سرگرد مرموز پرونده میشه ❁‌‎‌‎‌‌⃟🩷هووی مادرم باعث مرگ مادرم شد،می خواستم ازش انتقام بگیرم اما برادرش ادعا کرد عاشقمه تا ازم رضایت بگیره ❁‌‎‌‎‌‌⃟❤️بزرگ‌ترین باخت زندگیم توی بردن دل کسی بود که خون توی رگ‌هام رو با جنین برادرش شریک شدم ❁‌‎‌‎‌‌⃟🖤من اونجا زندانی شدم تا بدهیم رو پرداخت کنم با بدنم. اما اگر بفهمم خودمم از یه خانواده مهم مافیاییم چی؟ ❁‌‎‌‎‌‌⃟🩶عاشق پسر وحشی کلاسمون شدم و باهاش وارد رابطه شدم غافل از اینکه اون پسر برادرمه؛ اونم برادر خونی ❁‌‎‌‎‌‌⃟🤍عاشقش شدم سال ها عاشقش بودم امازمانی که برگشت بانقشه وارد زندگیم شد ❁‌‎‌‎‌‌⃟🤎عشقم عاشق یکی دیگه بود،با فهمیدنش سوختم،جون دادم،ولی پاش موندم و عقدش کردم،من به خاطرش،آدم کشتم ❁‌‎‌‎‌‌⃟🤍من قراره خواهرمو پیدا کنم و فقط اون مرد می‌تونه کمکم کنه کسی که فرشته مرگ صداش میکنن ❁‌‎‌‎‌‌⃟🩶مرد بی رحمی که دختری رو مورد تعرض قرار میده،دختره عاشقش میشه اما اون ولش میکنه ❁‌‎‌‎‌‌⃟🖤پسری سرد و مغرور  که در مقابل اِل‌آی قصه کم میاره و جون میده سر این دختراما چی میشه که یهو سرد میشن از هم؟ ❁‌‎‌‎‌‌⃟❤️دلربا دختری گریزان از ازدواج که با ورود امیر پاشا شکیبا به روز مرگی هایش زندگی اش دچار تغییر و تحولات زیادی میشود  ❁‌‎‌‎‌‌⃟🩷خودم اسیرش کردم، حالا که عاشقش شدم باید برای نجاتش از دست برادر روانیم با زندگی خودم قمار کنم ❁‌‎‌‎‌‌⃟💜دختری که تنها وارث شرکت بزرگ پدرشه توسط استادش فریب می‌خوره و دل می‌بازه بهش ❁‌‎‌‎‌‌⃟💙دنبال رمان صحنه دار وممنوعه میگردی بیا اینجا ❁‌‎‌‎‌‌⃟🩵بهم گفتن اگه معشوقه پادشاهان خوناشام‌ها بشم تنها ملکه‌‌ای که توی این دنیا هستم ولی نمی‌دونستم ملکه بودن یعنی اسیر بودن! ❁‌‎‌‎‌‌⃟💚کیم رئیس جوان مافیاست که مجبور میشه برای نجات جونش، گروهش رو رها و فرار کنه ❁‌‎‌‎‌‌⃟🧡به خاطر پول مجبور شدم رحم اجاره ای بشم از بی کسی ام سواستفاده کرد تا راش وارث بیارم اما نمیدونستم پشت این کارش دنبال انتقام هم هست ❁‌‎‌‎‌‌⃟💛وقتی فهمیدم که پدر واقعیم من رو توی بچگی رها کرده بود و حالا تصمیم داشتم به کمک وکیلم شاهان پیداش کنم و حقمو بگیرم ❁‌‎‌‎‌‌⃟❤️‍🩹بله رو که گفتم وسط راه برگشت به خونه‌بخت توسط شخصی ناشناس دزدیده شدم،تو عالم بیهوشی بهم تجاوز کرد و وقتی بیدار شدم باورم نمی‌شد که جهت‌شرکت‌درلیست‌کلیک‌کنید↪️ ۱۸عصر
Показать все...
Repost from N/a
از این لیست دست‌خالی برنمی‌گردی روی خلاصه‌ها کلیک کن و از خوندن برترین رمان‌های مجازی لذت ببر‼️ عضویت محدود❌ رمان‌های خاص و کمیاب⛔️ ❁‌‎‌‎‌‌⃟❤️‍🩹کله‌خرابِ‌عرق‌خوربهش می‌گن آژندهمونی‌که شب‌عروسی معشوقش تاخرخره عرق‌سگی خوردورفت‌دزدیدش؛شبا بهش‌تجاوز می‌کردوروزها‌روی‌زخم‌هاش‌بوسه می‌زد ❁‌‎‌‎‌‌⃟💛بی خبر از گذشته‌ی تاریک پدرانشان مخفیانه به یکدیگر دل می‌بندد و وقتی می‌خواهد از یکدیگر جدا شوند ثمره‌ی عشقشان مانع می‌شود ❁‌‎‌‎‌‌⃟🧡پسری که توسط دوستش دزدیده میشه و سر میز قمار بیدار میشه و در این بین تاس به دو نفر که دشمن خونین میفته ❁‌‎‌‎‌‌⃟💚شوهرم منو به دوستش اجاره داد اما فهمیدم نقشه ی دیگه ای هم داره و ❁‌‎‌‎‌‌⃟🩵وقتی فهمیدم چه بلایی سرم اومده، ترکش کردم اما وقتی فهمیدم حالش خوب نیست برگشتم و از خودم گذشتم ❁‌‎‌‎‌‌⃟💙فایل رمان‌های مجازی و چاپ شده مخصوص رمانخون‌های حرفه‌ای رو فقط اینجا می‌تونید پیدا کنید ❁‌‎‌‎‌‌⃟💜پسری که به خاطر حرومزادگی و شرور بودن لقب کوسه رو گرفته دست روی ریزه میزه‌ترین دختر می‌ذاره و اونو ❁‌‎‌‎‌‌⃟🩷شروین وحشی بود و من نمی خواستم باهاش ازدواج کنم.قبل مراسم عقد از عمارت فرار کردم و گیر یه آدمی افتادم که ❁‌‎‌‎‌‌⃟❤️اربـاب هـوس بازی که عاشق خدمتکار کوچولوی عمـارتش میشه ❁‌‎‌‎‌‌⃟🖤فکر می‌کردم دوستم داره ولی از وقتی اون دختره اومده همه‌ی توجهش مال اون شده ❁‌‎‌‎‌‌⃟🩶عاشق یاشار نامی بودم که شب ازدواجمون خبر مرگشو آوردن تا اینکه تو اون کلبه لعنتی دیدمش و ❁‌‎‌‎‌‌⃟🤍اگر جاویدان قدرت بگیره ! نابودی من نزدیکه جاویدان بر میگرده تا یک محفل رو به دست بگیره ❁‌‎‌‎‌‌⃟🤎من ادریانم خون آشامی که برای بدست آوردن جفتم تمام دنیا و گشتم  پیدایش کردم درحالیکه جفت گرگینه ای آلفا بود ❁‌‎‌‎‌‌⃟🤍کاوه وقتی به هوش میاد هیچی از خودش و گذشتش یادش نیست، و طی یک اتفاق دزدیده میشه، اونجا عاشق زن ریس باند مافیا میشه ❁‌‎‌‎‌‌⃟🩶دختری که حافظش رو از دست داده و مردی بی رحمی که ادعا میکنه شوهرشه ❁‌‎‌‎‌‌⃟🖤هاکان نابغه‌ای با گذشته مرموز که قراره انتقام بگیره از تمام کسایی که کودکیش رو نابود کردن ❁‌‎‌‎‌‌⃟❤️دختری که با گرگینه ها همدست میشه تا از جادوگر جنگل انتقام بگیره ❁‌‎‌‎‌‌⃟🩷داستان دختری که برای نجات دادن کشورش مجبور به ازدواج با پادشاه قدرتمند سرزمین همسایه میشه ❁‌‎‌‎‌‌⃟💜عجیبه نه؟! عاشق کسی شدم که انسان نبود و حالا ام فهمیدم که اون درواقع ❁‌‎‌‎‌‌⃟💙با شروع جنگ جهانی دوم پای افسر روس به زندگی لیلی باز میشه ❁‌‎‌‎‌‌⃟🩵برای نگه داشتن عسل پیشِ خودم مجبور شدم دوباره زنش بشمُ دوباره عاشقش بشم،غافل ازاینکه اون ❁‌‎‌‎‌‌⃟💚زنی که برای گرفتن انتقام مرگ بچش مجبور میشه با یکی از مرموز ترین آدمای باند مافیا وارد رابطه بشه ❁‌‎‌‎‌‌⃟🧡همه چی از روزی شروع شد که رئیس شرکت عوض شد،همین کافی بود تا زندگی منم عوض شه ❁‌‎‌‎‌‌⃟💛بعد از چند ماه دوندگی و تلاش زیاد بالاخره تونستم دانشگاه قبول بشم اما از شانس بدم استاد سختگیری ❁‌‎‌‎‌‌⃟🤍گندم دختریی از شهر شیراز با قبولی در دانشگاه تهران از دست نامادریش فرار میکنه و به تهران میاد بر حسبِ اتفاق وارد شرکتی  می‌شود ❁‌‎‌‎‌‌⃟❤️‍🩹داستان چهار آرورا که پیشگویی شده ریشه‌ی ظلم و نابود می‌کنن ولی اگه این پیشگویی درست نباشه چی؟ جهت‌شرکت‌درلیست‌کلیک‌کنید↪️ ۹صبح
Показать все...
Repost from N/a
منبع رمان های انلاین اینجاست😍👇🏻 با متفاوت ترین ژانر😍🫰 بخون و لذت ببر🫀😎 اراج ملک شاه پسر پولدار ترین مرد ایران درست وسط جشن نامزدی ایی که روحش هم خبر نداره ظاهر میشه و... 🖤 عشقی ممنوعه.!!دختری که شب عروسیش بهش تجاوز میشه و...🔞 🌪 دوست دخترِ فیک رئیس مافیا میشه، اما با حامله شدنش همه چیز بهم میریزه🔥 🥂 با شروع جنگ جهانی پای افسر روس به زندگی لیلی باز میشود،مرد خونخواری که به هر طریقی اون رو میخواد.💧 🌙 شیش تا دختر که توی دزدی گیر شیشتا پسر میفتن 🌱 دختره برای انتقام نزدیک پسره میشه بی خبر از اینکه اون پسر یه روانی به تمام معناست...🫣 🫧 پری کوهستان: شیطانی که عاشق یه کشیش میشه!🔞 🕊 تلاش دو دلداده برای مقابله با کسی که نقشه ی کشتنشون رو میکشه🚷 🧚‍♀️ من تو این قلعه‌ی طلسم شده گیر کردم تانای؛ می‌شه خودتو برسونی؟! ⁉️ 💕 دلانا به دستور رئیسش باید یه مأموریت انجام بده، اون باید بره سراغ رئیس مافیایی که به گودمَن معروفه🎩رمان های قاچاقی رو اینجا پیدا کن👀 🎭 این دفعه یه پسر شده پرستارِ یه دختر!!!!😱 🔥 نایاب ترین رمان های آنلاین اینجاست 🫰 عاشق بیگناه : عسل دختر مذهبی که بعد مرگ مادرش اسیر مردی میشه که...❤️‍🩹 🫀 اربـــ🔥ــاب هــوس بـازی که عـاشق خدمتکـار کوچـولوی عمـارتش میشه و .. 🦋 مامور مخفی ای که توی ماموریت‌ عاشق رئیس مافیا میشه 🖇 زخم خورده :مریم دختری که درگیرچت با یه ناشناس میشه بی خبرازاینکه وارد بازیه بدی شده..🥲 💍 اگه دنبال کانالی می گردی که هم رمان آنلاین هم PDF رمان با هر ژانری که میخوای داشته باشه به این کانال سر بزن.🥳 👀 عاشقانه‌ای ناب میان دختر تُرک و پسر بلوچ پسری خلافکار که به خاطر کارش از عشقش دست میکشه و اتفاقات غیر منتظره‌ای که واسشون میفته....!🤯 🍄 شانا سلیم سروانی که درگیر حل پرونده کروکدیل میشه و دلشو به برادرزاده مافوقش میبازه.😈 🎨 اراج ملک شاه پسر پولدار ترین مرد ایران درست وسط جشن نامزدی ایی که روحش هم خبر نداره ظاهر میشه و...💔 💎 تینا جنگجوی آسمان و زمین به چالشی کشیده میشه انسان های معمولی رو قراره به تباهی بکشونه و...🫠 🌸 ال آے دخترے ڪه همسر جوانش فوت شده و پدرش برایش ازدواج اجباری درنظر گرفته به برادرشوهرش ازدواج پیشنهاد صوری را میدهد ❤️‍🔥 " روایت ِداستانِ مثلث عشقی " سرگرد جذاب و سرآشپز دیوونه ای که عاشقِ دکترِ پرونده ی جنایی میشن 🔥💋دخترِ حاجی معروف شهر که شب عروسیش عکسای معا.شقه‌اش با دوست داداشش به دست شوهر پلیس و مذهبیش میرسه 🪐 ارمیا پلیسی که بعد از بیست و چند سال باید با طرد شدنش توسط عشقش، تاوان گناه دایی و مادرش رو بده 🌈 جاویدان مردی خشن و هات که از زندان فرار میکند و گیرایی جنسی به دخترک دلربا دارد و سعی میکند شبی رو باهاش بگذرونه که. . 🎁 روایت  دختر ستم دیده  16 ساله که برای رها شدن از اجبار پدرش  و برای ازدواج اجباری  مجبور میشه شبانه  فرار کنه❤️‍🩹همه چی از جایی شروع میشه که یه نامه از طرف یه باند قاچاقچی ولی به اسم یه طرفدار به دستش می‌رسه و... 🌈 دنیای رمانهای ممنوعه و بشدت کمیاب 🌊 💎 اتریسا هکر ماهر 18 ساله گول مافیای دورگه مسکو رو میخوره و..... ❤️‍🔥 جهت شرکت در تب لیست👇 @Delbar_editam 10صبح پاک
Показать все...
Repost from N/a
سرم را بین دستانم گرفتم و فشردم ، قرار است چیکار کنم. _عسل چرا اونجایی؟ ایستادم و لبخندی لرزان زدم نباید می فهمیدند که میخوام فرار کنم. _هیچی انگشترم رو گم کردم دنبال اون بودم. سری تکان داد و رفت دوباره سر گاوصندوق نشستم و سعی کردم بازش کنم. اگر میفهمیدند دزدی کردم زنده نمی ماندم ، با باز شدن گاوصندوق لبخندی روی لبم جاخوش کرد که با باز شدن لبخند روی لبم ماسید. با داد آران خان از جا پریدم. _داری چه گهی میخوری؟ و من مطمئنم که این یعنی مرگ! https://t.me/+TF71zj9Zmc5iZjc0 https://t.me/+TF71zj9Zmc5iZjc0 https://t.me/+TF71zj9Zmc5iZjc0 24پاک
Показать все...
Показать все...
Hamster Kombat

Just for you, we have developed an unrealistically cool application in the clicker genre, and no hamster was harmed! Perform simple tasks that take very little time and get the opportunity to earn money!

Repost from N/a
_من دیگه نمیخوام باهات تو یه خونه زندگی کنم. جلوتر آمد و مقابلم روی مبل نشست و تهدید وار دستش را مقابلم تکان داد. _اگه میخوای بری برو ولی بچه ها پیش من میمونن. کیفم را برداشتم آوا و پروا میتوانستند با نبودنم کنار بیایند اما آرشا.. _پدرشونی چه عیبی داره پیش تو بمونن من میرم آرشا تو ماشین منتظره. پوزخندی زد و از جا بلند شد ، مقابلم ایستاد. _ولی منظور من فقط آوا و پروا نبودن آرشا هم بود. دستم را دور بند کیف محکم‌تر کردم و تکخندی عصبی زدم. _تا دیروز که بچت نبود چیشد امروز اینقدر به فکرشی؟ _از اولش هم به فکرش بودم ولی تو هیچوقت اینو قبول نکردی. درمانده بودم او میخواست هر طور شده من را کنار خودش نگه دارد. او برای نگه داشتنم از بچه هایم استفاده میکند. https://t.me/+TF71zj9Zmc5iZjc0 https://t.me/+TF71zj9Zmc5iZjc0 https://t.me/+TF71zj9Zmc5iZjc0 https://t.me/+TF71zj9Zmc5iZjc0 21پاک
Показать все...