ċօɛʀċɨօռ
اجبار همیشه بد نیست:) گاهی وقتا باعث میشه تو ، تویِ راهی قدم برداری که دوستش نداری و ممکنه برات سخت باشه!🌊 ولی آخرش تو رو به یه جایی میرسونه که عاشق همون سلطهگرت میشی...🍻! نویسنده: https://telegram.me/BChatBot?start=sc-830015-NmBZhwp
Больше3 759
Подписчики
-2324 часа
+397 дней
-17130 дней
Время активного постинга
Загрузка данных...
Find out who reads your channel
This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.Анализ публикаций
Посты | Просмотры | Поделились | Динамика просмотров |
01 ❗️⚠️ تمام در و داف های ایرانی 💢
❗️ کلی میسترس پایه و خفن⚠️💦
❗️گپ چت آزاد و پارتنریابی 𝐵𝐷𝑆𝑀 ⚠️
❌💦 https://t.me/+AheenvLFQMYxZmY0
💦❌https://t.me/+AheenvLFQMYxZmY0
❌💦https://t.me/+AheenvLFQMYxZmY0
ʰᵒˡʸ ˢᵉⁿˢᵉ ᵇᵃⁿᵉʳ
حتی تماس و رول پلی تصویری هم داریم 🧻🩸✅ از چه گرایشی پارتنر میخوای ؟! | 4 | 0 | Loading... |
02 پناه، دختری که توی فاحشه خونه کار میکنه...
میخواد با پول دادنش قلب مریض خواهرشو عمل کنه اما یه پیرمرد چشمش اونو میگیره و میخواد که پناه لیتل خودش و پسرش بشه...
https://t.me/+nnj__A7AxullYjQ0
https://t.me/+nnj__A7AxullYjQ0 | 3 | 0 | Loading... |
03 - انتخاب کن سا*ک می زنی یا ک*ونت رو بدرم؟💦🐥🍷
نیشخندی زدم و گفتم
- هیچ کدوم!
سایمان با #خونسردی نزدیکم میشه و میگه
- اوه بیب پس خودم انتخاب می کنم!
به شلاق #چرم توی دستش اشاره میکنه
- منم دلم می خواد پارتنر جنسیم رو جر بدم!
#ترسیده عقب رفتم که روی باس.نم می کوبه و با لحن خماری میگه
- خصوصا این باس..ن گنده و برزیلی رو!
با دیدن #خشت.ک ورم کردهاش نالیدم
- لطفا الان نه ددی!
#شلاق رو روی سینم می کوبه و دستوری میگه
- #لخت شو آیان!
لب می گزم و اون جری شده #لباسمو پاره می کنه
- الان آماده #سک..ست می کنم بردهی من!
ترسیده میخوام بنالم که #عضوش رو توی پشتم فرو برد
- اخخ...
روی تنم کوبید و با فرو بردن کل م*دونگیش چشمام سیاهی رفت💦
https://t.me/+oGJGjAPCX2s2Yzc8
https://t.me/+oGJGjAPCX2s2Yzc8
#گی_خشن_صحنه_دار🍑💦🏳🌈
آیان بردهی خلافکاری میشه که از آیان خوشش اومده😈🔥 | 8 | 0 | Loading... |
04 گپ در و داف های لزبین🌈
https://t.me/+ZanqGN75WmMwNzlk | 15 | 0 | Loading... |
05 بی حال نالیدم:
_ماشه رو بکش خلاصم کن!
خندید:
_مرگ واسه بعضیا زیادی آسونه تابان
من می خوام هرروز بمیری و زنده شی!
_نظرت چیه اینبار این #سوراختنگتو با تفنگم به گا بدم داداش؟💦🔥
_ولم..کن..خوا..خواهش..می..کنم!
صدای خنده ی هیستریکش بلند شد:
_آفرین!لکنت گرفتی!باید تا آخر عمرت از من بترسی و نتونی حرف بزنی!🔞❤️🔥
همزمان با جمله آخرش سر #اسلحه سرد و فلزیش رو روی #سوراخم گذاشت و تا آخر #واردمکرد.فریاد بلندم کل انبار رو برداشت.💢
بین پاهام #خیس شده بود و می دونستم #خونریزی دارم اما اون بی توجه به حالم #نیپلمتورمم رو بین انگشتاش گرفت و محکم فشار داد.💦🩸
_رد تموم اون حرومزاده هایی که زیرشون خوابیدی رو از تنت پاک می کنم❌♨️
https://t.me/+v5HNFLMYJj05YWU0
https://t.me/+v5HNFLMYJj05YWU0
اربابیکهداداشناتنیبزرگترشروبااسلحهبهفاکمی ده😱
۱۱ شب پاک شه 🌞 | 7 | 0 | Loading... |
06 #خشن #مافیا #گی #همخونه_ای #فرار
پسره میخواد #فرار کنه که پارتنرش گیرش میندازه و به بدترین شکل بهش #تجاوز میکنه🚫
_گو..ه خوردم غلط کردم
_دیگه دیره عزیزم
دستامو با کمربندش به بالای تخت بست دیلدوی بزرگی برداشت و همه شو یکجا واردم کرد از #درد فریادی کشیدم
#لیسی به لبام زد💦
_بازم فرار میکنی
اشکام روونه بود سرمو تکون دادم که موهایم #چنگ انداخت 😥
_با دهنت زر بزن یا میخای بگامش💦🔞
https://t.me/+Byp7-7nCFnE3ZWQ8
https://t.me/+Byp7-7nCFnE3ZWQ8 | 9 | 0 | Loading... |
07 پولاد شاهان!
مردی که تو بچگی توسط دوستای شارلاطان پدرش مورد تعرض و خشونت جنسی قرار گرفته...
از هر جنس نر و مادهای حالش به هم میخوره...
هیچ کس جرأت لمس کردنش رو نداره جز... مادرش...
حالا بعد از سالها برگشته کشورش اما متوجه میشه پدرش با یه دختر بچهی هیج ه ساله ازدواج کرده...
دختر بچهی ریزه میزه که به محض دیدن اون دلش لرزیده...
و پناه دست گذاشتن روی ممنوعهها رو خیلی دوست داره و پولاد براش یه ممنوعهی خطرناکه!
https://t.me/+nnj__A7AxullYjQ0
https://t.me/+nnj__A7AxullYjQ0 | 3 | 0 | Loading... |
08 #ددیلیتلگرل 🥹🎀🧸
- دستت رو بذار دو طرف کونت تا سوراخت رو ببینم!
تکون نخوردم که خودش دست به کار شد و سوراخمو با وازلین چرب کرد
- می دونی دلم می خواد واسم پسر بزایی! بچه دوست داری؟
قبل اینکه کاری بکنم تنش رو بهم چسبوند و شکم کرختمو نوازش کرد
- وقتش رسیده شکمت از من بالا بیاد...
https://t.me/+WohnjVr5fIswMTA0
https://t.me/+WohnjVr5fIswMTA0 | 1 | 0 | Loading... |
09 س.ک.س دوتا دختر دبیرستانی توی مدرسه🍌👅🏳️🌈
کارا روم خیمه زد و مجبورم کرد پاهامو باز کنم.
پوزخندی به آبشاری که از #و.اژنم راه افتاده بود زد.
چشمامو از خجالت بستم و مثل بچه ها دست روی چشمام گذاشتم انگار که اینطوری نمیبینتم.
دست گرم و پر از حرارتش رو لای شیارهای پام کشید و بدنم از شدت لذت #داغ کرد🔥
-پس میگفتی لز.بین نیستی و استریتی؟!
یه استریت نسبت به دست زدن یه زن اینقدر واکنش نشون میده؟!
با صدایی که از شدت شهو.ت خمار بود لب زدم:
-تاحالا با لمس کسی همچین حسی نداشتم!
ابرویی بالا انداخت و دم گوشم پچ زد:
-میخوای لذت همخوابی با همجنست رو بکشی؟!
https://t.me/+dY6y-liNtOZmMWY0
https://t.me/+dY6y-liNtOZmMWY0 | 3 | 0 | Loading... |
10 پسره زیرِ داداش ناتنی کوچیکترش حشری شده
و التماس میکنه سوراخشو به فاک بده😱💦
با ولع گردنم رو بین لب هاش #میمکید و همزمان با دستش #سینم رو توی مشتش گرفت و فشار داد.❤️🔥♨️
حرکت مایعی رو به سمت پایین تنم حس کردم و از شدت #شهوت کل بدنم می لرزید💦💢
وقتی #نیپلم رو بین دندوناش گرفت و کشید،دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم و آه بلندی از بین لب هام خارج شد.🔥❌
انگار شنیدن صدام جری ترش کرد که با #خشم حوله دور کمرم رو کشید و گوشه ای پرت کرد:
_هنوز هیچی نشده وا دادی پسر خوب؟!مگه تاهمین دودقیقهپیش نمیگفتی عمرا بزاری #داداشکوچیکترت #جرت بده؟😈‼️
#عاشقانه #انتقامی #جنایی #صحنهدار
https://t.me/+v5HNFLMYJj05YWU0
https://t.me/+v5HNFLMYJj05YWU0
اگر روحیه حساسی دارید یا سنتون زیر 18 ساله
این رمان مناسب شما نیست🔞❗️
۹ شب پاک شه 🌞 | 3 | 0 | Loading... |
11 زبونت رو بیار بیرون
نقش سگ بودنت رو خوب اجرا کن👅💦
وقتی توجهی به حرف آریو نکرد، مرد سیلی محکمی رو صورتش کوبید و دهنش رو باز کرد. تفش رو تو دهنش پرت کرد و زبونش رو با دو انگشت بیرون کشید.
_حرف گوش کن فرمانده! من همیشه آدم مهربونی نیستم. یه وقت دیدی بردمت جلوی مردم سرزمینت و سوراخ گشادت رو گاییدم😏🍑🔥
فریان با عصبانیت تلاش کرد فاصله بگیره ولی وقتی انگشتهای آریو رو سوراخش نشست، فاتحهی خودش رو خوند.
قرار بود همهی عزت و آبروش رو با گاییده شدن زیر این شاهزاده حرومزاده از دست بده🥵🔞
https://t.me/+Ny0dkl69bYAxOTY0 | 8 | 0 | Loading... |
12 روانشناسی که به آبدارچی سَر به هوا و شیطون مطبش علاقه مند میشه و ...👀🫦💦
آلتمو توی دستم گرفتم و سرشو به لبای بسته اش فشار داد
_پسر خوبی باش و دهنتو باز کن سپهر!😏🍆
سرشو به نشونه ی مخالفت به دو طرف تکون داد🥺
یه دفعه با عصبانیتی که توی وجودم بود داد زدم
_چیه دیگه مثل سابق دلت نمی خواد؟..آدم جدید پیدا کردی؟کیییههه اون مرتیکه ی حرومی؟😡🤨
https://t.me/+C4NOfk8O02ozNzc8
https://t.me/+C4NOfk8O02ozNzc8 | 12 | 0 | Loading... |
13 #گی 🏳️🌈 #بیناجنس 👨🍼 #سلطنتیمدرن⚔️
پسره خبر نداره استادش بیناجنسه حالا میخواد کمکش کنه بره دستشویی💦🔞
- تارکان!..یا این طنابای لعنتی رو باز میکنی یا من..
- کمتر عر عر کن، شاشتو بکن!
تارکان اجازه نداد اِرِز کامل حرفش رو بزنه شلوارش رو پایین کشید و با دیدن عضو ناقص استادش میخکوب شد.
- این..
تارکان ناباور زمزمه کرد...
https://t.me/+HTOF5oWf6OI1YmFk
تو اوج خنده باید گریه کنی سر هر پارتش😐😂
۶ پاک شه 🌞 | 13 | 0 | Loading... |
14 #ددیلیتلگرل🩵🔞🎀 #مستر_ددی🧸🥹
عیاش و هوسبازترین استاد بالرین دنیا!
اون عوضی ترین و منفورترین استاد یاد دادن رقص به دخترها بود...
هدفش از رقص یاد دادن دس.تمالی کردن دخترها بود ...
رقاصههای کل دنیا برای اینکه زیر نظرش باشن سر و دست می شکوندن!
س.کسی ترین تن دنیا رو داشت...
عضلات پیچ در پیچ و سیکس پک های هوس انگیز...
تموم دخترهای کلاس مزه تن ش. هوتیش رو کشیدن!
یه کثافت تموم عیار و وحشی...
بخاطر اصرارهای نامزدم توی کلاسهاش شرکت کردم و ازش فاصله می گرفتم...
بخاطر فاصله گرفتن و رد درخواست عذابم می داد...
حریص و طمعی که توی جونش نشست باعث شد یه شب توی کلاس بهم تجاوز بکنه!
https://t.me/+WohnjVr5fIswMTA0
https://t.me/+WohnjVr5fIswMTA0 | 14 | 0 | Loading... |
15 فرمانده ای که اسمش تن دشمناش رو میلرزوند چون کشورش جنگ رو باخته مجبوره زیرخواب شاهزاده کشور رقیب بشه...🔞💦🏳🌈
-ده دقیقه دیگه جلسه شروع میشه ، برو زیرمیز موقع اومدن حضار بتونی برام ساک بزنی🥵
اخم کرد و دندوناش رو روی هم سابید... پوزخندی زدم و زنجیر قلاده اش رو محکم تر کشیدم.
از شدت درد چشماش بسته و جلوی پاهام افتاد.
-شایدم میخوای به جای اینکه زیر من بخوابی زیر سربازام بخوابی.. هوم؟🔥🔥
دستاش رو مشت کرده بود.. داشت خودش رو کنترل میکرد تا چیزی بارم نکنه..
با سرگرمی تیرآخرمم بهش زدم:
-فریان کوچولو میدونه اگه به حرف صاحبش گوش نکنه تا یه مدت نمیتونه دستشویی کنه؟🔥🔞
https://t.me/+Ny0dkl69bYAxOTY0
https://t.me/+Ny0dkl69bYAxOTY0
من فریانم... فرماندهای که کشورش جنگ رو به بدنام ترین شاهزادهی تمام دوران ها باخت...
فکرکردم قراره طبق رسم منو بکشن اما اون نجاتم داد و بلایی بدتر از مرگ رو سرم آورد🔞💦
#گیلاو #عاشقانه #تاریخی #خشن | 7 | 1 | Loading... |
16 پسره عاشق استادش شده و بعد اولین رابطه استادش خونریزی داره حالا میخواد پوشکش کنه🩸😂
- تارکان، اون پوشک لعنتی رو ازم دور کن!
اِرِز به خاطر تکون ناگهانی که به بدنش داده بود، از درد به خودش پیچید.
ولی انگار تارکان دست بردار نبود!
- فقط میخوام پوشکت کنم قول میدم به جای دیگه دست نزنم!
قبل از اینکه تارکان کاری از پیش ببره در باز شد و..
- سزار؟..
https://t.me/+HTOF5oWf6OI1YmFk
https://t.me/+HTOF5oWf6OI1YmFk
استاد و شاگرد رو هم در حالی که مدیر سر رسیده😐😂
۵ پاک شه 🌞 | 26 | 0 | Loading... |
17 مرد جذابی که به قصد انتقام خودشو به عنوان خواستگار نزدیک دختر خانواده ای میکنه ولی چشمش پسره خانواده رو می گیره و سعی میکنه...🔞🔥
#گــــــی🏳🌈#خــشــــن💯#اســـمـــــات💦
_مرتکیه اشغال تو قرار شوهر خواهر من بشی!میفهمی این حرف هایی که میزنی یعنی چی؟🤬😵💫
نیشخندی زدمو تنشو بین تن خودم و دیوار اسیر کردم 🩸⛓
+رابطه ی من و خواهرت یه بحث دیگه اس، درضمن همه چیو به هم ربط نده وگرنه چندان عاقبت خوبی در انتظارت نیست😏🔞
نگاهم به سمت لب های خوشرنگش کشیده شد
+بهتره باهام راه بیای تا بلایی سر خواهرت نیاد😈🍑
👁https://t.me/+C4NOfk8O02ozNzc8
👁https://t.me/+C4NOfk8O02ozNzc8
👁https://t.me/+C4NOfk8O02ozNzc8 | 24 | 0 | Loading... |
18 " صدای نالههای بم و مردونه ی پسر کوچکتر اون رو بیشتر برای ضبط یک ویدیوی هات 🔥تشویق میکرد ولی... همش برای یک ویدئوی پر بازدید نبود...بلکه "
🩸برای خواندن ادامهی این داستانک با دستمال وارد لینک زیر شو 🔞🧻
https://t.me/+6fUlzJnx9UE2M2I0
https://t.me/+6fUlzJnx9UE2M2I0
https://t.me/+6fUlzJnx9UE2M2I0
ʰᵒˡʸ ˢᵉⁿˢᵉ ᵇᵃⁿᵉʳ
⚠️ددی هاتی که زیر پسر کوچولو اش ناله میکنه⚠️ | 23 | 0 | Loading... |
19 دوتا دختر ح.شری ک.صای همو میخورن💦🤤
#Part_13
تپل آبدارمو جلوی چشماش گرفتم
-بخور برام
از خدا خواسته لباشو به به نازم چسبوند و مکی به چ.وچولم زد
-اوممم بیشتر بخور ج.نده ، بازم بخور
آروم آروم میخورد و این ح.شری ترم میکرد!
قصدشم همین بود.
دوست داشت ناز تنگشو با دیلدو جر بدم!
موهاشو بیشتر کشیدم و صورتشو به نازم چسبوندم.
شروع کردم به تکون دادن نازم روی زبونش...
https://t.me/+TWr69lt-UBI1ZDE0
https://t.me/+TWr69lt-UBI1ZDE0
همو جر میدن💦🙈 | 34 | 0 | Loading... |
20 آیان هایبرید ریزه میزه ای که چشم یه الفای خون خـالـص رو میگیره و مجبور میشه با حـفـره تنگ و بـاکـرش نیاز هاشو برطرف کنه... 🔞💦
_بدن بکر و دست نخوردت داره دیونم میکنه امگا!!
سر #عـضـو کلفت و داغش روی ورودی حفرم گذاشت و فشار داد که از درد جیغی کشیدم🔥
_اما نگران نباش امشب جوری #بـفـاکـت میدم که #سوراخت حسابی گشاد بشه💢
ببین چطوری داری شبیه یه هـ.ـرزه عـضـوم رو قورت میدید انگار بدنت ساخته شده تا #کلفتمو راضی نگه داره....🔥💦
https://t.me/+JKVfcgkkAf4yOGI0
https://t.me/+JKVfcgkkAf4yOGI0 | 34 | 0 | Loading... |
21 پسره بیناجنسه و بچش سقط شده. حالا نمیدونه چطور به عشقش خبر بده🏳️🌈👨🍼
- چ..چرا شکمت تخته؟..لعنتی با بچمون چیکار کردی؟
فریاد سوزناک تارکان دیواره ها رو میلرزوند در حالی که اِرِز از درد به خودش میپیچید!
هیچکس انتظار ندشت چنین رسوایی پیش بیاد.
- تارکان..ببین من..
صدای معترض تارکان باعث شد اِرِز ادامه نده.
- گمشو تو اتاق!
اِرِز لب گزید و برای اینکه وضعیت بدتر از این نشه به اتاق رفت. ولی به محض سر رسیدن تارکان و شلاق توی دستاش، نفسش رفت.
اِرِز خونریزی داشت و تارکان اصلا متوجه نبود این تنبیه به کجا کشیده میشه!
https://t.me/+HTOF5oWf6OI1YmFk
https://t.me/+HTOF5oWf6OI1YmFk
۳ پاک شه 🌞 | 4 | 0 | Loading... |
22 کارآموز سکـ💦ـسی من🔞🔥
پارت یک
-آههه اوممم جرم بده حامد. نازم مال خودتهه آیییی!
پشت بند این حرفش، ناله بلندی سر داد و صدای قربون صدقه رفتنهای ریز ریز حامد به گوشم رسید.
تو دلم بهشون فحش دادم و تو جام نشستم.
چه حالی میکرد مامان زیر دوست پسر سک.سیش!
انگار نه انگار یه بدبختِ سینگل ، توی اتاق رو به روییشون خوابیده!
از تخت بیرون اومدم و یواشکی دم در اتاقشون رفتم. صدای ناله های ح.شری مامان گوشم رو پر میکرد و باعث میشد برای کلفت دوست پسرش خیس کنم.
فردا یه عالمه کار داشتم و باید میخوابیدم اما صدای سک.س مامانم و دوست پسرش این اجازه رو بهم نمیداد. دلم میخواست منم حسش کنم!
https://t.me/+TWr69lt-UBI1ZDE0
https://t.me/+TWr69lt-UBI1ZDE0 | 5 | 0 | Loading... |
23 👨❤️👨°˖ هورام همون مردی بود که توی تخت میتونست باســن پارتنرش رو به روش تازهای پــاره کنه اما امشب باید به میل لیام , بیبی کوچیکش،باتــم شدن رو هم تجربه میکرد.‼️👬
هورام : این خیلی عمیقه دیکت داره
توی باسنم غرق میشه بیبی😣
ضربه نه چندان محکمی به باسن 🍑 سفت ددی کوبید.
لیام : بگو که دوسش داری!میخوام بشنومش ددی😈
هورام صورت مچاله شده از دردش رو مخفی کرد🙃.
هورام : ددی رو با عضو خشنت به اوج میرسونی پس باید با دیک کلفتم 🍆 برات جبرانش کنم. جامون رو عوض کنیم؟
https://t.me/+6fUlzJnx9UE2M2I0
https://t.me/+6fUlzJnx9UE2M2I0
https://t.me/+6fUlzJnx9UE2M2I0
ʰᵒˡʸ ˢᵉⁿˢᵉ ᵇᵃⁿᵉʳ
ددی که زیر خواب بیبی اش میشه😱🔥 | 8 | 0 | Loading... |
24 _من حتما باید تو این جشن باشم
دستی به بـاسـنـم کشید و بی توجه به جدیتم دستشو تو شـلـوارم کرد 🔞🔥
_تو جایی میری که من میگم حالا هم وقتشه که چـهـاردسـت و پا زیرم پاره شی..
در همون حین که لباس سلطنتیمو بالا میزد پـایـیـن تـنـمـو بالا کشید و از پشت اولین ضربه رو زد با درد زمین و چنگ زدم 💯
با تقه ای که به درد خورد با تـرس #زیـرش پریدم که بیشتر خودشو روم انداخت که دیـک کـلفـتش بیشتر توم رفت🔥
تلمبه محکمی بهم زد و زیر گوشم با تحقیر خندید و آروم لب زد
_ شاهزاده سرش شلوغه سـرویـس دادنشه
وحشیانه سرعت #تـلـمـبـه هاشو بیشتر کرد با درد نالیدم
_یواش خیلی درد دارم
بی توجه چنگی به پهلوم زد و با نفس نفس و تمسخر غرید
_ #سـوراخـت باید به آل*تم عادت کنه امگا...
https://t.me/+JKVfcgkkAf4yOGI0
https://t.me/+JKVfcgkkAf4yOGI0 | 9 | 0 | Loading... |
25 دختر فقیری که وارد مدرسه پولدارا میشه ولی نمیدونه اون مدرسه در اصل...🏳🌈💦
با ورودم به کلاس یکی از دخترا سوتی کشید...
معذب به دنبال جای خالی تو کلاس گشتم.
ولی... تنها جای خالی کنار کارا دنریس شاخ ترین دختر مدرسمون بود‼️
صدای اوووو گفتن بقیه پیچید.
-الان کارا میرینه بهش... بچه ها تا معلم نیومده نمایش داریم.🚿🎀
کارا ولی بی توجه به حرفاشون مشغول آنالیز بدنم بود... ازش بعد ماجرای دیشب خجالت میکشیدم!
از اینکه بهش اعتراف کردم که لزبینم و بهش حس دارم خجالت میکشیدم!🧸🍼🍒
کارا سرشو به گوشم نزدیک کرد...
با حرفی که زد همونجا روی نیمکت خشکم زد...😱
https://t.me/+x3ZBA5nC3O04YTg8
۱۲ ظهر پاک شه🌞 | 11 | 1 | Loading... |
26 🔞یه خلیفهی عرب، میخرتش و شب بهش🔞
#صحنهدارترین رمان گی بزرگسال بدونسانسور
اوریا یه پسر یتیمه که بهخاطر چهرش🩸⛓ توسط یکی از خلیفههای عرب بیهوش 📛⛓💥 و به زور بهش تجا*وز میشه
❌🔞❌ بخشی از رمان:
[ دستهام رو به تاج تخت بسته بود. کاملا #لخت بودم و این حسابی معذبم میکرد. « چی دادی بهم خوردم؟ نمیتونم بدنمو... » پاهام رو به سمت #بالا کشید و گفت: « آرام باش! چیزی نیست. » بین پاهام جا گرفت. #دیکش رو روی #سوراخم تنظیم کرد و... ‼️💢 ]
‼️ #اخطار: رمان مناسب هر سنی نیست
‼️ ظرفیت لینک محدوده! #فقط پنجاه نفر
https://t.me/+ir_uqsx4cWRmODZk
https://t.me/+ir_uqsx4cWRmODZk | 22 | 0 | Loading... |
27 اربابی که برای تنبیه اسلیوش روی دوچرخش دیلدو میذاره😱❌
⛓⚰⛓⚰⛓⚰⛓⚰⛓
با اخمی که کرد روی دیلدو🍆 نشستم و با حس #کشیده شدن سوراخم🍑 #نالهای کردم که کوبید تو صورتم: هیش! صدات نیاد...🤕😭
با بغض خودم رو بیشتر فشار دادم که #دیلدو کامل رفت داخل با*سنم:اومم..آی...
همزمان با #دوچرخه🚲 ارباب، دور عمارت میچرخیدم و با هر تکونم دیلدو داخلم حرکت میکرد.💦☠
با دور بیستمی🚴 که زدیم برای پنجمین بار ار^ضا شدم و بیحال روی زمین غلت خوردم که ارباب اومد بالا سرم و..
: بغلم کن🥺😱
⛓⚰⛓⚰⛓⚰⛓⚰⛓
https://t.me/+sewQHHiDhz42ZjA0
https://t.me/+sewQHHiDhz42ZjA0 | 1 | 0 | Loading... |
28 #گی👨❤️👨 #مافیا⛓ #عاشقانه🔥
مچ کسی که روش کراشه رو حینی که میخواد برای خدمتکار هتل سا/ک بزنه، میگیره.
وقتی دست لوکاس وارد شلوار مرد خدمتکار شد، دیگه نتونست بیشتر از این ساکت بمونه و این صحنه رو ببینه.
همزمان نگاه طلبکار لوکاس به عصبانیتش دامن زد.
- چیه دیـ/کی که میخواستی بخوریش رو پروندم؟
تمسخرآمیز پرسید و نگاهی از جنس تحقیر به سر تا پای لوکاس انداخت، مردی که انگار اصلا بهش برنخورد و فقط خیلی آروم از روی مبل بلند شد.
- اینقدر برای اینکه یکی ترتیبتو بده بیتابی میکنی؟ این کارو که منم میتونم برات انجام بدم. میتونم اونقدری سوراخ تنگت رو بگـ/ام که بالاخره راضی بشی.
از میون دندونهای روی هم ردیف شدهاش گفت و چشمهاش رو به تاریک شدن رفت.
https://t.me/+glWAwYTC1XY5MGZk
۸ صبح پاک شه 🌞 | 3 | 0 | Loading... |
29 پسر عموش میدزدتش و میخواد وحشیانه بهش تجاوز کنه ولی دوست پسرش سر میرسه و...💦😱
#گـــــــــــــــــــــــــــی #صحنه_دار #پیشنهادی🌈
"چندتا انگشت میتونی تحمل کنی؟🔞
اون البرز حروم زاده با چندتا انگشت کارتو راه مینداخت؟" 🚫
آوان با هق هق بدنش رو روی مبل عقب کشید تا #انگشتهای عرشیا از سوراخ دردناکش خارج بشه.❌😭
"تروخــدا بس کــن "😭🔞
اما عرشیا با خنده #کمربندشو در آورد و دوی مچش پیچید ...❌
"میخوام اون #باسـ.ن سفیدتو جوری #کبـود کنم که هم رنگ #کــیـ.رم بشه .."🚫
وهمزمان با #جیغی که کشید در ورودی به شدت باز شد و قامت البرز...😱🚫
صحنه هاش خیلی بازه اگه بزرگسالی بیا🌈👇
https://t.me/+wUxqDDZdh8UzY2Q0
۸ صبح پاک شه 🌞 | 3 | 0 | Loading... |
30 _برام مهم نیست تا دیروز آقای خودت بودی اگه پسرتو میخوای باید بـرده من بشی!
نفس بریده و عصبی خواستم چیزی بگم که با برگردوندنم و چسبیدنش از پشت بهم مات موندم
_هیس نمیخوام چیزی بشنوم ..من میگم باید هرشب #لنگاتو واسم بالا بدی و سـگ من بشی توهم باید قبول کنی 💯
_عوضی من خودم #مسترم
با رفتن دستش تو شلوارم و قرار گرفتنش رو سوراخم شوکه به خودم لرزیدم
_این #حـفـره داغ فیتِ آلـ..ـته منه هرشب باید اونقدر روش سـواری کنی تا بیهوش بشی 💦
باصدای آران از پشت در با التماس نالیدم
_نمیخوام پسرم بدونه لعنتی الان میاد...آخ..
با حس وارد شدنش داخلم حس کردم آتیش گرفتم با پوزخند نگاهی به وضعیتم کرد و آروم تو گوشم لب زد🔥
_بالاخره زیرخوابِ خودم شدی رادین...🔞
https://t.me/+Nc7qKrMmAnIyNTU0
https://t.me/+Nc7qKrMmAnIyNTU0 | 11 | 2 | Loading... |
31 +من عاشق اون انسان شدم جادوگر اگه بهم دوتا پا بدب هرکار بگی میکنم.
_من تورو انسانت میکنم ولی باید قبل از شب ماه سرخ از معشوقت حامله بشی وگرنه میمیری‼️
داستان شاهزاده خانوم پری دریایی دوباره داره تکرار میشه ولی فرقش اینه که وقتی پری دریایی ما توی راه رو های عمارت عشقش میرقصید تصورشم نمیکرد که وقتی دره اون اتاق لعنت شده رو بازکنه با کلی جسد تیکه تیکه شده از پریای دریایی روبه رو بشه!!!....🧜🏼♀️
یه ناول اسمات جذاب فانتزی🥵 اگه میخوای اینکارو با صحنه ها و داستان فوق العادش بخونی بدو جوین شو تو چنلمون👇
https://t.me/+aZtMXX8YWE85NzVk
https://t.me/+aZtMXX8YWE85NzVk | 12 | 0 | Loading... |
32 پسره با پدر دوستش وارد رابطه میشه و هربار به بهانه رفیقش میره خونه شون و...💯🔞⛔️
روی تخت #پرتش میکنه و انگشتای #کلفتش رو وارد سوراخ صورتی و تنگ مرد پوست #برنزه زیرش میکنه🍑🔥
ناله ی بلندی میکنه که داخلش تلمبه میزنه و #نوکسینههای قهوه ای و حساس مرد رو میماله
_ده دقیقه وقت داری #ارضا بشی قبل از اینکه پسرت بیاد تو🥵💢🫣
https://t.me/+dwBKCrUo6l40ZTBk
https://t.me/+dwBKCrUo6l40ZTBk | 16 | 0 | Loading... |
33 🔥🔞اغواگر شاه🔞🔥
خلاصه ی رمان :
سه جونگ پسری خوش چهره که خدمتکار دربار سلطنتی و مسئولیت تعویض و انتخاب لباس های امپراطور رو به عهده داره اما چه اتفاقی میافته اگر نظر عایجناب بهش جلب بشه و راز بزرگ سه جونگ رو بفهمه .........
#گی_عاشقانه_تاریخی🏳🌈🍌💦
https://t.me/+jSZ7cdYCbtIwNmI0
۱۲ شب پاک شه 🌞 | 15 | 0 | Loading... |
34 اسلیو گرلی که اربابش رو تحریک میکنه💦😳
#ارباب🤵♀ درحالی که مشغول تماس کاری بود روی مبل نشسته بود!
از روی شلوار لیسی به #ک_صش🍑 کشیدم و دستم رو از نیم تنش👙 داخل بردم و نیپلش🍒 رو نیشگون ریزی گرفتم که لبش رو گازی گرفت و سرم رو به #ک_صش نزدیک کرد...
https://t.me/+ms2GcXRcweMzNGU0
https://t.me/+ms2GcXRcweMzNGU0 | 15 | 0 | Loading... |
35 پسرکیوتی کهتوی تخت گیرپارتنر حشریش میفته😍🫣🤭
غیاث با دادی #ارضا شد و پاهامرو از هم باز کرد که نگاهش به #سوراخم🍑 افتاد و نگاه پراز خواهش و خواستنش رو بهم دوخت.
_اراد فقط یه راند قول میدم.
خواستممخالفت کنم که #لبش رو روی لبم گذاشت خودشو دوباره #واردمکرد و...🔞💦🤤🔥
https://t.me/+uUJF_VjGIPBkNDg0
https://t.me/+uUJF_VjGIPBkNDg0 | 23 | 0 | Loading... |
36 دشمن دوستپسرش، دزدیدش و میخواد بهش تجاوز کنه😱❌🚫
#چپتر187 پارت واقعی🚫
_انتخابش باتو! #دوست داری پشت به دوستات #گاییده بشی یا #همینطور راحتی؟!🔞
_برو به جهنم حرومزادهی عیاش!
نیما با صورتی که کمی قرمز شده بود فریاد زد.
_انگار خوبی بهت نیومده هرزهی فواد‼️
شورتش را با یک حرکت پایین کشید و دست برد تا زیپ شلوار خود را باز کند💦🔞
_اصلا #کونی فوادو چه به #خوبی کردن!🤬
بعد از بازکردن #پاهای نیما خود را جایی که میخواست #تنظیم کرد و بیتوجه به #تقلاهای او خود را به #سوراخ پسرک فشرد اما...‼️
https://t.me/+dwBKCrUo6l40ZTBk
https://t.me/+dwBKCrUo6l40ZTBk
مردی که #قاچاقچی آدمه اما با دیدن #چشمای نیما بهش دل #میبازه و حالا #دشمناش میخوان با #دوستپسرش تهدیدش کنن😶🌫❌ | 45 | 0 | Loading... |
37 🔥عشق ممنوعه ی امپراطور به پسر بیناجنسی که اندام یه دختر رو داره.....😱🔞
Link
- کی فکرشو میکرد که طراح اعظم چنین بدنی داشته باشه!!
دستی به #سینه های لختم کشید که بیشتر تو خودم جمع شدم
-چقدر #سینه هات خوشگل و نرمه دلم میخواد نوک صورتیشون رو مک بزنم
هینی از خجالت کشیدم که محکم بغلم کردن
-عاا...عالیجناب ....
بوسه ای روی لب های سرخم زدن و #خمار زمزمه کردن
-جووونم قربونت برم .....وقتی اینجوری خجالت میکشی دلم میخواد لپاتو گاز بگیرم
سرمو تو گردنشون فرو بردم که دستشون لایه پام رفت و ...........
https://t.me/+jSZ7cdYCbtIwNmI0
https://t.me/+jSZ7cdYCbtIwNmI0
#گی🏳🌈 #عاشقانه❤️ #آمپرگ🫃
❌زود جوین شو میخوام پاکش کنم 💯♨️
۱۱ شب پاک شه 🌞 | 19 | 0 | Loading... |
38 مچ دختر داییشو موقع تجا*وز به دوست دخترش میگیره 😱🏳️🌈 LESBIAN
به التماس افتادم.
_ نیوشا تروخدا نکن من دوست دختر دارم نگار چی..
تمام حجم دیلدو بیگ سایز رو واردم کرد و صدای جیغ بلندم همزمان شد با کوبیده شدن در اتاق به دیوار.
با دیدن نگار دوست دخترم جلوی در سرعت اشکام بیشتر شد که اون حمله کرد سمت تخت..🔞
https://t.me/+5kcoABv74l8wNjQ0
جوین شو زود پاک میکنم 🔞🏳️🌈 | 38 | 0 | Loading... |
39 برای آزاد شدن پدرش با اعضای دادگاه رابطه برقرار میکنه❌😱
سوزن🪡 رو آروم از بالا تا پایین سینهش🤱 کشید و وقتی که توکا بدنش رو شل😣 کرد و احساس کرد که فعلا وقتش نیست #سوزن🪡رو با یا حرکت توی #نیپل_ش فرو کرد و جیغ توکا بلند شد و بدنش رو جمع کرد: ارباب... اوم.. درد دار..م...
خزر بی حس به چشماش نگاه کرد و چاقو رو روی شکمش کشید: کدوم توله سگی صحبت میکنه که تو دومیش باشی؟ هومم؟🦮👅
بعد آروم انگشتش رو روی خونها🩸 کشید و مکی👅 بهشون زد: خونت خوشمزس پودل
https://t.me/+ms2GcXRcweMzNGU0
https://t.me/+ms2GcXRcweMzNGU0 | 20 | 0 | Loading... |
40 پسره ی باتم میخواد به پسره تاپ که عاشقشه #تجاوز کنه چون هرچی میگه بکنم نمیکنه خودش دست بکار میشه🤣🔞💦
اراد خودشو بیشتر به دیک غیاث مالوند که غیاث از خشم فریاد کشید.اراد دکمه اول پیرهنش رو باز کرد کهغیاث فریاد زد.
_اراد بازم کن وگرنه #میکشمت.
_دیره پسرحاجی من خودم قبل تو دست به کشتن خودم زدم برای #عشق تو.
اراد خندید ولب غیاث روبوسید که غیاث لب اراد رومحکم گاز گرفت که لب اراد #خونی شد که اراد گفت
_جووون خشن دوست داری #تقمو بزنی و #درم بذاری و #بکنیم؟ یا ببوسیم؟همینو بهت میدم.💦🔞
https://t.me/+uUJF_VjGIPBkNDg0
https://t.me/+uUJF_VjGIPBkNDg0 | 22 | 0 | Loading... |
Repost from لینکدونی| NUN
00:11
Видео недоступно
❗️⚠️ تمام در و داف های ایرانی 💢
❗️ کلی میسترس پایه و خفن⚠️💦
❗️گپ چت آزاد و پارتنریابی 𝐵𝐷𝑆𝑀 ⚠️
❌💦 https://t.me/+AheenvLFQMYxZmY0
💦❌https://t.me/+AheenvLFQMYxZmY0
❌💦https://t.me/+AheenvLFQMYxZmY0
ʰᵒˡʸ ˢᵉⁿˢᵉ ᵇᵃⁿᵉʳ
حتی تماس و رول پلی تصویری هم داریم 🧻🩸✅ از چه گرایشی پارتنر میخوای ؟!
1.70 MB
400
Repost from گسترده نگاره سومی😍🧿
پناه، دختری که توی فاحشه خونه کار میکنه...
میخواد با پول دادنش قلب مریض خواهرشو عمل کنه اما یه پیرمرد چشمش اونو میگیره و میخواد که پناه لیتل خودش و پسرش بشه...
https://t.me/+nnj__A7AxullYjQ0
https://t.me/+nnj__A7AxullYjQ0
300
Repost from 🐇گسترده نگاره( دومی)🐣
00:05
Видео недоступно
- انتخاب کن سا*ک می زنی یا ک*ونت رو بدرم؟💦🐥🍷
نیشخندی زدم و گفتم
- هیچ کدوم!
سایمان با #خونسردی نزدیکم میشه و میگه
- اوه بیب پس خودم انتخاب می کنم!
به شلاق #چرم توی دستش اشاره میکنه
- منم دلم می خواد پارتنر جنسیم رو جر بدم!
#ترسیده عقب رفتم که روی باس.نم می کوبه و با لحن خماری میگه
- خصوصا این باس..ن گنده و برزیلی رو!
با دیدن #خشت.ک ورم کردهاش نالیدم
- لطفا الان نه ددی!
#شلاق رو روی سینم می کوبه و دستوری میگه
- #لخت شو آیان!
لب می گزم و اون جری شده #لباسمو پاره می کنه
- الان آماده #سک..ست می کنم بردهی من!
ترسیده میخوام بنالم که #عضوش رو توی پشتم فرو برد
- اخخ...
روی تنم کوبید و با فرو بردن کل م*دونگیش چشمام سیاهی رفت💦
https://t.me/+oGJGjAPCX2s2Yzc8
https://t.me/+oGJGjAPCX2s2Yzc8
#گی_خشن_صحنه_دار🍑💦🏳🌈
آیان بردهی خلافکاری میشه که از آیان خوشش اومده😈🔥
animation.gif.mp40.95 KB
800
Repost from لینکدونی| NUN
گپ در و داف های لزبین🌈
https://t.me/+ZanqGN75WmMwNzlk
🏳🌈𝗟𝗲𝘀𝗯𝗶𝗮𝗻𝗛𝗼𝗺𝗲🏳🌈
†NƱИ† صبور باشید pv ها سین میشه invites you to join this group on Telegram.
1500
Repost from N/a
بی حال نالیدم: _ماشه رو بکش خلاصم کن! خندید: _مرگ واسه بعضیا زیادی آسونه تابان من می خوام هرروز بمیری و زنده شی!_نظرت چیه اینبار این #سوراختنگتو با تفنگم به گا بدم داداش؟💦🔥 _ولم..کن..خوا..خواهش..می..کنم! صدای خنده ی هیستریکش بلند شد: _آفرین!لکنت گرفتی!باید تا آخر عمرت از من بترسی و نتونی حرف بزنی!🔞❤️🔥 همزمان با جمله آخرش سر #اسلحه سرد و فلزیش رو روی #سوراخم گذاشت و تا آخر #واردمکرد.فریاد بلندم کل انبار رو برداشت.💢 بین پاهام #خیس شده بود و می دونستم #خونریزی دارم اما اون بی توجه به حالم #نیپلمتورمم رو بین انگشتاش گرفت و محکم فشار داد.💦🩸 _رد تموم اون حرومزاده هایی که زیرشون خوابیدی رو از تنت پاک می کنم❌♨️ https://t.me/+v5HNFLMYJj05YWU0 https://t.me/+v5HNFLMYJj05YWU0
اربابیکهداداشناتنیبزرگترشروبااسلحهبهفاکمی ده😱۱۱ شب پاک شه 🌞
700
Repost from تبادل (اکانت بزرگه)💖
00:03
Видео недоступно
#خشن #مافیا #گی #همخونه_ای #فرار
پسره میخواد #فرار کنه که پارتنرش گیرش میندازه و به بدترین شکل بهش #تجاوز میکنه🚫
_گو..ه خوردم غلط کردم
_دیگه دیره عزیزم
دستامو با کمربندش به بالای تخت بست دیلدوی بزرگی برداشت و همه شو یکجا واردم کرد از #درد فریادی کشیدم
#لیسی به لبام زد💦
_بازم فرار میکنی
اشکام روونه بود سرمو تکون دادم که موهایم #چنگ انداخت 😥
_با دهنت زر بزن یا میخای بگامش💦🔞
https://t.me/+Byp7-7nCFnE3ZWQ8
https://t.me/+Byp7-7nCFnE3ZWQ8
0.47 KB
900
Repost from گسترده نگاره سومی😍🧿
00:03
Видео недоступно
پولاد شاهان!
مردی که تو بچگی توسط دوستای شارلاطان پدرش مورد تعرض و خشونت جنسی قرار گرفته...
از هر جنس نر و مادهای حالش به هم میخوره...
هیچ کس جرأت لمس کردنش رو نداره جز... مادرش...
حالا بعد از سالها برگشته کشورش اما متوجه میشه پدرش با یه دختر بچهی هیج ه ساله ازدواج کرده...
دختر بچهی ریزه میزه که به محض دیدن اون دلش لرزیده...
و پناه دست گذاشتن روی ممنوعهها رو خیلی دوست داره و پولاد براش یه ممنوعهی خطرناکه!
https://t.me/+nnj__A7AxullYjQ0
https://t.me/+nnj__A7AxullYjQ0
0.38 KB
300
#ددیلیتلگرل 🥹🎀🧸
- دستت رو بذار دو طرف کونت تا سوراخت رو ببینم!
تکون نخوردم که خودش دست به کار شد و سوراخمو با وازلین چرب کرد
- می دونی دلم می خواد واسم پسر بزایی! بچه دوست داری؟
قبل اینکه کاری بکنم تنش رو بهم چسبوند و شکم کرختمو نوازش کرد
- وقتش رسیده شکمت از من بالا بیاد...
https://t.me/+WohnjVr5fIswMTA0
https://t.me/+WohnjVr5fIswMTA0
100
Repost from 🐇گسترده نگاره( دومی)🐣
00:05
Видео недоступно
س.ک.س دوتا دختر دبیرستانی توی مدرسه🍌👅🏳️🌈
کارا روم خیمه زد و مجبورم کرد پاهامو باز کنم.
پوزخندی به آبشاری که از #و.اژنم راه افتاده بود زد.
چشمامو از خجالت بستم و مثل بچه ها دست روی چشمام گذاشتم انگار که اینطوری نمیبینتم.
دست گرم و پر از حرارتش رو لای شیارهای پام کشید و بدنم از شدت لذت #داغ کرد🔥
-پس میگفتی لز.بین نیستی و استریتی؟!
یه استریت نسبت به دست زدن یه زن اینقدر واکنش نشون میده؟!
با صدایی که از شدت شهو.ت خمار بود لب زدم:
-تاحالا با لمس کسی همچین حسی نداشتم!
ابرویی بالا انداخت و دم گوشم پچ زد:
-میخوای لذت همخوابی با همجنست رو بکشی؟!
https://t.me/+dY6y-liNtOZmMWY0
https://t.me/+dY6y-liNtOZmMWY0
1.02 KB
300
Repost from N/a
00:03
Видео недоступно
پسره زیرِ داداش ناتنی کوچیکترش حشری شده و التماس میکنه سوراخشو به فاک بده😱💦با ولع گردنم رو بین لب هاش #میمکید و همزمان با دستش #سینم رو توی مشتش گرفت و فشار داد.❤️🔥♨️ حرکت مایعی رو به سمت پایین تنم حس کردم و از شدت #شهوت کل بدنم می لرزید💦💢 وقتی #نیپلم رو بین دندوناش گرفت و کشید،دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم و آه بلندی از بین لب هام خارج شد.🔥❌ انگار شنیدن صدام جری ترش کرد که با #خشم حوله دور کمرم رو کشید و گوشه ای پرت کرد: _هنوز هیچی نشده وا دادی پسر خوب؟!مگه تاهمین دودقیقهپیش نمیگفتی عمرا بزاری #داداشکوچیکترت #جرت بده؟😈‼️
F2faq_KXgAEzhq4.mp40.58 KB
300
Войдите и получите доступ к детальной информации
Мы откроем вам доступ после авторизации. Мы обещаем, это быстро!