ACADEMY (عاشقی شیطان)

🔞💢 ایـن کانال بی نظـیــر پـر از ‌فایــل رمـانای مستـر اسـلیو بـوی و خیـس کنندسـت... 🍼🍭 دنبـال پـی‌دی‌اف رمانـ🍒ـای هـات و کمیـ💦ـاب ددی لـتیـل گـ🍆ـرل و مـسـتر اسلــیو بـ🔥ـوی میگـردی امـا پیـدا نمیکـنی؟ 😵‍💫🍓 از روند #پارت گـذاری نامنـظم نویـسنـده‌ ها #خـستـه شـدی و #pdf رمانـای #فـول‌صحـنه و جدید میخـوای؟ 🍭🍼🔞 از رمانـای #تريسـام امپـرگی که یه #لیتل‌بـوی زبـون دراز از معلـماش #حامله میشه خـوشـت میاد؟ 🥺🍓💦 https://t.me/joinchat/H3mNOTzlKQw3MTA0 https://t.me/joinchat/H3mNOTzlKQw3MTA0

#مستراسلیوگرل 🤤 #اسمات🔞 ارباب محکم به آلتم #سیلی میزنه. -اگه به حرفم گوش ندی ارضا نمیشی توله‌سگ. با اخم دست و پا می‌زنم که باسنم رو #اسپنک میکنه. -تکون نخور #توله. مگه نمیگم آروم بگیر؟ -نمی‌خوام #پلاگ بذارین برام. دردم میگیره. -یا باید تحمل کنی یا کلا از ارضا شدن خبری نیست #دخترک‌سرکش. -شما که همینطوریشم نمی‌ذارین من درست و حسابی ارضا شم خب. 🥺 -اگه #مطیع نباشی دیگه کلا نمی‌ذارم. https://t.me/+9kw8a7HejRQ0ZTY0 https://t.me/+9kw8a7HejRQ0ZTY0

💦🔞 هـــورنــــی‌‌ها تــــوجـــه 🔞💦 🍭🍼 این کانال هات و خفن خـــیس‌ترین چنـل پی‌دی‌اف و رمــان های فوق سکصــی‌ِ🍡🍷 دلت #رمانی که #ددی #بیبی‌‌گرل شیطونش رو تو دانشگاه #بفاک بده می‌خواد؟ 🥺🍓 #فایل رمانای #فورسام مامی #بیبی بوی و #ددی بیبی #گرل میخوای؟ 💯🍑 این چـنلِ #خفن یه عالمه رمـان #فول‌صحنه و #فورســام داره 🔞🍼 فایل رمان های این چنل شامل ژانرای: #مامی‌لیتل‌ 🍓 #گی‌لاو‌ 🏳‍🌈 #صحنه‌دار 🔥 #خشن 😈 #بارداری‌‌مردان ⛓ #امگاورس 💦 https://t.me/joinchat/H3mNOTzlKQw3MTA0 https://t.me/joinchat/H3mNOTzlKQw3MTA0

زندگی ی پسری که قراره دنیای سادش به دنیایی عجیب و غریب تبدیل بشه🔞🔥 #ددی #لیتل_بوی #پارت_آینده وارد آشپزخونه لوکسشون شدم #دهنم از این همه زیباییش #باز و بسته میشد _واووو #پولداریه دیگه همین آشپزخونه اینا به اندازه حال خونه ی ماعه💵👑 خدمتکاری که پشتم ایستاده بود منو به جلو #هل داد و با #اعصبانیت لب زد :به جای اینکه اینجا واستادی عین ندید بدیدا به دیوار های این خونه زل زدی برو کارتو انجام بده #اقا بیاد بفهمه #دسر مخصوصش درست نکردی #زندت نمیزاره🔥🥺 به سمتش رفتم :همچین آدم #وحشتناکی بنظر نمیرسه ی تای ابروش رو بالا برد : آدم #وحشتناکی نیس ؟؟؟؟؟🤔 اگه بدونی با #لیتلاش چیکار کرده #اینجوری نمیگی یکیشون رو از بسی #شکنجه داده که جان به جان تسلیم شدش زیر خاکای همین باغ دفن شد جسدش⚰⛓ هینیییی کشیدم از ترس به سمت پنجره آشپزخونه رفتم که دیدم ی مرد😱😬 https://t.me/+PVsjjHHcOlw5Yjg5 https://t.me/+PVsjjHHcOlw5Yjg5

صبح را با آغوش و یادش آغاز باید کرد روزتون زیبا و خوب بسازیدش🤍

عشقش رو به طور اشتباه می‌دزدن و برده میکنن!🥺⛓ #پلاگ رو برداشتم و وارد دهنش،کردم تا خیسش کنه. وقتی از خیس شدنش،مطمئن شدم،سمت #سوراخش،بردمش که لرزید.❗️ چشمام رو بستم و نفس عمیقی کشیدم تا بتونم خودم رو کنترل کنم. پلاگ رو،به سوراخش مالیدم و به #ضرب واردش کردم که #جیغی کشید و زد زیر گریه.🔞😭 قلبم درد گرفت. منو ببخش زندگیم. گذاشتمش روی زمین و داگیش کردم. با چشمای اشکی و لبای لرزون،بهم خیره شد. من،قربون لب لرزونت بشم،دلیل وجودم. #فلاگر رو برداشتم و روی کمرش،کشیدم. ضربه ی آرومی،به کمرش زدم اما،یهو...💦 🔞🩸🔥🔞🩸🔥🔞🩸🔥🔞🩸🔥🔞🩸🔥🔞🔥 https://t.me/+o6J2B81NdpkyZDlk https://t.me/+o6J2B81NdpkyZDlk

#جلوی_ددیش_خودارضایی_میکنه🔞💦🍯 #آبشو_تو_شیشه_شیر_میریزه👄🍓🍼 ددی دستی به چوچولم کشید و سیلی محکمی روش زد. جیغ بلندی کشیدم و خواستم پاهامو ببندم که جلومو گرفت. دستمو گرفت و روی ک*ص تپلم گذاشت و انگشتامو روش فشار و تکون داد. : جلو ددی خودتو بمال و ارضا شو کوچولو🚫🍆🔥 انگشتمو به خیسی آب بهشتم کشیدم و چوچولمو مالیدم. بهشتم داشت نبض میزد که ددی سر #شیشه شیرمو باز کرد و زیر سوراخم گرفت. : تند تر بمال خودتو میخوام کل شیشه شیرو از آب تپل خوشگلت پر کنی...😈💧❌👅 https://t.me/+zneqh2IkDgY0MzI0

رابطه ی بیبی بوی و ددیش توی دانشگاه🔞 ددی اخم کرد روی پاهاش #دمرم کرد: -بیبی تنبل درس نمی خونی؟! شلوارم رو از پام در اورد #باکسرم رو پایین کشید #اسپنکی به #باسنم زد که آخ بلندی گفتم #اسپنک های پی دی پی روی باسنم می کوبید با التماس می گفتم: -ددی بسه... غلط کردم... درس میخونم #پلاگ بزرگی رو از توی کشو در آورد دو لوپ #باسنم رو باز کرد #پلاگ رو با فشار وارد سوراخم کرد که جیغی کشیدم و...💦 https://t.me/joinchat/XFRVbb94VK5iMWU0 https://t.me/joinchat/XFRVbb94VK5iMWU0 https://t.me/joinchat/XFRVbb94VK5iMWU0

اسپنک هم نوازش است نوازشی خشن بر تن تو... #BDSM #master #NumV @bdsmacademy4u

کراشش ازش می‌خواد تریسام بزنن...😈🔥 از جا بلند می‌شوم و به سمت در می‌روم تا از اتاق خارج شوم. -من تریسام رو نیستم پارسا؛ بس کن. در را باز می‌کنم اما ناگهان دستان قوی‌اش به بازویم چنگ می‌زند. در بسته و من به آن کوبیده می‌شوم. قفسه سینه‌ام درد شدیدی می‌گیرد و باعث می‌شود که آخی از دهانم بیرون آید. اما لب زبر و خشن او خفه‌ام می‌کند. شلوارم را به شدت پایین می‌کشد و آلتش را لای پاهایم می‌گذارد و انگشتانش را به آلتم می‌رساند. -حتی اگه ک... یک‌دفعه صدای بسته شدن در می‌آید. با استرس سعی می‌کنم پسش بزنم. -وای کارن اومد. برو اونور. با خونسردی حرص دراری می‌گوید: کارن که میدونه ما باهمیم. سپس محکمتر آلتش را روی من حرکت می‌دهد و باعث می‌شود ناله کنم: میدونه باهمیم اما مطمئن باش نمیخواد ببینه داری داداشش رو میکنی. جلوی داداشش می‌خواد بکنتش🤐🤤 https://t.me/+R_EOEaGQtLHrWZx0 https://t.me/+R_EOEaGQtLHrWZx0 ممنوعه🤫 با‌ یه‌ زوج‌ گی و هات🏳️‍🌈💦