Antovaan | آنتوان 🪐

زندگی خوشتر بُوَد در پَرده ی وَهم و خیال #رهی_معیری ✨ @Antovaan

دوست دارم در زندگی بعدی‌ا‌م جاده‌ای باشم، سر راه یک روستای کوچک در راهی دور. خلوت. پر از سکوت و بی‌نام و نشان. بی تابلو. بی‌رهگذر و دور از صدای ماشین‌ها. سر راه یک روستا که چند تا خانواده‌ی کوچک در آن زندگی می‌کنند. روستایی که برق نداشته باشد. تلویزیون نداشته‌ باشد. زندگی مدرن نداشته باشد و تنها درخت داشته‌ باشد. پرنده داشته‌ باشد. صدای گرگ داشته‌ باشد. عشق داشته‌ باشد و کسی باشد که هر غروب جمعه از کنار من بگذرد. زیر لب آواز بخواند. از مولانا بخواند. از ته دل بخواند. غمگین بخواند. با سوز هم بخواند. "رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن" بخواند... ✨ @Antovaan

اگه دوست داشتی آخرین قطعه‌ی موسیقی که این روزا گوش دادی و دوس داشتی برای منم بفرست 🌿🤍 @Pourebadi

امشب غم از سر و صورتش می‌بارید. خسته بود. درد داشت. پرسید تو که اینقدر تنهایی همیشه، وقتی خیلی حالت بده چیکار میکنی؟ برات سخت نمی‌گذره؟ سکوت کردم. سرم رو انداختم پایین. غرق شدم توی همه این سال‌هایی که لایه لایش رو گاهی با عمیق ترین سختی‌ها و تنهایی‌ها چسبونده بودم روی هم. آخه از کجا و چی براش می‌گفتم. جواب این سوالش خیلی سخت بود. سرمو آوردم بالا توی چشاش نگاه کردم، گفتم ببین من بلد نیستم برای آدما نسخه بپیچم. ولی خودم توی زندگیم از یه مرحله‌ای به بعد، خیلی آروم شروع کردم به ساختن یک آدم دیگه توی گوشه ای از وجودم. پر و بالش دادم. مث یه بچه بزرگش کردم. تا قد کشید بالاخره. برای روز‌ای سختی که روزگار یقمو محکم می‌گرفت. خسته می‌شدم. کم می‌آوردم. اون آدمی که توی یه گوشه دیگه از وجودم بزرگش کرده بودم اگه زمانی تنها می‌شدم، مراقبم بود. نیازی به پناه بردن به هیچ جا و هیچ کسی نداشتم. سخت میگذشت ولی تنهام نمی‌گذاشت. نمیدونم برای تو هم میشه ولی بهش فکر کن... ✨ @Antovaan

زنده به نور ... ✨ @Antovaan

مثل همیشه شرمندم کردین. کمتر از دوساعت بیشتر از ٧ میلیون جمع شدش برای بچه ها. ٣ تومن هزینه دارو بچه‌ها میشه. بقیش هم هزینه درمانی بچه های نیازمند دیگه که اطلاع رسانی میکنم به اون عزیز‌هایی که کمک کردن. امیدوارم حال خوبی که به این بچه‌ها و خانوادشون دادین بهتون برگرده. فقط ممنون میشم دیگه واریزی نداشته باشین. مخلص همتونم 🙏🏻❤️

چه قدر دلم براتون تنگ شده بود. میدونم نیستم. بزارین روی شلوغی‌های خیلی زیاد این روزهام. زودی خلوت میشم و حسابی جبران میکنم. کلی نوشته دارم که باید براتون بنویسم. کلی موزیک که دوس دارم با هم بشنویمشون. قول که زودی میام. امشب راستش اومدم بگم که حال شیدا ٨ ساله و حسام ١۰ ساله خوب نیستش. به کمک و مهربونی همیشگیتون نیاز دارن. بیماری دوتاشون که سی اف هستش، شدتش اوت کرده و اگه دارو نرسه بهشون ممکنه بیمارستان بستری شن و مراحل درمان سخت بشه. همه مدارک پزشکی و فاکتورهای دارو موجود هستش. فقط باید داروهاشون زودتر خریداری بشه. ٣ میلیون تومن فقط باقی مونده که بتونیم داروهای هر دونفرشون رو خریداری کنیم. اگه کسی فکر کرد میتونه کمکی کنه بهم شخصی پیام بده @Pourebadi تا با کمک هم توی این شرایط سخت حال دلشون رو خوب کنیم. مخلص همگی 🙏🏻🤍

من عاشق شیرین هستم. هر وقت قطعه‌ای از صدای جادویی‌اش گوش می‌دهم یاد معین دهاز می‌افتم که میگفت، کسی از من خبر ندارد، مُشتی آبم که با سیل میرود... ✨ @Antovaan