دلگویه های میکده ی عشق

‍ انا لله و انا الیه راجعون متاسفانه امروز باخبرشدیم #بانو_شهربانو_بانو-شری ادمین وبانوی خوب ونجیب جمع ماراترک کردند و جسمشان باتمام خصلتهای خوبی که داشتندازمیان مارفتندوآسمانی شدند ومادری مهربان خواهرگرامی گروه میکده ی عشق واعضای محترم گروه رادرحسرت دیدارشون تنهاگداشتند اندوه ما از این واقعه ی دردناک قابل وصف نیست، مرگ نابهنگام #بانو_شهربانو_بانو_شری شکوفه ی زندگیتان و کم شدن عطر و بوی او از این جهان خاکی را خدمت شما اعصای گروه #میکده_ی_عشق تسلیت می گوییم او هرگز نمی میرد او زنده است در وجود ما که همواره طنین صدایش در گوش مان، زمزمه نوایش برلب هایمان و مهر بی پایانش در قلب هایمان جاری خواهد بود ازخداوندمهربان خواستارعلودرجات ورحمت الهی خودرابرای #بانو_شهربانو_بانوشری خواهانیم 🙏🙏🙏🙏🙏😭😭😭😭😭😭😭😭🖤🖤🖤🖤🖤 https://t.me/meykade_e_s_h_g_h

‍ انا لله و انا الیه راجعون متاسفانه امروز باخبرشدیم #بانو_شهربانو_بانو-شری ادمین وبانوی خوب ونجیب جمع ماراترک کردند و جسمشان باتمام خصلتهای خوبی که داشتندازمیان مارفتندوآسمانی شدند ومادری مهربان خواهرگرامی گروه میکده ی عشق واعضای محترم گروه رادرحسرت دیدارشون تنهاگداشتند اندوه ما از این واقعه ی دردناک قابل وصف نیست، مرگ نابهنگام #بانو_شهربانو_بانو_شری شکوفه ی زندگیتان و کم شدن عطر و بوی او از این جهان خاکی را خدمت شما اعصای گروه #میکده_ی_عشق تسلیت می گوییم او هرگز نمی میرد او زنده است در وجود ما که همواره طنین صدایش در گوش مان، زمزمه نوایش برلب هایمان و مهر بی پایانش در قلب هایمان جاری خواهد بود

‌ دلم چگونه نظر بر جمال داشته باشد؟ اگر بناست كه آن هم زوال داشته باشد! گلی كه از دل يخ سر زده ست عمر ندارد چرا برای شكفتن مجال داشته باشد؟ كسی كه دست به سويت دراز كرده، مرنجان مگو گداست، كه شايد سوال داشته باشد! درخت بخت من است اين، عجيب نيست ببينی تمام سال اگر سيب كال داشته باشد... به هركجا برويم آخرش هنوز اسيريم خيال كن "قفسی" را كه بال داشته باشد به گوش هيچ كسی ناله های من نرسيده چنان دِهی كه اذان‌گوى لال داشته باشد #حسین_زحمتکش @meykade_e_s_h_g_h

دریا شدی در من موج شدی قطره قطره کوبیدی بر صخره های دلم دل من اما پروانه ای کوچک بود ماه که در بالای سرت خودنمایی میکرد دلم را ب دلت زدم نشست بر بام لبت تنها جرعه ای نوشید و غرق شد تو سرافراز از این همه غرق شده در دلت من اما پروانه ای بی جان افتاده بر ساحل خشک کنار اقیانوس ها... #نگار_نامدار @meykade_e_s_h_g_h

بعضی ها هم هستند که ادعا می کنند دوستمان دارند اما ... خیلی با احتیاط از عشق می گویند خیلی با احتیاط ابراز احساسات می کنند ... پای حرفشان که می نشینی می گویند دلدادگی خوب است اما دلبستگی نه ، می گویند باید منطق داشت، باید برای همه چیز اندازه تعیین کرد باید فکر فردا بود که اگر یک روز نبودیم و ترکشان کردیم خیلی دلتنگمان نشوند و روزهای نبودنمان حال روزهایشان را خراب نکند . اما... باید به این مدل دوست داشتن ها مشکوک بود عشق و احتیاط با هم جور در نمی آید من فکر می کنم از کنار اینطور آدم ها باید خیلی با احتیاط فقط رد شد ...! #فرشته_رضایی @meykade_e_s_h_g_h

نگاه کن! از گوشه دهانم به فاصله یک لبخند تکرار می شوی روز به روز می ریزی بر اضلاع تنم ببین می کشی ام! از خاطره ای به خاطره دیگر و پهلو به پهلو به هیات جهان آویزم نگاه کن! چطور از روبروی خودم کنار می روم از روبروی غرور تا بپوشانی پیشانی ام را به نور به جمعیتی از لبخند چه اتفاق عجیبی! حافظه ام پرت می شود در آغوش تو با رعایت یک بوسه بگو کدام صبح در رگ هایم نطفه های عشق می کشد؟! که با دویدن انگشتانش حجمی سرخ می پیچد در تنم. مگر نمی دانستی احتمال بوسه خواب رگ ها را بیدار می کند ببین فقط چند پلک فاصله مانده تا تبلور لبخند راه افتاده ای در من با بوسه ای هزار ساله که می کشی اش به دهان با قدی راست تا از گوِشه دیگرش پیله ای پروانه شود به فاصله یک پرواز و تکرار شویی ساعت به ساعت در اضلاع تنم #مریم_گمار

گاهی باید از خود فاصله گرفت باید رسید به منتها علیه نبض تو آنجا که فقط من باشم و تپش بی چون و چرای تو با هر تپشی شوری در نهانم هویدا شود آنجا که دگر من باشم خلوص تنهایی مان گاهی باید از خود رها گشت رسید به شهر چشم نواز تو رسید به آنجا که دگر میل به تنهایی ام نیست روشنایی شهر تو مبتلا به خاموشی دلم نیست باید تو و نبض تنهایی ات را شناخت باید تندتر و تندتر به این شهر تاخت باید که تنها نبود اسیر خود و خلوتت دیگر نبود بگذار تا بیایم من اینبار به شهر تو بیایم به آن رگی وصل شوم که اشاره به قلب تو دارد تا رسیدن به منزل گاه، دل من تاب ندارد باید گاهی تنها نبود... جدا از خود و در رویای تو بود گاهی باید رفت به دامان حوادث چه حادثه ای برتر از دیدار رز عاشق باید تا رسیدن، اجتناب از ماندن کرد رفتن و خسته نشدن چون گل شقایق باید که گاهی تنها نبود... باید که گاهی در رویای تو بود #سیدمجتبی_موسوی @meykade_e_s_h_g_h

اگر من پادشاه بودم، "تنت" را "وطنم" پیراهنت را "پرچم" آن و لبخندت را "سرودش" می ڪردم ،، از رج به رج اندامت ، شهر می ساختم ،، و "چال گلویت"را پایتخت ملتم ،، در تمام شهرها ، "ڪلیسا"بنا می ڪردم ،، و حیرانی گیسوانت را "آیین "آن ،، میخانه می ساختم ، و لعل "لبانت "را باده ی شب های پادشاهیم ،، افسوس "رعیتم " و فقط باید ، در مزرعه ی"قهوه ی"چشمانت ،، شعرهای م را درو ڪنم ،،، #ئاڪو @meykade_e_s_h_g_h

از تارم فرود آمدم کنار برکه رسیدم ستاره‌ای در خوابِ طلایی ماهیان افتاد رشتهٔ عطری گسست آب از سایه افسوسی پر شد موجی غم را به لرزش نی ها داد... غم را از لرزش نی ها چیدم به تارم برآمدم به آیینه رسیدم... غم از دستم در آیینه رها شد ؛ خواب آیینه شکست! از تارم فرود آمدم میان برکه و آیینه گویا گریستم .... #سهراب_سپهری @meykade_e_s_h_g_h

وقتى عاشقم حس مى کنم سلطان زمانم و مالک زمين و هر چه در آن است سوار بر اسبم به سوى خورشيد مى رانم وقتى عاشقم نور سيالى مى شوم پنهان از نظر ها و شعر ها در دفتر شعرم کشتزارهاى خشخاش و گل ابريشم مى شوند وقتى عاشقم آب از انگشتانم فوران مى کند و سبزه بر زبانم مى رويد وقتى عاشقم زمانى مى شوم خارج ازهر زمان وقتى بر زنى عاشقم درختان پابرهنه به سويم مى دوند #نزار_قبانى @meykade_e_s_h_g_h