cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

•.حل امتحان.•

حل تمامی امتحانات دبیرستان💥

Больше
Страна не указанаЯзык не указанКатегория не указана
Рекламные посты
879
Подписчики
Нет данных24 часа
Нет данных7 дней
Нет данных30 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

به بهونه ی بازرسی #بدنی #دست_مالیش میکنه..🫢🚨 🔞 _ روبه #دیوار بایست و #دستاتم ببر بالا😠☝🏻 #سریع با #لرز کاری که گفت رو انجام دادم : #میشه بگین چی شده؟🥺❤️‍🩹 صدای #پوزخندشو شنیدم و #یهویی پایین کشیده شدنه #شلوارم #شوکه م کرد : شنیدم برا #زندانیا⛓ #کوکائین🚬 جا به جا میکنی🤨😏 با #ترس آب #دهنم🫦 رو قورت دادم : ولی #اینطور نیست !🥺🙅🏼❌ #انگشتش رو #خشن وارد #سورا_خم🍑 کرد : بذار خودم #چک کنم ببینم👌🏻👉🏻😏 با #بدجنسی #انگشتشو #چرخوند و یکی دیگه #اضافه کرد😈🔞♨️ #ناخن هامو توی دیوار #فرو کردم و با #استرس گفتم : #چک کردین دیگه #دیدین چیزی نیست😥💔 #نفس هاشو تو #گردنم #خالی😮‍💨 کرد و کنار‌گوشم #پچ زد : عاره ولی یکی دیگه #بیدار شده که باید #بهش برسیم!🤤💦 با حس #کلفتی🍑 چیزی روی #سورا_خم🍑...♨️💦🌶 https://t.me/+j9Ms4gKixl84M2Rk https://t.me/+j9Ms4gKixl84M2Rk
Показать все...
☠།‌⃟✞بلـ🩸ـاב ܩߊ‌‌نـ⛓ـرܭ𓋈⃟‌🔪

💠ࡅߺ߲ܠߊ‌‌ܥ‌ ܩߊ‌‌ࡅ࣪ߺܝ‌ܭ 🩸 : به معنای پادشاه خون ... ! 💠به قلم ✍🏻 ܣߊ‌‌ܝܝ݅ܝߺ❟ر 💠روزانه دو پارت 🌱 تایم پارت گذاری ←  12 pm ⏳ 💠تحت حمایت انجمن قلم‌سازان🖋 💠‌‌‌‌ناشناسم 📬 @Hashoornovelbot 💠جواب ناشناس 📨  @hashoornashenas

Repost from N/a
00:20
Видео недоступноПоказать в Telegram
وقتی به خودم اومدم دیدم #بخاطر #اشتباه غیر #عمد افتادم #زندان🚨🫢 چی میشه اگه یه #لیتل👼🏻 معصوم دست #قلدر💪🏻 #زندان⛓ که ازقضا #ددیه👨‍👦 #خشنه😈🔪 بیوفته؟!♨️🍼 #part204 پارت واقعی رو بسرچ🫦🫣 با #بغض و لبهای #لرزونم به #سختی گفت : #تروخدا ولم کن خواهش میکنم من #اینکاره نیستم🥺🙏🏻❤️‍🩹 #شونه هامو #محکم #چنگ زد و به شکم #کوبیدم روی #دیوار سرد #حموم 🚿👋🏻 سرشو زیر#گوشم آورد و نفسش رو توی #گردنم #خالی کرد : این کاره نیستی؟ این #کاره ت میکنم!😈♨️ و #آل_تش🍆 رو که از شدت #تحریک💦 شدگی داشت #میترکید💣 رو بین #باس_نم🍑 کشید و که با درد #طاقت_فرسایی #جیغی💥...🫢🔞 به #لیتلش #تجا_وز میکنه و وقتی یپشیمون میشه که خیلی #دیر شده اون دیگه نمیتونه #حرف بزنه😭😭💔 #گی👬 #لاو👨‍❤️‍💋‍👨 #جنایی🚨 #خشن🔪 https://t.me/+j9Ms4gKixl84M2Rk
Показать все...
2.12 MB
Repost from N/a
❤️🫀#gaylove🫀❤️ ❤️‍🔥#گـــــــــــــی ❤️‍🔥 👀#هیجانی👀 💦#بزرگسال💦 #برایان پسری ک #عاشق رفیقشه 🔥 بخاطر اینکه بره #زندان پیشش تبدیل به یه #قاتل حرفه ای میشه 🔞🔞 اولین مقتولش هم دوست دختر رفیقشه😱😱 _ راستی برایان از #جسیکا #خبری داری ؟🤔 با #استرس دستمو کشیدم پشت #گردنم : + نه ازش #بی‌خبرم!😰💥 #مشکوک #چشماشو ریز کرد : وقتی این #حرکتو انجام میدی یعنی داری #دروغ میگی🤨🫴🏻 #چشمامو بستم #سریع گفتم : کشتمش بهت زده گفت : این شوخیه #مسخره چیه؟😳😱 + من  #بلاد_مانرکم راب اولین #قربانیم هم دوست دختر #سابق تو بود...🔥🔪 #یهویی به سمتم #حمله ور شد و شروع کرد به #کتک زدنم بین مشت و #لگد هاش به #سختی #نالیدم : + رابرت من #عاشقتم من برای رسیدن به تو همه این #کارها رو کردم من #دوستت_دارم و به دوست دخترت #حسودی میکردم برای همین #کشتمش! https://t.me/+j9Ms4gKixl84M2Rk
Показать все...
☠།‌⃟✞بلـ🩸ـاב ܩߊ‌‌نـ⛓ـرܭ𓋈⃟‌🔪

💠ࡅߺ߲ܠߊ‌‌ܥ‌ ܩߊ‌‌ࡅ࣪ߺܝ‌ܭ 🩸 : به معنای پادشاه خون ... ! 💠به قلم ✍🏻 ܣߊ‌‌ܝܝ݅ܝߺ❟ر 💠روزانه دو پارت 🌱 تایم پارت گذاری ←  12 pm ⏳ 💠تحت حمایت انجمن قلم‌سازان🖋 💠‌‌‌‌ناشناسم 📬 @Hashoornovelbot 💠جواب ناشناس 📨  @hashoornashenas

یه #لیتل #کیوت🍓 و #شیرین_زبون🍯 توی #زندان⛓ پیدا میکنه و همش باهاش...🔞♨️🚨 _#ددی👨‍🍼چرا شما مثل بقیه ی ددیا #پوشکم🫧 نمیکنین؟😶 آرتور با شنیدن حرفم #بهت زده😳 نگاهم کرد : وسط #زندان⛓ #پوشک از کجا بیارم #بچه؟ بعدم مگه #لیتلا👶🏻 از پوشک بدشون نمیاد؟🤔 لبهامو🫦 #غنچه کردم و با #ناز نگاهش کردم : من با بقیه #فرق دارم #ددی!🤭😌 https://t.me/+j9Ms4gKixl84M2Rk
Показать все...
☠།‌⃟✞بلـ🩸ـاב ܩߊ‌‌نـ⛓ـرܭ𓋈⃟‌🔪

💠ࡅߺ߲ܠߊ‌‌ܥ‌ ܩߊ‌‌ࡅ࣪ߺܝ‌ܭ 🩸 : به معنای پادشاه خون ... ! 💠به قلم ✍🏻 ܣߊ‌‌ܝܝ݅ܝߺ❟ر 💠روزانه دو پارت 🌱 تایم پارت گذاری ←  12 pm ⏳ 💠تحت حمایت انجمن قلم‌سازان🖋 💠‌‌‌‌ناشناسم 📬 @Hashoornovelbot 💠جواب ناشناس 📨  @hashoornashenas

Repost from N/a
00:07
Видео недоступноПоказать в Telegram
پسری که برای بودن با #رفیقش میره #زندان⛓ و #هر_شب ازش #طلب #دی_ک #کلفتشو میکنه🤭🫣🚨📛 انگشتمو سر #آل_تش🍆 #فشار دادم و #نرمی و #خیسی💦 پریکامشو حس کردم _ نمیخوای #بکنیش توم؟🤤🤭 با #لحن #شهوتیم #آل_تش بیشتر #کشیده شد #نالید : چندبار بهت بگم من #گی نیستم؟😕♨️ روی #رون هاش نشستم و #کلاهکشو🍆 با #سور_اخم🍑 تنظیم کردم کنار #گوشش پچ😮‍💨 زدم : پس چرا رگای #دی_کت ورقلمبیده شده؟😏🔞 با نفس نفس خواست چیزی بگه که با #یهویی نشستنم #روش..🤭🔞💦 https://t.me/+j9Ms4gKixl84M2Rk https://t.me/+j9Ms4gKixl84M2Rk
Показать все...
7.69 KB
#‌پارت6 از زور درد زیر شکمش داشت جان میداد خونریزی غیر نرمالش ترسش را بیشتر میکرد لب گزید و به ناچار دست روی شانه های پهن و ورزیده عمران گذاشت -ع…عمران با تکان خوردنش دستش را برداشت +چه مرگته؟! اشک هایش باز سرازیر شدند -شکمم درد میکنه…خون…خونریزیم زیاده بالشت را برگرداند و دوبار چشم بست +بدرک -اما… +خفه شو آسمان بیدار بود اما نمیخواست دلسوزی کند هق هق هایش را پشت دستانش خفه کرد و با زور و درد از روی تخت بلند شد گام اول را برداشت سرش گیج رفت با برداشتن گام دوم پاهایش سر شد و روی زمین افتاد ناله اش از درد بلند شد و در خود جمع شد
Показать все...
Repost from N/a
00:04
Видео недоступноПоказать в Telegram
🚫هشدار، دارای صحنه های باز و خشونت آمیز🚫 🏳️‍🌈گـــــی bdsm🔞 🔞مافیایی ⚠️تحقیری تو دنیای کثیف مافیا، بهم میگفتن ژنرال...چون تو هیچ ماموریتی شکست نخورده بودم...اسمم ترس به جون همه می انداخت اما، چیشد که یکدفعه زیــرخواب بزرگترین رقیبم شدم؟ رمان دلبر وحشی دورم میچرخید و بدنم رو دستمالی میکرد...بالاخره پشت سرم متوقف شد و دست هاش رو از پشت، دور شکمم حلقه کرد همونجور که سرش رو به گردنم نزدیک میکرد، آروم دستهاش رو روی تنم پایین میکشید تا اینکه دکمه و زیپ شلوارمو باز کرد و دستشو تو لباس زیرم فرو کرد و آلت خوابیده ام رو گرفت و مالید: _تو چرا وقتی زیرمی، شق نمیکنی؟ نکنه از خوابیدن با مردها خوشت نمیاد؟ میخوای برات دختر جور کنم؟ اصلا نظرت چیه امشب بگم برامون دختر بیارن تا سه تایی حال کنیم ژنرال کوچولوی من؟ تو اون‌ رو...و من...تو رو! پر از صحنه های جذاب سکسی و خشن، رابطه ای هات و هیجان انگیز🔥 💦اگه جنبه داری بیا دلبر ❥𝕎𝕀𝕃𝔻 𝕃𝕆𝕍𝔼ℝ🔥 https://t.me/+m2GBR0Kl58wxZTI8 https://t.me/+m2GBR0Kl58wxZTI8 https://t.me/+m2GBR0Kl58wxZTI8 💦🔥💦🔥💦🔥
Показать все...
3.61 KB
Repost from N/a
با نفرت تا آخر #کی‌رشو تو تن تبدارش فرو کرد و خندید: _چه حالی داری که یکی داره #میگا*دت؟ دندون هاش رو بهم فشرد و همچنان سعی میکرد نگاهش نکنه: _خیلی دوست داری بدونی بخواب تا نشونت بدم از جوابش باز هم خندید: _میخوای با این #کی‌ر ناقصت که شُل و وِله امتحانش کنی؟ نکنه مریضی؟ با حرص دستی که بهش سِرم وصل بود رو بالا آورد و روی سینه اش گذاشت و هلش داد: _برو بمیر مرتیکه منحرف، از روم بلند شو، من مریضم یا تو که یک ساعته رومی؟! اخم های یوهان در هم شدند و مچ دستش رو گرفت و پیچوند که سوزن سِرم از دستش بیرون اومد و خون ازش جاری شد. با اون یکی دستش گردنش رو گرفت و محکم به بالشت زیر سرش فشرد: _فکر کردی میتونی جلوم وحشی بازی در بیاری؟ بی لیاقتی دیگه، خواستم به خاطر امروز که تب داری باهات مهربون باشم ولی نشون دادی لایقش نیستی...شایدم از اول خشن دوست داشتی نه آروم...هر چی تو بخوای بهت میدم #جند*ه‌کوچولو... رمان دلبر وحشی💦🔥 https://t.me/+m2GBR0Kl58wxZTI8 https://t.me/+m2GBR0Kl58wxZTI8
Показать все...
◤𝘞𝘪𝘭𝘥 𝘭𝘰𝘷𝘦𝘳❖𝘋𝘦𝘢𝘵𝘩 𝘤𝘪𝘳𝘤𝘭𝘦◥

◥رمان دلبر وحشی به قلم هیما ◤ ◢رمان دایره‌ی‌مرگ‌به‌ قلم وانیل ◣ ⛓🔥ژانر دلبر وحشی: مافیایی_گی_عاشقانه_صحنه‌دار_bdsm 🚫🔥ژانر دایره ی مرگ:جنایی_عاشقانه_روانشناسی_ اسمات_بی ال_استریت_معمایی ⚠️پارتگذاری هر روز به جز جمعه⚠️

با نفرت تا آخر #کی‌رشو تو تن تبدارش فرو کرد و خندید: _چه حالی داری که یکی داره #میگا*دت؟ دندون هاش رو بهم فشرد و همچنان سعی میکرد نگاهش نکنه: _خیلی دوست داری بدونی بخواب تا نشونت بدم از جوابش باز هم خندید: _میخوای با این #کی‌ر ناقصت که شُل و وِله امتحانش کنی؟ نکنه مریضی؟ با حرص دستی که بهش سِرم وصل بود رو بالا آورد و روی سینه اش گذاشت و هلش داد: _برو بمیر مرتیکه منحرف، از روم بلند شو، من مریضم یا تو که یک ساعته رومی؟! اخم های یوهان در هم شدند و مچ دستش رو گرفت و پیچوند که سوزن سِرم از دستش بیرون اومد و خون ازش جاری شد. با اون یکی دستش گردنش رو گرفت و محکم به بالشت زیر سرش فشرد: _فکر کردی میتونی جلوم وحشی بازی در بیاری؟ بی لیاقتی دیگه، خواستم به خاطر امروز که تب داری باهات مهربون باشم ولی نشون دادی لایقش نیستی...شایدم از اول خشن دوست داشتی نه آروم...هر چی تو بخوای بهت میدم #جند*ه‌کوچولو... رمان دلبر وحشی💦🔥 https://t.me/+m2GBR0Kl58wxZTI8 https://t.me/+m2GBR0Kl58wxZTI8
Показать все...
◤𝘞𝘪𝘭𝘥 𝘭𝘰𝘷𝘦𝘳❖𝘋𝘦𝘢𝘵𝘩 𝘤𝘪𝘳𝘤𝘭𝘦◥

◥رمان دلبر وحشی به قلم هیما ◤ ◢رمان دایره‌ی‌مرگ‌به‌ قلم وانیل ◣ ⛓🔥ژانر دلبر وحشی: مافیایی_گی_عاشقانه_صحنه‌دار_bdsm 🚫🔥ژانر دایره ی مرگ:جنایی_عاشقانه_روانشناسی_ اسمات_بی ال_استریت_معمایی ⚠️پارتگذاری هر روز به جز جمعه⚠️

Repost from N/a
00:03
Видео недоступноПоказать в Telegram
⚠️ هشدار، صحنه‌دار دوست نداری نخون🔞 🔞مافیـا 🏳️‍🌈گــــی 🔥دارای‌صحنه‌های‌باز bdsm #پارت_1 اگه نبود لفت بده🔥 #زیر تنش عرق کرده بود و نفس نفس میزد...صدای جیرجیر ضعیف #تخت که به خاطر تل‌مبه محکم و وحشیانه اش بود، یکسره تو گوشش می پیچید و کلافه اش کرده بود. دست هاش رو با #دستبند چرمی بهم قفل کرده بود و با زنجیر به بالای تخت بسته بود و اون کی‌ر لعنتیش رو تا آخر داخلش #فرو میکرد، هر بار محکمتر و عمیق تر قبل، جوری که حس میکرد میخواد به زور ت‌خماشم جا بده...از درد وحشتناکش، چشم هاش رو بست و دست هاش رو محکم کشید... به عنوان پســرِ رئیـسِ یـکی از معروف ترین باندهای قاچـاق، زیـر تن رقیبشون چیکار میکرد؟! 🔥رمان دلبر وحشی، داستان دو تا مافیایی خشن و بی رحم🔥 ⚠️پر از صحنه های هیجانی و س*ک*سی⚠️ مافیا_گی_صحنه‌دار🔞 https://t.me/+m2GBR0Kl58wxZTI8 https://t.me/+m2GBR0Kl58wxZTI8 https://t.me/+m2GBR0Kl58wxZTI8 فقط با جنبه ها🔥 تا لینک باطل نشده بیا⚠️
Показать все...
3.38 KB
Выберите другой тариф

Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.