cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

|جنونِ‌ یک‌نویسنده|

|بعدا یه‌چیزی این‌جا می‌ذاریم!| • . کفتر نآمه‌رسون @Maktubaat_Bot

Больше
Рекламные посты
554
Подписчики
+124 часа
+127 дней
+2930 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

شبِ‌سوم، شب‌ِ دخترهای بابایی‌ست...
Показать все...
7
|دومِ محرم۱۴۰۳ه‌ش|
《انفجار یا انقلاب؟》
برخی فکر می‌کنند قیام امام‌حسین از نوع انفجاری بوده‌است. انفجار عملی ناآگاهانه، آنی و بدون هدف است و وقتی رخ می‌دهد که فشار به سرحدِ خود رسیده‌باشد. برخی فکر می‌کنند امام‌حسین ظلم و کفرِ پنهان معاویه را تحمل کرد و وقتی یزید آمد و کفر عیان شد، فشار به بیشترین حد خود رسید و موجب قیام انفجاری امام‌حسین شد. قیام امام‌حسین چند ویژگی مهم دارد که ملاکی برای تشخصی نوع قیام (انفجاری یا آگاهانه) بودنِ آن است: + طارق‌بن‌زیاد در جنگ اسپانیا، وقتی که اسپانیا را فتح کرد و کشتی‌های خود را از آب عبور داد، دستور داد که به اندازه‌ی ۲۴ساعت آذوقه نگه دارند و باقی را آتش بزنند. کشتی‌ها را هم آتش زد و سوزاند. بعد به سربازان خود گفت: دشمن روبه‌روی شما و دریا پشت سر شماست. اگر بخواهید فرار کنید، راهی جز دریا و غرق شدن ندارید. بابت آذوقه هم بعد از ۲۴ساعت از بین می‌روید و تلف می‌شوید. بنابراین نجات شما در جنگ و از بین بردن دشمن است. برای نجات، راهی جز جنگ ندارید... حتما بارها شنیده‌اید که امام‌حسین در هرفرصتی می‌خواهد یارانش را به شیوه‌ای مرخص کند؟ حتی امام شب عاشورا همه‌جا را تاریک می‌کند و بیعت از اصحاب و یارانش برمی‌دارد تا اگر قصد رفتن دارند خجالت‌زده نشوند... تفاوت امام و طارق این‌جاست. طارق به زورِ تهدیدِ مرگ اصحابش را برای جنگ جلو می‌فرستد و راهی جز اجبار جلوی راهشان قراز نمی‌دهد اما امام‌حسین بیعت از یارانش برمی‌دارد تا آن‌ها کوچک‌ترین اجباری را احساس نکنند و تمامِ انتخاب‌شان از روی آگاهی و آزادی باشد. امام‌حسین در وصیت‌نامه‌ای که به برادرش محمدبن‌حنفیّه می‌نویسد می‌گوید: "مردم دنیا بدانند که من یک آدم جاه‌طلب، مقام‌طلب، اخلالگر، مفسد و ظالم نیستم؛ من چنین هدف‌هایی ندارم. قیام من قیام اصلاح طلبی‌ست. قیم و خروج کردم برای این‌که می‌خواهم امت جر خودم را اصلاح کنم. من می‌خواهم امر به معروف و نهی از منکر بکنم." تمام کلمات و جملاتی که امام بیان کرده‌اند، نشان از هدف روشن و آگاهانه‌ی ایشان برای قیام است. + انقلاب آگاهانه نهضتی چند ماهیتی‌ست و چندین علت دارد. پدیده‌های اجتماعی معمولا چندماهیتی هستند. در قیام امام‌حسین هم ۳عامل مهم‌ تاثیر داشت که مهم‌ترین آن‌ها طبق گفته‌ی امام، اصلاح امت جدشان و امربه معروف و نهی‌ازمنکر بود. دو عامل بعدی بیعت‌خواهی یزید و عدم پذیرش آن توسط امام، و دعوت کوفیان از ایشان می‌باشد که البته تاثیر عامل اول از همه بیشتر و مهم‌تر است. -قیام امام‌حسین انفجار نبود زیرا که انفجار نه آگاهانه‌ است، نه هدف مشخصی دارد، نه برنامه‌ریزی شده‌است و نه آثارش تا ۱۴۰۰سال بعد باقی می‌ماند و روز به روز پررنگ‌تر می‌شود.
Показать все...
10
وَلَا يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ ۘ إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا》 و سخن آن‌ها خاطرت را مکدر نکند، زیرا که هر عزت و اقتداری در دستِ خداست.
-ما به دعایت محتاجیم. حلال‌مان کن آقای طلبه...
Показать все...
13
بابا می‌گوید قصه‌ی کل دنیا با تمام قواعد و روابط علی‌-معلولی و نظام‌های گوناگونش همه در قرآن جای گرفته‌‌است. مدام از من می‌خواهد برای خودم، برای فهم زندگی این دنیا و آن دنیایم، قرآن بخوانم. حالا تقریبا یک‌ماه و نیم است که به قصه‌های قرآن فکر می‌کنم، به سرگذشت اقوام مختلفی که حکایتشان آن‌جا ثبت‌ شده تا روزی به دست آیندگان برسد و پند گیرند. احساس می‌کنم شده‌ایم مثل مردم شهری که هیچ‌وقت خوبی‌ها را ندیدند و خدا را بابتِ نعمتی که به آن‌ها ارزانی کرده‌بود شکر نمی‌کردند. مردم آن قوم یادشان رفت که اگر شکر نعمت کنند، نعمت افزون می‌شود و اگر کفر نعمت کنند، نعمت از کفشان بیرون می‌رود‌. احساس می‌کنم شده‌ایم قومی که هیچ‌وقت خدا را بابت باران شکر نکرد و خدا هم جزای این فراموشی و ندید نعمت را با سلب باران و خشکسالی به آن‌ها داد. عذاب، همان فقدان رحمت و نعمتی‌ست که به چشم احدی نیامد. می‌ترسم کفرِ نعمتِ باران کرده‌باشیم و خدا خشکسالی را نصیب‌مان کرده‌باشد. اتفاقات این‌چند وقت اخیر مرا عجیب یاد قصه‌ی عیسی می‌اندازد. نکند خدا عیسی را با خود برده‌باشد که دشمنان به صلیبش نکشند؟ می‌ترسم شده‌باشیم آدم‌وحوا، پا را فراتر از حد گذاشته‌باشیم و دست به گندم یا سیب ممنوعه زده‌باشیم. من از خشکسالی که کفاره‌ی کفرِ ندیدنِ باران است می‌ترسم. "دلم برای رئیسی سوخت." این‌روزها که دولت‌مردان دولت جدید دهان باز می‌کنند و حرف می‌زنند، یاد شهید مظلومی که می‌گفت من یک طلبه‌ی ساده‌ی خدمت‌گزار هستم می‌افتم. طلبه‌ای که سواد و جهاد علمی‌اش انکار شد و با بدترین کلام به سخره‌ گرفته‌شد، طلبه‌ای که در توهین به او از تمام خط‌ قرمزها رد شدند و اخلاصش را بازیچه قرار دادند و پا را فراتر از خط قرمز نوکری امام‌رضایش گذاشتند. طلبه‌ای که هزار افترا و انگ به او زدند و در پاسخ تنها یک‌ حرف زد؛ اگر مشکلات مردم با اهانت به من حل می‌شود، اشکالی ندارد... به خداوندی خدا قسم که اگر اداها و جملات شرم‌آوری که این روزها از زبان‌ها می‌شنویم را او گفته بود و قهقهه‌های سرمستانه‌ی مردان را او سر داده‌بود-که قطعا هزاران‌بار دور است از او این طمع و شهوت و غرور- امروز آبرویش را بدتر از قبل چوب حراج می‌زدند در کف کوچه و خیابان‌ها... من احساس می‌کنم خدا طلبه‌ی خدمت‌گزار ساده‌اش را با خود برد و از صلیبِ دروغ‌گویانِ خطاکار نجات داد. من احساس می‌کنم نبود او، این‌گونه غریبانه رفتنِ او، کفاره‌ی کفرِ ندیدنِ خدماتِ اوست. باید قرآن باز کنیم، پناه به کلمات ببریم، شاید خدا جایی روایت کرده‌باشد که آدم‌وحوا چگونه توبه کردند و عذاب را برطرف کردند، شاید در آیه‌ای از قرآن، حکایتِ قومی باشد که خدا خشکسالی‌ را عذابِ آن‌ها قرار داد و آن‌ها بالاخره آگاه شدند و توبه کردند. باید راهی برای توبه پیدا کنیم وگرنه دلمان از غصه‌ی مظلومیتش می‌ترکد...
Показать все...
12
این صدا از میان باران و آتش به دست‌مان رسیده... -صدای یک‌طلبه‌ی ساده‌ی خدمت‌گزار با استفاده از هوش‌مصنوعی- @sitaloopram
Показать все...
seda.mp35.30 MB
9
|شبِ‌اول-محرم۱۴۰۳‌ه‌ش|
《حماسه‌ی حسینی یا تراژدی حسینی؟》
در مراسم عزای امام‌حسین وقتی نوحه‌خوان، مرثیه‌ی کربلا را می‌خواند، بارها سعی کردم اتفاقاتی که رخ داده را در ذهن تجسم کنم. نوحه‌خوان‌ها بیشتر از تشنگی می‌گویند، از گرما، از شمشیرهای تیز و برنده، از خونی که روی زمین می‌جوشید، از دست‌های قطع‌شده، از سرها، از طفلی شش‌ماهه، از خیمه‌هایی که می‌سوختند... بچه‌ که بودم فکر می‌کردم همه‌ی کربلا این بود. تراژدی و قصه‌ای با پایانی تلخ که آمیخته شده با خون و جنگ و ظلم و نامردی‌. بعدها از شهیدمطهری یاد گرفتم که حادثه‌ی کربلا دو صفحه دارد؛ یکی سفید و نورانی و دیگری تاریک، سیاه و ظلمانی‌. من قصه‌ی صفحه‌ی تاریک را بیشتر از صفحه‌ی سفید شنیده‌ام. در این صفحه، حادثه‌ی کربلا یک تراژدی‌ست، جنایتی که برایش کودک و بزرگ‌ و زن و مرد هیچ فرقی ندارد، به بدترین شکل شمشیر می‌کشد و جلو می‌رود. در این صفحه ما مظلومی را می‌بینیم که به دست ظالمی کشته می‌شود و برای مظلومیت و نوع کشته شدنش عزاداری می‌کنیم. اما صفحه‌ی مهم‌تر، صفحه‌ی سفید نورانی می‌گوید که امام‌حسین فقط تنی نیست که سرش جدا شده باشد، او یک مکتب است که بعد از مرگش زنده‌تر می‌شود. -یاد جمله‌ی حاج‌قاسمِ شهید از حاج‌قاسم قدرتمندتر است بیفتید.- این صفحه، صفحه‌ایست که هرخطِ آن درس می‌آموزد. صفحه‌ایست که از چرایی قیام حرف می‌زند، از اهداف قیام، از نتایج آن، از شعارهای امام، از شخصیت امام و یاران، از حماسه‌‌ی حسینی. در صفحه‌ی سفید ما مردِ حق‌طلبِ آزادی‌خواهِ شجاعِ مومنِ آزاده‌ای را می‌بینیم که تابِ ظلم ندارد، تابِ ذلت ندارد، تابِ تحریف ندارد. در این صفحه ما قهرمانی را می‌شناسیم که برای هدفِ مقدس و والایش، شعله‌ای می‌شود در خفقان و تاریکیِ ظلم و با شهادتش این شعله روشن‌تر می‌شود، می‌درخشد، می‌سوزاند و ققنوس‌وار حق را و جامعه‌ی انسانی را و عدالت و آزادگی را احیا می‌کند. -ما امروز بیشتر از همه نیازمندِ خواندنِ صفحه‌ی سفید هستیم. قهرمانِ شهیدِ صفحه‌ی سفید، همواره زنده است، زندگی می‌بخشد و مکتبش تا قیامِ قیامت، انسان می‌پرورد.
Показать все...
13
محرم امسال دوست دارم از قیام امام‌حسین بنویسم. فکر می‌کنم حالا بهترین فرصت برای باز کردنِ کتابِ تاریخ باشد. این‌روزها عمیقا یادگرفتم که تاریخ همه‌چیز است. اگر تاریخ بدانیم، الگوهای تکرارشونده را از بر می‌شویم و توانِ پیش‌بینی کردن پیدا می‌کنیم و بعد، می‌فهمیم که درحال‌حاضر چه اتفاقی درحال رخ دادن است و جای خودمان را در امروز و آینده پیدا می‌کنیم. در کتابی خواندم که تاریخ و علم، پیش‌‌نگری می‌آورد. و پیش‌نگری باعث کنش می‌شود‌... امسال حماسه‌‌ی‌حسینی شهیدمطهری عزیزم را می‌خوانم و تاملی در نهضت عاشورای رسول‌جعفریان. ان‌‌شاءالله خدا یاری کند تا بتوانیم با تاریخ انس بگیریم و آینده‌مان را در جهتی والا رقم بزنیم. التماس دعا.
Показать все...
21
با همه‌ی این‌ها ولی یک حرفی را اگر نزنم توی دلم می‌ماند و می‌ترکد. آقای پزشکیان رئیس‌جمهور منتخب اکثریت مردم، شما در تک‌تک مناظرات آمدی جلوی دوربین مشکلات ما مردم عادی را با صدای بلند و زبانی مثل زبان ما عامیانه و بسیط گفتی و یک چرا هم انداختی پشت قباله‌‌ی مشکلات‌مان و این برای قشری از مردم شما را محبوب کرد، احساس کردند دردشان را شنیدی و آن‌ها را می‌فهمی. دست انداختند به ریسمانی که برایشان انداخته بودی، گرفتندش و به شما اعتماد کردند تا آن‌ها را بیرون بکشی و اغلب از وضع اقتصادی کنونی که حاصلِ ویرانیِ دهه‌ی نود بود، نجات دهی. مبادا ریسمان را رها کنی که این‌بار مردم ما محکم‌تر از دهه‌ی نود زمین خواهند خورد. آقای پزشکیان، آهِ تک‌تک مردم پشت سرت خواهد بود اگر بزنی زیر حرف‌هایت! شما نوید یک زندگی خوب را به مردم دادی، زندگی بدون گرانی، حقوق بالا، روند نزولی مهاجرت نخبگان، رعایت عدالت، قسم خوردی به شرافتت، به امیرالمومنین، به خدای یکتا که برای مردم، برای ایران کار خواهی کرد. شما گفتی فسادستیزی، اهل زدوبند و پارتی‌بازی نیستی، تحریم‌ها را حل می‌کنی، کمبود کالاها را برطرف می‌کنی... چگونه‌اش را به ما مردم نگفتی، فقط گفتی این مشکلات وجود دارد و چرا باید وجود داشته باشد. خب آقای رئیس‌جمهور، آرزو می‌کنم به خدمتِ مردم رسیده باشی نه به قدرت بر مردم و ریاستِ بر مردم! آرزو می‌کنم برای چراهایی که از ما مردم پرسیدی، راه‌حل داشته باشی و حلشان کنی. آرزو می‌کنم که اگر مشکلات حل نشد و گره‌ها کورتر شد، جلوی چشم ما مردم نگویی مردم! من می‌فهمم که نمی‌فهمم...
Показать все...
25
نتیجه نشد آن چیزی که ما می‌خواستیم و خب نتیجه همیشه خواستِ اکثریتِ مردم است. این خاصیت حکومت کشور ماست، ملاک همواره رای مردم بوده‌است. با این حال در این مدت آن‌قدر چیزهای زیاد و جدیدی تجربه کردیم و یاد گرفتیم که فکر کردن به پر شدنِ کوله‌بارِ دانش و آگاهی و مسئولیت‌مان خوشنودم می‌کند. غم به دل راه ندهید... -یاد گرفتیم حرفِ مردم‌ است که برو دارد. -یاد گرفتیم که مردم همیشه باید شنیده شوند. گفت‌وگوهای حضوری و تلفنی و مجازی‌مان با مردم شهادت می‌دهند که مردم از شنیده شدن و گفتن درد و رنج‌ها سبک می‌شوند و ما را اگر که آن‌ها را بشنویم و همدردشان باشیم و برایشان بدویم، عزیز خواهند داشت. -یاد گرفتیم که می‌توانیم برای نشر آگاهی، برای آرمان، برای خدمت، دست در دست هم بدهیم و راه بیفتیم در کوچه خیابان و جهاد کنیم. این تلاش جمعی و مردمی، اتحاد قلبی و عمیق زیبایی بین‌ ما به وجود آورد که ارزش والایی دارد. -یاد گرفتیم که هدف وسیله را توجیه نمی‌کند. در هرحال اخلاق‌مداری اولین شرطِ حرکتِ ما بود. میان حرف‌زدن‌های‌مان با مردم، مدام به هم‌دیگر گوشزد کردیم که ما برای یک هدفِ درست، از راهِ درست اقدام خواهیم کرد. رای مردم را با حرف دروغ و شعار پوشالی نمی‌گیریم و اصلا قرار نیست رای مردم را بگیریم! ما به آن‌ها آگاهی می‌دهیم تا راهِ درست را با آگاهی انتخاب کنند نه با توجه به شعارها و حاشیه‌ها. -یاد گرفتیم که مامور به تلاشیم نه نتیجه. تا آخرین لحظه حرف زدیم، دویدیم، عرق ریختیم تا پس‌فردا پیش وجدان خود نگوییم که می‌توانستم و نکردم. ما تلاش کردیم تا آخرین لحظه و باقی‌اش همه توکل به خدای بزرگ و بلندمرتبه بود. -یاد گرفتیم که این تلاش‌ها اگر مقطعی باشند فایده‌ی عمیق و آن‌چنانی نخواهند داشت. باید همیشه پای کار ایران بود. در هرجای این مملکت، با هرجایگاه اجتماعی ما باید برای ارتقای آگاهی و پیشرفت تلاش کنیم و بکوشیم. -یاد گرفتیم که همیشه باید تحقیق کنیم، که مستند و علمی آگاهی ببخشیم، که خودمان را کنار نکشیم و نسبت به کوچک‌ترین تحول در مملکت‌مان، آگاه باشیم و واکنش داشته باشیم. انفعال آفتِ آرمانِ ماست. در این برهه بسیار است آن‌چه که ما یاد گرفتیم و تجربه کردیم اما شاید همه‌ی این‌ها یک امتحان الهی بزرگ بود برای اتفاقی به مراتب بزرگ‌تر. ما این روزها با اخلاق‌مداری و تلاش و اتحادمان سنجیده شدیم. خدا کمک کند که از امتحان‌ها و ابتلاهایش پیروز و سرافراز بیرون آییم.
Показать все...
17
-و ما چرا به خدا توکل نکنیم، درحالی‌که ما را به راه‌های سعادت هدایت فرموده‌است؟ به این اذیت‌ها که درباره‌ی ما می‌کنید، صبر خواهیم کرد و اهل توکل همواره به خدا توکل می‌نمایند.
سوره‌ی ابراهیم-آیه‌ی ۱۲
Показать все...
26
Выберите другой тариф

Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.