صدای پرولتاریا
🚩 کانال تلگرامی #صدای_پرولتاریا در پشتیبانی از کانالهای مترقی و پیشروی کارگری و اجتماعی کانال را بە دوستانتان معرفی کنید👇 @proltariya
Больше228
Подписчики
Нет данных24 часа
Нет данных7 дней
Нет данных30 дней
- Подписчики
- Просмотры постов
- ER - коэффициент вовлеченности
Загрузка данных...
Прирост подписчиков
Загрузка данных...
📚 #فایل_صوتی کارگاه آموزشی
دانشافزایی #ویراستاری ویژه مترجمان
مدرس: دکتر #حسن_ذوالفقاری
جلسه هشتم بخش دوم
🆔 @irlogos
📚کارگاه آموزشی
دانشافزایی ویراستاری ویژه مترجمان
مدرس: دکتر حسن ذوالفقاری
جلسه اول بخش دوم
🆔 @irlogos
📚کارگاه آموزشی
دانشافزایی ویراستاری ویژه مترجمان
مدرس: دکتر حسن ذوالفقاری
جلسه دوم بخش اول
🆔 @irlogos
📚کارگاه آموزشی
دانشافزایی ویراستاری ویژه مترجمان
مدرس: دکتر حسن ذوالفقاری
جلسه اول بخش اول
🆔 @irlogos
❇️ املای بعضی از واژهها و پیشوندها و پسوندها
💢 «بـ/ به»
✅ چسبیده
1⃣ هنگامی که بر سر فعل یا مصدر یا ترکیبات این عناصر بیاید (همان که اصـطلاحاً «بای زینت» یـا «بای تأکید» خوانده میشود):
بگفتم، بروم، بکشم، بنماید، بخوریم، بگفتن (=گفتن)، بساز، بسازبفروش.
💎 نکته
👈 اگر این نوع «بـ» بر سر افعالی بیاید که با «الف» مفتوح یا مضموم آغاز میشوند (مانند انداختن، افتـادن، افکنـدن)، «الـف» به «ی» تبدیل میشود:
بـ+انداز=بینداز، بـ+افکن=بیفکن.
👈 و اگر بر سر افعالی بیاید که با مصوّت بلند «آ» آغاز میشوند (مانند آشامیدن)، یک یای میانجی پس از «بـ» میآید:
بـ+ی+آشامیم=بیاشامیم.
2⃣ «بـ» صفتساز که نقش واژه را تغییر میدهد و اسم را تبدیل به صفت میکند: بـ+خرد=بخرد (خردمند)، بشکوه (شکوهمند)، بهوش (هوشیار)، بحق (درست)، بجا (شایسته)، بقاعده (قاعدهمند)، بهنجار، بنام، بسزا، بسامان.
3⃣ در واژگان کهن (هرگاه به «بِد...» تبدیل شود): بدین، بدان، بدو، بدیشان
(گونۀ کهن کاربرد حرف اضافۀ «به» فقط در همین چهار کلمه باقی مانده است).
4⃣ حرف جرّ در عبارتهای عربی: بلاعوض، بلافصل، بلاشک، بعینه، بنفسه، بشخصه، بالعکس، بالقوه، بالفعل، برأیالعین، مابازاء، بذاته.
✅ با فاصلهٔ میانلَختی (نیمجدا/ نیمفاصله)
1⃣ در مصدر یا فعل مرکب و عبارت مصدری یا عبارت فعلی (در گروههای اسمی و فعلی و قیدی): بهکار رفت، بهدست آورد، بهیغما برد، بهچاپ رساند، بهشمار میرود، بهسربردن، بهروزکردن.
💎 آموزه
در عبارتهای فعلی، دو جزء اول (حرف اضافه + اسم) نیمفاصله و فعل با یک فاصلهٔ کامل نوشته میشود: بههم خورد، بههم زد، بههم رسید، بهدست آورد.
2⃣ میانوند: روبهرو، سربهزیر، سربههوا، خونبهدل، دستبهدست، پشتبهپشت، لابهلا، جابهجا، دربهدر، روزبهروز، خانهبهخانه، منزلبهمنزل.
3⃣ قیدساز: بهآهستگی، بهدرستی، بهتدریج، بهعمد، بهسختی، بهراحتی، بهوقت، بهزحمت، بهخلافِ، بهشدت، بهجِدّ، بهکلی، بهندرت، بهضمیمهٔ، بهغایت.
4⃣ در حرف اضافهٔ مرکب: بهسوی، بهجهت، بهنزد، بهسمت، بهطرف، بهواسطهٔ، بهغیر از، بهطور (کلی)، بهشیوهٔ، بهطرز، بهسبک.
✅ جدا (با فاصلهٔ کامل)
1⃣ حرف اضافهٔ متممساز: به خانه رفتم، به برادرت گفتم.
2⃣ «به» قسم: به خدا قسم، به جان عزیزت، به قرآن.
📚 منابع:
۱. میرشمسالدین ادیبسلطانی، راهنمای آماده ساختن کتاب، چ۲، ۱۳۷۴، ص۱۴٠_۱۴۳.
۲. احمد سمیعی گیلانی، نگارش و ویرایش، چ۶، ۱۳۸۳، ص۲٠۸_۲٠۹.
۳. فرهنگستان زبان و ادب فارسی، دستور خط فارسی، چ۱۳، ۱۳۹۴، ص۲۲.
۴. مجتبی مهدوی، دورهٔ آموزش جامع ویرایش در مؤسسهٔ «اقالیم احساس».
#عباس_صفرلو #آسو_نوشت
#املا #دستورخط
@asoo_nevesht 📝
❇️ املای بعضی از واژهها و پیشوندها و پسوندها
💢 «بی»
💎 آموزه
پیشوند منفیساز است و همیشه بر سر اسم میآید؛ کلمهٔ پس از «بی» معمولاً کاربرد صفتی پیدا میکند: بیاحساس، بیهنر، بیشخصیت.
📝 املا
همیشه با فاصلهٔ میانلَختی (نیمفاصله/ نیمجدا) از کلمۀ پس از خود نوشته میشود: بیتابی، بیشرف، بیگمان، بیهدف، بیاراده.
👈 مگر آنکه کلمهٔ بسـیطگونه باشـد؛ یعنـی معنای آن دقیقاً مرکب از معانی اجزای آن نباشد: بیزار، بیداد، بیگانه، بیهوده، بیخود، بیراه، بیچاره، بینوا، بیجا.
📚 منابع:
۱. میرشمسالدین ادیبسلطانی، راهنمای آماده ساختن کتاب، چ۲، ۱۳۷۴، ص۱۴۳_۱۴۷.
۲. احمد سمیعی گیلانی، نگارش و ویرایش، چ۶، ۱۳۸۳، ص۲٠۹.
۳. فرهنگستان زبان و ادب فارسی، دستور خط فارسی، چ۱۳، ۱۳۹۴، ص۲۲_۲۳.
#عباس_صفرلو #آسو_نوشت
#املا #دستورخط
@asoo_nevesht 📝
❇️ املای بعضی از واژهها و پیشوندها و پسوندها
@asoo_nevesht 📝
«این» و «آن»
ضمیرهای اشارهٔ «این» و «آن» که بهترتیب به نزدیک و دور اشاره میکنند، درصورتیکه نقش دستوری مستقل داشته باشند، جدا از جزء یا کلمۀ پس از خود نوشته میشوند.
❌ آنروز، اینصورت، آنمرد، ایندو؛
✅ آن روز، این صورت، آن مرد، این دو.
🔴 استثنا
اگر «این» و «آن» بهسان مورفمهای سازندۀ همنهواژهها (بهصورت پیشوند و پسوند) بهکار روند، یعنی نقش واژهای داشته باشند، باید به واحدهای دیگر بپیوندند؛ بهبیان دیگر، اگر ترکیب «این» و «آن» با واحد پیشین و پسینشان، کلمهٔ مستقل دستوری تشکیل دهند، باید متصل نوشته شوند؛ مانند چنین، چنان، چنانچه، همین، همان، آنچه، آنگاه، آنگه، وانگهی، بدین، بدان، همچنین، همچنان، آنی، اینان، آنان.
✴️ تبصرۀ یکم
«آنکه» و «اینکه» به هر دو گونهٔ متصل و منفصل نوشته میشوند:
👈 متصل: اگر قید توضیحی باشند، سرهم نوشته میشوند.
👈 منفصل ۱: اگر حرف «که» بهمعنای «شخص» باشد و «آن» و «این» معنای ضمیر اشاره داشته باشند: آن کسی که و این کسی که، در این صورت، جدا (با نیمفاصله) نوشته میشوند؛ مانند آنکه میآید، برادرم است.
👈 منفصل ۲: اگر «که» حرف ربط باشد و «آن» و «این» ضمیر اشاره باشند، چون هرکدام یک نوع دستوری جدا هستند، منفصل (با فاصلهٔ کامل) نوشته میشوند؛ مانند آن که گفتم خوب بود؟
✴️ تبصرۀ دوم
«آنها» و «اینها» به هر دو گونهٔ متصل و منفصل نوشته میشوند و اعم از این هستند که «ها»ی جمع را سرهم یا جدا نوشته باشیم؛ یعنی میتوانیم در سراسر متن «ها»ی جمع را منفصل و «اینها» و «آنها» را متصل بنویسیم یا برعکس؛ مهم این است که متن یکدست باشد.
✴️ تبصرۀ سوم
«آنجا» و «اینجا» نیز به هر دو گونهٔ سرهم و جدا نوشته میشوند:
👈 متصل: اگر بسیطگونه باشند، باید سرهم نوشته شوند؛ مثلاً در اینجا باید نقشهای چید.
👈 منفصل: اگر «جا» بهمعنای مکان باشد، باید جدا (با نیمفاصله) نوشته شوند؛ مانند آنجا، جای اوست.
📚 منابع:
۱. میرشمسالدین ادیبسلطانی، راهنمای آماده ساختن کتاب، چ۲، ۱۳۷۴، ص۱۳۵_۱۳۶.
۲. احمد سمیعی گیلانی، نگارش و ویرایش، چ۶، ۱۳۸۳، ص۲٠۸.
۳. مجتبی مهدوی، دورهٔ آموزش جامع ویرایش در مؤسسهٔ «اقالیم احساس».
#عباس_صفرلو #آسو_نوشت
#املا #دستورخط
@asoo_nevesht 📝
❇️ املای بعضی از واژهها و پیشوندها و پسوندها
💢 «که»
👈 از کلمۀ پیش از خود، همواره جدا نوشته میشود:
1️⃣ با فاصلهٔ کامل
چنانچه نقش دستوری مستقل داشته باشد: روزی که باران میبارید.
بر سر آنم که گر ز دست برآید/ دست به کاری زنم که غصه سر آید (حافظ).
2️⃣ نیمفاصله
الف) در گروههای ربطی: چنانکه، چندانکه، درصورتیکه.
ب) «آنکه» و «اینکه»؛ اگر «که» بهمعنای «شخص» باشد و «آن» و «این» معنای ضمیر اشاره داشته باشند (آن کسی که و این کسی که): آنکه میآید، برادرم است.
🔴 استثنا
در سه قید توضیحی «بلکه»، «اینکه» و «آنکه» سرهم نوشته میشود.
👈 از کلمۀ پس از خود نیز جدا نوشته میشود؛ مگر:
1️⃣ در بافتهایی مانند کان (=که آن)، کاین (=که این)، کو (=که او)، کاندر (=که اندر)، کافتاب (=که آفتاب) که تنها در شعر میآیند.
2️⃣ مزجی با مصدر «استن»: کیستم، کیستی.
📚 منابع:
۱. میرشمسالدین ادیبسلطانی، راهنمای آماده ساختن کتاب، چ۲، ۱۳۷۴، ص۱۴۹_۱۵٠.
۲. احمد سمیعی گیلانی، نگارش و ویرایش، چ۶، ۱۳۸۳، ص۲٠۹.
۳. فرهنگستان زبان و ادب فارسی، دستور خط فارسی، چ۱۳، ۱۳۹۴، ص۲۲.
#عباس_صفرلو #آسو_نوشت
#املا #دستورخط
@asoo_nevesht 📝
روش ویرایش
احمد سمیعی گیلانی
virastaran.net/a/10176
... ویراستار یا صفحهبهصفحهٔ همهٔ آنها را بهموازات یکدیگر انجام میدهد، یا اگر تنوع آنها موجب تفرقهٔ حواس شود، مرحلهبهمرحله عمل میکند... .
بخوانید از یگانهٔ روزگار،
احمد سمیعی گیلانی،
ادبپژوه و ویراستارِ ۹۹ساله
که هنوز پُرکار است و اثر میگذارد:
virastaran.net/a/10201 #ویراستار
از متن:
صمیمیت گروهی
مناسبات انسانی ویراستار با همکارانش در سراسر فرایند ویرایش و تولید برقرار است. نکتهٔ مهم در این مناسبات، لزوم حفظ روحیهٔ همکاری جمعی و صمیمیت گروهی است. همواره این معنی باید به خاطر سپرده شود که هرچه حاصل کار مرغوبتر و آبرومندتر شود، بر وجهه و اعتبار مؤسسهٔ انتشاراتی افزوده میشود و بهتبع آن، حیثیت شغلی یکایک کارکنان مؤسسه بالا میرود؛ درست مانند تیم فوتبال که مدال پیروزی آن، بهرهٔ همۀ افراد تیم میگردد.
ویرایش؛ دبستان ادب
[…] ویراستار بهاقتضای شغل خود، در شبکهای از روابط انسانی جای میگیرد که وی را با ناشر، صاحباثر و دستگاه تولید و بازار کتاب و جماعت خوانندگان و جمهور منتقدان درگیر میسازد. این درگیری، در مراحل گوناگون روند آمادهسازی و نشر کتاب، از سفارش اثر گرفته تا رسیدن آن به دست خواننده، پیش میآید. […]...