شعر خیس غروب

چو مرا دل ببُری نیست مرا تاب و توان چو دلت تنگ شود دوست، برای دگران وصف دل گفتن از آه غزلم باید دید.. غم و تنهایی ام از چهره عیان است عیان دگر از شعله و پر سوختنم حرفی نیست که دلم را به غم حادثه خون کرده زمان خوب بنگر به تقلایِ من سوخته دل به منِ باخته ی عاشق بی نام و نشان تو همه سنگ دلی را به نهایت داری که دلِ غمزده صد مرتبه بشکسته زِ آن غافل از روی تو و سرد شدن آسان نیست ز چه روی است که دل می‌کَنی ای مه آسان سحر کردی به نگاهی همه دنیایم را نبریدم ولی ای ساحره یک دم پیمان آهِ در سینه ی من گوش فلک را کر کرد وَ تو یک آهِ دلم را نشنیدی جانان خوب‌رویان غم این حادثه را می فهمند یوسف قصه و مهمانیِ خوش صورتکان عاقبت گوشه ی پیراهن این قصه درید که سراپرده ی این قصه بلایی ست به جان #مسعود_قاسمی https://t.me/khisshereghoroob

. خیر مقدم خدمت شما دوستان زیبااندیشم که به جمع کانال «شعرِخیس‌غروب» پیوستید و سپاس بیکران از عزیزانِ همیشه همراه. 🌺مقدمتان گلباران🌺 حضورتان مایه مباهات و دلگرمیست https://t.me/khisshereghoroob

... "عاشق کُش" هر پیچش موی تو، بیراهه‌ی بی‌مقصد انبوه پریشانش، در باد که می‌رقصد خون می‌کند این دل را، فریاد کشد: ولله جز بر لب تو بوسه، صنار نمی‌ارزد تو عین خیالت نیست، ای جانی بالفطره هر دل که شکست اما، عرش است که می‌لرزد #حمید_منتخبی https://t.me/khisshereghoroob

... آمد اما در نگاهش آن نوازش‌ها نبود چشم خواب‌آلوده‌اش را مستی رویا نبود نقش عشق و آرزو از چهره دل شسته بود عکس شیدایی در آن آیینه سیما نبود لب همان لب بود، اما بوسه‌اش گرمی نداشت دل همان دل بود، اما مست و بی‌پروا نبود در دل بیزار خود جز بیم رسوایی نداشت گرچه روزی، هم‌نشین جز با من رسوا نبود در نگاه سرد او، غوغای دل، خاموش بود برق چشمش را نشان از آتش سودا نبود دیدم آن چشم درخشان را، ولی در این صدف گوهر اشکی که من می‌خواستم، پیدا نبود بر لب لرزان من، فریاد دل خاموش ماند آخِر آن تنها امیدِ جانِ من تنها نبود جز من و او، دیگری هم بود، اما ای دریغ آگه از حال دلم ز آن درد جان‌فرسا نبود ای نداده خوشه‌‌ای ز آن خرمن زیبایی‌ام! تا نبودی در کنارم، زندگی زیبا نبود #ابوالحسن_ورزی https://t.me/khisshereghoroob

‌... مى‌خواهم به "رویا" كوچ كنم به جايى كه رسیدن به تو محال نیست! #علیرضا_اسفندیاری https://t.me/khisshereghoroob

... تو مثل شادی بی پایان درس و مشق خردادی تو حس خوب تعطیلات ماه تیر و مردادی تو توجیهی برای اینهمه دیوونگیم هستی آره تووو پنجمین فصل کتاب زندگیم هستی #جواد_صالحی https://t.me/khisshereghoroob

... در گوشه گوشه              سینه ی من                          خاطرات توست ای کاش            جا                برای کسی  می گذاشتی #مریم_الله_دادیان https://t.me/khisshereghoroob

آنک بی‌باده کند جان مرا مست کجاست و آنک بیرون کند از جان و دلم دست کجاست و آنک سوگند خورم جز به سر او نخورم و آنک سوگند من و توبه‌ام اشکست کجاست و آنک جان‌ها به سحر نعره زنانند از او و آنک ما را غمش از جای ببرده‌ست کجاست جان جان‌ست وگر جای ندارد چه عجب این که جا می‌طلبد در تن ما هست کجاست غمزه چشم بهانه‌ست و زان سو هوسی‌ست و آنک او در پس غمزه‌ست دل خست کجاست پرده روشن دل بست و خیالات نمود و آنک در پرده چنین پرده دل بست کجاست عقل تا مست نشد چون و چرا پست نشد و آنک او مست شد از چون و چرا رست کجاست #مولانا #آوای_مرضیه https://t.me/khisshereghoroob

... "دوری ز ما مجوی یارا" دوری ز ما مجوی یارا، گلستانم آرزوست مهرت به جان و آن مَه بوستانم آرزوست همچون گلی به سبزه زار و نگینی به تاج بمان در برم چو جان، جانانم آرزوست ✒️....#هایلی https://t.me/khisshereghoroob