انجمن فکر و فلسفه کرمانشاه

کتاب فردا/ روشنفکران ایران در جبهه ضدروشنگری ◽️بسیاری از روشنفکران ایرانی در جبهه ضدروشنگری بوده‌اند که اتفاقا در غرب ظهور کرد و ویژگی اصلی این جبهه، ضدیت با ارزش‌های مدرن از جمله اعتقاد به حقوق اساسی و خلق ثروت است. برای فهم ریشه‌های فلسفی این اندیشه، دانستن جنبش ضد روشنفگری ضروری است. ◽️به همین دلیل در این قسمت از برنامه کتاب فردا درباره کتاب ضدروشنگری از گریم جرارد با مترجم این کتاب فرهاد سلیمان نژاد صحبت کردیم، این کتاب برای فهم اندیشه روشنگری و دشمنان آن یک منبع معتبر است.  ◽️در این گفت‌وگو درباره موضوعاتی به مانند روشنگری دستاورد های آن، جدال ولتر و روسو، روشنفکران ایرانی و ستیز با مدرنیته صحبت شده است. برای مشاهده ویدئوی کامل این گفت‌وگو کلیک کنید ◻️‌رسانه تصویری فردای اقتصاد⬇️ @Feghtesad

📌 جدیدترین کتاب انتشارات دانشگاه کمبریج در زمینه‌ی فلسفه‌ی ریاضی، نوامبر ۲۰۲۳ 📕 پدیدارشناسی و ریاضیات ✒️ فیلیپه دی بریگارد 📇 انتشارات دانشگاه کمبریج #فلسفه_ریاضی #فلسفه_علم 💠 کانال تلگرامی انجمن فکر و فلسفه‌ی کرمانشاه (اَفَک) @PhilosophyforKermanshah 💠 صفحه‌ی اینستاگرامی انجمن فکر و فلسفه‌ی کرمانشاه (اَفَک) @Philosophy_for_Kermanshah

ادای احترام به رالز تامس نیگل ترجمه‌ی جواد حیدری توضیح مترجم: «تامس نیگل در مهرماه امسال کتابی منتشر کرده است به اسم «فلسفه‌ی تحلیلی و زندگی انسانی» [=Analytic Philosophy and Human Life]. این کتاب پنج بخش دارد: ۱) مرگ و زندگی؛ ۲) اخلاق‌شناسی؛ ۳) روان‌شناسی اخلاق؛ ۴) واقعیت؛ ۵) ادای احترام (Tributes). در بخش ادای احترام نیگل به متفکرانی می‌پردازد که در طول بیش از ۶۰ سال فلسفه‌ورزی‌اش رابطه‌ی عمیق عاطفی داشتند مثل رالز، نازیک، دورکین، دیویدسن و ... . در مورد استادش رالز می‌گوید: ✅در ترم بهار ۱۹۵۵ اولین درسم را با جان رالز به‌عنوان دانشجوی سال اولی گذراندم. در آن زمان او مجبور بود با لکنت‌زبان جدی دست‌وپنجه نرم کند، که سال‌ها بعد تا حد زیادی برطرف شد. این لکنت‌زبان باید تدریس را برای او دشوار کرده باشد، اگرچه شاید به این کار آمده باشد که با پیوند او و دانشجویانش در یک اضطراب مشترک نظرها را بیشتر جلب خود کرده باشد. ✅ولی، این تنها جنبه‌ای بود که او در آن به نظر آسیب‌پذیر می‌آمد. در طی چهل و هشت سال بعد، اگرچه همواره دانشجوی او بودم، با هم دوست و رفیق نیز شدیم. اما باید بگویم که من هرگز دوست دیگری این‌قدر متفاوت از خودم نداشتم که بالاترین تحسین و علاقه به او با این احساس درهم آمیخته شده باشد که او از سطح کاملاً متفاوتی از انسانیت به وجود آمده است. ✅درباره‌ی ویژگی شخصی او صحبت می‌کنم نه دستاوردهای او، اگرچه این دو به‌هم مرتبط‌اند. هر کسی که جک را می‌شناخت از خلوص و رهایی او از هوای نفسانی متأثر می‌شد، اما این ویژگی او فراسوی فضیلت بود: امیدوارم موجب سوتفاهم نشود اگر بگویم که احساس غالب من از جک این است که او اشراف‌زاده‌ی طبیعی بود. ✅البته او عمیقاً برابری‌طلب و دموکرات بود که زندگی بسیار ساده‌، حتی زاهدانه‌ای داشت، غالباً ژنده‌پوش بود، و دیناری خرج خودش نکرد. نوعی اتکای به‌نفس و دوری‌گزینی درونی داشت که علی‌رغم تواضع واقعی‌ و ابراز منظم عدم‌قطعیت‌اش [در مسائل مختلف] بالاتر از همه‌ی ما بماند. چیزی متکی به خود در او وجود داشت که تنها می‌توانم آن را اشرافی توصیف کنم. اگرچه او از تعارض کناره می‌گرفت و سنجیدگی ظریفی در رفتار داشت، به نظر نمی‌رسید که نیازی به تأیید دیگران داشته باشد. و واکنش‌های اخلاقی و اجتماعی او سطحی از فرهیختگی را نشان می‌دهد که خارج از شعاع رفتارهایی بود که به آن‌ها خوگر شده بودم. مثلاً، اعتقاد دارم که او هرگز برای بورس تحقیقاتی با بوجه‌ی فدرال درخواست نداد، چون اعتقاد نداشت که دولت باید از تلاش‌های افرادی مانند او حمایت کند—اگرچه او البته برای دیگران توصیه‌نامه می‌نوشت. ✅همه‌ی این‌ها باعث می‌شد که دشوار باشد مسیر ظریفی را از سر بگذارنیم که در آن دانشجو و معلم دوست شوند. چنین فرایندی هرگز ساده نیست، اما در این مورد از جانب من چنین فرایندی پیچیده بود: شکاف شخصیتی عظیمی را احساس می‌کردم بین جوان جویای نام و بی‌ملاحظه و دست‌وپاچلفتی‌ای که من باشم و شخصیت نجیب و متکی به خود رالز که او را بسیار بسیار تحسین و ستایش می‌کردم. هر کاری می‌کردم نمی‌توانستم خودم را از چشم او به‌عنوان بربری مضحک نبینم. ✅به مرور زمان نرم‌نرمک دریافتم که او از دیگران نمی‌خواهد که مثل خودش عاری از تکبر و رذیلت‌های از این دست باشند، اما من همیشه در معنویت فطری او معیاری می‌دیدم که از طریق آن می‌توانستم محدودیت‌هایم را بسنجم، حتی اگر او این طور نمی‌خواست. نمی‌دانم که او به این صورت روی دیگران تأثیر می‌گذاشت یا نه؛ کاملاً احساس می‌کنم که او از این نوع دسترس‌ناپذیری که ارائه می‌کرد خبر نداشت، چون مطمئن بود که چنین خلوصی در دسترس همگان قرار دارد. مهم است بدانیم که او بینش اخلاقی کانت را «اشرافیت همگان» توصیف می‌کرد. ✅به نظرم، ذات جک به‌ بهترین نحوی در جملات زیبا و پایانی کتاب نظریه‌ای درباب عدالت بیان شده است که برای بسیاری از شما آشناست:

منظر ابدیت منظری از مکان خاصی فراسوی جهان یک موجود متعالی نیست، بلکه شکلی از تفکر و احساس است که اشخاص عقلانی می‌توانند در درون این جهان به خود بگیرند. و با انجام چنین کاری، آن‌ها می‌توانند، فارغ از نسل‌شان، همه‌ی منظرهای فردی را در طرحی واحد گرد آورند و با یکدیگر به اصول نظام‌بخشی دست یابند که هر کس می‌تواند با پیروی از آن‌ها از چشم‌انداز خاص خود تأییدشان کند. خلوص قلب، اگر بتوان به آن دست یافت، این است که از این دیدگاه به‌طور واضح امور را دریابیم و با رضایت خاطر و خویشتن‌داری عمل کنیم.

🍃فواید خواندن متون مقدس ادیان مختلف 👌خواندن متون مقدس ادیان مختلف،همیشه برایم جذابیت داشته و دارد. این روزها مشغول خواندن "تائو ته چینگ" متن مقدس آئین تائو/ تائوئیسم هستم. قبلا "انجیل" متن مقدسی مسیحیت و  بخشی از " اوپانیشادها" که بخشی از متن مقدس وداهای آئین هندو است را خوانده‌ام. 👌خواندن این متون به دو صورت بر آدمی تاثیر می گذارد : ۱- تاثیرات غیر ملموس و حتی شاید بتوان گفت نه کاملا آگاهانه ۲-  تاثیرات ملموس،محسوس و آگاهانه‌ خواندن متون مقدس ادیان مختلف به دو روش بالا،هم دین فهمی و دینداری آدمی را دگرگون می کند و هم بر خُلقیات،رفتار و سبک زندگی آدم تاثیر گزار است‌. 👌تاثیرات آگاهانه خواندن متون مقدس ادیان مختلف: این تاثیرات بسیار مهم، عمیق و بنیادی هستند. از جمله‌ی این تاثیرات می توان به موارد زیر اشاره نمود: - خواندن این متون خواننده را به این نتیجه نزدیک می‌کند که متون مقدس به گونه ای هستند که خود متن آنها،صرف نظر از مدعای پیروانشان، دلالت دارند که خاص هستند و با متن اندیشمندان متفاوتند.  توضیح این فهم و برداشت،بیشتر از این برای خودم هم چندان ممکن نیست. - مضمون مشترک متون مقدس،بسیار بیش از آن چیزی است که در ابتدا تصور می کنیم یا حدس می زنیم یا انتظار داریم. البته فهم و استخراج این اشتراک‌ها آسان نیست.نیازمند وسعت آگاهی و تحلیل عمیق است. در غیر این صورت مفاهیم و اصطلاحات متفاوت،به عنوان معانی و تعالیم متفاوت فهم می‌شوند. - خواندن متون مقدس دیگر ادیان، سبب می شود که فرد، متن مقدس دین خود را بهتر بفهمد و از کنار تعالیم و گزاره هایی که قبلا به راحتی از آنها می گذشت،نگذرد بلکه توقف کند و بیشتر تامل کند و اهمیت آنها را بیش از پیش دریابد. - آدمی را در مقام نظر نسبت به کثرت گرایی متواضع تر و در مقام عمل مدارا و تسامح دینی او را بیشتر می کند.البته کسی که این مسیر را نپیموده و صرفا متون مقدس خود آن هم از زوایه یک فهم و قرائت فهمیده باشد ،این را دست آورد نمی‌داند بلکه نوعی گمراهی و انحراف می بیند. اگر از زاویه دید او به مساله نگاه کنیم،حق با او است مگر اینکه زاویه دیدش دگرگون شود. - مطالعه‌ی متون مقدس ادیان مختلف و آشنایی با فهم ها و قرائت‌های مختلف از یک متن، آدمی را به سوی فهم عرفانی و معنوی و باطنی و تأویلی از دین سوق می دهد و فهم مذهبی- فقهی از دین برای او در اولویت قرار نخواهد گرفت. - مطالعه‌ی متون ادیان مختلف سبب می شود که فرد به تدریج  در دین فهمی اهل تحلیل شود و در دینداری اهل خلاقیت و انحصار شکنی. - مطالعه متون ادیان دیگر ممکن است سبک دینداری فرد را تغییر دهد،یا فرد را نسبت به برخی از باورهای دینی خود دچار ترید کند، یا حتی سبب شود که از برخی باورها و مناسک دست بکشد،اما ایمان و معنویت او عمیقتر می شود. یعنی مطالعه این متون مختلف نه تنها سبب تردیدی در اصل ایمان او نمی شود بلکه بر یقین او می افزاید. - خواندن متون مقدس ادیان مختلف سبب می‌شود که آدمی در خوامدن متن مقدس دین خود، محتاط تر شود و زود آیه‌ای را رو نکند یا بی اهمیت نشمارد بلکه احتمال دهد که ممکن است آیه به معنایی ورایی فهم فعلی او اشاره داشته باشد. این نتیجه از آن رویی برای آدمی حاصل می شود که مضمونی که در یک متن مقدس مبهم یا مضمر است در متن مقدس دیگر صریح و آشکار است و یا در زمینه و سیاقی (کانتکستی) قرار می گیرد که معنا یا اهمیت آن آیه آشکار می شود. ✍ عباس‌علی منصوری https://t.me/spirituality_philosophy

❗️«انگشت‌های اتّهام» و «مردمی که غیب می‌شوند»! آقای علی مرادی مراغه‌ای یادداشت تأمّل‌برانگیز و آموزنده‌ای نوشته است با عنوان «زمانی اینگونه بودید...!». او نشان داده است که باوجود جبهه‌گیری شدید جامعۀ کنونی بر علیه خلخالی و اقداماتش، اوایل انقلاب مردم در دفاع از او و سخت‌گیری‌هایش چه راهپیمایی پرشکوهی برگزار کردند. یادداشت جناب مرادی مرا به یاد یادداشت زیر انداخت که حدود ۵ سال پیش و با مضمونی مشابه در سایت فرهنگی نیلوفر منتشر کرده بودم 👇 ................................................................. «انگشت‌های اتّهام» و «مردمی که غیب می‌شوند»! اگر یک آدم فضایی در برهه‌های مختلف تاریخ سرزمین‌مان به کشور ما بیاید متوجه می‌شود که در فاصلۀ هر دو برهۀ کوتاه مدّت تاریخی، بخشی از جامعه غیب می‌شوند، زیرا در هر بار حضور در جامعه متوجه می‌شود که تمامی مردم، چنان انگشت اتّهام خود را مسلّح کرده و به دنبال مقصّر اشتباه رخ داده در برهۀ قبل می‌گردند که گویی عدّۀ قابل توجّهی که در آن دوران با تمام وجود از تصمیم اشتباه مورد نظر حمایت و پشتیبانی می‌کردند غیب شده‌اند! آدم فضایی مورد نظر که در روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ با چشمان خود دیده بود که علاوه بر معدود نظامیان و اوباشان مزدور دربار، بخش قابل توجّه و تأثیرگذاری از مردم (شامل مریدان و مقلّدان آن دسته از روحانیان که ضدّ مصدّق شده‌بودند و همچنین، کسانی که تحت تأثیر تبلیغات رسانه‌های درباری، مصدّق را مقصّر مشکلات اقتصادی شناخته بودند) بر علیه دولت به خیابان‌ها ریخته، مرگ بر مصدّق سر داده و در پایان روز، شکست دولت ملّی را جشن گرفته‌بودند، در حضور بعدی با تعجّب مشاهده کرد که همگان، واقعۀ آن روز را کودتا (که به معنای تغییر دادن دولت در بیخبری مردم، به صورت بی‌سر و صدا و ناگهانی توسّط نظامیان است) نامیده و باعث و بانی آن را لعن و نفرین می‌کنند، لذا با خود فکر می‌کرد که: «مردمی که دیروز مرگ بر مصدّق می گفتند کجا هستند؟ آیا غیب شده اند؟!» آدم فضایی قصّۀ ما که در سال‌های پس از انقلاب نیز به ایران آمده و غلیان حسّ انتقام‌گیری در مردم و حمایت و خوشنودی بخش عمده‌ای از آنها از اعدام‌ها، تخریب‌ها (تخریب مجسمه‌ها و مقبره‌های مربوط به رژیم سابق) و تسخیرها (مانند تسخیر سفارت آمریکا) را مشاهده کرده‌بود، در سفرهای بعدی با تعجّب می‌دید که انگشت‌های اتّهام همگان مسلّح شده و لعن و نفرین است که نثار باعث و بانی آن اتّفاقات می‌شود، لذا با خود فکر می کرد که: «آیا مردمانی که دیروز حامی انتقام، اعدام، تخریب و تسخیر بودند، غیب شده‌‌اند؟»! آدم فضایی مورد نظر که در زمان جنگ نیز آمده و مشت‌های گره‌کرده و رگ‌های از گردن بیرون زدۀ مردم هنگام فریاد کشیدن شعارهای «جنگ، جنگ تا پیروزی»، «یا مرگ یا پیروزی»، «کربلا، کربلا ما داریم می‌آییم» و امثال آن را دیده‌بود، در بازگشت دوباره پس از غیبتی کوتاه مدّت، فقط انگشت‌های اتّهام طلبکارانی را می‌دید که بیرحمانه به دنبال مقصّر شروع و ادامۀ جنگ می‌گشتند، و لذا با خود به فکر می‌رفت که: «آن همه مردمی که با شور و هیجان وصف ناشدنی از ادامۀ جنگ حمایت می‌کردند، کجا رفته‌اند؟ آیا غیب شده‌اند؟»! خوانندگان عزیز می‌توانند نمونه‌های بسیار دیگری را که در آنها با چشم خود شاهد تبدیل شدن «حامیان یک تصمیم» (یا لااقل بی‌تفاوت‌ها نسبت به آن تصمیم) به «شاکیانی که به دنبال مقصران آن تصمیم می‌گردند» بوده‌اند، به فهرست بالا اضافه کنند. امید که عبرت بگیریم! متن کامل یادداشت: «انگشت‌های اتّهام» و «مردمی که غیب می‌شوند»! کانال وحید احسانی @vahidehsani_vh https://telegram.me/notesofvahidehsani

📌 مجموعه‌ مقالات فلسفه‌ی علم دانشگاه مینسوتا دانشگاه مینسوتا، در پروژه‌ای بزرگ و زمان‌بر، مهم‌ترین مقاله‌های فلسفه‌ی علم را تحت‌نظرِ ویراستانِ متخصص جمع‌آوری، و به‌تدریج منتشر می‌کند. این مجموعه، تاکنون، بیست‌ودو مجلّد شده‌است. نخستینِ آن‌ها در ۱۹۵۶ م. تحت‌نظر فیگل و اسکروین و آخرین‌شان در سال ۲۰۱۹ م. تحت‌نظر لاو و ویمست منتشر شده‌است. در هر مجلّد، تعدادی از مهم‌ترین مقاله‌های تاریخ کوتاه‌مدتِ فلسفه‌ی علم جای‌ گرفته‌اند و نشان می‌دهند [که] ادبیات پژوهشیِ فلسفه‌ی علم ناظر به یک یا چند موضوع فلسفی، چگونه تغییر کرده و چه دستاوردهای فلسفی‌ای داشته‌است. پژوهشگران جدی فلسفه‌ی علم برای اطلاع و تحلیلِ تحول مباحث در رشته‌ی خود، ناگزیر از رجوع به این مجموعه‌اند. در ادامه عنوان‌های این مجموعه به ترتیب از آخرین مجلّد به اولینِ آن‌ها ذکر خواهد شد↓: 22. Beyond the Meme: Development and Structure in Cultural Evolution. 2019. Editors: A.C. Love, W.C. Wimsatt. Table of Contents. Open Access - Read Online. 21. The Experimental Side of Modeling. 2018. Editors: I.F. Peschard, B.C. van Fraassen. Table of Contents. Open Access - Read Online. 20. The Language of Nature: Reassessing the Mathematization of Natural Philosophy in the Seventeenth Century. 2016. Editors: G. Gorham, B. Hill, E. Slowik, and C.K. Waters. Table of Contents. Open Access - Read Online. 19. Scientific Pluralism. 2006. Editors: S.H. Kellert, H.E. Longino, and C.K. Waters. Table of Contents. Sample Chapter. 18. Logical Empiricism in North America. 2003. Editors: G. Hardcastle and A.W. Richardson. Table of Contents. Sample Chapter. 17. Quantum Measurement: Beyond Paradox. 1998. Editors: R.A. Healey and G. Hellman. Table of Contents. Sample Chapter. 16. Origins of Logical Empiricism. 1996. Editors: R.N. Giere and A.W. Richardson. Table of Contents. Sample Chapter. 15. Cognitive Models of Science. 1992. Editor: R.N. Giere. Table of Contents. Sample Chapter. 14. Scientific Theories. 1990. Editor: C.W. Savage. Table of Contents. Open Access (all chapters). 13. Scientific Explanation. 1989. Editors: P. Kitcher and W.C. Salmon. Table of Contents. Open Access (all chapters). 12. Rereading Russell: Essays on Bertrand Russell's Metaphysics and Epistemology. 1989. Editors: C.W. Savage and C.A. Anderson. Table of Contents. Open Access (all chapters). 11. History and Philosophy of Modern Mathematics. 1988. Editors: W. Aspray and P. Kitcher. Table of Contents. Open Access (all chapters). 10. Testing Scientific Theories. 1983. Editor: J.S. Earman. Table of Contents. Open Access (all chapters). 9. Perception and Cognition: Issues in the Foundations of Psychology. 1978. Editor: C.W. Savage. Table of Contents. Open Access (all chapters). 8. Foundations of Space-Time Theories. 1977. Editors: J.S. Earman, C.N. Glymour, and J.J. Stachel. Table of Contents. Open Access (all chapters). 7. Language, Mind, and Knowledge. 1975. Editor: K. Gunderson. Table of Contents. Open Access (all chapters). 6. Induction, Probability, and Confirmation. 1975. Editors: G. Maxwell and R.M. Anderson, Jr. Table of Contents. Open Access (all chapters). 5. Historical and Philosophical Perspectives of Science. 1970. Editor: R.H. Stuewer. Table of Contents. Open Access (all chapters). 4. Analyses of Theories & Methods of Physics and Psychology. 1970. Editors: M. Radner and S. Winokur. Table of Contents. Open Access (all chapters). 3. Scientific Explanation, Space and Time. 1962. Editors: H. Feigl and G. Maxwell. Table of Contents. Open Access (all chapters). 2. Concepts, Theories, and the Mind-Body Problem. 1958. Editors: H. Feigl, M. Scriven, and G. Maxwell. Table of Contents. Open Access (all chapters). 1. Foundations of Science and the Concepts of Psychology and Psychoanalysis. 1956. Editors: H. Feigl and M. Scriven. Table of Contents. Open Access (all chapters). 💠 اَزدانامه | محمدمهدی حاتمی @azdanameh

📌 پائول و پاتریشیا: عصب‌زناشویی! پائول چرچلند و پاتریشیا چرچلند، دو چهره‌ی مهم و توجه‌انگیز در فلسفه‌ی معاصرند. آن‌ها با ترکیب نظام‌مندِ فلسفه‌ی علم، عصب‌شناسی و فلسفه‌ی ذهن، به عنوانِ بنیان‌گذار ”عصب‌فلسفه“ شناخته می‌شوند. آن‌ها عصب‌فلسفه را با رویکردی که ”ماتریالیسم حذفی“ نامیده می‌شود دنبال می‌کنند و کوشیده‌اند نخستین گام‌های مهم را در زمینه‌ی ”عصب‌معرفت‌شناسی“ و ”عصب‌اخلاق‌شناسی“ بردارند. ماتریالیست‌های حذفی قائل‌اند مفاهیم روان‌شناسی عامیانه (باور، میل، قصد، آرزو و...) ، نهایتاً توسط عصب‌شناسی حذف می‌شوند؛ همان‌طور که مفاهیم عرفی‌ای مثل جادوگری، جن‌زدگی، فلوژیستون و... توسط فیزیک مدرن حذف شدند. چرچلندها دو فرزند دارند: مارک(Mark) و آن(Anne). آن دو نیز عصب‌شناس‌اند! وب‌سایت خانم پاتریشا را می‌توانید در زیر بیابید↓: https://patriciachurchland.com 💠 اَزدانامه | محمدمهدی حاتمی @azdanameh

📌 چالش نیگل برای فیزیکالیسم؛ خفاش بودن چه‌طور چیزی است؟ تامس نیگل (۱۹۳۷ – کنون)، فیلسوف آمریکایی، چالشی مهم را مقابلِ دیدگاه‌های فیزیکالیستیِ آگاهی، مطرح کرده است. به‌نظر نیگل، آگاهی، فاعل‌محور است. برای آنکه یک تجربه‌ی آگاهانه را بفهمیم باید در حال‌و‌هوای فاعل قرار بگیریم (اگر خفاش نباشیم چه‌طور می‌خواهیم بدانیم خفاش‌بودن چه حال‌و‌هوایی دارد؟). در مقابل، علوم فیزیکی عینیت‌محورند. بین حالت فاعل‌محور و حالت عینیت‌محور پُلی پُرنشدنی موجود است. یک فیزیکالیست باید بتواند تجربه‌های اول شخص را با توسل به منظر سوم شخص توضیح دهد که کاری غیرممکن است. پیتر هکر، فیلسوف بریتانیایی، معتقد است مقاله‌ی نیگل، چهل سال بحث آگاهی را سردرگم کرده‌است! 💠 اَزدانامه | محمدمهدی حاتمی @azdanameh

✍️ روز جهانی فلسفه و پیام کلیدی آن «یونسکو با بزرگداشت روز جهانی فلسفه هر سال، در سومین پنجشنبه نوامبر، بر ارزش ماندگار فلسفه برای توسعه اندیشه بشری، برای هر فرهنگ و برای هر فردی تاکید می کند.» موضوع روز جهانی فلسفه موضوع روز جهانی فلسفه در سال ۲۰۲۳ «بازتاب فلسفی در جهان چندفرهنگی» است. این موضوع، اهمیت فلسفه را در ترویج درک و گفتگو بین فرهنگ‌ها و دیدگاه‌های مختلف را برجسته می‌کند. در جامعه‌ای که با تنوع و جهانی شدن مشخص می شود، فلسفه چارچوبی را برای درگیر شدن با جهان‌بینی‌های مختلف، درک تفاوت‌های فرهنگی و یافتن زمینه‌های مشترک ارائه می‌دهد. @sokhanranihaa روز جهانی فلسفه در سال ۲۰۲۳ فرصتی برای بزرگداشت قدرت فلسفه برای غنی‌سازی زندگی‌مان، گسترش دیدگاه‌هایمان و هدایت ما به سوی جهانی عادلانه‌تر و عادلانه‌تر است. این روز تشویق افراد، جوامع و مؤسسات به شرکت در بحث های فلسفی، کشف ایده های جدید و قدردانی از ارزش ماندگار تحقیق فلسفی است. تاریخچه روز جهانی فلسفه تاریخچه‌ی روز جهانی فلسفه به سال ۲۰۰۲ برمی‌گردد. زمانی که سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) این روز را برای ترویج بحث فلسفی، تشویق تفکر انتقادی و تقویت گفتگوی بین فرهنگی تأسیس کرد. ایده روز جهانی فلسفه از نشست هیئت اجرایی یونسکو در سال ۲۰۰۲ پدیدار شد. این هیئت به اهمیت فلسفه در ترویج تفکر انتقادی، تقویت گفتگو و پرداختن به چالش‌های جهانی پی برد. آنها پیشنهاد کردند که روزی را به بزرگداشت فلسفه و کمک‌های آن به اندیشه و جامعه بشری اختصاص دهد. اعلامیه رسمی و اهداف در نوامبر ۲۰۰۲، کنفرانس عمومی یونسکو قطعنامه ای را تصویب کرد که سومین پنجشنبه نوامبر هر سال را به عنوان روز جهانی فلسفه اعلام کرد. این قطعنامه اهداف زیر را برای این روز برجسته کرد: ـ تشویق بحث‌ها و مناظره‌های فلسفی در سطوح بین‌المللی، ملی و منطقه‌ای. ـ ترویج آموزش فلسفه در مؤسسات آموزشی. ـ افزایش آگاهی عمومی از اهمیت فلسفه در جامعه معاصر. ـ تقویت گفتگوی بین فرهنگی و ارتقای تفاهم بین فرهنگ‌ها و دیدگاه‌های مختلف. بستری برای گفتمان فلسفی از زمان آغاز، روز جهانی فلسفه به عنوان بستری برای گفتمان فلسفی عمل کرده است و فیلسوفان، مربیان، دانشجویان و عموم مردم را گرد هم می آورد تا در بحث ها و مناظرات در مورد طیف گسترده ای از موضوعات فلسفی شرکت کنند. این روز همچنین در ترویج تدریس فلسفه در مدارس و دانشگاه‌ها، تشخیص اهمیت آن در توسعه مهارت‌های تفکر انتقادی و پرورش کنجکاوی فکری مؤثر بوده است. روز جهانی فلسفه ۲۰۲۳ و پس از آن روز جهانی فلسفه همچنان یک رویداد مهم در تقویم جهانی فلسفی است که توجه بین‌المللی را به خود جلب می‌کند و الهام‌‌بخش بحث‌ها و ابتکارات فلسفی در سراسر جهان است. همان‌طور که با چالش‌های پیچیده و تغییرات اجتماعی روبه‌رو هستیم، فلسفه همچنان ابزاری حیاتی برای درک خود، معضلات اخلاقی و شکل‌دهی آینده‌ای عادلانه‌تر و عادلانه‌تر باقی می‌ماند. اهمیت روز جهانی فلسفه فلسفه با مطالعه پرسش‌های اساسی درباره هستی، دانش، ارزش‌ها، عقل و ذهن، نقشی محوری در تاریخ بشر داشته است. از فیلسوفان یونان باستان که پایه‌های تفکر غربی را پایه‌گذاری کردند تا متفکران امروزی که همچنان درک ما از جامعه را به چالش می‌کشند و گسترش می‌دهند، فلسفه چارچوبی برای درک خود، جایگاه ما در جهان و رابطه ما با دیگران فراهم کرده است. در دنیای امروزی که به طور فزاینده‌ای پیچیده و به هم پیوسته است، فلسفه مثل همیشه مرتبط باقی می‌ماند. ابزارهایی را برای بررسی انتقادی مفروضات، زیر سؤال بردن هنجارهای غالب و کشف ایده‌های جدید در اختیار ما قرار می‌دهد. فلسفه به ما کمک می کند تا در مورد معضلات اخلاقی، مسائل سیاسی و اکتشافات علمی انتقادی بیندیشیم. نگرشِ باز را تقویت می‌کند، تحمل دیدگاه‌های گوناگون را تشویق می‌کند، و به دنبال دانش و حقیقت است. هدف فلسفه فلسفه هم به‌عنوان رشته‌ای روشنگر و هم به‌عنوان یک کار روزانه، می‌تواند جوامع را شکل دهد واین قدرت را دارد که غنای جریان های فکری را در سطح جهانی آشکار کند و گفت‌و‌گوی بین فرهنگی را تقویت کند. فلسفه از طریق تشویق به تحقیق متفکرانه و گفتمان مستدل، نقش مهمی در ساختن جامعه‌ای بردبارتر و محترمانه ایفا می‌کند. این درک را تسهیل می‌کند و با ایجاد شالوده فکری برای تحول به چالش های مهم مدرن می‌پردازد. یونسکو نوشت: «روز جهانی فلسفه متعلق به همه کسانی است که در همه جا به فلسفه اهمیت می‌دهند. یونسکو آن را رهبری می‌کند، اما مالک آن نیست.» . 🆔 @sokhanranihaa 🆔 @ensafnews 🆑کانال سخنرانی ها 🌹

روز جهانی فلسفه گرامی باد.