cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌●❥سرگردمغرور مادمازل جاسوس●❥

Больше
Рекламные посты
1 159
Подписчики
Нет данных24 часа
Нет данных7 дней
-3330 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

خانومی رو پیدا کردم پیشگویی و فال انجام میده خیلی رضایت داشتن ازش و معتبره؛ موافقید قبل از پارت بعدی براتون رایگان انجام بده؟❤Anonymous voting
  • آره شدیدا نیاز به کمک دارم توی زندگیم❤
  • فرقی نمیکنه هرجور صلاحه🌷
0 votes
Repost from N/a
- روی واژنم تتو زدم ببین...🔞 شورتش را پایین داد و بافت نرم واژنش را نشان غیاث داد هامون متغجب تلفنش را قطع کرد و چنگی به بهشت زن کوچیکش زد. - خراب خانوم این چه کاریه؟ بدم تتوت رو سگ بخوره؟ دخترک ترسیده به عقب برگشت و دست غیاث را پس زد. - دوست نداری مگه؟ توی فیلم سوپرای تو گوشیت دیدم تتو دارن. - مگه تو زن خرابی؟ - اره تازه بهم... با خیمه زدن هامون روی تنش لال شد و متعجب ماند. غیاث انگشتش را لای واژنش گذاشت. - دختر کوچولوم اونقدر بزرگ شده که واژنشو نشونم بده؟ دخترک دهان باز کرد ولی با فرو رفتن انگشت غیاث درونش... https://t.me/+UQ0Xh3CpVpw3MWI8 https://t.me/+UQ0Xh3CpVpw3MWI8 دختر مدرسه ای که دل به رییس وحشی میده و حاضر میشه یک شب بکارتش رو تقدیمش کنه ولی...🔞🔞
Показать все...
Repost from N/a
- آه و ناله کن مامانم فکر کنه داریم سکس میکنم.⛔️ چشمهای دخترک گشاد شد و هین کشید. دم گوشش پچ زد. - گفتم ناله کن توله سگ! نمی‌بینی داره گوش میده. به آرامی پچ‌زد. - چه ناله‌ای الکی؟ نمیتونم. با بیخیالی دستش را در شلوار ملیسا لغزاند. دخترک جیغ کشید و غیاث با خشونت تنش را رویش کشید. - ادا تنگارو در نیار... میگی الکی نمیتونی ناله کنی، یکم میمالمت ناله کن. چشمهای جدی غیاث این جرات مخالفت را نداد. حرکات دستش به قدری خوب بود که ملیسا بعد از سی ثانیه ناخودآگاه وا داد و ناله هایش شروع شد. - جووون صداتم که خوبه کوچولو. به دنبال حرفش اینبار شلوارش را پایین کشید. - میتونم بیشتر مادرم و به این باور برسونم که پسرش مشکل نداره.🔞🔞 https://t.me/+UQ0Xh3CpVpw3MWI8 https://t.me/+UQ0Xh3CpVpw3MWI8
Показать все...