cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

☢Nuclear physics☢

موضوعات مورد بررسی کانال و گروه فیزیک هسته ای: فیزیک هسته ای فیزیک اتمی فیزیک پلاسما کیهانشناسی نجوم آماتور فلسفه علم الکترونیک

Больше
Иран95 359Фарси92 711Категория не указана
Рекламные посты
1 321
Подписчики
Нет данных24 часа
-107 дней
-2730 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

#زمان بخش چهارم(آزمایش انتخاب تاخیردار ویلر) اتفاقی که افتاده این است که یکی از حالت های مجازِ سیستم آزمایش مان این بوده است که شکاف دوم بسته نباشد و باز باشد. بنابراین تا قبل از اینکه تک باریکه ذرات بخواهد از خودش رونمایی کند و تک باریکه نمایان شود، درواقع قبل از رسیدن تک باریکه به پرده، سوپرپوزیشنی از دو حالتِ شکاف دوم باز-بسته برای تابع موج تعریف شده بود که در صورتی کلپس صورت میگرفت که تک باریکه نمایان شود و قاطعانه بتوان گفت: شکاف اول باز و شکاف دوم بسته است! اما دقیقا قبل از نمایان شدن تک باریکه، شکاف دوم باز شد و حالت دوم واقعیت یافت و حالت اول که فقط یک شکاف باز بود و یک شکاف برای ذرات تعریف شده بود، کلپس شد. بدون هیچ تاخیری در زمان، حالتی از ذرات که تحت شرایط آزمایش بصورت تک باریکه بودند، به حالتی دیگر که طرح تداخلی بود کلپس یافت و هیچ خبری از تک باریکه حتی در زمان بسیار بسیار کوتاه نیز نشد! این به این معنی است که میتوان بر شرایط قبلی و گذشته ی یک سیستم کوانتومی تاثیر گذاشت و درواقع گذشته یا سابقه شرایط آن سیستم را در یک آن تغییر داد! اما اگر همین آزمایش در فواصل کیهانی و با وقایعی در زمان گذشته انجام بشود آیا نتیجه بازهم همین خواهد بود؟ در پست های قبلی دیدیم که نوعی جبر در کیهان و میان رویدادها وجود دارد و آینده بر گذشته و گذشته بر آینده اثر میگذارد و این دو به هم وابسته هستند. پس اگر اتفاقی در گذشته رخ داده، نباید دستخوش تغییرات اساسی بشود، مگر اینکه آینده هم از قبل در این جبر تعریف شده باشد و بر گذشته اثر بگذارد! در پست بعدی به این موضوع میپردازم. ⚛کانال تخصصی فیزیک هسته ای⚛ ☢ @Nuclear_ph_ysics
Показать все...
#زمان بخش سوم( آزمایش انتخاب تاخیردار ویلر) آزمایش دو شکاف را به یاد بیاورید. یک منبع نور داشتیم که در مقابلش، دیواری با دو شکاف تعبیه کرده بودیم و در آن سوی دو شکاف، بجای اینکه دو باریکه نور ببینیم که از دو شکاف عبور کرده، طرحی از تداخل امواج نور را میدیدیم که شامل باریکه های متعدد روشن و تاریک میشد. اگر یک شکاف را ببندیم و فقط یک شکاف باز بماند، آنوقت در پسِ دوشکاف، یک باریکه ی نور را خواهیم دید و اگر شکاف دوم را باز کنیم، طرح تداخلی ظاهر خواهد شد و با تعداد زیادی باریکه نور روبرو میشویم. جان ویلر فیزیکدان، سالها و قرن ها قبل از اینکه حتی تکنولوژی لازم برای اجرای آزمایشش اختراع شده باشند، آزمایشی را طراحی کرد که در آن آزمایش، اصول و چارچوب آزمایش دو شکاف را عینا اجرا و رعایت میکنیم، با این تفاوت که به یکی از شکاف ها، سیستمی تحت عنوان "کلید سوئیچ" نصب میکنیم که قادر است شکاف را با سرعت بسیار بالایی باز و بسته کند. از طرفی، فواصل بین دوشکاف و منبع نور یا الکترون را طوری تنظیم میکنیم که از لحاظ زمانی، بتوان محاسباتی انجام داد که موضوع اصلی این آزمایش است. آزمایش بدین گونه است که یک شکاف را باز میگذاریم و شکاف دوم را میبندیم(مسدود میکنیم) و از آنجایی که کلید سوئیچ تحت اختیار مان است، توانایی این را داریم که در زمانی بسیار بسیار کوتاه و تقریبا آنی، شکاف مسدود شده را سریعا باز کنیم. حالا منبع فوتون یا الکترون را روشن میکنیم و ذرات را به سمت دو شکاف میتابانیم. از آنجایی که یک شکاف باز است و شکاف دوم مسدود شده، انتظار میرود که فقط یک باریکه از نور یا ذرات در آن سوی دوشکافی که یکی از شکاف هایش مسدود است، نمایان شود. همینطور هم هست. بارها و بارها تست کرده ایم و مطمئن شدیم که در صورتی که یک شکاف باز باشد و شکافِ دیگر مسدود باشد، فقط یک باریکه از ذرات را خواهیم داشت. اما این آزمایش به نحوی طراحی شده که وقتی ذرات از تک شکاف عبور کردند و در نزدیکیِ پرده ی آن طرف شکاف بودند تا باریکه ذرات ظاهر شود، دقیقا در آخرین زمان ممکن قبل از ظاهر شدن تک باریکه ی ذرات، سریعا کلید سوئیچ عمل میکند و شکاف دوم را باز میکنیم. انتظار داریم ذراتی که از تک شکاف عبور کرده بودند و میخواستند تک باریکه ای را ایجاد کنند، برای مدت زمان کوتاهی باریکه را ایجاد کنند و سپس ذراتی که از شکاف دوم بصورت موج عبور خواهند کرد، با موج عبوری از شکاف اول تداخل کنند و طرح تداخل را پس از طرح تک باریکه ایجاد کنند. در هر حال ما انتظار داریم با شرایط مذکور، برای مدت کوتاهی طرح تداخل نداشته باشیم و طرح تک باریکه را ببینیم و سپس بعد از باز شدن شکاف دوم توسط کلید سوئیج، طرح تداخل نمایان شود. اما اینگونه نخواهد بود! نه بلکه خبری از تک باریکه نمیشود، بلکه بصورت آنی و بدون هیچگونه تاخیری، طرح تداخل نمایان میشود! این به این معناست که ذرات عبوری از شکاف اول، ظاهرا مطلع شدند که شکاف دوم باز شده و صبر کرده اند که ذرات از شکاف دوم به آنها برسد و بعد تداخل کنند و طرح تداخل را نشان مان بدهند؟! یا مسیری که آمده اند را دوباره بازگشته اند و از شکاف اول برگشتند و بعد از باز شدن شکاف دوم دوباره از دو شکاف باز عبور کردند تا طرح تداخل نمایان شود؟! جواب کمی عجیب و شگفت انگیز است! هیچکدام از اتفاقاتی که گفته شد نیافتاده! ⚛کانال تخصصی فیزیک هسته ای⚛ ☢ @Nuclear_ph_ysics
Показать все...
#زمان بخش اول وقایعی که امروز اتفاق می افتند، بیانگر وقایع دیروز و فردا هستند و خواهند بود. اینکه الان چه اتفاقی افتاد، وابسته به این است که دیروز چه اتفاقی افتاد، و البته فردا چه اتفاقی خواهد افتاد! اما همین که فردا چه اتفاقی خواهد افتاد، وابسته به این است که امروز چه اتفاقی می افتد! این رابطه بین وقایع در طی زمان، یک طرفه یا دو طرفه نیست، بلکه بی نهایت جهت دارد! شاید کمی عجیب بنظر برسد، اما جهانهای موازی ایجاب میکند که بینهایت حالت احتمالی مختلف در طی زمان وجود داشته باشند که همگی با هم در دل یک ساختار ریاضی قوی و زیبا، بر روی هم اثر میگذارند و هم دیگر را پوشش میدهند و حتی از منظر تعابیری، با هم تداخل میکنند تا این رابطه پا بر جا بماند! در طی زمان، برخی کمیت ها باید ثابت و یکسان باشند تا بتوان نظمی را بین وقایع مختلف و state ها دید. بحث یونیتاری و ناوردایی مفصل است و شاید یک روز بیشتر درباره اش به بحث نشستیم، اما فعلا با فرض اینکه درباره اش اطلاعات لازم را دارید و یا میتوانید بدست آورید، ادامه میدهیم. سرعت نور، یکی از همین کمیت هاست که اصطلاحا بهش میگوییم: کمیت ناوردا. به این معنا که همیشه ثابت است و تغییر نمیکند، حتی اگر بتوانید با سرعت های فوق بالا در فضا سفر کنید(فرض کنید با سرعت نور حرکت میکنید) ، شاید فکر کنید که نوری را که هم جهت و موازی با شما حرکت میکرد، بدون حرکت و ثابت ببینید چون هم اکنون سرعت هردو شما، یعنی نور و خودتان ثابت است. اما حقیقتا اینطور نیست! سرعت نور یک کمیت ناورداست، بنابراین با هر سرعتی که حرکت کنید، بهرحال سرعت نور ثابت است و حدودا 300 هزار کیلومتر در ثانیه است! پس تحت هر شرایطی سرعت نور همین است. نه کم میشود و نه زیاد، تغییری نمیکند. با این حساب میتوان ادعا کرد که اگر به کهکشانی در فاصله 21 میلیون سال نوری از زمین نگاه کنیم، درواقع داریم به 21 میلیون سال قبل نگاه میکنیم! اینجا فرض میکنیم که با مفهوم "سال نوری" هم آشنا هستید. هر اتفاقی که در کهکشانی در فاصله 21 میلیون سال نوری از ما بی افتد، در واقع در 21 میلیون سال قبل افتاده و چون سرعت نور ناورداست(محدود به 300 هزار km در ثانیه در خلا) ، تا نوری که مربوط به آن اتفاق و رویداد بوده به چشمان ما برسد، 21 میلیون سال زمان میخواسته! آن زمان حتی انسان روی زمین شکل نگرفته بود. اما احتمالا طبیعت خوب میدانسته که برای انتقال اطلاعات، به نور و فوتون احتیاج خواهد بود! برای دریافت اطلاعاتِ یک جسم، باید ابتدا به آن نور بتابانیم و منتظر بمانیم که فوتون های نور با الکترون های سازنده آن جسم برهم کنش کنند و مجدد بازتاب شوند و به چشمان ما برسند و حالا با الکترون های سازنده سلول های چشمان ما برهم کنش کنند و ادامه فرایند، تا ما بتوانیم بفهمیم آن جسم چه ابعادی دارد، چه شکلی و چه رنگی و چه جوری است و اطلاعاتی از این دست. پس درواقع میتوان گفت که سرعت انتقال اطلاعات، وابسته به سرعت انتقال و حرکت فوتون یا نور است که کمیتی ناوردا محسوب میشود و سرعت ثابت و معینی دارد. ⚛کانال تخصصی فیزیک هسته ای⚛ ☢ @Nuclear_ph_ysics
Показать все...
سال نوری

یکای سنجش طول یا درازا

عکس اول: تصویر هفته ستاره شناسی ایران تاریخ  : ۰۵ خرداد ۱۴۰۲ موضوع : ابرنواختر کهکشان مارپیچی M101 عکاس : خسرو جعفری زاده لینک توضیحات تصویر: https://b2n.ir/y87466 عکس دوم: محل قرار گیری کهکشان فرفره یا M101 در صورت فلکی دب اکبر یا همان ملاقه ی بزرگ معروف! ⚛کانال تخصصی فیزیک هسته ای⚛ ☢ @Nuclear_ph_ysics
Показать все...
#زمان بخش دوم اگر میپرسید چرا برای مثال از کهکشانی در فاصله 21 میلیون سال نوری استفاده کردم، باید بگویم که کهکشان فرفره یا M101 در فاصله 21 میلیون سال نوری از زمین قرار دارد و در آسمان از دید ناظر زمینی، در محلی بالای دسته ی ملاقه شکل دب اکبر قرار دارد. در پست بعدی نقشه این ناحیه را نشانتان میدهم. اما اخیرا اتفاق جالب و نادری در این کهکشان رخ داده است. ستاره ای بسیار پرجرم تر و بزرگتر از خورشید در بازوی بیرونی این کهکشان منفجر شده است(به ابرنواختر یا همان سوپرنوا تبدیل شده) و به تازگی توسط منجمان رصد و شناسایی شده که این بدان معناست که درواقعیت، ستاره ای در 21 میلیون سال قبل منفجر شده و حالا 21 میلیون سال بعد، ما آن را میبینیم! نوری که از ابرنواختر 2023ixf در کهکشان فرفره امروز دریافت میکنیم، در 21 میلیون سال قبل تابیده شده و مسیر خاصی را طی کرده است تا به چشمان ما برسد. شرایط خاصی در این 21 میلیون سال که نورِ این ابرنواختر در راه رسیدن به چشمان ما بوده، بر این نور یا بهتر است بگوییم فوتون، حاکم بوده و مسیر طولانی طی شده است تا این نور به ما برسد و حالا 21 میلیون سال بعد، ما شاهد ابرنواختر 2023ixf باشیم که قبل از تولد مان، قبل از بوجود آمدن مان، قبل از اختراع تلسکوپ و قبل از همه اینها، منفجر شده بود! البته که علتی دارد این همه بر زمان و 21 میلیون سال تاکید میکنم! سرعت نور ثابت و ناورداست، گذشته را نمیتوان تغییر داد(شما نمیتوانید پدر خودتان را قبل از متولد شدن تان بکشید و همچنان وجود داشته باشید!) اما میتوانید یک حالت از حالتهای مجاز را انتخاب کنید و تعیین کنید که حالت دیگر، در این جهان واقعیت پیدا کند یا آن یکی جهان حالا تاکید کنم که ابرنواختر 2023ixf کهکشان فرفره، از نوع سوپرنوای تایپ 2 است که این به این معناست: بازمانده ی این ابرنواختر، یک سیاهچاله است! البته آن سیاهچاله الان وجود دارد، اما نور ابرنواختر، تازه به ما رسیده است... با این حساب، سیاهچاله شدن آن ستاره، آینده ی این ابرنواختر بوده است که بر گذشته اش تاثیر گذاشته و باعث شده که این ابرنواختر منفجر شود و حتی ابرنواختر نوع دوم، باعث شده که جرم ستاره مذکور بیشتر از هشت برابر جرم خورشید باشد! فقط آینده به گذشته وابسته نیست، بلکه گذشته هم به آینده وابسته است! چگونه؟ ⚛کانال تخصصی فیزیک هسته ای⚛ ☢ @Nuclear_ph_ysics
Показать все...
اگر بخواهیم مرزی برای جهانهای موازی قائل شویم، دقیقا کجا را مرز اعلام میکنیم؟ اصلا منظور از مرز یا محدوده ی جهانهای موازی چیست؟ فرض کنیم آزمایش دو شکاف را با آشنایی قبلی که با این آزمایش داریم، انجام میدهیم. یک ذره کوانتومی را به سمت دو شکاف شلیک میکنیم و در آن طرف، طرح تداخل را مشاهده میکنیم. مجموعه ذرات یا تک ذره ی ما، دچار سوپرپوزیشن شده و در حالت های مختلف خودش ظاهر شده است. حالا تکلیف جهانهای موازی در این میان چیست؟ اگر ساده تر بخواهم توضیح بدهم، مثلا فرض کنید که باریکه نوری که به سمت دو شکاف تابانده ایم، طرح تداخلی ایجاد کرده و مثلا در 200 حالت مختلف پدیدار شده و با این حساب، در اولین لحظه، ما با 200 جهان موازی متفاوت روبرو هستیم که هنوز وجود ندارند! زیرا هنوز این 200 حالت دیتکت و نظارت یا اندازه گیری نشده که تابع موج(ویو فانکشن سابق!) کلپس کند و این فروپاشی تابع موج، باعث تقسیم این حالت ها بشود! پس آیا میشود گفت که ما قبل از دیتکت شدن این 200 حالت، 200 جهان موازی مختلف را داریم جلوی چشمان مان میبینیم؟! این حالت ها واقعی هستند! یعنی تابع موجِ ریاضیِ ما دارد مثلا 200 حالت مختلف را پیشبینی و تحلیل میکند و همزمان، طی آزمایش داریم این 200 حالت را با چشمان مان میبینیم. بنابراین تمام حالت های مجازِ یک سیستم کوانتومی را داریم یکجا و واقعا میبینیم! چرا انقدر تاکید میکنم که داریم میبینیم؟! احتمالا چون برخی هنوز باور نکرده اند که این حالت ها واقعیت دارند! اینها انتزاعی نیستند و واقعی هستند، بنابراین نمیشود به راحتی و بدون توجیه منطقی ادعا کرد که بعد از دیتکت شدن، ناگهان تمام این حالت ها از بین میروند و فقط یکی از این حالت ها باقی میماند! قطعا باید یک بلایی سر 199 حالتِ دیگر آمده باشد. جهانهای موازی میگوید هر حالت، مختص به یک جهان است و در آن جهان خاص خودش دیتکت میشود و اتفاقات بعدی رخ میدهد. حالا میتوان گفت که محدوده ی جهانهای موازی، به عمل اندازه گیری یا دیتکت شدن سیستم کوانتومی مان مربوط میشود؟ یعنی ما با 200 جهان موازی مختلفی روبرو هستیم که در هر 200 جهان مختلف، همزمان آزمایش دو شکاف انجام میشود و ناگهان بعد از دیتکت شدن ذره کوانتومی، در هر جهان یک حالت از 200 حالت رخ میدهد، چون بر اثر دیتکت شدن آن ذره، سوپرپوزیشن کلپس میشود و خاصیت موجی از میان رفته و خاصیت ذره ای خودش را نشان میدهد! سوال دیگر این است: آیا ترتیب یا نظم خاصی و یا اولویتی برای وقوع این حالت ها وجود دارد؟ یعنی تدتیب یا نظم و اولویتی وجود دارد که کدام حالت در کدام جهان به 100 درصد و واقعیت بپیوندد و دیتکت بشود؟ حقیقتا خیر! بصورت کاملا تصادفی، در هر جهان یک حالت به وقوع 100 درصدی خواهد پیوست! شاید اینگونه منطقی تر بنظر برسد که تصادف واقعا وجود دارد! در حالی که کمی عجیب تر است اگر بخواهیم اینگونه به ماجرا نگاه کنیم که حالت های دیگر از بین میروند و فقط یک حالت قطعیت پیدا میکند و اتفاق می افتد، اما معلوم نیست کدام حالت، تا قبل از اینکه دیتکت بشود! درواقع جهانهای موازی، توجیه میکند که چرا این حالت؟ چرا این جهان و چرا های متعدد دیگر... اما ماجرا به این زودی ها، تمام شدنی نیست! مسئله بعدی این است که اگر یک حالت خاص در این جهان رخ میدهد و بقیه حالت های مجاز در جهانهای متعدد و دیگر رخ میدهند، پس باید دترمنیزم یا جبر خاصی در این رابطه وجود داشته باشد و این مستلزم این خواهد بود که از لحاظ زمانی، آینده از پیش وجود داشته باشد! درواقع، روندِ وقایع آینده، به روندِ اتفاقات گذشته و حال بستگی دارد، مثل فروپاشی سوپرپوزیشن در الان! پس میشود گفت که آینده خودش دچار یک سوپرپوزیشن بزرگتر است که منشا آن، سوپرپوزیشن و حالت های گذشته و حال هستند و در بازه ی زمانی، این سوپرپوزیشن از گذشته و حال و از ابعاد کوچک تر و محدود تر، به ابعاد بزرگتر و گسترده تر نشت پیدا کرده و آینده را در بر گرفته! درواقع اتفاقات ساده ی حال، اتفاقات پیچیده تر با حالت های متعدد و مختلفِ آینده هستند که بنا بر آمار و احتمالات، هرچه روند پیش میرود و ادامه پیدا میکند، تعداد حالت های مختلف، بیشتر میشود و اتفاقات عجیب تر و پیچیده تری رخ میدهند. پس هر بار که سوپرپوزیشن یک سیستم کوانتومی فروپاشی میکند، درواقع سوپرپوزیشن سیستم ها در آینده نیز بصورت نسبی و محدود کلپس میشوند و روند وقایع آینده نیز بیشتر از پیش تعیین میشود تا اینکه آن وقایع، در روند زمان یکی پس از دیگری فرا برسند و واقعیتِ صد در صدی پیدا کنند! این موضوع را در پست های بعدی با تشریح یک آزمایش معروف توضیح میدهم. ⚛کانال تخصصی فیزیک هسته ای⚛ ☢ @Nuclear_ph_ysics
Показать все...
#جهان_های_موازی ایده یا واقعیت؟ تقریبا سه سال میشود که بطور اساسی به ایده جهانهای موازی فکر میکنم و تحقیق میکنم و گاهی درباره اش مینویسم. گرچه تمام تراوشات ذهنی ام را در این کانال نمیگنجانم و فقط بخشی از آنها را مینویسم(علت این است که بتوان رفرنس ارائه داد) ، اما شاید یک روز تصمیم گرفتم تمام مطالبی که در ذهن دارم را یکجا ارائه دهم! البته نه صرفا در این کانال. یکی از عجیب ترین پدیده هایی که شاید برای عوام غیر عادی به نظر برسد، این است که چرا گاهی اتفاقات عجیب و غریبی رخ میدهد! مثلا چرا در یک روز، چندین و چندین بار نام یک شخص ناشناس را از منابع مختلف میشنوند یا یک شخص را به طور کاملا تصادفی در یک روز چند بار میبینند، یا بنا بر تصادف، محال ترین اتفاقات ممکن که احتمال وقوعش بشدت کم بوده است، رخ میدهد و زندگی شان را تحت تاثیر قرار میدهد! از دیدگاه من، بنا بر احتمالات و حالت های مختلف یک سیستم کوانتومی که دچار سوپرپوزیشنی شده بود و حالا کلپس شده و یکی از حالت ها اتفاق افتاده، کمی نادر بوده است. اگر بخواهم ساده تر مطلب را طرح کنم، با فرض اینکه دو عدد تاس داریم که همزمان پرتاب شان میکنیم، احتمال اینکه هردو تاس 6 بیایند بسیار کم است، همانطور که احتمال اینکه هردو 1بیایند یا هردو 4 یا 3 یا...، بسیار کم بود! نکته اینجاست که با این که احتمال کم است، اما محال نیست که دو حالت مشابه، همزمان به وقوع بپیوندد! اگر دو تاس را همزمان پرتاب کنیم، از دیدگاه عوام، این حالت که هردو تاس همزمان 6 بیایند نادر است و اگر پیش بینی نکرده باشند که هردو تاس 6 خواهد آمد و ناگهان هردو 6 بیاید، برای عوام این عجیب خواهد بود که هردو تاس شش آمده! اما حقیقتا اتفاق عجیبی نیست! دو تاس، در صورتی که همزمان پرتاب بشوند، 36 حالت مختلف دارند. اگر هر کدام از این حالت ها در یک جهان موازی به وقوع بپیوندد، ما 36 جهان موازی متفاوت خواهیم داشت. اینکه در یکی از این جهان ها دو تاس همزمان 6 بیاید، همانقدر محتمل است که در دیگری یکی 2 و دیگری 3 بیاید، و در آن یکی جهان... اما فرق اینکه در جهانی هردو 6 بیایند و در دیگری، یک تاس 2 و تاس دیگر 3 بیاید، در اینجاست که در جهانی که هردو 6 آمده، پدیده نادری رخ داده و این عجیب بنظر میرسد... البته از دید عوام! اگر این دیدگاه را بسط و تعمیم بدهیم به تمام اتفاقات عجیب و نادری که رخ میدهد، مثل دیدنِ فردی که یک روزی خبر مرگش را شنیده بودیم و ناگهان او را زنده و سالم در خیابان میبینیم! ، دیگر چیزی ماورایی جلوه نمیکند و میشود نتیجه گرفت که ما با چیزی عجیب تر از ماورا و فراطبیعت طرفیم! آن چیز عجیب، خود طبیعت است با قوانین عجیبش! احتمالات! اتفاق عجیب و نادری مثل اینکه یک شخص از طبقه ششم ساختمان به پایین پرتاب میشود اما زنده و سالم میماند، در یک جهان موازی دیگر به مرگ او ختم خواهد شد. همانقدر که در آن جهان، مرگ او بر اثر افتادن از طبقه ششم کاملا عادی و طبیعی بوده است، در این جهان بر خلاف آن جهان، زنده ماندنش بعد از افتادنش از طبقه ششم غیر عادی و نادر است! از دیدِ اکثریت، این پدیده بسیار عجیب و ماورایی است، اما دروافع بازیِ احتمالات است! بازی طبیعت! اما چرا افرادی که به این اتفاق عجیب و نادر توجه میکنند، به اتفاقات عادی و طبیعی که هر روز جلوی چشمان شان به وقوع میپیوندد، مثل طلوع و غروب خورشید یا وزش باد و حرکت قایق و هزاران اتفاق عادی دیگر توجهی نمیکنند و اصلا برایشان اهمیتی ندارد؟ آیا بهتر نیست قبول کنیم که خود علم و خود طبیعت، بسیار شگفت انگیز تر و عجیب تر از فیلم های علمی-تخیلی و ماورا و فراطبیعت هستند؟! سوال بعدی که برایم طرح شد و باعث شده بود که بمدت یکی دو ماه مطلبی ننویسم تا به نتیجه ای برسم، این بود که مرز جهانهای موازی کجاست؟ جهانهای موازی کجا تمام میشوند و تا کجا ادامه دارند؟ در پست بعدی به این مسئله میپردازیم. ⚛کانال تخصصی فیزیک هسته ای⚛ ☢ @Nuclear_ph_ysics
Показать все...
Repost from N/a
Фото недоступноПоказать в Telegram
کارگاه نجوم رصدی، کیهانشناسی مقدماتی و کار با تلسکوپ. 🔭 - آشنایی با ساختار تلسکوپ ها و خطاهای اپتیکی. - معرفی صور فلکی، افسانه های باستان آسمان و جهت یابی و نقشه خوانی آسمان شب. - انواع ستارگان، تولد، حیات و مرگ ستاره ها و آشنایی با کیهانشناسی پلاسما. - اعماق آسمان(آشنایی با کهکشانها، سیاهچاله ها، ماده و انرژی تاریک). -آشنایی با دنباله دار ها، شهابواره ها، بارش‌های شهابی و طیف شناسی نور. 12 ساعت آموزش تئوری+ یک شب رصد آسمان در محوطه دانشگاه، توسط مهدی فرمانی: - منجم آماتور و عکاس آسمان شب. - طراح و سازنده تلسکوپ و سیستم های رصدخانه ای. - مدرس نجوم و مشاور علمی سریال علمی-تخیلی. جهت ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر با آیدی یا شماره تماس زیر در ارتباط باشید: @Sas_secretary 09214177297
Показать все...
Фото недоступноПоказать в Telegram
یکی از مردانی که یک شب بعد از آن که فهمیده بود باید در ستاره ها واکنش های هسته ای در حال وقوع باشد که آنها را به درخشش وا می دارد، با معشوقه اش بیرون رفته بود. دختر گفت: «ستاره ها را نگاه! چه زیبا می درخشند!» مرد گفت: «بله، و در این لحظه من تنها کس در کل دنیا هستم که می داند آنها چرا می درخشند.» دختر فقط به او خندید. برایش مهم نبود با مردی آمده است بیرون که در آن لحظه می دانست چرا ستاره ها می درخشند. #ریچارد_فاینمن (از بنیانگزاران کوانتوم) در " گروه تخصصی فیزیک و نجوم " کمی عمیق تر از آن دختر به گفته های بزرگان علم و دانش خواهیم اندیشید. لینک گروه فیزیک و نجوم: https://t.me/joinchat/71iL3giJ9cY3ZTdk کانال علمی: @Nuclear_ph_ysics قوانین گروه: @Physics_Group_rules ارتباط با مدیریت گروه: @FarmaniF
Показать все...
Фото недоступноПоказать в Telegram
یکی از مردانی که یک شب بعد از آن که فهمیده بود باید در ستاره ها واکنش های هسته ای در حال وقوع باشد که آنها را به درخشش وا می دارد، با معشوقه اش بیرون رفته بود. دختر گفت: «ستاره ها را نگاه! چه زیبا می درخشند!» مرد گفت: «بله، و در این لحظه من تنها کس در کل دنیا هستم که می داند آنها چرا می درخشند.» دختر فقط به او خندید. برایش مهم نبود با مردی آمده است بیرون که در آن لحظه می دانست چرا ستاره ها می درخشند. #ریچارد_فاینمن (از بنیانگزاران کوانتوم) در " گروه تخصصی فیزیک و نجوم " کمی عمیق تر از آن دختر به گفته های بزرگان علم و دانش خواهیم اندیشید. لینک گروه فیزیک و نجوم: https://t.me/joinchat/71iL3giJ9cY3ZTdk کانال علمی: @Nuclear_ph_ysics قوانین گروه: @Nuclear_physics_rules
Показать все...
Выберите другой тариф

Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.