شعر طبیبانه🩺🖌
اشعار "پژمان اصلانی" کمی پزشک، کمی شاعر ادمین: @dr_pezhmanaslani
Больше355
Подписчики
Нет данных24 часа
-37 дней
-530 дней
- Подписчики
- Просмотры постов
- ER - коэффициент вовлеченности
Загрузка данных...
Прирост подписчиков
Загрузка данных...
#غزل
به آسمان ببَر آن شیشهی بلورینَت
که مستجاب کنی هر دعا به آمینَت
بخوان به نام خودت در حَرای لبهایم
که من در آمدهام قرنها به آیینَت
دوباره رونق بازار زلف را بشکن
بباف باز از آن فرشهای نایینَت
شرابِ چشم تو کافیست تا که سرخ شود
تمام میکده از پرتقال خونینَت
#پژمان_اصلانی
@med_poet
❤ 5🔥 5👏 4🏆 1
Фото недоступноПоказать в Telegram
ریگ سنگین به دل آبِ روان می مانَد
مثل حرف دل من، کز تو نهان می مانَد
روی زیبای تو مانند خیالی شیرین...
چشم های تو به چشم پریان می مانَد
گَرد پیری به سرم ریخته و می دانی...
دلم اما به امید تو جوان می مانَد
لب من، روزه ی لبهای تورا دارد و هر...
بوسه ی بی خَبرت، مثل اذان می مانَد
#پژمان_اصلانی
@med_poet
❤ 8👏 7🏆 1
گذشت سوز زمستانی و بهار رسید
ز تُنگ، ماهیِ غمگین به جویبار رسید
میان موی تو این دل چو قایقی آرام...
به شانه های تو، یعنی به آبشار، رسید
رسید نامهی من دست تو خدا را شکر
خبر ز «آهوی تشنه» به «چشمه سار» رسید
بریز روی رُخَت تارهای مویت را
بگو به مژده که پایان شام تار رسید
بگو به دخترِ صحرا دوباره کِل بکشد
بهارِ رفته دوباره به این دیار رسید
#پژمان_اصلانی
@med_poet
👏 6❤ 4🏆 3🔥 1
به مهربانیِ تو، من همیشه مَدیونم
همین که هستی و میخندی از تو ممنونم
ز بوی عطرِ تن تو به رقص میآیم...
مَنی که مثل درختانِ بید، مجنونم
#پژمان_اصلانی
@med_poet
👏 11🔥 4❤ 2🏆 1
Фото недоступноПоказать в Telegram
ای اطلسی حیاط من، صبح بهخیر
معشوقهی پُرنشاط من، صبحبخیر
با باد سحر، به خانهام آمدهای...
موسیقیِ خاطرات من، صبح بهخیر
#پژمان_اصلانی
❤ 8👏 8🏆 2
تو رد شدی دوباره از این جنگل
این جنگلِ رها شده در تبعید
با دیدنت زمان ز تپش واماند
ناگه تمام همهمهها خوابید
آغاز برگریز درختان شد
وقتی که بوی تو همهجا پیچید
باران برگ شُرّه گرفت و بعد...
بر روی زلف و شانهی تو بارید
برگی از انتهای درخت سیب
با بوسهی نسیم تنش لرزید
از یک طرف هوای تو و آغوش
از یک طرف از ارتفاع زمین ترسید
برقی که از نگاه تو پیدا شد
شوراند برگ را به صفِ تردید
افتاد بر قدوم بلورینَت
مانند ذرهای به بَرِ خورشید
اما تو رَد شدی و پس از چندی
برگی شکسته روی زمین غلطید
ای رهگذر درنگ! دمی بنگر
بر این غبار خسته دل نومید!
هان این منم شکستهی خونینبال
ای ماهروی آمده از خورشید!
تو رفتی و سکوت شکست آرام
فریادِ درد در همهجا پیچید
اما دلم پُر است از این غصه...
وقتی که باد بال مرا میچید...
بر روی زردِ این همه قربانی
دیدم که گوشهی لب تو خندید...
#پژمان_اصلانی
👏 8❤ 4🏆 3
Фото недоступноПоказать в Telegram
سخن بگو که بریزد به روی زندگیام
شبیهِ برف، شکَرهای تُردِ خوشبختی
#پژمان_اصلانی
@med_poet
❤ 6👏 5🔥 2
رسیده شاهزادهی برفی!
با دامنِ سپید و بلندَش
بسته هزار تکّهی الماس...
بر گیسوان لَخت و کَمَندش
در هر نگاه یخزدهی او
بنگر چه رازهای شگرفی است...
هان ای نگارِ خانه نشینم!
بیرون بیا، ببین که چه برفی ست!
#پژمان_اصلانی
@med_poet
👏 7❤ 3🏆 1
Выберите другой тариф
Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.