cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

💃خانومانه 💃

Put on my eyes That is better than me در دو چَشمِ من نشین، ای آن که از من، من‌تری #مولانا ♡ به قلم: بآنو🖋️ تبلیغات: @arghavanz11 ツ🔥🔥

Больше
Рекламные посты
11 363
Подписчики
-2524 часа
-1107 дней
-66030 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

#سرگرد_و_بانو #پارت_۳۶۴ ...امیر کامل سمت من چرخید و با چشای گرد شده به من زل زد، انگار باورش نمیشد من باشم اینجا ، روبه روش :زن دستم رو گرفت تا ببرع، ناچار همراهش راه افتادم که امیر گفت این... این خانم چیکار کرده؟؟_ :جناب سروان گفت ....خدمتتون که عرض کردم ایشون مظنون هستن و تا زمانیکه تست اعتیاد بدن باید اینجا بمونن_ :بالحن ناراحتی گفتم ....من سالمم، شما اشتباه میکنید بزارید برم_ زن منو سمت در کشوند، با التماس به امیر زل زدم تا شاید اون بتونه کاری برام کنه ، مطمعنم اگه. میخواست خیلی ...راحت میتونست نزاره من امشب اینجا بمونم ...اما حرفی نزد و فقط نگام کرد، زن من رو سمت بازداشتگاه کالنتری برد، غیر من اونجا فقط دوتا زن دیگه بود :منو پیش اونا برد، اون دوتا زن نگاه تیزی بهم انداختن، یکیشون ابرویی باال انداخت و گفت ...بهت نمیخوره اهل خالف باشی، سوسول تر از این حرفایی _ :اونیکی گفت .ولش کن میترا ، بیا سر بحث خودمون_ ...این مادر مرده معلوم نیست چه گهی خورده که بار اولش گیر مامور افتاده ...بعد دوباره شروع به پچ پچ باهم کردن گوشهای از اتاق نشستم، یعنی من باید تا صبح اینجا میموندم؟؟؟ ...مطمعنم اینطوری خوابم نمی برد ...مثال میخواستم خانوادمو پیدا کنم خودم افتادم تو هچل واقعا بدشانس ترین آدم دنیا من بودم، هعییی ...فکم رو روی زانوم گذاشتم و بغ کردم، دلم گرفته بود از همچی، از خودم ...از امیری که اینقدر منو نادیده گرفت ...با باز شدن در بازداشتگاه سرم رو باال آوردم
Показать все...
😐 84👍 25🥱 14 13❤‍🔥 5🐳 4🤔 3🕊 1🤨 1
#سرگرد_و_بانو #پارت_۳۶۳ :با لحن آرومی گفتم ...کیان جان برو، لطفا، نمی خوام اذیت بشی_ :کمی مکث کرد و گفت ...دلم نمیاد ولی چون گفتی کیان جان میرم _ :بعد خیلی آروم ادامه داد ...همیشه همینطوری بگو خیلی قشنگ میگی_ ...لبخندی بهش زدم تا بره ...کارت شناساییش رو برداشت و رفت ...با غضب به صفدر نگاه کردم که لبخندی زد، عوضی صفدر و بابام رو بردن، منتظر بودم بیان منو ببرن که در اتاق جناب سروان باز شد و در کمال تعجب امیر با لباس :نظامی اومد داخل، یراست سمت میز رفت که جناب سروان بلند شد و بهش ادای احترام کرد و گفت ...سالم جناب سرگرد_ :امیر که هنوز منو ندیده بود سری تکون داد و گفت چه خبر؟؟؟_ خبری خاصی نبود، از طرف نتونستیم اطالعاتی در بیاریم فقط تو محلشون بچه ها یه ساقی گرفتن با سه نفر دیگه، _ ...یکیشون مورد نداشت آزاد شد ولی اون ساقی با یه معتاد و خانم رو بازداشت کردیم :امیر روی میز خم شد و گفت ...خبر خوبی نبود رسولی، زدی به کاهدون_ :جناب سروان چیزی نگفت تا اینکه نگاش به من افتاد و بعد گفت ...این که هنوز اینحاست_ ...خانمم باقرییی... خانمم باقرییی ...زنی به داخل اومد، امیر هنوز روی میز خم بود :جناب سروان بهش گفت ...این خانم رو ببر بازداشتگاه_ زن سری تکون داد و سمت من اومد، در همین حین امیر از روی میز بلند شد و چرخید تا از اتاق بره بیرون، در .....کسری از ثانیه نیم نگاهی به من انداخت و سمت در رفت که یهو متوقف شد
Показать все...
👍 115❤‍🔥 21 18🥴 12😁 9🥱 6🤣 6🤩 3😐 3🤔 2🤨 2
#سرگرد_و_بانو #پارت_۳۶۲ :جناب سروان با اخم گفت ...صداتو ببر ،این ننه من غریبم رو برای من بازی نکن، منی که تورو خوب میشناسم صفدر سگ سیبیل_ فقط بگو بینم این دوتا مشتریهاتن یا نه؟؟؟ ...بااخم به صفدر نگاه کردم یعنی اگه می گفت اره میکشمتش :صفدر مکثی کرد و گفت ...نه، این آقا نه، ولی این دختره مشتریمه_ ...چشامممم گردددد شددد، کثافططططط ،، داشت میگفتتتت من مشتریشمممم :با غضب گفتم چی میگیی تووو؟؟_ :رو به جناب سروان گفتم ...بخدا دروغ میگه، داره چاخان میکنه، من اصال_ :جناب سروان دستش رو باال اورد و گفت جناب ستوده این خانم فامیلتونه؟؟ _ :کیان که اصال گیج شده بود گفت ...نه ولی اشناس، می شناسمش _ ...پس این خانم تا زمانیکه تست اعتیاد بدن اینجا میموننن، جناب ستوده شما میتونید برید_ :کیان سریع گفت ...وصیغه میزارم براش نه،گفتم که امشب اینحاست، فردا تستش منفی بود می تونه بره_ ...شما برید دیگه :باناراحتی به کیان نگاه کردم سمتم اومد و گفت ...نگار_ :دستمو باال آوردم و گفتم ...بیخیال کیان ،یه شبه دیگه، فردا مشخص میشه این عوضی دروغ گفته و بعد آزاد میشم_ :کیان نگران نگاهم کرد و گفت ...نمیتونم ولت کنم_ :باشوخی گفتم ...برو تا خودتم نگرفتن_ :نیمچه لبخندی زد و گفت ..برات خوراکی و شام میارم اصال تو محوطه میخوابم تا تنها نباشی
Показать все...
👍 110❤‍🔥 17 15🥴 12🤣 5😐 5😱 4🤨 4🥱 3
عشق ممنوعه نویسنده: آرزو هاشم آبادی ژانر:  #عاشقانه #معمایی تعداد صفحات: ۳۱۲ خلاصه: عشقی  ممنوعه و پنهان شده میان قلب مردی که جوان مردانه پای این احساس میماند تا نکند خواهر زاده اش از این عشق مطلع شود...در این بین حضور مردی دیگر از دیار غربت....مردی از گذشته تلخ ، که کینه و انتقامش باعث میشود معادلات زندگی خیلی از آدم های  این قصه بهم بریزد....عشق ....جنون....نفرت...انتقام چه بر سر رامانای کوچک می آورد؟!
Показать все...
عشق ممنوعه.pdf11.34 MB
👍 5
رمان :  #آچمز نویسنده : #عادله_حسینی ژانر :  #عاشقانه #انتقامی خلاصه : داستان خواستن ها و پس گرفتن هاست. داستان زندگی پسری که برای احقاق حقش پا به ایران می گذارد. دل بستن به دختر فردی که حقش را ناحق کرده خارج از برنامه هایش است اما مردانه دل می دهد و حالا امیر نه قصد دارد نه از حقش بگذرد و نه نیتی برای گذشتن از دلارام دارد. این ماجرا به کجا ختم می شود؟!
Показать все...
آچمز.pdf4.66 MB
👍 2
Фото недоступноПоказать в Telegram
هوش مصنوعی دلار آمریکا را شکست داد❗️ متخصصین اروپایی توانستند ، توسط یک هوش مصنوعی برای اولین بار در جهان دلار واقعی تولید کنند. ابتدا این هوش مصنوعی در دسترس ایرانی‌ها نبود، ولی با مذاکرات آقای سجاد نجفی فرد تاثیر‌گذار‌ در‌حوزه ی اقتصادی کشور‌، توانستند برای تعداد بسیار‌محدودی از ایرانی ها، اشتراک این هوش مصنوعی را به صورت‌رایگان‌ دریافت کنند ، این هوش مصنوعی بدون دخالت دست به صورت‌۲۴ ساعته شبانه روز دلار واقعی ایجاد میکند برای دریافت رایگان این‌ هوش مصنوعی وارد کانال زیر شو👇 https://t.me/najafitrader
Показать все...
Repost from N/a
01:29
Видео недоступноПоказать в Telegram
تا حالا شده مسیر داستانی که می بینی رو خودت بسازی؟ اینجا زندگی چهار نوجوون از نزدیک در جریانه.. کیانا، مهدی، شریفه و سبحان زندگیشون رو طوری که دوست دارید، براتون روایت می کنن. آینه ها یه تجربۀ جدیده .. توش غرق می شی، از دستش نده! بیا از راویتو ببین: https://lnk.amaroid.net/s/1FnRJAWT
Показать все...
IMG_6552.MP464.78 MB
00:13
Видео недоступноПоказать в Telegram
🔹۱۰درصد تخفیف ویژه 💥 🔥اورجینال بخرید باگارانتی ۵ساله، پرداخت در محل شما🔥 ❌✔️همراه با اشانتیون ✔️❌ فروش ویژه انواع کولرگازی ، تلویزیون ، ظرفشویی و لباسشویی و جهزیه کامل اقای جعفری📲 09184979115 @jafariii9115 خانم جعفری📲 09170666233 @jafari_6233 💠دیدن اجناس در کانال 👇👇👇👇 https://t.me/aftabbane1
Показать все...
IMG_9373.MP41.30 MB
👍 1
#سرگرد_و_بانو #پارت_۳۶۱ :مرد با اخم گفت ...راه بیافتی بینم، تو کالنتری مشخص میشه، راه بیافت_ :کیان تند گفت ...من کیان ستوده مالک رستوران های _ :مرد بین حرفش پرید و گفت ...برووو تو ماشینن_ :آروم به کیان گفتم ..بهتره بریم_ :کیان حرفی نزد، سوار ون شون شدیم، وقتی که سوار شدیم با غضب به صفدر گفتم ...همش تقصیر توهه، معلوم نیست چه گندی باال آوردی_ :صفدر با التماس گفت ...دستم به دامنت نزار منو نگه دارن_ با عصبانیت رومو ازش گرفتم، پنج دقیقه بعد به کالنتری رسیدم تا زمانیکه واردش نشدیم اصال جواب نمی دادن که ...چرا مارو با صفدر گرفتن ...بابام این وسط آروم و ساکت نشسته بود و سرش پایین بود :وارد اتاق جناب سروان که شدیم، کیان سریع کارت شناساییشو درآورد و روی میز گذاشت و گفت من کیان ستوده هستم، مطمعنم اسمم به گوشتون خورده، دلیل اینکارتون چیه؟؟؟ _ :جناب سروان نگاهی به کارت شناساییش کرد و گفت بله میشناسم جناب ستوده، ولی خب اون مردی که شما در خونش بودین ساقی بوده و مامورا چون به شما مظنون _ ...شدن گرفتنتون، آخه جدیدا برای محله های پولدارا جنس و مشروب می بره :با این حرفش صفدر با عجز و ناله گفت هی آقا ساقی چی کشک چی دوغ چی؟؟_ ...من با این پای چالقم چطوری ساقی باشم؟؟ دسیسه برا چیدن میهمان زیر اینو بزنن باور نکنید ...من بذبختم، ذلیلمممم ای خداااا
Показать все...
👍 80 14😱 7😁 4❤‍🔥 3😐 3🔥 2🥰 2🥱 1
Фото недоступноПоказать в Telegram
آیا میدانستید اگر شما  سال گذشته  100 میلیون تومان ارز دیجیتال ston می خریدید، الان ۲۰ میلیارد تومان سرمایه داشتید!💵 کانال زیر چنین ارز هایی معرفی میکنه حتما عضو بشید 👇👇 ARZ_ASADI ARZ_ASADI
Показать все...
Выберите другой тариф

Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.