cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

اینک

نوشته ها و نظرهای سید مسعود رضوی

Больше
Иран351 825Язык не указанКатегория не указана
Рекламные посты
160
Подписчики
Нет данных24 часа
Нет данных7 дней
Нет данных30 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

⚫️شرار ارغوان 🍁 🔴 بخش آخر ☑️ دوای درد افغانستان مذاکره با طالبان نیست. تربیت و آموزش است و فرهنگ، صلح است و مدارا، عشق است و شکیب، افغانستان فقیر و خسته و دلشکسته، نیازمند کمک ماست. کمک همراهی و مذاکره با طالبان نیست. توزیع اسلحه در میان جهادیون و جنگ سالاران نیست... 🟫 افغانستان دلتنگ شهید بلخی و خواجه عبدالله انصاری و مولانا و جامی و بیدل است. دلتنگ صلاح‌الدین سلجوقی و خان آرزو و نجیب مایل است، دلتنگ استاد ربانی، و دلتنگ و نیازمند احمدشاه مسعود است. ‌افغانستان همچنین، دلتنگ ایران است، فرزندانش به کشور ما پناه آورده‌اند، بچه‌ها باید درس بخوانند، بیماران مداوا شوند، زنان و پیران سرپناه داشته باشند. 🟫 این همه مشاغل و مواهب که در سرزمین بزرگ ما وجود دارد،‌حتی در شرایط سخت جنگ تحمیلی و تحریمهای اخیر، ما را از این برادران و خواهران همکیش و همزبان و تاریخ مشترکمان جدا نمی‌کند. همچنان که از سمرقند و بخارا، و از تاجیکستان، از رودکی و کمال خجندی، صدر ضیاء و صدرالدین عینی و بازار صابر وگلرخسار صفی و تیمور ذوالفقارف نمی‌توانیم چندان دور افتیم و دور باشیم. ما یک درختیم با یک ریشه… درد افغانستان و خون جاری دخترکان مظلوم دبیرستانی در کابل، درد ماست، خون ماست و این خون سیاوش‌وار، هماره در جوشش بوده و خواهد بود؛ 🌹🟤به قول امیرهوشنگ ابتهاج: بهار آمد بیا تا داد عمر رفته بستانیم به پای سرو آزادی، سرو دستی بیفشانیم به عهد گل، زبان سوسن آزاد بگشاییم که ما خود درد این خون خوردن خاموش می‌دانیم نسیم عطر گردان، بوی خون عاشقان دارد بیا تا عطر این گل در مشام جان بگردانیم شرار ارغوان، واخیز خون نازنینان است سمندروار جان‌ها بر سر این شعله بنشانیم جمال سرخ گل، در پرده پنهان است ای بلبل سرودی خوش بخوان کز مژدة صبحش بخندانیم سحر کز باغ پیروزی نسیم آرزو خیزد چه پرچم‌های گلگون کاندر آن شادی برقصانیم به دست رنج هر ناممکنی ممکن شود آری بیا تا حلقة اقبال محرومان بجنبانیم الا ای ساحل امید، سعی عاشقان دریاب که ما کشتی درین توفان به سودای تو می‌رانیم شقایق خوش رهی در پردة خون می‌زند، سایه چه بی‌راهیم اگر همخوانی این نغمه نتوانیم 🍁⚫️🍁⚫️🍁⚫️🍁⚫️🍁⚫️🍁⚫️
Показать все...
⚫️شرار ارغوان 🍁 🔴 بخش سوم ☑️ در روزگار ما، خوشبختانه، برای دانستن تاریخ جنگ‌های خونین و جنایات روزگار، نیازی به حافظة درازمدت و تاریخنگاری سیاسی و نظامی نیست. وجدان سرکوفته و بلکة تباه شدة بشریت می‌تواند با کلیک کردن یا فشار یک دکمه بخواند و ببیند که چه رویدادهای اندوهبار، و چه فجایع هولناکی در قرن۲۱ میلادی از سوی متولیان اسلامگرای داعشی در جریان است و به دست و تفنگ صاحبان عقاید فرسوده و تعصبات پوسیده چه جنایاتی روی داده و روی می‌دهد. 🟫 این ماجراها و وقایع، آن‌چنان شرمناک و هراس‌آور است که دست و دل و قلم می‌لرزد؛ اینکه در منبع آب خوردن کودکان دبستانی در ولایات فقیر و دور دست، سم و مواد شیمیایی کشنده بریزند، اینکه عوامل و پرستاران بهداری را که برای کمک به زایمان یا واکسیناسیون سرخک یا فلج اطفال و دیگر امراض مأموریت دارند، بربایند و زیر شکنجه به قتل برسانند، اینکه به بیمارستان و پزشکان و بیماران حمله کنند و همه را به گلوله ببندند، اینکه دختران جوان را در خیابان آتش بزنند و یا اسیدکُش کنند، اینکه به زایشگاه و شیرخوارگاه حمله کنند و مادر و نوزاد و پرستار را با بمب و گلوله به خون درکشند، اینکه به خوابگاه دانشگاه کابل بروند و جوانان فروتن و پرامید را یک‌یک با گلوله و خنجر و تبر بکشند، اینکه در بازار و خیابان و حتی گورستان بمب‌گذاران انتحاری به زندگی و امنیت یک ملت چنان تعرض کنند که لحظه‌ای نیاسایند، و اخیراً اینکه به دبیرستان دخترانه‌ای که غالبا بچه‌های قوم هزاره در آن تحصیل می‌کنند، بمب و موشک‌های قدرتمند بکوبند و بیش از پنجاه دختربچة بی‌گناه و بی‌پناه را تکه‌تکه کنند. 🟫چه کسی تاوان این همه مصیبت و جنایت را می‌دهد و این بچه‌ها به چه گناهی کشته می‌شوند: بأیّ ذنب قتلت؟…؛ بیایید یک بار به منطقه و به مسلمانان و شرایط و امکانات و مناسبات آنان دوباره بنگریم: در قلب تپندة جهان، مالکان بزرگترین منابع مفت و انرژی‌های فسیلی، و پیونددهندگان شرق عالم به غرب دنیا، نمی‌توانند به همکیشان خود تشریک مساعی کنند؛ سهل است زیرا همدردی هم نمی‌کنند. به مسلمانان روهینگیا که از تکه زمین سوخته‌شان رانده می‌شوند، به چچن های تکه تکه شده توسط روسها، به مسلمانان اویغور که هیچ‌کس نمی‌داند در کجایند و چگونه‌اند و بر آنان چه می‌گذرد؟ بر مردم افغانستان و کشمیر، بر فقرزدگان پاکستان، جنگ‌زدگان این سوی جهان اسلام، سوریان، مردم کوبانی، دختران نیجریه در چنگال بوکوحرام، اینها تاریخ عصر ماست و به نظر می‌رسد اگر همچون نلسون ماندلا و خردمندان صلح‌طلب و امثال آنان، به گفتگو و اهمیت آرامش و همزیستی و مدارا توجه می‌شد، امروز ناچار نبودیم با القاعده و طالبان و داعش و بوکوحرام و لشکر جهنگوی و متعصبان مرتجعی که انسان را ابزار دست ظاهرگرایان، خرافه‌پرستان قلمداد می‌کنند،‌ دست و پنجه نرم کنیم؟ ◼️ جراحت‌ها بسی عمیق و دردها بیش از طاقت بیان است… 🔻🔻🔻
Показать все...
⚫️ شرار ارغوان 🍁 🔴 بخش دوم ☑️ در اوایل دهه نود روسیه ورشکسته در کنار دهها کشور تازه، متولد شد. میخائیل گورباچف با طرح‌های اقتصادی و سیاسی موسوم به پروسترویکا و گلاسنوست، کوشید کشور و نظام سیاسی اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی را به سوی دموکراسی و شکوفایی اقتصادی رهنمون سازد. اما از دل باتلاق گندیدة کمونیسم آزادی بیرون نمی آمد، مافیا و دیکتاتورهای کوچک و بزرگ و الیگارشی خاندان‌های منسوب به دستگاه اطلاعاتی کاگ‌ب سر برآوردند؛ از علی‌اف تا کریم‌اف و نیازاف (ترکمن باشی)، بوریس یلتسین و دیکتاتور بی رحمی به نام ولادیمیر پوتین در مسکو، جملگی از قفای همین جریان برآمدند و نهادهای قدرتمند نوین را با نام‌های تازه و صاحبان جدید و ثروتمندش به چنگ و دندان صاحب شدند. 🟥 از آن پس، افغانستان اما در زیر چرخ‌دنده‌های سنگین سیاست و تاریخ و تعصبات فرقه‌ای و ایدئولوژیک درهم شکست. حمله اشغالگرانه ارتش آمریکا به افغانستان و قبل و بعد از آن نیز جنگ سرد و رقابت پر هزینة آمریکا و شوروی، در کنار پول نفت اعراب و اسلحه‌های سرگردان، سازه‌های تازه‌ای را با کمک نظامیان پر شمار و نیروهای اطلاعات ارتش پاکستان به جان ملت مظلوم و بی‌گناه افغانستان انداخت.‌ 🟥جنگی که برژنف و مشاوران نظامیش آغاز کردند، هیچگاه پایان نیافت، نه برای افغان‌ها، نه برای روسها و نه برای آمریکا و پاکستان و دیگر کشورهایی که به هر شکل رابطه‌ای با این سرزمین سالخورده داشته و دارند. ایران نیز به دهها و صدها دلیل، درگیر موضوع مرزهای شرقی شده و حتی یک بار، از برای اشغال غیرموجه و وحشیانة سفارت ایران و کشتار دیپلمات‌ها و نفرات حاضر در سفارت‌خانه، تا مرز درگیری نظامی با طالب‌ها پیش رفت؛ خوشبختانه با اندکی خویشتنداری و به کارگیری دیپلماسی، از آن بحران گذر کردیم تا خونهای بیشتری بر زمین نریزد و بهای بهانه‌های جنگ‌سالاران را به حساب ایران نگذارند. 🟫این تاریخچه، امروز کمتر در یادها مانده و در سایة دولت دو شاخه و کم و بی اعتبار اشرف غنی ـ عبدالله عبدالله، افغانستان به ناچار به بازی‌های سیاسی تازه‌ای کشانده شده است و افق تیره و تاری را برای مردم ولایات افغانستان و حتی منطقه ترسیم می‌کند. 🟫 اینک ریشه‌های طولانی سوخته و نابودی ساختارها و پیوندهایی که مردم افغانستان را در جوشش و آرامش، در فقرو دارایی، در صلح و بحران، کنار هم نگاه می‌داشت و همپیوندی و همزیستی را تضمین می‌کرد، سالهاست که به مخاطره افتاده و چشم‌انداز صلح و امنیت را از مردم مظلوم این کشور ستانده است! شگفت آنکه در کشور جنگ سالاران، موضوع امروز، خروج نیروها، سربازان و تجهیزات آمریکایی از افغانستان و مذاکرات صلح با واسطه میان دولت مستقر و طالبان است؟! مضحک تر از این نمی توان تصور کرد: مذاکره با طالبان و اعتماد به عهد این جانیان عقب مانده!؟!؟ 🔻🔻🔻
Показать все...
♣️ شرار ارغوان 🌹🥀 ◼️سید مسعود رضوی ☑️ ۴ شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ 🔴 بخش اول ⚫️حملات ناجوانمردانة متعصبان و قاتلان بالفطره در کابل ـ در ابتدای هفته جاری ـ به دبیرستان دخترانه‌ای که در حال تعطیل شدن بود، برگ تازه‌ای از تاریخ غم‌انگیز و دردناک افغانستان است. کشوری که چهل سال قبل در چنبر تحولات سیاسی و تجربة مبهم و ابتدایی از آزادی اجتماعی، آزادی گفتگو، بیان و احزاب، یک باره با حملة اشغالگرانة ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی (روسیة کنونی) روبه‌رو شد و بی‌آنکه مردمانش نقش پررنگی در سرنوشت خود داشته باشند، وارد نزاع نابرابر و کشمکش با قدرت‌های بین‌المللی در جنگی بی‌پایان شد. 🟥خردمندان گفته‌اند؛ شروع جنگ‌ها با جنگ افروزان و لشکریان تابع تفکرات میلیتاریستی یا توسعه‌طلبانه است، اما پایانش زمانی است که همگان به ستوه آمده و خسته از جنگ، درمانده شده‌اند؛ بازنده و برنده را شاید بر روی کاغذ و بر ورق پارة تاریخ، تعیین کنند و حتی معاهداتی منعقد شود تا از تنازع انسان‌ها جلوگیری کند. اما جنگ برنده ندارد، همه بازنده‌اند. بسیاری از تحلیل‌گران تاریخ کمونیسم در شوروی و جهان در قرن بیستم، ورود ارتش سرخ به افغانستان و اشغال کامل این سرزمین را، ابتدای پایان و ناقوس فروپاشی اتحادیه کمونیستی در فدراسیون شوروی قلمداد می‌کنند 🔻🔻🔻
Показать все...
🟫دیروز که روز معلم بود، قرار مطلبی بنویسم اما دست و دل نمی رفت. همه باخبرند از ستمی که بر معلم و آموزش و پرورش رفته است. بر علم و دانش رفته است. نظام حاکم بر فرهنگ ایران با بازوهای متعدد تبلیغی و ترویجی، با گسترش سیستماتیک خرافات و مجعولات، کمر به نابودی عقل و علم بسته است. کتابهای درسی را از شاهکارهای ادبی و اخلاقی و انسانی تهی کرده و تبلیغات سطحی و سیاسی یا اساطیر و جعلیات را جایگزین می کند. دانشگاه هم حال و روزی بدتر دارد. در سالهای اخیر دانشجویان ادبیات و تاریخ و دیگر رشته های علوم انسانی را خانه نشین کرده و اعلام کرده اند طلاب سطح ۲ و ۳ را برای دبیری تاریخ و ادبیات و احتمالا بقیه رشته های علوم انسانی استخدام می کنند. فاجعه را به زیرساخت ها تعمیم داده اند تا این شبه حکومت صفوی به دوره سلطان حسین برسد و ایران از هم بپاشد و همچون جسمی فاسد بگندد. روزی از یک روحانی خارج فقه و اصول که در همین رشته ها قرار است استخدام شود و راهی دبیرستان البرز شود پرسیدم شما که درس خارج می خوانی و تاریخ اسلام می دانی، می توانی بر اساس نظریات مکتب آنال وضع اقتصادی دوره میانی عباسیان تحقیق کنی؟ سکوت کرد و آخر سر گفت تاریخ ما یک مکتب دارد و آن سیره اهل بیت است. گفتم پس فاطمیان ، ممالیک ، عثمانی، صفویان...؟ فرمود: یعنی فکر می کنی ما نمی توانیم ناسخ التواریخ را بخوانیم؟ به وقتش هزارتا بیهقی را توی جیبمان می گذاریم. این عین عبارت ایشان بود. می خواستم پرسشی درباره سبک شناسی و مکتبها ادبی در غرب از او بکنم... که فرمود: یک بابایی مزقون می زند بهش دکترای افتخاری داده اند حالا چندتا طلبه می خواهند معادل لیسانس تاریخ و ادبیات باشند خیلی به شما زور افتاده؟ بعدا فهمیدم آن مزقونچی استاد کیهان کلهر بوده است...⚫️
Показать все...
اصلاح شده را لطفا بخوانید⬆️
Показать все...
🟥 حکایت آشنا ✅حسام الدین آشنا برکنار شد و بنده نیم شب سه شنبه که همان صبحگاه چهارشنبه بود در کلاب هاوس برای اولین بار با ۹ نفر از دوستان صاحب فضل، خبرنگاران زبده، مورخ، و یک دیپلمات عزیز که سالها در وزارت خارجه بود مشغول گفتگو شدیم. ابتدا بحث شد درباره مرحوم سهراب شهید ثالث و فیلم ژرف و غریب او به نام "طبیعت بی جان" و یکی از دوستان فرمود اسمش را دوست داشت و معتقد بود سهراب در شاهنامه نماد جوانی و بدعت و پویایی است. به دست عزیزان و بزرگان او را می کشند و زجرکش می کنند و از ذره ای نوشدارو هم دریغ می کنند و آخر سر برایش عزاداری می کنند و سالها سیه می پوشند و می مویند ! باری، بنده به شوخی گفتم آن زمان رستم رستم پسر زال پور سام از تبار نریمان بود و نگاهبان و مشاورش سیمرغ، حالا "رستممان" قاسمی سردار و وزیر سابق نفت است. یکی از رفقا گفت "اسفندیار" هم رحیم مشایی است... سپس به موضوع ظریف رسیدیم. بحث نوار و صحبت های "بی سابقه و کاملا آشکار" وزیر خارجه در مصاحبه برای "حفظ سوابق و به صورت پنهان" با سعید لیلاز بالا گرفت. هر کس نظری داد. من سه چهار موضوع را گفتم که اجمالا اینها بود: ۱. در نوار و سخنان ظریف مهمترین مسئله نفوذ بی چون و چرای روسهاست . نقش پیچیده و همه جانبه روسیه در بنیانهای اطلاعاتی و نظامی و نهادی، در قدرت سخت ایران، و نابود کردن هر کس و هر چه که ذره ای ما را قدرتمند یا ثروتمند کند. از نگاه روسها ایران باید ذلیل و در دست روسیه باقی بماند. سرداران سپاه و دولت پنهان و سرمایه سالار نظامی هم که در راه است و این همه سرداران کت و شلواری را به صف کرده در این راستا معنی می دهد. جنین روسیه را در زهدان پادگانهای نظام می بینیم، عنقریب قرار بود برای برای تکمیل همین پازل بازیهای ضد برجا تازه ای از سوی روسیه مطرح شود و به میدان آید... ۲. اما بدانید و آگاه باشید که دولت روحانی تعمدا این مسایل را در اختیار برخی از افراد هول و گول جناح راست قرار داده تا آنها پخش کنند و مثلا ضربه ای به روحانی وظریف بزنند و به خیال خود جلوی امضای برجام را هم بگیرند. ۳. اما این صحبتهای آقای ظریف ابعادی بین المللی دارد. قطعا امریکا مصمم تر دنبال برجام می رود و موضع دولت روحانی هم در افکار عمومی کمی ترمیم می شود. بدنامی روسها در ایران هم هزینه سپاه و رفقا و خود روسیه را افزایش خواهد داد. صحنه سیاسی باریکتر و جناح سپاه و دربار باید جوابگو باشند. روحانی و ظریف این بازی را با برخی مشاوران طراحی کرده اند و می دانند در دراز مدت چه اثری دارد. اما در عین حال در کوتاه مدت نیاز به ضربه گیر دارند و لذا حسام آشنا را برکنار می کنند تا در صحنه داخلی و رسانه ای به بی عملی و توطئه متهم نشوند. اما دست مریزاد، از قبل برنامه دارند و آشنا هم دوماه دیگر بیشتر از عمر کاریش باقی نمانده بود. ضرر نکرد، آبرویی هم نصیب نام بی مسمایش شد! دولت، از روحانی و ظریف تا آشنا و دوست و خویشاوندانشان اصلا و ابدا ضرر نکرده اند ولی حیثیت جریان مقابل را بردند و زیر پرده هم بحث و جدل کار معاهده رو به موت برجام هم سرو سامانی داده می شود.... ۴. البته اگر رفقا در مسکو و کرملین بگذارند. ولادیمیر لنین و ولادیمیر پوتین آدمهای ساده ای نیستند... در ایران هم لشکری از نوکران و غلامان خاصه و دوستان برجسته ای دارند که خودشان تعلیم داده اند... بسیاری را در دانشگاه پاتریس لومومبا که بهتر بود اسمش را پل پوت با انورخوجه یا دزرژینسکی یا کیم ایل سونگ می گذاشتند. ۵. آن شب کسی پرسید دلایلت برای این پیش بینی چیست؟ به او گفتم پیش بینی نیست بلکه عین روز روشن است. ولی کمی تجربه و شاید یک خردل حس ششم هم لازم است... 🟫بعد از پایان کلاب هاوس و جلسه مزبور، در برزخ خواب و بیداری متنی نوشتم که بالاست و الان که بیدار شدم دیدم تعبیر شده است. همین
Показать все...
مو از بیگانگان هرگز ننالم که با مو هرچه کرد آن "آشنا" کرد 📲📞📱🖨🖥💻📠⌨️☎️💿📀💽 آشنا و بیگانه، نفوذی و جاسوس بازی، خودی و بیخودی و نخودی وغیر خودی، دولت حزب اللهی ، "رستم" قاسمی، "اسفندیار" رحیم مشایی ، "سهراب" شهید ثالث، وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه، عماریون و حواریون وزیر خارجه و نهاد "تحت" و "زارتش" روزینامه جوان و سپاه پاسداران، دولت بی مایه و دولت در سایه، کبوترها، کرکس ها و پرستوها، انتخابات و انتصابات، انتصابات و انتسابات ، اقتضائات و افتضاحات.... بلبشویی ست مملکت. بیچاره وزیر خارجه که استعفا کرد اما ماند، حالا هم که به صندلی چسبیده و با صندلی باید برود مکتب نیویورک... حرف زد و هفت ساعت با یک نفر وراجتر از خودش گفت و گفت... اما جرات نکرد یک تسلیت و تاسف بگوید برای کشتن مسافران پرواز اوکراین! فقط گویا مشکلش ماله کشی بوده و اینکه بهش گفته اند: یارو! نخوری به جارو؟ ... زود از دم در برو کنار... برو بشین لب طاقچه و توییت کن که: "خودش به خودش نقص فنی شلیک شده"، خلاصه خیلی بد بود اما ما گفتیم نبود، شما هم بگید بد نبود، خوبیت نداره، ملتفتی که؟ کاریست که شده... آبی ریخته و سبو هم شکسته... اما خداوکیلی عیب می جمله بگفتی کمی از هنرش نیز بگوییم... همین ظریف خندان با ظرافتی عریان، سر و کله روسیه و سرداران را به پشکل و پهن آذین بست و نوکران تزار ولادیمیر را بدبخت و حقیر کرد. یکی نبود به آقا ظریف بگه: عیب صراحت زیادتر از آن است که شما تصور می کنید، ازجمله اینکه میخ آخر را به جای در و تخته ی تابوت به کپل مرده زدی و فریاد متوفا و صاحبان مجلس ترحیم را درآوردی. ما بیچاره بیکاره ها هم وسط عزا، خنده مان درآمد که یکهو پنجره را باز کردیم و دیدیم توی "میدان" معرکه و غوغایی برپاست. درست وسط "میدان" وسط پادگان... همانها، و همینها، با نوچه ها و رجاله ها داشتند می دویدند و فریاد می زدند: آی دزد آی دزد، بدو بگیرش که در رفت،... سرو صدای بلندگوی کاباره زیاد بود، آغاسی لب کارون می خواند و صدایش با بلندگوی مسجد زیر گذر که روضه ی حاج منصور ارضی درباره کمبود منابع ارزی را پخش می کرد و با عنایت به روایت و نقل حکایت در نهایت حلاوت توضیح می داد و پخش می کرد، صداها قاطی شده بود. به قول همسایه مون صفر آفا وقتی با عیالش دعوا می کرد می گفت: فاطی قاطی کرده... بعد صدای پسرش که خل وضع بود از توی حیاط میومد که بشکن می زد و حرکات موزون می کرد و می خوند : فاطی قاطی کرده قاطی پاتی کرده الواطی کرده.... این فایل محرمانه دقیقا معنای حرف آقا صفر و شعر پسر مجنون و خل و چلش را به ما فهماند که: بله در این طرف: ظریف حریف نداره، و در طرف مقابل فاطی قاطی کرده... به قول لاادری شاعر قرن یازدهم و دوازدهم و شاید سیزدهم: که برد و که خورد و خرید و درید همین بود تدبیر و قفل و کلید؟ وسط این جار و جنجال اما دو تن هم نشسته بودند و با دمب خود گردو می شکستند. دو نامزد ابدی، دو ناکام سرمدی، رفقا و رقبای سابق ممود احمدی....، یعنی سردار دکتر خلبان رئیس مجلس منصوب فقها و اولیا آقا باقر قالیباف و "کاندید" همیشگی و نمک مناظرات انتخاباتی آقا سبزوار برادر امیدوار معروف به محسن رضایی، و دیگری که زانوی غم بغل گرفته و بقول جاحظ : ندانسته پایش در باتلاق خلای همسایه گیر کرده، و در خود فرو رفته... در سوی مقابل همراه عوامل، رئیسی افتاده دنبال رئیس پروژه کذایی مصاحبات و مذاکرات و معانقات برای ضبط و ثبت در تاریخ و او کیست؟ مشاور اعظم رئیس جمهور آقا حسام الدین آشنا... در ایامی که شبانه بودجه مصوب و کامل را می برند خانه و سرداران دوهزار میلیاردش را به شماره ویزا کارت منزلشون در آنتالیا، یا آقانبی در ابوظبی می ریزند و مابقی را به حساب شبای رفقا و فامیل و کبوترها و کرکسها و پرستوها واریز می کنند تا مبادا قندشان گند شود ، و همزمان یک پنج تومنی تاخورده و چروک هم به صندوق صدقات سرکوچه شون برای رفع چشم زخم و دفع هفتاد بلا می ریزند وبچه های شش هفت ساله در سطل زباله لاستیک جمع می کنند تا از گرسنگی نمیرند، این شعارها، و جنگشان و دنگشان و فنگنشان مثل خشم و هیاهوی لورل هاردی موجب تلخند و زهرخند، مسخره و مضحکه است. از فرط خنده دارم گریه می کنم.... این وسط به آن بیگانه های روس و روسیاه و روسوفیل کاری ندارم، خنده برای آن است که آن بیگانه ها، این بدبخت "آشنا" را گیر انداخته اند و مثل موشی کنج دیوار گذاشته اند و گربه ها دارند دسته جمعی می خوانند: که با ما هرچه کرد این "آشنا" کرد 🎷🎵 💿📀💿📀💿📀💿📀💿📀💿📀
Показать все...
Выберите другой тариф

Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.