🗡عشق جنایتکار🩸

سیلی به ک..صم زد و شورتمو توی دست داداشش انداخت _میبینی داداش چه ک..ص بکری پیدا کردیم داداشش شورتم رو بو کشید و لیسی به آب ک..صم که روی شورت ریخته بود زد _اخخ نگو که ک..یرم براش حسابی شق شده از همون اول باید سراغ زنای مطلقه میرفتیم بین ک..صم قرار گرفت و داداشش هم ک..یرش رو درآورد و توی دهنم گذاشت داشتم عق میزدم که ک..یر اون یکی داداشش توی ک..صم فرو رفت..😱😋 https://t.me/+Aex_tIU9U9VlZGI8 https://t.me/+Aex_tIU9U9VlZGI8 سکس با دوتا برادر وکیل💦👆🏻 9 پاک✅

گپ جذاب فمدام برای میسترس های واقعی👠 https://t.me/+GJgVQ5796uBlOTdk

#part1 #کـ**یرش رو توی #ک..صم فرو کرد که از درد و لذت جیغ زدم و #موهاش رو چنگ زدم #دستام رو بالای سرم قفل کرد و شروع کرد تندتند تلمبه زدن توی #ک..ص باکره ام از درد داشتم به خودم #میپیچیدم که سوتی زد و طولی نکشید که دو سه تا مرد #سیاه پوست جلوم قرار گرفتن و درصدم ثانیه همشون لخت شدن و با #ک..یراش درازشون بالای سرم وایسادن ترسیده خواستم تکون بخورم که با فرو رفتن #ک..یر یکیشون توی دهنم و #ک..یر یکی دیگشون توی #ک..ونم داشتم جر میخوردم زیرشون هنوزز توی شوک بودم که ک..یر یکی دیگشون هم لای #پستون هام قرارگرفت...😱👅👇 https://t.me/+Aex_tIU9U9VlZGI8 https://t.me/+Aex_tIU9U9VlZGI8 #گروپ‌بیغیرتی💦🍑 9پاک✅

‌ ‌ ‌‌‌ ‌ خلاصه: پسر فقیری و بیناجنسی که خدمتکار خونه یه پیرمرد خیلی پولدار میشه و قصد اغوا و حامله شدن از اون پیرمرد داره حالا چی میشه اگه این بین سر و کله پسر سخت گیر و مغرور  پیرمرد پیدا شه https://t.me/+9f9JfGbyko03Y2U8

‌کلاب شبانه +𝗟𝗚𝗕𝗧𝗤 🏳️‍🌈🍾 ✦ همه دور همیم و هیچ قانونی هم نداریم🍻 https://t.me/+MxlXi4Hvpts4Zjdk ｡* پر لزبینای در و داف😮‍💨💦 ⊹. تامبوی های هات و جذاب🔥🫦 -مخ زنی و چرت و پرت گویی آزاد❤️‍🔥 -ولی بی احترامی ممنوع❌ https://t.me/+MxlXi4Hvpts4Zjdk ‌

شورتشو پایین میکشم و سرشو بیشتر به دیوار فشار میدم با دست لای کپلای سفیدشو از هم باز میکنم و دو انگشتمو وارد سوراخ تنگش میکنم داخلش تلمبه میزنم که از درد پاهاش سست میشه ولی وحشیانه کی*ر کلفتمو وارد سوراخش میکنم که صدای جیغش بلند میشه _تا صبح انقدر زیر دستام گایی*ده میشی و ار*ضا میشی که از حال بری و همه بفهمن مالک این امگا کوچولو منم پاهاشو بیشتر باز میکنم و همزمان با بوسیدن گردنش تا ته خودمو داخلش میبرم و بی توجه به گرمای خون...🍑🔥💦 https://t.me/+SziEonZQAWE0MTI0 https://t.me/+SziEonZQAWE0MTI0 امگا کوچولویی که توسط یه آلفا وحشی برای شکسته شدن طلسمش بهش تجاوز میشه تا اینکه...

وکلای حشری 💦🔥 #تریسام #محارم اردلان دستی روی #سینه های بزرگم کشید و مثل بوق فشارشون داد. آهی از #لذت کشیدم و #کون بزرگم رو به ک_یر اردلان چسبوندم 🔞 -اهههههه اردلان منو بکننننن با ک_یر کلفتت سوراخ تنگ کونمو جر بده عااااحححح اردلان جونی گفت و ک_یر شق شدش رو روی سوراخ کونم گذاشت ارسلان از جلو خودش رو بهم چسبوند _داداش میخوای تنهایی #کون برده خوشگلمون رو جر بدی؟🍑 اردلان خندید _برده جدیدمون میدونه ما همیشه تریسام میریم مستانه خندیدم و با شهوت دست روی ک_یر کلفت شده ارسلان گذاشتم _تو از جلو منو بکن اردلان از پشت!🔞 با شنیدن این حرف ارسلان جری شده ک_یرش رو توی ک_صم فرو کرد و همزمان اردلان از پشت....💦 https://t.me/+Aex_tIU9U9VlZGI8 https://t.me/+Aex_tIU9U9VlZGI8 با ک.یرای کلفتشون ک.ص دختره رو جر میدن🔞 3 پاک✅

فریاد بوکسور و خلافکاری که عاشق آسو میشه تو یه نگاه🫠❌ #پارت_۲۴😳 - دردونه،نمیخوای بیای بیرون از اتاقت؟ جوابی نگرفت نگران شده بود نزدیک یک ساعت بود که اتاق خارج نشده بود آرام تر میگوید: - عمرِ فریاد..؟ بگم غلط کردم خوبه؟ بیا بیرون دورت بگردم با صدایی که بر اثر گریه هایش گرفته بود نق میزند: - نمی‌خوام . دلش آتش میگیرد ، برای صدای بغض آلود دردانه اش - دردت بجونم دردونه ،بیا این درو باز کن من که گفتم غلط کردم ،دیگه داد نمی‌زنم روت. پاسخی دریافت نکرد و با صدایی که سعی میکرد آرام باشد دوباره گفت: - آسو جان؟ بیا بیرون قربونت برم من نیای درو میشکونم از گیساتو میکشما. آسو بعد از شنیدن جمله ی آخر فریاد عصبی می‌شود و جیغی میکشد: - ببین حتی بین منت کشیاتم باید تهدید باشه مرتیکه . - تهدید نمیکنم یکی یدونم میگم بیا درو باز کن . و دوباره جوابی نگرفت. - تو مگه ی ساعت پیش بخاطر ی توله سگ دعوا درست نکردی ،باشه بیا باهم بریم بگیریم باشه؟ آسو بعد از جمله ی بعدی فریاد نیش هایش باز میشود اما دوباره صدایش را بغضی میکند: - دروغ میگی! فریاد ابرو در هم میکشد و می‌گوید: - من تا حالا بهت دروغ گفتم؟ راست می‌گفت هیچ وقت به او دروغ نگفته بود. از جا بلند میشود و قفل در را باز میکند پشت بندش هیکل تنومند فریاد را پشت در میبیند که با اخم ریزی خیره ی صورت زیبای آسو شده بود. - خر نشدم ولی بریم. اخم کم رنگش باز میشود و با نیم چه لبخندی که میزند دست دور کمر باریک دختر میکشد و اورا در بغل خود می اندازد و بوی عطر او را نفس میکشد. - درو رو من قفل میکنی وزه خانوم!؟ آسو تخس میگوید: - وزه‌ اون عمته با اون دختر عفریته تر خودش ولم.... جمله اش کامل نشده بود که گرمی لبهای مرد را رو لبانش حس میکندو ......... واسه خوندن این رمان بزن رو لینک زیر😭❌❌❌❌❌ https://t.me/+v6COjY7IE9E2YzNk https://t.me/+v6COjY7IE9E2YzNk

#وکلای_حشری 🍑🔥 اردلان دستی روی #سینه های بزرگم کشید و مثل بوق فشارشون داد. آهی از #لذت کشیدم و #کون بزرگم رو به ک_یر اردلان چسبوندم 🔞 -- اهههههه اردلان منو بکننننن با ک_یر کلفتت سوراخ تنگ کونمو جر بده عااااحححح اردلان جونی گفت و ک_یر شق شدش رو روی سوراخ کونم گذاشت ارسلان از جلو خودش رو بهم چسبوند _داداش میخوای تنهایی #ک.ون برده خوشگلمون رو جر بدی؟🍑 اردلان خندید _برده جدیدمون میدونه ما همیشه تریسام میریم مستانه خندیدم و با شهوت دست روی ک_یر کلفت شده ارسلان گذاشتم _تو از جلو منو بکن اردلان از پشت!🔞 با شنیدن این حرف ارسلان جری شده ک_یرش رو توی ک_صم فرو کرد و همزمان اردلان از پشت....🫦💦 https://t.me/+Aex_tIU9U9VlZGI8 https://t.me/+Aex_tIU9U9VlZGI8 #تریسام #گروپ #ممنوعه #اسمات⚠️ 1 پاک✅