𝑻𝒆𝒙ٖ𝒕 𝒃𝒆ٰ𝒂ْ𝒕 📚🖋️
| زاده ٔ شعر و غم | https://telegram.me/BChatBot?start=sc-920094-PEK12J6
Больше426
Подписчики
Нет данных24 часа
-37 дней
-2630 дней
- Подписчики
- Просмотры постов
- ER - коэффициент вовлеченности
Загрузка данных...
Прирост подписчиков
Загрузка данных...
-چه ساده تصور کردیم روز های خوشی میرسد
چه تلخ که با خوشی های از کوچک کمتر دلخوش شدیم تا مبادا زخم های کهنه دهن باز کنند
چه وحشتناک که انتهای شب میدانیم و میدانند که شادی آفرین ترین رخداد های دنیا نیز که رخ دهد، توان ترمیم تاول های تکراری این روز ها را ندارد، چقدر واژه ی تحمل و صبر کلیشه ای تر از همیشه جلوه میکند..
به سوی که؟
برای چه؟
چرا؟
Фото недоступноПоказать в Telegram
رفتنی ام از جمعِتون، از این هوا از این دم و دود!
-اتفاق خوبِ امشب 🌃🎗
وفا به قیمت جان هم نمی شود پیدا
فغان که هیچ متاعی به این گرانی نیست
@textbeattts|
شهریار-
حمام فین و عکس دوتاییمان
آن ظهرِ گرم و لذت چاییمان
وقتی به افتخار تو میخواندم
لب میگشود "شعر" به تحسینم
آدم زمانه را که نمیفهمد
چشمی به هم زدیم و فراق آمد
سعیَم هنوز صلح و فراموشیاست
بیآنکه یار جای تو بُـگـزینم
@textbeattts|
سعید مبشر-
تهِ این هوسِ مریض
میشه یه نفس عمیق!
-اما سیاهچاله باز همه چیو خورد میکنه
با آرواره هاش!
Фото недоступноПоказать в Telegram
|ماهْگرفته|
زمان رفتن من؛ خواهشی دوباره نکردی
سکوت کردی و تردید و استخاره نکردی
هزار جاده نشان دادمت، ولی تو ندیدی
هزار زخم نشان دادمت، تو چاره نکردی
سراغ ماه گرفتی، وَ مثلِ ماه_ گرفتی!!
نظر به حسرت انبوه این ستاره نکردی..
چه قصه ها که نوشتی چه شعر ها که سرودی
چرا فقط دو سه جمله، به من اشاره نکردی ؟!
اگر چه بنـدِ امیدِ دلم برید و شکستـم
ولی تو غصه نخور! نامه را تو پاره نکردی..
@textbeattts| 🌑 ؛
محمد نثارپور -
تو مهتابی و من مرداب، خوشحالم که امشب هم مرا از دور میبینی ، تو را از دور میبوسم..
تمام تلاشم این بود که خود را بر سطح زندگی شناور نگه دارم، اما چیزی مدام مرا به عمق میکشید و تکاپوی زیستن را برایم بی معنی میساخت..
Выберите другой тариф
Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.