cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

Sepideh sayyad

Youtube: sepidehsayyad Instagram: spd.syd

Больше
Рекламные посты
1 265
Подписчики
-224 часа
-97 дней
-2930 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

سخنان عمیق و دلنشین خانوم الهه روزدار - وحدت - قسمت اول
Показать все...
۴۹. زندگی آگاهانه در مقابل زندگی مکانیکی ، زندگی آگاهانه قرار دارد و اگر یک فرد معمولی مکانیکی در زندگی‌اش مجموعه شرایطی پیش بیاید که او را بسمت آگاه شدن سوق دهد ، چنین فردی به مرور و طی گذر زمان طولانی و تجربه سختی های زیاد میتواند به تدریج زندگی را بصورت آگاهانه تجربه کند. در زندگی آگاهانه شخص قادر به مشاهده افکار و احساسات و حس های جسمانی خود بصورت یکپارچه و همزمان می باشد و تعریف خود از واقعیت را کاملا بر مبنای بررسی های مستقیم خودش از آنچه که مشاهده می کند قرار می دهد نه چیزی که دیگران تلاش میکنند به عنوان واقعیت به او تلقین کنند. شخص آگاه را نمیتوان با تحریک کردن احساسات و یا تلقین تحت تاثیر قرار داد و او را تحریک به داشتن طرز فکر و یا طرز رفتار خاصی نمود و انگیزه های فرد آگاه از درون خودش نشات می گیرد نه از القائات بیرونی.
Показать все...
۴۸. در اینجا به برخی عوامل و ساختارهایی که زندگی مکانیکی انسانها را ایجاد و حفظ می کند اشاره شد. همین ساختارها هستند که باعث شده اند که انسانها در عین ناآگاهی و ناهوشیاری و زندگی در خواب و رویا و قصه ها ، بتوانند با هم زندگی کنند و هر چند ناقص ، انواعی از همکاری های گروهی در سطوح بزرگ شکل بگیرد و جوامع عظیم انسانی امروزی ایجاد شود. در زندگی مکانیکی برخورد و تضاد و درگیری امری کاملا طبیعی و لازم است و بر اثر برخورد افکار و آرا و قصه ها و روایتها و باورها و ارزشها و روشهای زندگی ، آنچه که با شرایط جدید سازگاری بیشتری دارد پیروز و غالب می شود و این درگیری دائم همیشه وجود داشته و خواهد داشت و جزئی لازم از روش سازگاری دنیای انسانهای مکانیکی با شرایط جدید و جهان در حال تغییر می باشد. با این حال مشغول شدن فرد آگاه با این درگیری ها امری بیهوده و مضر می باشد و بعدا در مورد این مسئله بیشتر صحبت خواهیم کرد.
Показать все...
۴۷. برای یک فرد مکانیکی ملاقات با یک شخص خاص در یک زمان خاص ، مطالعه یک مطلب و یا مشاهده یک فیلم خاص ، انواع اتفاقات سیاسی و اجتماعی جامعه اطراف ، بروز اتفاقات و بلایای طبیعی ، مشاهده رفتار و کلام تصادفی یک شخص دیگر مخصوصا نزدیکان و افراد مرجع، اتفاقات عادی زندگی روزمره مانند بیماری و تغییر شغل و یا بسیاری مسائل اتفاقی کوچک و بزرگ دیگر ، عملا می تواند تاثیر بسیار بزرگی در زندگی‌اش بگذارد و مسیر زندگی و طرز فکر و باورها و خواسته های او را کاملا تحت تاثیر قرار دهد . بنابراین شخص مکانیک بسیار بیشتر از آنچه خودش فرض می کند تحت تاثیر تصادف و اتفاق هست ولی خودش خبر ندارد. با این حال کسی که در مسیر زندگی آگاهانه قرار گرفته، تا حدی می تواند حوادث اتفاقی و تصادفات را تشخیص دهد و تاثیرشان بر زندگی اش را کمتر کند و عملا کنترل زندگی خودش را تا حدی بدست بگیرد.
Показать все...
۴۶. تاثیر تصادف و اتفاق بسیاری از پدیده هایی که در ظاهر بصورت تصادفی و اتفاقی فرض می شوند ، در اصل دارای علتهای پنهان و عمیقی می باشند که در ظاهر آن علتها قابل تشخیص نیستند و بنابراین به اشتباه تصادفی در نظر گرفته میشوند ولی تصادفی نیستند و شخصی که سطح بودن او بالا رفته و آگاه است می تواند بسیاری از علتهای پنهان را تشخیص دهد. با این حال بسیاری از اتفاقات و پدیده هایی که در زندگی انسانها رخ می دهد معلول تصادف و اتفاق هستند ولی شخص سعی می کند برای آنها معنایی ذهنی جور کند تا بتواند با آنها راحت تر کنار بیاید و همین مساله می تواند زندگی او را کاملا تحت تاثیر قرار دهد. تصادف و اتفاق یکی از عوامل مهم پدیده‌های دنیای فیزیکی هستند و انسانهای مکانیکی معمولا اهمیت آن را بسیار کم در نظر می گیرند و در مقابل عاملیت اراده خودشان را بسیار موثر و پررنگ فرض می کنند. یک انسان مکانیکی تاثیر بسیار زیادی از تصادفات و اتفاقات احتمالی زندگی خودش می گیرد و بسیاری از تصمیمات و مسیرهای مهم و بزرگ زندگی اش عملا توسط برخی تصادفات و اتفاقات ایجاد شده اند ولی او متوجه تاثیر این مساله نیست.
Показать все...
۴۵. امور زیادی هستند که ذاتا قابل بررسی توسط هیچ کسی نیستند و بخش بزرگی از جستجوهای فکری ما را به خود مشغول کرده‌اند و ما به دنبال پیدا کردن پاسخ روشن و قاطع برای آنها در افکار و تخیلات و فلسفه بافی های خود هستیم و یا به دنبال کسی میگردیم که برای این سوالات بدون امکان بررسی ، پاسخ هایی ارائه دهد و ما با باور به این پاسخها خیال خود را راحت کنیم . نمونه‌ای از این مسائل غیر قابل بررسی عبارتند از ماهیت جهان ، هشیاری ، هدف زندگی ، قبل از تولد ، بعد از مرگ و خیلی امور دیگر که هر کس میتواند در افکار بی پایان خود این مسائل بدون امکان بررسی را پیدا کند. ما به دنبال پیدا کردن پاسخ قطعی برای اموری هستیم که اصلا قابل بررسی برای کسی بجز در تخیلات و ذهن نیستند و علت این مسئله به این بر میگردد که ما نمیخواهیم امور زیادی که قابل بررسی هستند و شامل احساسات و حسهای جسمانی و افکار سانسور شده درونی‌مان میباشند را بررسی کنیم و در عوض ذهنمان را مشغول اموری می کنیم که قابل بررسی نیستند و فقط می توانیم حدسهای بدون شواهد در مورد آنها بزنیم. بنابراین بخشی از دروغهایی که به خودمان می گوییم مربوط به اموری است که ذاتا قابل بررسی نیستند ولی ما با آنها بگونه‌ای برخورد می کنیم که انگار قابل بررسی هستند و ما برایشان جوابی پیدا کرده‌ایم.
Показать все...
۴۴. دروغگویی به خود انسان مکانیکی هر روز و به تعداد بسیار زیاد در ذهنش در حال دروغ گفتن به خودش می باشد. بخشی از این دروغها نسبت های غلطی است که به خودش می دهد که با واقعیت آنچه که هست بسیار متفاوت است. این نسبتهای دروغی که انسان به خودش نسبت میدهد معمولا شامل احساسات و یا حسهای جسمانی‌ای است که ندارد و به خودش تلقین می کند دارد و یا احساسات و حس های جسمانی‌ای که دارد ولی به خودش به دروغ می گوید که ندارد. بعنوان مثال بسیار رایج است که شخصی در ترس دائم بسر ببرد ولی از نظر خودش فرد نترسی می باشد و یا اینکه شخصی میل جنسی در او فعال شده و انگیزه بسیاری از فعالیتهایش می باشد ولی خودش نمی تواند آن را حس کند و میل جنسی خود را انکار می کند. یک مثال دیگر می تواند این باشد که فرض می کند در حال عشق ورزیدن و محبت به دیگران می باشد و آنها را دوست دارد ولی این در حالیست که وجودش سرشار از خشم و تنفر هست . بسیاری از مواقع هم انسان بصورت همزمان احساسات متناقض نسبت به یک فرد و یا وضعیتی دارد ولی فقط بخشی از احساسات خودش را می بیند و بخش دیگر را نمی بیند و بدین صورت متوجه تناقض درونی خودش نمی شود. بخشی دیگر از این دروغها اموری است که انسان به عنوان واقعیت مسلم به خودش و دیگران تلقین می کند و به خودش می گوید که چیزی را می داند و این در حالی است که خودش صحت و معنا و مفهوم آنها را بررسی نکرده و آنها را از بیرون و دیگران گرفته ولی به گونه‌ای با آن مساله برخورد می کند که انگار شخصا برایش مسجل شده که آن مسئله را بررسی کرده و برایش واقعیت است.. تا زمانی که انسان این حجم از دروغ را به خودش می گوید واضح است که از درک واقعیت خودش و آنچه که هست چقدر دور می باشد.
Показать все...
۴۳. گروه دیگر از ضربه گیرهای ذهنی ، اعتیاد به فکر کردن و درگیر کردن دائمی توجه بسمت افکار میباشد. توانایی توجه ما محدود است و ما اگر بصورت دائم توجهمان بسمت افکارپراکنده‌مان معطوف شده باشد ، نیروی توجه ما دیگر وقت و انرژی کافی برای توجه به احساسات و حسهای جسمی و افکار مشکل ساز و آزار دهنده نخواهد داشت و حس ها و افکار آزار دهنده و مشکل ساز بدین صورت سانسور میشوند. اعتیاد به تفکر می تواند با مشغول کردن دائمی ذهنمان با خوراک فکری مانند تخیل ، گفتگو ، مطالعه ، تفسیرهای ذهنی ، فعالیتهای هنری، مشغولیت به شغل و کار ،سرگرم شدن دائم با انواع رسانه ها مانند روزنامه و رادیو و تلویزیون و شبکه های مجازی و بازیهای کامپیوتری و غیره انجام شود. این اعتیاد به تفکر آنقدر در زندگی امروزی رایج شده که بخش مهمی از زندگی انسانهای مکانیکی و سبک زندگی امروزی شده است. ضربه گیرهای ذهنی روش عملکردشان از طریق شرطی سازی در مغز صورت می گیرد و مغز انسان با تقویت تدریجی برخی مسیرهای خاص عصبی و تضعیف برخی دیگر از مسیرهای عصبی، انواع خاصی از افکار و توجه را تقویت و برخی دیگر را تضعیف می کند و بدین ترتیب ضربه گیرهای ذهنی ایجاد و تقویت میشوند.
Показать все...
۴۲. ضربه گیرهای ذهنی ضربه گیرهای ذهنی دو گروه هستند . یک گروه باورها و تلقین ها و افکار غلطی هستند که باعث میشوند فرد نتواند احساسات وحسهای جسمی خود را حس کند. مثلا شخص بصورت توهمی باور دارد که فرد بسیار مهم و با ارزشی است و همین مساله باعث میشود که توجهش بسمت احساسات توهمی با ارزش بودن خودش برود و حسهای آزار دهنده درونش را کمتر حس کند و یا یک مثال دیگر می تواند امیدهای واهی انسانهای مکانیکی باشد که او را مشغول نگه می دارند و توجهش از حس کردن احساسات و حس های جسمانی آزار دهنده‌اش پرت میشود.به عنوان مثال بسیاری از افراد با امید ذهنی به اینکه اوضاع در آینده بهتر خواهد شد و بالاخره یک روزی به خوشبختی مورد نظرش خواهد رسید ، به خود دلداری داده و همین مساله توجه او به احساسات و حسهای آزار دهنده درونی‌اش کمتر میشود.
Показать все...
۴۱. باید توجه داشته که مغز انسان در کودکی و همچنین دوره بلوغ ، زمانهایی که با احساسات و حس هایی روبرو شده که بنابر شرایط آن زمان ، احساس خطر و تهدید از جانب حس کردن آن حسها در اول ایجاد و تصور شده، بصورت اتوماتیک و برای حفظ کردن ما از دردها و رنجهای غیر قابل تحمل و احیانا جلوگیری از روانی و دیوانه شدن ما ، این گرفتگی ها را بوجود آورده و تثبیت شده‌اند و اگر شخص در زندگی خود به مسیر زندگی آگاهانه افتاده نشود، معمولا با گذر زمان این گرفتگی ها و انقباضات عمیق تر و قدرتمندتر می شوند. باید توجه داشت که برخی اوقات ضربه گیرها با افزایش خونرسانی و فعالیت بیش از حد اعضایی از بدن هم می تواند ایجاد شوند و فعالیت بیش از حد برخی از اعضا باعث میشد که شخص توجهش به برخی احساسات و حسهای جسمانی بیشتر شده و بنابراین از حس کردن برخی دیگر از احساسات و حسهای جسمانی غافل شود و آنها را کمتر حس کند.
Показать все...