🍁با خيال تو و اين بادبادك 🍁

‍ این رستاخیز، متفاوت ترین است چرا که از پس سختی هایی از راه رسیده، که مارا بیش از پیش قدردان داشته هایی کند که گمان نمی کردیم اینگونه روزی دلتنگ نداشتنش شویم. در دوره ای که گذشت می دانیم که گریانده شدن شمار بی شماری از دیده هایی که حالا برگشت به سال۹۹ برایشان اندوه باراست( برای مادرم که کوه صبرش را برای همیشه به دستان خاک سپرد، صبر آرزومندم چرا که امسال باباحاجی برای دادن عیدی صدای مان نکرد تا دتر دتر گفتنش گوش فلک را کر کند) اما هستند عزیزانی که این سال برایشان آغازی بود برای عشقی ماندگار. ما را از گذران لحظاتی که ثبت می شود چاره ای نیست چه نیکو که به فال نیک بگیریم هرآنچه از شیرینی و تلخی که برای مان رقم زد روزگار. ما در آغازی دیگریم و حالا باید سین های بهتری را بچینیم در بهار، تا جوانه بزند برای شکوفه دادن و به بار نشستن در راهی که می دانم مقصدش زیباست. شاکرم بابت تمام لحظاتی که مرا تنها نگذاشت و همان کرد که می دانم بهترین بوده برایم. خوشحالم از داشتن آن هایی که باید می ماندند( عزیزان همیشه همراهم، همراه همیشگی ام که پشتم همیشه به داشتنش گرم است و مهدیار و مهیاد عزیزتر از جانم ) و خوشحال ترم از نداشتن آنان که قطعا در نبودن شان خیری بوده است. خدا قوت به همکاران خوبم که می دانم سال پر تنشی را پشت سر گذاشتند و به قول ما برقی ها: «برق همه زندگی نيست، اما زندگی همه به آن مرتبط است! خداقوت به عزیزان کادر درمان بابت تمام سختی هایی که متحمل شدن تا کم کنن سختی های دیگران را. ممنون از همراهی شما در سالی که گذشت. برای شروع آماده ام و می دانم همان می شود که می خواهم. 🧿به امید تو 🧿 یکشنبه اول فروردین ماه هزار و چهارصد ۱۴۰۰/۱/۱ بماند به مهر در دفتر زندگی «نوبهارتان به نیکی و شادکامی» https://t.me/maryam_bazri

هروقت داستان تهمینه میلانی درباره «کتلت های من و نان سنگک پدرم» را می خواندم ناخودآگاه زمان رسیدن به پدرم، سفت تر بغلش می کردم. حالا این روزا وسط این دوری ها بیشتر می فهمم که: دلتنگی پشت بعضی جمله ها، ساده ترین شکل فریاد را درخود پنهان می کند. وقتی تلفن به صدا در می آید و مادرت بی آنکه بپرسد کِی می آیید؟! فقط می گوید«هرجایی هستید سلامت باشید» یعنی دلتنگی. وقتی پدرت پیام می دهد و می نویسد «هرجایی هستید سلامت باشید» یعنی دلتنگی. یادم نیست کی بود آن زمان که زنگ زدند، صدای شان پشت تلفن از خوشحالی می لرزید، برای اینکه ما به زحمت نیافتیم بدون هماهنگی از شمال حرکت کرده بودند و وقتی نزدیک تهران شدن خبر دادن لعنت به من لعنت به کلیشه های بی خودی اولین چیزی که به ذهنم رسیداین بود که کاش می گفتند که خانه را تمیز کنیم و دغدغه مهیا نبودن برای پذیرایی و غرغر از بی خبر آمدن شان بود یا یا یا آن زمان که پدر زنگ زد که می خواهد برای کاری به تهران بیاید و ما آخر هفته برای یک میهمانی دعوت شده بودیم و.... الان که می نویسم اشک امان نمی دهد لعنت به من لعنت به حال و هوای آن لحظه ی من یادم نمی رود که چگونه به فکر این بودیم که برنامه آخر هفته مان را بدون مقدمه دارد بهم می زند این آمدن سر زده مادرجان پدر عزیزتر از جان دارم سر می روم از نبودن شما کاش به جای این که بگویید: «هرجایی هستید سلامت باشید» می گفتید نزدیک تهرانید کاش می گفتید کاش کاش این بار که زنگ بزنم این بار که زنگ‌بزنید خودم فاصله را قیچی می کنم می خواهم بیایم راه هم که بسته باشد برای بعضی رسیدن ها جاده دیگر وسیله نیست نگرانم خیلی نگران همیشه برای دیر رسیدن ها دلم می لرزد جان هر زنده دلی زنده به جان دگر است #مریم_بذری این چند ماه که منتظرت بودم به اندازه چند سال نگذشت به اندازه همین چند ماه گذشت اما فهمیدم ماه یعنی چه روز یعنی چه لحظه یعنی چه این چند ماه گذشت و فهمیدم گذشتن، زمان، انتظار یعنی چه افشین یداللهی https://t.me/maryam_bazri61

🍁پاییز🍁 شعروخوانش:مریم بذری تنظیم:داوود رحیمی

این جا شهر پدری من است و این روزها حالش خوب نیست ایشون برادر همسر من هستند امروز به یاری شما نیاز داریم ۶۱۰۴۳۳۷۱۱۸۷۳۰۲۵۶ سید صادق هاشمی سوپروایزر ورابط بیمارستان امام خمینی ره و خاتم الانبیا بهشهر با خیرین کارت بانک ملت «به امید روزهای روشن» . .

. . ماهنامه ادبی عصرجمعه سردبیر:رضا کاظمی ۰ ۰

‍ كسي بِه فكر گل ها نيست كسي به فكر ماهي ها نيست كسي نمي خواهد باور كند كه باغچه دارد مي ميرد كه قلب باغچه در زير آفتاب ورم كرده است كه ذهن باغچه دارد آرام آرام إز خاطرات سبز تهي مي شود . . . شعر: فروغ فرخزاد خوانش: مريم بذری https://t.me/maryam_bazri61

فرصتی که برایت در نظر گرفته شده، چنان کوتاه است که اگر لحظه‌ای آن را از دست بدهی، همه زندگی را از دست داده‌ای، زیرا زندگی‌ات از این درازتر نیست، زیرا زندگی‌ات همیشه به اندازه زمانی است که از دست می‌دهی. حامی داستانهای کوتاه کافکا @out_of_harmony

باسلام و احترام باتوجه به اينكه متاسفانه ناشر پخش ندارد(درنمايشگاه كتاب شهرهاي مختلف حضور فعال دارد) با همكاري و لطف دوستان "مجموعه شعرباخيال تو و اين بادبادك نوشته مريم بذري" در مكان هاي زير موجود مي باشد: تهران-شهركتاب چشمه- خيابان کریم خان زند، نبش خیابان میرزای شیرازی، شماره ۱۰۷ تلفن: 02188907766 خوزستان /اهواز / نادری /اول خیابان بیست و چهارمتری /جنب ایستگاه اتوبوس خشایار /ساختمان رویال /طبقه دوم واحد یک دفتر ماهنامه ی سخن و دفتر چاپ هنر و رویش 09169203164 آریا پورفریادشهرویی 6195667666 کدپستی همدان. خیابان پاستور. کتاب فروشی ایران زمین. کدپستی: ۶٥١۶۶۴٧٣٣٧ نصيري 0918 578 1623 کرج . بلوار موذن . نبش شهرک جهازیها . پلاک ۷۹۵ . کتابسرای فضیلت . 0912 941 9754 فضيله كدپستي: ٣١٤٨٦١٧٩٧٩ یزد. بلوار شهید صدوقی شمالی.جنب فرهنگسرای شهرداری. کدپستی۸۹۱۷۶۹۷۱۱۹ كتابسراي ملك 0913 522 0079 مجتبي دهقان مشهد بين قرني ٢٨ و چهار راه ابوطالب ، فروشگاه شهر كتاب مشهد كدپستي٩١٨٤٨٤٥٩٩٥ آقاي بالاپژوه ٠٩١٠١٣٦٩٥٩١ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آمل خ طالب آملی دریای نوزده كد پستي 4617663973 قنبر يوسفي 0911 127 7787 مازندران-بهشهر-خيابان بانك ملي-شهر كتاب بهشهر مازندران -شهر کتاب آمل خ هراز نبش آفتاب 40 اصفهان خيابان آمادگاه-مقابل هتل عباسي-كتاب كمند كد پستي:٨١٤٤٩١٧٨٤٧ آقاي شريعت ٠٣١٣٢٢٢٣٧٥١ قم. خیابان صفائیه. مجتمع تجاری صفائیه. طبقه سوم. دنیای کتاب آقاي خليلي ٠٩١٢٥٥٢٠٩٤٠ شيراز. خيابان زند، كوچه٣٨ (جنب بانك كشاورزي)كتابسراي موسسه فرهنگي هنري پيرسوك "درصورتي كه هريك از عزيزان موفق به تهيه نشدن بفرمايند تااز طريق اينجانب يا نشر شب چله ارسال شود "

ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم. بگذار بگویند غیرمنطقی یا غیراجتماعی هستیم؛ اما به این می‌ارزد که خودمان باشیم. تا زمانی که رفتار ما و تصمیم‌های ما به کسی آسیبی نمیزند ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم؛ چقدر زندگی ها که با این توضیح خواستن‌ها و تلاشهای بیهوده برای قانع کردن دیگران بر باد رفته اند. 📖 #هنر_عشق_ورزیدن ✍🏻 #اریک_فروم 🍃 @ketabi_ism