cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

مکعبِ گرد

(ادبیات داستانی) elhamiyan.blog.ir

Больше
Рекламные посты
1 038
Подписчики
Нет данных24 часа
Нет данных7 дней
-630 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

کوئیز شماره 24؛ معمول ترین رابطه بین اندازه کف (b) و ارتفاع (h) یک پله معمولی 2h+b چند سانتی متر است؟Anonymous voting
  • 1. 64
  • 2. 72
  • 3. 80
  • 4. 86
0 votes
عنوان داستان: سنگ سیاه 📙 نویسنده: #محمدرضا_صفدری 📝 @roundcube_blog
Показать все...
سنگ سیاه

مکعب گرد ((عنوان داستان: سنگ سیاه)) ((نویسنده: محمدرضا صفدری)) آن‌که‌ بلند بود و مویش‌ کمی‌ ریخته‌ بود، گفت‌: "دیگه‌ چه‌ نوشته‌؟" "هیچی‌، هر چه‌ بود خواندم‌." از سه‌ روز پیش‌ چند بار پرسیده‌ بود: "دیگه‌ چه‌ نوشته‌، خداکرم‌؟" خداکرم‌ هم‌ خوانده‌ بود که‌ زنت‌ ناخوش‌ سخت‌ است‌. اگر پیاله‌ آب‌ توی‌ دستت‌ است‌، بگذارش‌ زمین‌ و زود بیا، مبادا پشت‌ گوش‌ بیندازی‌. دیگر غوره‌بازی‌ درنیاور. آنچه‌ بر سر ما آوردی‌ بس‌ نیست‌؟ از بس‌ چشمت‌ همه‌اش‌ دنبال‌ پول‌ است‌، شاید ناخوشی‌ ماه‌ بگم‌ یا از آن‌ بدتر هم‌ برایت‌ چیزی‌…

عنوان داستان: سنگ سیاه 📙 نویسنده: #محمدرضا_صفدری 📝 @roundcube_blog
Показать все...
سنگ سیاه

مکعب گرد ((عنوان داستان: سنگ سیاه)) ((نویسنده: محمدرضا صفدری)) آن‌که‌ بلند بود و مویش‌ کمی‌ ریخته‌ بود، گفت‌: "دیگه‌ چه‌ نوشته‌؟" "هیچی‌، هر چه‌ بود خواندم‌." از سه‌ روز پیش‌ چند بار پرسیده‌ بود: "دیگه‌ چه‌ نوشته‌، خداکرم‌؟" خداکرم‌ هم‌ خوانده‌ بود که‌ زنت‌ ناخوش‌ سخت‌ است‌. اگر پیالة‌ آب‌ توی‌ دستت‌ است‌، بگذارش‌ زمین‌ و زود بیا، مبادا پشت‌ گوش‌ بیندازی‌. دیگر غوره‌بازی‌ درنیاور. آنچه‌ بر سر ما آوردی‌ بس‌ نیست‌؟ از بس‌ چشمت‌ همه‌اش‌ دنبال‌ پول‌ است‌، شاید ناخوشی‌ ماه‌ بگم‌ یا از آن‌ بدتر هم‌ برایت‌ چیزی‌…

پاییز | کوروش یغمایی
Показать все...
Paeeiz.mp34.11 MB
عنوان داستان: سانسورچی 📙 نویسنده: #لوئیزا_والنزوئلا 📝 مترجم: #اسدالله_امرایی @roundcube_blog
Показать все...
سانسورچی

مکعب گرد ((عنوان داستان: سانسورچی)) ((نویسنده: لوئیزا والنزوئلا)) ((مترجم: اسدالله امرایی)) بیچاره خوان! یکروز که اصلا حواسش جمع نبود، او را گرفتند. حتی فرصت نکرد بفهمد آن‌چه که به عنوان بخت خوش و اقبال بلند به او روی آورده یکی از بازی‌های کثیف سرنوشت است. این جور اتفاقات زمانی پیش می‌آید که آدم دچار سهل‌انگاری شده و اصلا حواسش جمع نیست. خوان سیتو به احساس ناپایدار و غیر قابل اعتماد خوشبختی اجازه داد تا وجود او را فرا بگیرد. زیرا آدرس ماریانا در پاریس را از منابع موثق به دست آورده بود. می‌دانست ماریانا او…

Показать все...
Fasle Taze

بازخوانی فصل تازه ترانۀ زویا زاکاریان موسیقی واروژان

01 Ghazalgardi.mp34.29 MB
عنوان داستان: نماز میت 📙 نویسنده: #رضا_دانشور 📝 @roundcube_blog
Показать все...
نماز میت

مکعب گرد ((عنوان داستان: نماز میت)) ((نویسنده: رضا دانشور)) آی کچلها و. گشنه‌هاش   تنها همین را می‌توانستم بخوانم؛ میان گرما و عرق کردگی و بوی گندی که تمام سروکله‌ام را پر کرده بود، و آن راهروی مشئوم، و آن جرق و جرق به هم خوردن پاشنه‌ها و درهای بی‌عصمت که مدام باز و بسته می‌شد. قیافه‌ی آن که - نعره کشید توی صورتم و دهنش بوی مستراح می‌داد، مثل اسب بود؛ با صدایش مهاجم و مسلط - که یک جاهایی را در من تمام و گم می‌کرد. روی آن زخم‌ها را نمک پاشیده بودند و می‌سوخت؛ داغ‌تر از آن که بدانم کجاها هست و سر گیجه چه بود.…

عنوان داستان: باله دریاچه قو 📙 نویسنده: #بهنام_دیانی 📝 @roundcube_blog
Показать все...
باله دریاچه قو

مکعب گرد ((عنوان داستان: باله دریاچه قو)) ((نویسنده: بهنام دیانی)) وقتی مادربزرگم، با آن لهجه‌ی غلیظ اصفهانی‌اش می‌گوید: «الهی مرده‌شو چاکیسفکی رو ببره»، اول فکر می‌کنم حرف خیلی خیلی بدی زده. ولی بعد خیالم راحت می‌شود. او را خوب می‌شناسم. مرا بزرگ کرده. زن بد دهنی نیست. فقط یک چنته لغت معنی مخصوص خودش دارد. در کلماتی که گفتنش سخت است، تغییرات کوچکی می‌دهد. بعضی وقت‌ها هم برای دست انداختن این کار را می‌کند. به «دلکش» می‌گوید «روده‌کش» به «روحبخش» می‌گوید «مرده‌بخش». به عقیده‌ی‌ او آن‌ها آواز نمی‌خوانند، یک…

عنوان داستان: هِی هِی، جبلی، قُم قُم 📙 نویسنده: #رضا_دانشور 📝 @roundcube_blog
Показать все...
هِی هِی، جبلی، قُم قُم

مکعب گرد ((عنوان داستان: هی‌هی‌، جبلی‌، قُم قُم‌)) ((نویسنده: رضا دانشور))   زمانی که مرحوم کلنل محمدتقی خان سلاح برداشته بود و بر سرتاسر شمال خراسان می‌تازید، کلب‌‌حاجی هنوز کلب‌‌حاجی نشده بود و بین امنیه‌های کلنل به «حاجی بعد از این» معروف بود. اسم اصلی کلب‌‌حاجی‌، همان‌وقت‌ها هم حاجی رقیه‌بانو بود. چون پدرش خیلی پیش از آن‌که کلب‌حاجی بتواند تفنگ به‌دست بگیرد و برای خودش مردی بشود، زده بود به‌چاک محبت و دیگر کسی اثری از آثارش ندیده بود، حاجی را به اسم مادرش صدا می‌کردند. اما از وقتی حاجی پشت لبش از آب بقا…

Выберите другой тариф

Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.