Shadi's Moving Castle

حس می‌کنم چنل داشتن از یه‌‌جایی به بعد باحال نیست. چرا؟ چون اون چنل دیگه نقطه امن تو نیست، فقط یه‌جاییه که مدام می‌خوای ممبرهاش بیشتر بشه.

نازنین :) یکی از به یاد موندنی ترین اثر داستایفسکی بود برای من.

پنکیک خوشمزه‌س، خیلی.

عجیبه، حالا که دارم فکر می‌کنم فقط یک قسمتش رو دیدم!

همیشه یه راه برای انجام ندادن کاری پیدا می‌کنیم، حتی شده به اورثینکینگ پناه می‌بریم. چرا یه بار عکسشو امتحان نکنیم؟ چرا خودمون رو برای انجام دادنش به در و دیوار نزنیم؟

وقتی خانه‌ی دوست کجاست؟ از تلویزیون پخش می‌شد، احتمالا بچه‌ها -اگه خوشبخت بودن- توی کوچه یکی از اینا دست‌شون بود و گاهی از روی لطف و بزرگواری به بقیه هم تعارف می‌کردن:) تولدت مبارک آقای کیارستمی بی‌همتا!

انسان‌های ایده‌آل او آنقدرها هم انسان‌های ایده‌آلی نبودند؛ از همان‌ها که به وفور در داستان‌ها و فیلم‌ها وجود دارند، اما نمی‌دانست که چرا در زندگی واقعی هرگز مخاطبانش چنین آدم‌هایی نبودند. نه در دانشگاه، نه در تاکسی و ایستگاه اتوبوس، و نه در خیابان و آپارتمان محل سکونتش. همه‌ی آدم‌هایی که او در طول روز می‌دید بی‌احساس، خشک و حساب‌گر بودند یا افرادی بودند که احساسات سطحی‌شان حال آدم را به‌هم می‌زد. -زنی با چشمان سیاه و جادوی جاودانگی (مجموعه داستان) | محمد خیابانی-