ᴛʜᴇ ʙᴏss
'﷽' نویسنده: ʜᴀʟʏʀᴠ_ نویسنده رمان: !ɢʜᴀʀᴀʀ ɴᴀʙᴏᴅ| خیــخــیــخــیــی:> ᴛʜᴇ ʙᴏss لینک چنل: https://t.me/ghatwqt1qgqyqhhqiwo
БольшеСтрана не указанаЯзык не указанКатегория не указана
365
Подписчики
Нет данных24 часа
Нет данных7 дней
Нет данных30 дней
- Подписчики
- Просмотры постов
- ER - коэффициент вовлеченности
Загрузка данных...
Прирост подписчиков
Загрузка данных...
سلام خوبیددد🥲
بابتتت نزاشتن پارتا واقعا عذرمیخوام
من امتحانای تغییررشتم شروع شده بود و هنوز یکی دیگه دارم
ولی خب امروز حتما براتون یکمی از پارتا رومیزارم
واقعا عذرمیخوام بابته اینهمه تاخیر
🥲🤍
ᴛʜᴇ ʙᴏss
#part_43_
شهیار_کجایی بیام ببینمت
میمونم بگم بیاد یانیاد مجبورامیگم_لوک
میفرستم برات
شهیار_اوکی
قط میکنم ولنیا میگه_میخوادبیاد؟
_یس
لنیا_تنهامیمونم
_توفکرش نرو
لوکیشن ومیفرستم ومیگم_چی سفارش بدیم
لنیا_منتظرنمونیم
_نه بابا منتظر چیچیش بمونم
لنیا_شکمت اولویتته
_دقیقا
بالاخره سفارشامونومیدیم بعد از 10 دقیقه
سفارشامونومیارن
شروع میکنم به خوردن
باصدای شهیار سرمومیارم بالا بادیدنه آرشان
کنارش برگام میریزه
فرض کن کراشت واکست باهم دوست باشن
والان روبروت باشن
بلندمیشم واروم سلام میکنم
لنیاهم سلام میکنه شهیارکنار من وآرشان
روبروم میشینه میشینم و به بخت بدم میخام
عر بزنم
بخت خوب بودحالا یا بد
نمیدونممممم
شهیار_من باشما اشنا نشده بودم
لنیا_فککنم خیلی وقت نیست با الگا اشنا شده
باشید
شهیار_درسته
_لنیا توهمین مدت مسافرت بود
شهیار_خیلیم خوب معرفی میکنم رفیقم آرشان
نگاهش میکنم لبخند محو کج روی لبش بود
آرشان_ما همو میشناسیم
لنیا چشاش از کاسه میزنه بیرون منم خودمو با
شیکم سرگرم میکنم
شهیار_ازکجا نگفته بودی
آرشان_قبل ازاینکه بیام دنبالت حوصلم سررفته
بود برنامه اسنپم و روشن کردم مسافرام بودن
نفسمو نامحسوس میدم بیرون ومیگم_اره توجه
نکرده بودم
سرشوتکون میده ومیگه_بله متوجه شدم
لنیا_چیزی نمیخواید سفارش بدید
شهیاردستشوروی صندلی که نشستم میندازه
زیرچشمی نگاهه آرشان میکنم
اخم محوداشت چرا؟
خب چرا مگه دوسم داره والاااااااا
شهیار_داداش ی نگاه ب منوبنداز ببین چی
میخوای همونوبگیریم
آرشان سرشوتکون میده پوفی میکشم و
شهیارمیگه_بی حوصله ای
_نه اوکیم
ᴛʜᴇ ʙᴏss
#part_42_
سلقمه ای بهم میزنه ومیگه_گونخور تا ی دقیقه
پیش داشتی میگفتی لغوش کنم
اداشودرمیارم و میگم_نگاش نمیکنم
لنیا_الان میگه چه دختر با حیایی
میخندم و کوفتی نثارش میکنم گوشیم زنگ
میخوره بادیدنه شماره کراشم برگام میریزه
چرا الان هم اکست کنارت باشه هم کراشت زنگ
بزنه
مجبورا جواب نمیدم
لنیا_اکس و کراش و این چیزا دیگه قاطی شد
_شانس داشتم اینجوری نمیشد که
باز زنگمیزنه جواب نمیدم ومیگم_الان میگه چه
دختر مغروری
لنیا_شهیارو بیخیال آرشان وبچسب
سرمومیارم بالا میبینم از آینه نگام میکنه
چشماش همون بود شناخته منو که نگاممیکنه
اسمموبالاخره دیده
سریع چشم ازش میگیرم کرایه روپرداخت میکنم
بالاخره میرسیم
از ماشین پیاده میشیم درومیبندم میخوام
برگردم که صداش متوقفممیکنه
آرشان_فراری هستی ازم
نگاش میکنم چقد جذاب شده قبلا جذاب نبود
یعنی اینجوری نبود چه فیسی چه صدایی اوف اصن
_میشناسمتون؟
ی تای ابروشو میندازه بالا و ی لبخندمیزنه که
جذابترش میکنه
آرشان_مثلا منو نشناختی
_حتما نشناختم
لنیا_الگا نمیای
چشماموتوی کاسه میچرخونم ومیگم_چرا
اومدم
میخوام برگردم که باز میگه_من که میشناسمت
همین بسه
بدون توجه بهش میرم سمته لنیا
ومیگم_لعنتییوو
راه میوفتیم و وارده کافه میشیم ومیگه_جلوش
یجور دیگه رفتار میکنی پشت سرش میگی لعنتیو
_چقد خوب شده وای دلم براش رف
لنیا_روزانه 1000بار دلت برای همه میره
_چرا خودتوتوصیف میکنی
دنج ترین جاروانتخاب میکنیم ومیشینیم
لنیا_زنگ شهیار نمیزنی
_یادم رفت کلا
لنیا_اره دیگه اکستودیدی
_زهرر
زنگش میزنم بعد از 4 تا بوق جواب میده
شهیار_به ببین کی جوابه مارو داده
صداشو باصدای آرشان مقایسه میکنم اوممم
خب هردوتاشون خوبن
ولی خب آرشان صداش ی چیز دیگس
خدا لعنتتت کنه الگا
_سلام
شهیار_چطوری بیبی
_خوبم تو چی
شهیار_اوکیم کجایی
_با دوستم بیرونم
شهیار_افتخارنمیدی باما بیای بیرون
_شما افتخار نمیدی جواب بدی
شهیار_پس تودلت مونده
_نه همینطور گفتم
ᴛʜᴇ ʙᴏss
#part_41_
بعدازاینکه اماده میشیم ازخونه میزنیم بیرون
هیچکس خونه نبود دوتایی تنها بودیم
مامان باز رفته بود خونه ی همسایه ی انجمن
فوضولان تشکیل داده بودن
هرروز ازاین ور واون ور حرف میزدن
البته اگه بحث رنگ مو و کاشت ناخون و بقیه
چیزا رو فاکتور بگیریم
لنیا_پیاده بریم؟
_اسکلی؟
نمیبینی دارم اسنپ میزنم
لنیا_کی میشه ی ماشین بخرم
_اول گواهینامتوبگیر بعد به فکرماشین باش
لنیا_تویی که گرفتی چه گوهی خوردی
_بسی حق بود
میخنده ومیگه_بیا اسنپتم گیراومد
نگاهه گوشیم میکنم آرشان واعظی
206 مشکی 5 دقیقه دیگه میرسید
عجیب اسم وفامیلش برام اشنا بود
_اسم آرشان واعظی برات اشنا نیست؟
لنیا_اوزگل یادت نیست؟
_نه یعنی برام اشناس
لنیا_خاک توسرت اکسته دیگه
_کدومش؟
لنیا_اولین رلت ۲ ۳ سال قبل بود فک کنم
بایاداوریش سریع میگم_لغوش کنم
لنیا_یادش رفته تورو ببین چقدعوض شدی
_مطمعنی نمیخوام ببینمش خیلی زشتههه
لنیا_زشت بود رل زدی؟
_مغز نداشتم که
لنیا_نمیشناسه بیا الان میرسه
پوفی میکشم کاش نشناسه
بالاخره میرسه چه ۲۰۶ تمیزی بدوننگاه کردن
بهش سوارمیشم و درومیبندم لنیا سلام میکنه
اونم سلام میکنه
چه صدایه بمی وقشنگی
لنیا اروممیگه_حاجی برگام
_چیه چیشده
لنیا_سرتوبیار بالا ی نگاه بنداز ببین این همون
آرشانه با نه چه لعبیته لعنتی
_چشتو بدز ماله منه
ᴛʜᴇ ʙᴏss
#part_40_
_من نخوام به اینا نزدیک شم بایدکیوببینم
ئاوات_منو
_تورو که خیلی وقته دارم تحمل میکنم
ئاوات_مطمعنی سرتم اسیب ندیده؟
_مطمعنم
ئاوات_من که نیستم به نظرم دکتر بایدسرتم
ببینه
_امشب چه گیری دادید به من شماها
ئاوات_وحشی شدی باز چخه
_بمیر
میخنده ومیگه_کاش به سرت ضربه خورده بود
_نزار اون یکی پای سالمم بیادتوحلقت
ئاوات_تسلیم تسلیم
گوشیش زنگ میخوره ومیگه_امشب اگه این
گوشی من یک ساعت صداش درنیومد
اسمموعوض میکنم
_جواب بده خب
وصل میکنه میزاره روی اسپیکر
ئاوات_بنال
هونام_چرا هرچی درمیزنم بازنمیکنی
ئاوات_مگه نرفتی خونتون بازچی میخوای از
جونه خونه ی من
هونام_نظرم عوض شد برگشتم
ئاوات_باید بگم متاسفم بایدبرگردی خونتون
هونام_گوه نخور دروبازکن
ئاوات_شوخی نمیکنم خونه نیستم
هونام_مثله جن میمونی تو کجا رفتی
ئاوات_ی بچه ی بی حواسه لجباز افتاده زمین
پاش اسیب دیده میبرمش بیمارستان
چشم غره ای بهش میرم وهوناممیگه_حالش
خوبه
_خوبم خوبم بزرگش میکنه
هونام_باز باخودت چیکارکردی بلا
_هیچی فقداز دوچرخه افتادم
ئاوات_با این یارو هرمانه چیه بااون برخورد
کرده
هونام_دماری از روزگاره این مرتیکه دربیارم
_اینو به این ئاوات بگو سریع دوچرخمودادبهش
ببره خونش
هونام_چیکارکردی تو
ئاوات_شماها چقد گاوید
بابا میخوام اشناشم باهاشون بفهمم کین ازکدوم
گوری اومدن
هونام_این وحق میگه
_توهم یکی مثله ئاواتی دیگه
هونام_نه نه منوبااین الدنگ یکی نکن
ئاوات_ازخداتم باشه یکی مثله من باشی عوضی
گوشیوبرمیدارم ومیگم_زیادی حرف زدین بعد
میبینمت
قط میکنم روش وئاوات میگه_گاو ازاینکارا
بامنممیکنی
میخندم ومیگم_وقتی زیادحرف بزنین میکنم
🖤
اُلگا-
روی تخت میچرخم ولنیا میگه_تو اون گوشی بی
صاب چی هست که چشم ازش برنمیداری
_لنتی کراشم سین زده
لنیا_کدومش
_کدومش داره پدسگ
شهیاردیگه
لنیا_شهیار کدومشه؟
_همون خوشتیپه دیگه
خیلی گنگه لعنتی وای وای وای من مردم
لنیا_خدا بزنتت غش کرد سر ی پسر
_حالا خودشونمیگه منومیگه
لنیا_گوه نخور سبحان چیشد مگه رل نبودید
تاجایی یادمه ی هفتس رل زدین
_دیشب شوت شد
لنیا_میزاشتی بشه دوهفتهه
_نشد هول بود
لنیا_خب حالا این سین زده؟چیزیمگفته
_نچ
لنیا_پس بکن دَروعه
میشینم روی تخت ومیگم_زر نزن
خودت با طوفان چیکارکردی
لنیا_هیچ میگذرونیم
بهم گفت فردا صبح بریم صبحونه بیرون ولی
خببب کی بلندمیشه بره بیرون
_پس میریم
لنیا_میریم؟
_اره دیگه یکی از رفیقاش ورداره بیاره
لنیا_هول کی بودی تو
_هول بابات
کثافط پوسیدم توخونه هیچکسم نیست برم کرم
بریزم توهم که بعد از ی هفته پیدات شده
لنیا_مسافرت بودم کثافط
_میدادی دیگه خراب
لنیا_اره با ننه بابام سه تایی
باخنده بلندمیشم ومیگم_پس فردا صبحونه
کنکله الان میریم بیرون
لنیا_میگم این طوفان منونبینه بهش گفتم
مریضم توخونه افتادم
_نمیبینه
دره کمد وبازمیکنم ومیگم_چی بپوشم
لنیا_به منم لباس بده هیچی نیاوردم
_بردار یچیزی
برای خودم لباس برمیدارم و شلوارمومیکشم
پایین
لنیا_جون
_هیز بدبخت
شلوارمومیپوشم وتاپی که برداشتمم میپوشم
میشینم جلوی میز ومیگم_کجا بریم
لنیا_نظرت با کافه چیه
_دلم هوس شیک شکلات کرده
لنیا_نچ من نظرم با ی چیز کیکه
_کافه کدومش؟
لنیا_اونی که همیشه میریم ؟
_نه ی جای جدید بریم
لنیا_بزار بگردم ببینم چی هس کدومش خوبه
_اوکی
کرم میزنم به صورتم وبعد ی خط چشم میکشم
وبعدازاون کلی ریمل میزنم
Выберите другой тариф
Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.