cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

تراوشات مغشوش ذهن متوهم من

@TMZMM سکوت عاشقانه‌ی من ، شعر عاشقانه‌ی تو بزن به ماشه و با بیت دیگری بکشم تراوشات مغشوش ذهن متوهم من

Больше
Рекламные посты
206
Подписчики
-124 часа
+37 дней
+3230 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

00:15
Видео недоступноПоказать в Telegram
ما بی تو شکستیم و تو انگار نه انگار از بام تو جستیم و تو انگار نه انگار از نیش حسودان و هیاهوی رقیبان سیگار به دستیم و و تو انگار نه انگار سیگار نهادیم به پشت دلمان، سوخت! دیدی که چه مستیم و تو انگار نه انگار #سعیدصدقی
Показать все...
1.29 MB
4😢 2❤‍🔥 1🔥 1👏 1👌 1
00:37
Видео недоступноПоказать в Telegram
#فیلمهای‌عمر ما بی تو شکستیم و تو انگار نه انگار از بام تو جستیم و تو انگار نه انگار از نیش حسودان و هیاهوی رقیبان سیگار به دستیم و و تو انگار نه انگار سیگار نهادیم به پشت دلمان، سوخت! دیدی که چه مستیم و تو انگار نه انگار #سعیدصدقی
Показать все...
2.56 MB
‏حافظ واسه عاشق و معشوقاست ما در به درا سفرنامه ناصرخسرو میخونیم.
Показать все...
2🔥 1🤔 1💅 1
‏سلام بر کسانی که قلب انسان‌ها را «امانت‌ِ الهی» می‌دانند. @TMZMM
Показать все...
3👍 1🔥 1
و شب بخیر به تو و اونایی که امروز باعث لبخندت بودن
Показать все...
5🔥 1🤝 1🤗 1
از دیده بیفتاده سرشکم، که به شوخی بر گوشه ی چشم آمد و بر جای تو بنشست! #خواجوی‌کرمانی +چرا گریه کردی؟ اشکم گستاخی کرد و گوشه‌ی چشمم که جای تو‌ بود نشست، بی‌اعتبار شد انداختمش!!!
Показать все...
3❤‍🔥 1🔥 1🍾 1
از زخم‌هایم، آن‌ها که از دوست خورده‌ام، در چشم‌هایم پنهان می‌کنم و آن‌ها که از بیگانگان، در دل. #سیدمحمدمرکبیان @TMZMM
Показать все...
Repost from N/a
از زخم‌هایم، آن‌ها که از دوست خورده‌ام، در چشم‌هایم پنهان می‌کنم و آن‌ها که از بیگانگان، در دل. #سیدمحمدمرکبیان
Показать все...
https://t.me/TMZMM/772 #لینک‌شعرکامل
Показать все...
تراوشات مغشوش ذهن متوهم من

گریز میکند و ناگزیر، باید! بود کسی که از همه معشوقه ها سرآمد بود زنی که لفِّ عشق مرا نشر خواهد بود «زن جوان غزلي با رديف "آمد" بود كه بر صحيفه‌ی تقدير من مسوّد بود» دلیل غره شدن های ظالمانه‌ی من طنین مغنیِ موسیقی ترانه‌ی من بهانه‌‌ شد بدمد صبح جاودانه‌ی من «زني كه مثل غزل‌هاي عاشقانه‌ی من به حسن مطلع و حسن طلب زبانزد بود» نسیم شرطه شده قصد جان ما می‌کرد به لعبتان ز عطا مهر را روا می‌کرد زبان شعر مرا از شما سوا می‌کرد «مرا ز قيد زمان و مكان رها مي‌كرد اگر چه خود به زمان و مكان مقيد بود» نگاه اوست قدرت مفاعلن فعلم اسیر کرده مرا انجماد مشتعلم و او نشسته ببیند، تلاش در جدلم «به جلوه و جذبه در ضيافت غزلم ميان آمده و رفتگان سرآمد بود» زنی که «یا»ست وام‌دار منحنی تنش زنی که سین شد سراسیمه از بدنش اسیر او شد الفبا پس از قدم زدنش «زني كه آمدنش مثل "آ"ي آمدنش رهايي نفس از حبس هاي ممتد بود» همان که نقش اوست، مضافٌ الیه وطن ضمیر پرسشی فعل ناب بوسیدن تمام حس من و واژه‌ی متمم من «به جمله دل من مسنداليه "آن‌زن" و "است" رابطه و "باشكوه" مسند بود» شبیه شعرهای غریب نهانی من دلیل ثابت افراط و بی عنانی من ستوده صبر کهنسالی…

4❤‍🔥 1🔥 1
Выберите другой тариф

Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.