💞 عاشقان رمان / Novel lovers 💞
رمان سرکش رمان عمراً اگه لنگهامو پیدا کنی(فروشی) سرشارازاشتیاق(جلد دو سرکش) درهم شکسته(جلد سه سرکش) ارتباط با مترجم سرکش: @Snovels574 Привет Telegram Support! Мы уважаем законы об авторском праве. И мы не порнография.
Больше3 073
Подписчики
-424 часа
-97 дней
-4230 дней
Время активного постинга
Загрузка данных...
Find out who reads your channel
This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.Анализ публикаций
Посты | Просмотры | Поделились | Динамика просмотров |
01 #درهمشکسته
#پارت۱۲۵
#فصل_بیستم
هدی میگه:
_"و بالاخره اجازه میده بیرون بیاد."
_"خفه شو!"
بهش میگم ولی منظوری ندارم.
منظورم اینه که من یه شب جمعه با بهترین دوستم توی یه بار نشستم و باید اوقات خوبی داشته باشم، اما تمام چیزی که می تونم بهش فکر کنم کولتونه. اون خوبه؟ تا حالا تست پدری داده؟ قراره به من زنگ بزنه؟ چرا به من زنگ نزده؟ آیا اونم مثل من به من فکر می کند؟
_"خب پس من بحثشو پیش میکشم چون هر دو می دونیم که حتی با اینکه اینجا با هم نشستیم، کلتون به طور مجازی بین ماست. و هر چقدرم که این ایده ممکنه اونو هیجان زده کنه…"
بالاخره به اون خنده ای رو میدم که داشت براش زحمت میکشید.
_"اوه! از این متنفرم."
_"خب چرا بهش زنگ نمیزنی؟"
و سوال میلیون دلاری (اصلی و مهم) همین بود.
_"تمام این ماجرا با تاونی اونو به هم ریخته. یه مسائلی مربوط به گذشته شو بیرون کشیده و هر چقدرم که بخوام اونجا باشم یا بهش زنگ بزنم، ضررشو به جون نمیخرم. به بکز زنگ زدم تا اونو چک کنه، و مطمئن شم که اون خوبه."
شونه بالا میندازم.
_" او گفت که این کارو انجام داده و کولتون هنوز یه جورایی داغونه. میخوام که باهاش صحبت کنم..."
اعتراف میکنم و اون بازومو نوازش میکنه.
_" اما باید فضایی که خواسته رو بهش بدم. وقتی خودشو جمع و جور کنه بهم زنگ میزنه."
_"هوم، خب بزا ببینم که قبلاً این حرفو کجا شنیدم؟"
اون مسخره می کنه و من فقط شونه بالا میندازم.
_"فک کنم یه زن خیلی عاقلی اینو گفت."
_"خیلی عاقل واقعا.."
اون میخنده و چشماش رو میچرخونه و لیوانشو به لیوان من میزنه.
_ "و چون من اون زن هستم، آیا می تونم یه توصیه ی جزئی دیگه بهت کنم؟"
_"یه هدییسم؟"
_" آره، یه هدییسم. این اصطلاح رو دوست دارم."
سرشو به نشانه تایید تکون می ده ، یه جرعه دیگه از نوشیدنی شو می نوشه و دوباره به مرد روبروی بار لبخند می زنه.
_"قبلاً یه بار ازت پرسیدم آیا فکر میکنی کولتون ارزشش رو داره یا نه؟ و حالا که یه مدت بیشتری داشتی که اوضاع رو بررسی کنی هنوز همون حس رو داری؟ آیا احتمال آینده ای با اونو می بینی؟"
_"من عاشقشم، هد."
پاسخ در کسری از ثانیه از زبانم خارج میشه. بدون تردید، بدون شک، با اعتقاد کامل.
اون یک ثانیه به من خیره میشه و من می تونم بگم که در ذهنش واکنش منو می سنجه، سعی می کنه کل تصویر رو بفهمه و از پاسخ ناگهانیم کمی شگفت زده شده.
_ "عاشق اونی چون اون اولین پسر بعد از مکسه یا به این دلیل که اون کسیه که تو انتخاب کردی؟ نه به این دلیل که میخوای اونو درست کنی، چون هر دو میدونیم که تو روحهای آسیب دیده رو دوست داری، بلکه به این خاطر که تو اونی که الان هست و اونی که پنج سال آینده خواهد بود رو انتخاب میکنی؟"
من بهش جواب نمی دم، نه به این دلیل که جواب رو نمی دونم، بلکه به این دلیل که نمی تونم کلمات رو روی توده ای که توی گلوم داره خفم می کنه، بسازم. و او می تونه جواب منو ببینه، اونقدر منو میشناسه که بدونه چه احساسی دارم. | 106 | 0 | Loading... |
02 #درهمشکسته
#پارت۱۲۴
#فصل_بیستم
لیوانمو با صدا پایین میزارم و متوجه میشم که لب هام کمی بی حس شدن. نه، خیلی بی حس شدن. می بینم که هدی به مرد اونطرف بار نیشخند می زنه و سپس تمرکزشو روی من برمی گردونه، نیشخندش حالا به پوزخندی تمام عیار تبدیل میشه. با بالا انداختن شونه میگه:
_"اون شبیه استونه."
و خوشحالم که دهنم خالیه وگرنه اونو بیرون میریختم.
نمیدونم چرا اینقدر خندهداره، چون واقعاً اینطور نیست، اما ذهنم داره بازی میکنه و نکته ها رو با خاطرات مرتبط میکنه.
استون باعث می شه به آس فکر کنم و آس باعث می شه به کولتون فکر کنم و فکر کولتون فقط باعث می شه که اونو بخوام. همه چیزشو.
هدی که متوجه شده به چی فکر می کنم، میگه:
_"آ...آ...آ..." به مسول بار می گه: "یه دور دیگه. " و رو به من میگه:
_" به اون فکر نکن. تو قول دادی رای. نه پسر . نه غم و نه آشفتگی جنسی مجاز نیست."
با خنده بهش می گم:
_"حق با توئه. "
و امیدوارم که حرفم رو باور کنه، گرچه می دونم زیاد قانع کننده نیستم.
_"آشفتگی جنسی مجاز نیست."
گارسون لیوان های جدید رو جلوی ما میزاره.
زمزمه میکنم: «متشکرم،» و به جای فکر کردن به کولتون و فکر کردن به اینکه اون چه میکنه، فکرش کجاست، روی هم زدن یخ با نیام تمرکز میکنم. و با بدبختی شکست میخورم.
_"چند روز پیش در مورد استون به اون گفتم."
تعجب می کنم که هدی صدامو می شنوه. صدام خیلی آرومه، اما می دونم که شنیده چون دستش رو روی بار می زنه.
_"میدونستم نمیتونی اینکارو کنی!"
فریاد می زنه و توجه مردم اطراف مون رو جلب می کنه:
_ "می دونستم مهم نیست چقدر مشروب بخوری، آخرش به اینجا می رسیم."
لب هامو جمع میکنم و بهش می گم:
_"متاسفم. واقعا متاسفم."
دوباره روی نوشیدنیم تمرکز می کنم و از اینکه دوستمو ناامید کردم ناراحتم.
اون در حالی که دستی به بازوم میماله، میگه:
_" هی... من نمی تونم تصور کنم .. متاسفم ... فقط سعی می کردم سلطه ک...ر رو از بین ببرم و فاحشه درون مون رو یه کمی در آغوش بگیریم."
برای پوزخندش ابرویی بالا میدم و فقط سرمو تکون میدم.
سرمو روی شونش میزارم و میگم:"فاحشه درون در آغوش گرفته شد. "
اما واقعاً همچین حسی ندارم.
_" باهاش صحبت کردی؟"
_" فکر میکردم درباره سلطه ک...ر و آشفتگی جنسی و مردایی به اسم کولتون و استون صحبت نمیکنیم."
پوزخند میزنم.
"خب" اون کلمه رو کش میده..
" خیلی سخته که در مورد مرد تو صحبت نکنی، وقتی انقدر سکسیه با اون چشمای بیا منو بکن، و اون جذابیت مقدس. لعنتی، تنها دلیل برای اینکه مردی مثل اونو از تخت بندازی بیرون اینه که روی زمین ترتیبشو بدی."
شروع می کنم به خندیدن، واقعاً می خندم تا اینکه ناگهان وسط خنده اشک توی چشمام حلقه میرنه و باعث لرزش لب پایینم میشه. هق هق می کنم و بلافاصله الکل رو فحش کش می کنم - تقصیر الکله- که ناگهان غمگین می شم و دیوانه وار دلم براش تنگ میشه.
خودتو جمع کن توماس! فقط یه هفته لعنتیه. مرد باش. گفتگوی من با خودم با شکست مواجه میشه چون یک روز یا ده روز، مهم نیست. دیوانه وار دلم براش تنگ شده.
برعکس زن ذلیل هرچی که باشه، من دقیقا همونم. | 168 | 0 | Loading... |
03 نویسنده_صحبت_میکند😍
♨️دیگه لازم نیست برای رمان های حق عضویتی هزینه پرداخت کنید❌
ما #ادمینا تونستیم بالاخره امروز با #گرفتن_هزینه_حق_عضویت_رایگان لیست رمان های حق عضویتی رو برای برای مخاطبان عزیزمون آماده کنیم♨️
ولی توجه داشته باشید فقط #امشب_میتونید_فرصت_عضویت_رایگان_ این رمانها رو بگیرید⁉️
❌❌❌
🌹 1/4/1403🌹
رمان حق عضویتی یک❣
https://t.me/+rZ01LZWIX6dlZGU0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی دو❣
https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سه❣
https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی چهار❣
https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی پنج❣
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی شش❣
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی هفت❣
https://t.me/joinchat/5I1xEVw-w-NhMDhk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی هشت❣
https://t.me/+Za9-mWrqDvw1ZjM0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی نه❣
https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی ده❣
https://t.me/+m1c5JsQJaRNkZmY0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی یازده❣
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی دوازده❣
https://t.me/joinchat/Tx7Ut9w-WbinNg2G
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیزده❣
https://t.me/+zaIQQCREKbwyNjQ0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی چهارده❣
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی پانزده❣
https://t.me/joinchat/AAAAAEhjtpjo1eLoY2n3eA
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی شانزده❣
https://t.me/+XANBrsFz53syNTNk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی هفده❣
https://t.me/joinchat/AAAAAE5-yn--MUOeQMcbVg
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی هجده❣
https://t.me/+M-Wgp4AqeT45YjNk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی نوزده❣
https://t.me/+-OlTPDBklSoxN2Vk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیست❣
https://t.me/+Z404tqEHtY05MmI0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستویک❣
https://t.me/+Hf1dlSXg-z4wM2Q0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستودو❣
https://t.me/+vEQPt5l1jHc5YTZk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستوسه❣
https://t.me/joinchat/AAAAAEsENiYXcLFEt2JZhg
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستوچهار❣
https://t.me/+6Qi1_54DUlJmZjJk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستوشش❣
https://t.me/+A5I9fr3VTYxkOTQ0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستوهفت❣
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستوهشت❣
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستونه❣
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سی❣
https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیویک❣
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیودو❣
https://t.me/joinchat/vZbshZLs5Sc0NGRk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیوسه❣
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیوچهار❣
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیوپنج❣
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیوشش❣
https://t.me/+R-d0sNQmYH5mYTc0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیوهفت❣
https://t.me/+RyG2Wpv98Ks0YjM0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیوهشت❣
https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیونه❣
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی چهل❣
https://t.me/+rZ01LZWIX6dlZGU0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی چهلویک❣
https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی چهلودو❣
https://t.me/+p64wulRiINsyMjJk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی چهلوسه❣
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0
🎊🔑🧸
لیست بیسانسور❌❌❌
حق عضویتی❌❌❌
امشبو❌❌❌
از دست ندید❌❌ | 147 | 0 | Loading... |
04 هنوز عضویت رمان های vipرو نگرفتید😒؟
نمیدونی کسایی که جمعهها تو خونهان چه رمان هایی میخونن😐؟
نمیدونید که این لیست همون رمان های توصیه ویژهاس🫣 فرصت عضویت فقط امروز رایگانه و ما بخاطر اصرار خیلیهاتون تا ساعت ۲۲ لیست دوباره تمدید کردیم🤭😍
بشتابید🏃♀🏃♀ و از دست ندید لطفا ❌ | 71 | 0 | Loading... |
05 سوپرایز ویژه نویسنده 🎁
رمانهایی که درعرض یک ماه غوغا وچند هزار مخاطب رو به خودش جذب کرد...😍
این رمانها بعداز اتمام میره برای چاپ🤷🏻♀️👇
بی سانسور خواندنشونو از دست ندید ❌❌ ❌
🌹 1/4/1403🌹
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+rZ01LZWIX6dlZGU0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/5I1xEVw-w-NhMDhk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Za9-mWrqDvw1ZjM0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+m1c5JsQJaRNkZmY0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/Tx7Ut9w-WbinNg2G
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+zaIQQCREKbwyNjQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAEhjtpjo1eLoY2n3eA
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+XANBrsFz53syNTNk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAE5-yn--MUOeQMcbVg
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+M-Wgp4AqeT45YjNk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+-OlTPDBklSoxN2Vk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Z404tqEHtY05MmI0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Hf1dlSXg-z4wM2Q0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+vEQPt5l1jHc5YTZk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAEsENiYXcLFEt2JZhg
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+6Qi1_54DUlJmZjJk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+A5I9fr3VTYxkOTQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/vZbshZLs5Sc0NGRk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+R-d0sNQmYH5mYTc0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+RyG2Wpv98Ks0YjM0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+rZ01LZWIX6dlZGU0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+p64wulRiINsyMjJk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0
🎁
رمان های #بیسانسور و ممنوعهی بالا رو از دست ندید😉♨️
دارای محدودیت جدی سنی🔞❌لطفا از دست ندید
🎉🎉🎉🎉🎉
🎉🎉🎉🎉
🎉 | 69 | 0 | Loading... |
06 سوپرایز ویژه نویسنده 🎁
رمانهایی که درعرض یک ماه غوغا وچند هزار مخاطب رو به خودش جذب کرد...😍
این رمانها بعداز اتمام میره برای چاپ🤷🏻♀️👇
بی سانسور خواندنشونو از دست ندید ❌❌ ❌
🌹 1/4/1403🌹
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+1Jn5SAY6EDQ5ODE0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/5I1xEVw-w-NhMDhk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Za9-mWrqDvw1ZjM0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+m1c5JsQJaRNkZmY0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/Tx7Ut9w-WbinNg2G
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+zaIQQCREKbwyNjQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAEhjtpjo1eLoY2n3eA
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+XANBrsFz53syNTNk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAE5-yn--MUOeQMcbVg
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+M-Wgp4AqeT45YjNk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+-OlTPDBklSoxN2Vk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Z404tqEHtY05MmI0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Hf1dlSXg-z4wM2Q0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+vEQPt5l1jHc5YTZk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAEsENiYXcLFEt2JZhg
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+6Qi1_54DUlJmZjJk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+A5I9fr3VTYxkOTQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/vZbshZLs5Sc0NGRk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+R-d0sNQmYH5mYTc0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+RyG2Wpv98Ks0YjM0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+1Jn5SAY6EDQ5ODE0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+p64wulRiINsyMjJk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0
🎁
رمان های #بیسانسور و ممنوعهی بالا رو از دست ندید😉♨️
دارای محدودیت جدی سنی🔞❌لطفا از دست ندید
🎉🎉🎉🎉🎉
🎉🎉🎉🎉
🎉 | 48 | 0 | Loading... |
07 سلام عزیزایدلم اولین روز تابستونیتون بخیر باشه؛برای شما لیست رمان های چاپی ۱۴۰۳که اواخر فروردین قرارداد چاپشون بسته شده💯رو آماده کردیم میدونید که اگر چاپ بشن صصحنههای جذاب و بی سانسورشون حدف میشه🥹 پس عضویت بگیرید و بیسانسور خوندشونو از دست ندید❌
ضکافیه برای عضویت فقط لینک شون رو لمس کنید😍👇
فقط تا امروز فرصت باقیست....‼️
تاریخ عضویت رمان های چاپی:🎉 1/3/1403🎉
اولین رمان چاپی تابسنان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+1Jn5SAY6EDQ5ODE0
📚✏️
دومین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk
📚✏️
سومین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0
📚✏️
چهارمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0
📚✏️
پنجمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
📚✏️
ششمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
📚✏️
هفتمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/5I1xEVw-w-NhMDhk
📚✏️
هشتمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+Za9-mWrqDvw1ZjM0
📚✏️
نهمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi
📚✏️
دهمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+m1c5JsQJaRNkZmY0
📚✏️
یازدهمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
📚✏️
دوازدهمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/Tx7Ut9w-WbinNg2G
📚✏️
سیزدهمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+zaIQQCREKbwyNjQ0
📚✏️
چهاردهمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
📚✏️
پانزدهمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/AAAAAEhjtpjo1eLoY2n3eA
📚✏️
شانزدهمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+XANBrsFz53syNTNk
📚✏️
هفدهمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/AAAAAE5-yn--MUOeQMcbVg
📚✏️
هجدهمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+M-Wgp4AqeT45YjNk
📚✏️
نوزدهمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+-OlTPDBklSoxN2Vk
📚✏️
بیستمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+Z404tqEHtY05MmI0
📚✏️
بیستویکمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+Hf1dlSXg-z4wM2Q0
📚✏️
بیستودومین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+vEQPt5l1jHc5YTZk
📚✏️
بیستوسومین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/AAAAAEsENiYXcLFEt2JZhg
📚✏️
بیستوچهارمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+6Qi1_54DUlJmZjJk
📚✏️
بیستوپنجمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+A5I9fr3VTYxkOTQ0
📚✏️
بیستوششمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
📚✏️
بیستوهفتمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
📚✏️
بیستوهشتمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
📚✏️
بیستونهمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0
📚✏️
سیومین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
📚✏️
سیویکمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/vZbshZLs5Sc0NGRk
📚✏️
سیودومین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
📚✏️
سیوسومین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
📚✏️
سیوچهارمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
📚✏️
سیوپنجمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+R-d0sNQmYH5mYTc0
📚✏️
سیوششمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+RyG2Wpv98Ks0YjM0
📚✏️
سیوهفتمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0
📚✏️
سیوهشتمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
📚✏️
سیونهمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+1Jn5SAY6EDQ5ODE0
📚✏️
چهلمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0
📚✏️
چهلویکمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+p64wulRiINsyMjJk
📚✏️
چهلودومین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0
📚✏️
❗️دوستان لطفا این لیست پخش نشه چون تعداد فورواردها زیاد شده❌❌ | 40 | 0 | Loading... |
08 #درهمشکسته
#پارت۱۲۳
#فصل_بیستم
_"ممنون که اومدی دنبالم."
_"قابلی نداشت. "
هدی اینو میگه و وقتی چراغ سبز میشه ماشینو به حرکت درمیاره .
_" سر به سر عکاسا گذاشتن یه جورایی سرگرم کننده بود، اگرچه فکر نمیکنم وقتی گفتم توی خونه قایم شدی هیچ کدوم از اونا حرفمو باور کرده باشن."
ناله می کنم. مدتی طول می کشه تا به عکاسا دور و بر خونه عادت کنم، اما حالا می ترسم که تعداد اندکی از اونها که بهشون عادت کردم به یه حیاط کامل تبدیل بشن.
_"یه چیزی بپرسم؟"
هدی به من نگاه می کنه و فقط لبخند شیطانیش رو می زنه.
_ "نچ، نمیپرسی چون ما در مورد اون فکر نمی کنیم ... یا کولتون ... یا من ... یا هیچ چیز مهم دیگه ای."
_"فکر نمیکنیم؟"
بهش نگاه میکنم و لبخندم دست خودم نیست، دست خودم نیست خوشحالم که اون در دسترس بود تا منو از سر کار بیاره و سعی کنه کرکسها رو دور نگه داره.
"نچ!"
اون می گه و لاستیک هاش سر یه پیچ جیغ می کشن.
"ما قراره یه گوشه تاریک پیدا کنیم و غم هامون رو غرق کنیم، و بعد یه جایی با آهنگای داغ برای رقصیدن پیدا می کنیم تا وقتی که دیگه هیچی یادمون نیاد!"
باهاش می خندم، این ایده شبیه بهشته. لحظه ای برای فرار از افکاری که مدام توی سرم می چرخه و سنگینی قلبم.
_"چت شده؟ غرق چه غصه هایی ای؟"
و برای یک دقیقه ناراحتم که در چند هفته گذشته اونقدر سرم شلوغ بوده که جواب این سوال رو نمیدونم، در حالی که قبلاً هرگز لازم نمیشد که بپرسم.
اون شونه هاش رو بالا میندازه و قبل از اینکه حرف بزنه به طرز غیرمعمولی ساکته.
_ "فقط یه چیزایی در مورد لکسی Lexy."
می خوام بپرسم در مورد چی صحبت می کنه، چون اون و خواهرش خیلی صمیمی هستن، اما اون بهم میپره.
_ "ما در مورد چیزی صحبت نمی کنیم که باید در موردش صحبت بشه، یادته؟"
_"این به نظر خوبه!"
بهش می گم و موسیقی توی ماشین جون می گیره و هر دو شروع به خواندن می کنیم. | 261 | 0 | Loading... |
09 Media files | 1 | 0 | Loading... |
10 #درهمشکسته
#پارت۱۲۲
#فصل_بیستم
در حال خامه زدن به کیکی ام که به عنوان جایزه کوچکی برای شجاعت زاندر آماده کردم، که تلفنم زنگ میخوره. به صفحه نگاه می کنم و دکمه نادیده گرفتن رو فشار میدم. یه شماره ناشناخته است و به احتمال زیاد یه روزنامهنگار میخواد برای داستان تاونی از دیدگاه من پول گزافی بده. اون به مطبوعات گفته که من معشوقه ای هستم که اونو کنار زدم ، قربانی باردار و عشق زندگیش... کولتون.
جای شکرش باقیه که پاپاراتزی ها هنوز خانه رو کشف نکردن. اما میدونم زمان زیادی تا اون موقع نمونده، و من هنوز در تلاشم تا بفهمم اونوقت چه کار کنم؟
و بنا به دلایلی، داستانی که تاونی به تصویر کشیده باعث خنده ی من میشه. من خبر دسته اول صفحه شش که میگه اون و کولتون رابطه عاشقانهشون رو دوباره شروع کردن رو باور نمی کنم. من خونه کولتون بودم. من می دونم که کولتون چقدر از اون و هر چیزی مربوط به اون بدش میاد.
به این دلیل نیست که غمگینم.
فقط دلم براش تنگ شده. برای همه چیزش.
نکته خنده دار اینه که این بار، من نگران نیستم که اون سراغ یه نفر دیگه بره. ما از این مانع عبور کردیم و رک و پوست کنده اضافه کردن یه زن دیگه به این ترکیب زندگی اونو پیچیدهتر میکنه. نه، رفتن اون به سمت یه زن دیگه نیست که منو نگران میکنه، بلکه اینه که اون به سمت من نمیاد.
درحالی که سیب زمینی ها رو برای شام خرد می کنم، صداها توی افکارم داخل میشن. کانر رو میشنوم که میگه:
_"اون اوسگول دوباره اینجاست."
_"ما همیشه میتونیم دستش بندازیم."
این یکی شین بود
.
در مورد چه کوفتی صحبت می کنن؟
_"هی بچه ها؟"
در حالی که دست هامو پاک می کنم و به سمت اتاق نشیمن می رم صداشون می کنم.
_"کی دوباره اینجاست؟"
شین سرشو به سمت جلو پنجره ما کج می کنه. با اشاره میگوید:
_"اون مرد. او فکر می کنه که خیلی ناشناس اونجا پارک کرده."
کانر مداخله می کنه:
_"مثلا که ما نمی تونیم اونو ببینیم و نمی دونیم که اون یک عکاسه. دوربینت لوت میده، رفیق."
فوراً پردهها رو عقب میکشم و به خیابون نگاه میکنم. حتی قبل از اینکه ماشینو ببینم، می دونم که قراره چه چیزی رو ببینم. سدان آبی تیره چند خونه پایین ار پارک شده و تا حدی توسط ماشین دیگه ای پنهان شده. کلا فراموشش کرده بودم.
حداقل این پاپاراتزی تک و تنها، حریصه و جای منو لو نمیده تا بتونه تمام منفعت این داستانو برای خودش به دست بیاره. برای این می تونم سپاسگزار باشم. اما این همچنین به این معنیه که اگه اون متوجه شده باشه، دیگرانم به زودی میان تا اخبار داغی راجع به خونه خراب کنی که ظاهراً منم دریافت کنن.
لعنتی! می دونستم ناشناس موندن خانه خوبتر از اونه که واقعیت داشته باشه.
_"بدویید بچه ها. وقته-"
_" خیلی باحاله که داری مشهور میشی!"
کانر در حال وارد شدن به راهرو می گه.
میخوام اشتباهشو تصحیح کنم که شین این کارو برام انجام میده، با یه هل بازیگوشانه روی شونهاش، میگه:
_"اون مشهور نمیشه، کله پوک! کولتون کسیه که مشهوره. تو هیچی نمی دونی؟"
بلند میگم:
_"هی! خودتونو تمیز کنید!" | 330 | 0 | Loading... |
11 _عاشق زنداداشت شدی؟! خوش غیرت؟!
سر پدرش داد زد:
-زنداداش چی؟ کشک چی؟ بابا من نغمرو آوردم تو این عمارت. شیرینی خورده من بود چرا نمیفهمید؟ این دیگه اسباب بازی نیست از من بگیرید بدید به پسر بزرگه.از چشم هایش خون میچکید ،سپس داد زد :
-حالا بره با داداشتم ازدواج کنه؟ غیرتم چی؟شرفم چی؟ به چه حقی؟ منم پسرتونم به خدا.
پدرش ناراحت به او نگاه کرد، مسئله همین بود، هامون پسر واقعی این خاندان نبود!زمزمه کرد:
-چیکار کنم؟ دستور خانبابامه . میدونی که آقام پشتشونه، من هر چی بخوای میدم بهت برو اصلا خارج نمون ول کن اینارو.
برادر بزرگترش به او خیانت کرده بودند و هیچ کس طرف او نبود اما این پایان داستان نیست.. این شروع به تنهایِی خود داستانی است که به رنگ خون نوشته میشود.
https://t.me/+58lxJny1_k85YWY0 | 14 | 0 | Loading... |
12 #درهمشکسته
#پارت۱۲۱
#فصل_بیستم
_"خیلی بهت افتخار می کنم، رفیق."
به چشمای زاندر نگاه می کنم و با اشک هام مبارزه می کنم. می خوام که اون عمق احساساتمو نسبت به اون و کاری که انجام داده ببینه. برای اینکه به دادستان منطقه تمام اونچه که برای طرح اتهامات رسمی علیه مردی که مثل باد ناپدید شده بود، لازم بود رو داده بود.
اینکه پشت میزی پر از بزرگترهای ترسناک بنشینی و با صدایی که دوباره پیدا کردی توضیح بدی که چطور پدرت مادرت رو به قتل رسوند - چطور از پشت به اون حمله کرد، بارها به او چاقو زد و سپس منتظر موند تا بمیره در حالی که تو پشت کاناپه پنهان شده بودی در حالی که قرار بود توی رختخواب باشی. حالا این یک بچه شجاعه.
اونو محکم توی آغوشم می فشارم، بیشتر به خاطر خودم تا اون، و ای کاش می تونستم اون خاطره رو ازش بگیرم.
_"چطور اینقدر شجاع شدی؟"
از اون می پرسم و انتظار پاسخی ندارم، اما وقتی پاسخ می ده، منو در حین حرکت متوقف می کنه.
اون با شونه بالا انداختن می گه:
_"ابر قهرمان ها بهم کمک کردند."
به زور بغضمو قورت می دم ، گلوم اونقدر از شدت احساسات می سوزه که نمی تونم صحبت کنم.
به چشمای پسر کوچکی که با تمام وجودم عاشقشم نگاه می کنم و دست خودم نیست که تکه هایی از مرد بالغی که صاحب این چشمهاست رو هم می بینم. دلم برای هر دو میپیچه، و با وجود اینکه سرشار از غروری باورنکردنی هستم، کمی هم غمگینم، چون میدونم کولتون هم دوست می داشت بدونه زاندر امروز چه کرده.
موانع تخیلی که اون از روشون پریده برای اکثر بزرگسالان هرگز قابل درک نیست.
ولی نمیتونم بهش بگم.
چهار روز از روزی که خونه اشو ترک کردم می گذره.
چهار روز بدون صحبت.
چهار روز برای اون، و برای هردومون تا خودمونو جمع و جور کنیم.
و چهار روز هرج و مرج مطلق برای من در چندین جهت: خانه (مؤسسه نگهداری از بچهها)، احساساتم، جنون رسانه ای بر سر یه بچه احتمالی، دلتنگی برای کولتون.
به زاندر میگم که سگ عروسکی محبوبش رو توی اتاق خوابش میذارم و بهش میگم که با بقیه پسرها بازی کنه. بره تا بچه باشه، بازی کنه، بخنده، و تصاویری که آزارش میدن رو فراموش کنه - اگر اصلا ممکن باشه.
کارای مربوط به مقدمات شام خوردن دور هم رو انجام میدم و صداهای آشنا و آرام پسربچه ها که بیرونن بهم کمک می کنه تا از عهده اش بر بیام.
دلم برای کولتون تنگ شده. برای بیشتر از یک ماه هر روز با هم بودیم و من به حضورش، لبخندش، و زنگ صداش عادت کردم.
ازینکه تماس نگرفته ناراحتم، اما در عین حال ازش انتظار ندارم. به غیر از ارسال پیامک برای اطمینان از اینکه بی مشکل به خونه رسیدم و آهنگ I Am Human، از اون چیزی نشنیده ام. اون چیزهای زیادی برای فکر کردن داره، چیزهای زیادی برای کنار آمدن با اونها.
و خدا میدونه که میخوام کنارش باشم و بهش کمک کنم موقعیتشو بررسی کنه، اما این وضعیت مربوط به من نیست که به نتیجه برسم. رک و پوست کنده.
شمارش از دستم دررفته که چند بار تلفن رو برداشتم تا باهاش تماس بگیرم - تا صداشو بشنوم، ببینم حالش چطوره، تا فقط بگم سلام - اما نمی تونم.
من بهتر از هر کس دیگه ای می دونم تا زمانی که کولتون به من اجازه نده به قلب سنگر گرفته اش برگردم، تماس گرفتن هیچ فایده ای نداره. | 431 | 0 | Loading... |
13 نویسنده_صحبت_میکند😍
♨️دیگه لازم نیست برای رمان های حق عضویتی هزینه پرداخت کنید❌
ما #ادمینا تونستیم بالاخره امروز با #گرفتن_هزینه_حق_عضویت_رایگان لیست رمان های حق عضویتی رو برای برای مخاطبان عزیزمون آماده کنیم♨️
ولی توجه داشته باشید فقط #امشب_میتونید_فرصت_عضویت_رایگان_ این رمانها رو بگیرید⁉️
❌❌❌
🌹 25/3/1403🌹
رمان حق عضویتی یک❣
https://t.me/+AETmo0Pyox8zYjI8
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی دو❣
https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سه❣
https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی چهار❣
https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی پنج❣
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی شش❣
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی هفت❣
https://t.me/joinchat/5I1xEVw-w-NhMDhk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی هشت❣
https://t.me/+Za9-mWrqDvw1ZjM0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی نه❣
https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی ده❣
https://t.me/+m1c5JsQJaRNkZmY0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی یازده❣
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی دوازده❣
https://t.me/joinchat/Tx7Ut9w-WbinNg2G
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیزده❣
https://t.me/+zaIQQCREKbwyNjQ0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی چهارده❣
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی پانزده❣
https://t.me/joinchat/AAAAAEhjtpjo1eLoY2n3eA
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی شانزده❣
https://t.me/+XANBrsFz53syNTNk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی هفده❣
https://t.me/joinchat/AAAAAE5-yn--MUOeQMcbVg
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی هجده❣
https://t.me/+M-Wgp4AqeT45YjNk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی نوزده❣
https://t.me/+-OlTPDBklSoxN2Vk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیست❣
https://t.me/+Z404tqEHtY05MmI0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستویک❣
https://t.me/+Hf1dlSXg-z4wM2Q0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستودو❣
https://t.me/+vEQPt5l1jHc5YTZk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستوسه❣
https://t.me/joinchat/AAAAAEsENiYXcLFEt2JZhg
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستوچهار❣
https://t.me/+6Qi1_54DUlJmZjJk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستوشش❣
https://t.me/+A5I9fr3VTYxkOTQ0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستوهفت❣
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستوهشت❣
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستونه❣
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سی❣
https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیویک❣
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیودو❣
https://t.me/joinchat/vZbshZLs5Sc0NGRk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیوسه❣
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیوچهار❣
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیوپنج❣
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیوشش❣
https://t.me/+R-d0sNQmYH5mYTc0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیوهفت❣
https://t.me/+RyG2Wpv98Ks0YjM0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیوهشت❣
https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیونه❣
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی چهل❣
https://t.me/+AETmo0Pyox8zYjI8
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی چهلویک❣
https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی چهلودو❣
https://t.me/+p64wulRiINsyMjJk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی چهلوسه❣
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0
🎊🔑🧸
لیست بیسانسور❌❌❌
حق عضویتی❌❌❌
امشبو❌❌❌
از دست ندید❌❌ | 65 | 0 | Loading... |
14 هنوز عضویت رمان های vipرو نگرفتید😒؟
نمیدونی کسایی که جمعهها تو خونهان چه رمان هایی میخونن😐؟
نمیدونید که این لیست همون رمان های توصیه ویژهاس🫣 فرصت عضویت فقط امروز رایگانه و ما بخاطر اصرار خیلیهاتون تا ساعت ۲۲ لیست دوباره تمدید کردیم🤭😍
بشتابید🏃♀🏃♀ و از دست ندید لطفا ❌ | 55 | 0 | Loading... |
15 سوپرایز ویژه نویسنده 🎁
رمانهایی که درعرض یک ماه غوغا وچند هزار مخاطب رو به خودش جذب کرد...😍
این رمانها بعداز اتمام میره برای چاپ🤷🏻♀️👇
بی سانسور خواندنشونو از دست ندید ❌❌ ❌
🌹 25/3/1403🌹
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+l9EpmIkNR7Y0ZDc0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/5I1xEVw-w-NhMDhk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Za9-mWrqDvw1ZjM0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+m1c5JsQJaRNkZmY0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/Tx7Ut9w-WbinNg2G
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+zaIQQCREKbwyNjQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAEhjtpjo1eLoY2n3eA
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+XANBrsFz53syNTNk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAE5-yn--MUOeQMcbVg
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+M-Wgp4AqeT45YjNk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+-OlTPDBklSoxN2Vk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Z404tqEHtY05MmI0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Hf1dlSXg-z4wM2Q0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+vEQPt5l1jHc5YTZk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAEsENiYXcLFEt2JZhg
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+6Qi1_54DUlJmZjJk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+A5I9fr3VTYxkOTQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/vZbshZLs5Sc0NGRk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+R-d0sNQmYH5mYTc0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+RyG2Wpv98Ks0YjM0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+l9EpmIkNR7Y0ZDc0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+p64wulRiINsyMjJk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0
🎁
رمان های #بیسانسور و ممنوعهی بالا رو از دست ندید😉♨️
دارای محدودیت جدی سنی🔞❌لطفا از دست ندید
🎉🎉🎉🎉🎉
🎉🎉🎉🎉
🎉 | 18 | 0 | Loading... |
16 سوپرایز ویژه نویسنده 🎁
رمانهایی که درعرض یک ماه غوغا وچند هزار مخاطب رو به خودش جذب کرد...😍
این رمانها بعداز اتمام میره برای چاپ🤷🏻♀️👇
بی سانسور خواندنشونو از دست ندید ❌❌ ❌
🌹 25/3/1403🌹
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+l9EpmIkNR7Y0ZDc0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/5I1xEVw-w-NhMDhk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Za9-mWrqDvw1ZjM0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+m1c5JsQJaRNkZmY0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/Tx7Ut9w-WbinNg2G
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+zaIQQCREKbwyNjQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAEhjtpjo1eLoY2n3eA
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+XANBrsFz53syNTNk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAE5-yn--MUOeQMcbVg
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+M-Wgp4AqeT45YjNk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+-OlTPDBklSoxN2Vk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Z404tqEHtY05MmI0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Hf1dlSXg-z4wM2Q0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+vEQPt5l1jHc5YTZk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAEsENiYXcLFEt2JZhg
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+6Qi1_54DUlJmZjJk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+A5I9fr3VTYxkOTQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/vZbshZLs5Sc0NGRk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+R-d0sNQmYH5mYTc0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+RyG2Wpv98Ks0YjM0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+l9EpmIkNR7Y0ZDc0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+p64wulRiINsyMjJk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0
🎁
رمان های #بیسانسور و ممنوعهی بالا رو از دست ندید😉♨️
دارای محدودیت جدی سنی🔞❌لطفا از دست ندید
🎉🎉🎉🎉🎉
🎉🎉🎉🎉
🎉 | 36 | 0 | Loading... |
17 سلام عزیزایدلم به مناسبت روز تولد ادمین برای شما لیست رمان های چاپی ۱۴۰۳که اواخر فروردین قرارداد چاپشون بسته شده💯رو آماده کردیم میدونید که اگر چاپ بشن صحنههای جذاب و بی سانسورشون حدف میشه🥹 پس عضویت بگیرید و بیسانسور خوندشونو از دست ندید❌
کافیه برای عضویت فقط لینک شون رو لمس کنید😍👇
فقط تا امروز فرصت باقیست....‼️
تاریخ عضویت رمان های چاپی:🎉 25/3/1403🎉
اولین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+l9EpmIkNR7Y0ZDc0
📚✏️
دومین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk
📚✏️
سومین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0
📚✏️
چهارمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0
📚✏️
پنجمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
📚✏️
ششمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
📚✏️
هفتمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/5I1xEVw-w-NhMDhk
📚✏️
هشتمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+Za9-mWrqDvw1ZjM0
📚✏️
نهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi
📚✏️
دهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+m1c5JsQJaRNkZmY0
📚✏️
یازدهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
📚✏️
دوازدهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/Tx7Ut9w-WbinNg2G
📚✏️
سیزدهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+zaIQQCREKbwyNjQ0
📚✏️
چهاردهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
📚✏️
پانزدهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/AAAAAEhjtpjo1eLoY2n3eA
📚✏️
شانزدهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+XANBrsFz53syNTNk
📚✏️
هفدهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/AAAAAE5-yn--MUOeQMcbVg
📚✏️
هجدهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+M-Wgp4AqeT45YjNk
📚✏️
نوزدهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+-OlTPDBklSoxN2Vk
📚✏️
بیستمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+Z404tqEHtY05MmI0
📚✏️
بیستویکمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+Hf1dlSXg-z4wM2Q0
📚✏️
بیستودومین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+vEQPt5l1jHc5YTZk
📚✏️
بیستوسومین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/AAAAAEsENiYXcLFEt2JZhg
📚✏️
بیستوچهارمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+6Qi1_54DUlJmZjJk
📚✏️
بیستوپنجمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+A5I9fr3VTYxkOTQ0
📚✏️
بیستوششمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
📚✏️
بیستوهفتمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
📚✏️
بیستوهشتمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
📚✏️
بیستونهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0
📚✏️
سیومین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
📚✏️
سیویکمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/vZbshZLs5Sc0NGRk
📚✏️
سیودومین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
📚✏️
سیوسومین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
📚✏️
سیوچهارمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
📚✏️
سیوپنجمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+R-d0sNQmYH5mYTc0
📚✏️
سیوششمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+RyG2Wpv98Ks0YjM0
📚✏️
سیوهفتمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0
📚✏️
سیوهشتمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
📚✏️
سیونهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+l9EpmIkNR7Y0ZDc0
📚✏️
چهلمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0
📚✏️
چهلویکمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+p64wulRiINsyMjJk
📚✏️
چهلودومین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0
📚✏️
❗️دوستان لطفا این لیست پخش نشه چون تعداد فورواردها زیاد شده❌❌ | 46 | 0 | Loading... |
18 #درهمشکسته
#پارت۱۲۰
#فصل_نوزدهم
یه قدم دیگه سمتش برمیدارم و در نهایت چشماشو بالا میاره تا به چشام نگاه کنه تا بتونم احساسشو بخونم. و شاید این واقعیت که ما حالا واقعاً همدیگرو می شناسیم، دیوارهایی که دورمون کشیدیمو خراب کردیم، چون صرف نظر از اینکه چقدر سعی می کنه احساساتشو پنهان کنه، من می تونم تک تک اونها رو که توی چشماش سوسو می زنن بخونم. ترس، خشم، سردرگمی، شرم، نگرانی، عدم اطمینان.
حقیقت اونجاست - چیزی که میدونستم هست - اون داره به من فشار میاره ، منو به چالش میکشه تا فرار کنم و بهش ثابت کنم منم مثل همه زنهایی هستم که فکر میکنه باید باشم. و در عین حال ندامت رو می بینم و قسمت کوچکی از وجودم با دیدنش آهی می کشه، و چیزی به من می ده که بهش چنگ بزنم.
اون یه قدم به سمت من برمیداره و به هم نزدیک میشیم اما به هم دست نمی زنیم. میتونم احساساتی که توی چهرهاش سوسو میزنن رو ببینم، که چطور ماهیچههاش منقبض میشن و سعی میکنه هر چیزی که توی چشماش میبینم رو توی خودش جا بده.
می ترسم اگه لمسش کنم، هر دو بشکنیم و در حال حاضر یکی از ما باید قوی باشه.
باید من باشم.
بهش می گم: «به من نگاه کن، کولتون»
منتظرم تا چشماش دوباره چشمامو پیدا کنن.
_"این منم، کسی که باهات مسابقه می ده. کسی که به خاطر تو با چنگ و دندون می جنگه. کسی که دست به هر کاری میزنه – هر کاری – تا این درد توی چشمات و درد روحت از بین بره ... تا یه کاری کنه اتهام تاونی برطرف بشه ... اما من نمی تونم. نمیتونم برای تو هیچی باشم تا وقتی که از دور کردن من دست نکشی."
نزدیک تر می شم، می خوام دستمو دراز کنم و لمسش کنم و درد چشماشو پاک کنم.
_"چون تمام کاری که میخوام انجام بدم اینه که کمک کنم. می تونم عوضی بودنتو تحمل کنم. می تونم تحمل کنم که دق و دلیتو سر من خالی کنی ... اما این چیزی رو درست نمی کنه. این باعث نمی شه تاونی یا بچه یا هر چیز دیگه ای بره پی کارش."
از بغض توی گلوم دارم خفه می شم.
_"من فقط نمی دونم چیکار کنم."
«رایلی…»
این اولین باره که چیزی میگه و طوری که با نا امیدی و درموندگی اسممو میگه، ستون فقراتم میلرزه.
_"در حال حاضر مغزم خیلی به هم ریخته است."
به زور بغضمو فرو میدم و سرمو تکون میدم تا بدونه صداشو میشنوم. چشماشو برای لحظه ای می بنده و آه بلندی می کشه.
_ "ببین من... من به مدتی زمان نیاز دارم تا درستش کنم... تا دورترت نکنم... من فقط..."
لب پایینمو گاز میگیرم، نمیدونم از اینکه میگه برو خیالم راحت شده یا ناراحتم، و سرمو تکون میدم. اون دستشو دراز می کنه تا لمسم کنه و من عقب میرم، می ترسم اگه این کارو کنه نتونم برم.
بهش می گم: "باشه،"
صدام به سختی شنیده میشه و قدمی به عقب بر می دارم.
_"یکی دو روز دیگه باهات صحبت میکنم."
نمی تونم دوباره بهش نگاه کنم، درد هر دومون در حال حاضر به دلایل مختلف بسیار قابل لمسه، بنابراین برمی گردم و به سمت خونه میرم.
دوباره اسممو می گه: «رایلی»
هیچ کس نمی تونه مثل اون اسممو بگه - و بدن من فوراً می ایسته.
میدونم که احساس اونم مثل منه - نامشخص، حلنشده، هم میخواد بمونم و هم میخواد برم - بنابراین فقط پشتمو بهش نگه میدارم و سرمو تکون میدم.
"میدونم."
می دونم که اون متاسفه - برای اینکه به من صدمه زد، برای اینکه عاشقمه و اینکه من تحت این شرایط پر فشار قرار می گیرم، برای تاونی، برای عدم اطمینان، برای ناامنی های خودم در مورد چیزی که نمی تونم بهش بدم ... میدونم که برای خیلی چیزها متاسفه... و بزرگترینش اینه که از اینکه اجازه میده من در حال حاضر برم، متاسفه چون نمی توانه ازم بخواد که بمونم.
#پایان_فصل_نوزدهم | 493 | 0 | Loading... |
19 #درهمشکسته
#پارت۱۱۹
#فصل_نوزدهم
چند قدم عقب میرم، نیاز به فرار دارم و به نرده میخورم. با حالت تهوع مبارزه می کنم، و در حالی که سعی می کنم خودمو ثابت نگه دارم، دستام چوب زیر انگشتامو فشار میدن.
_"تو دیگه نمیتونی فرار کنی، رایلی، ما توی یه رابطه هستیم. اینا قوانین خودت نیست؟"
صدای تمسخر آمیزش نزدیکتر از چیزیه که انتظار دارم و چیزی در مورد نحوه بیانش، صمیمیت آغشته به طعنه، منو وادار به صحبت میکنه.
دور خودم می چرخم.
"من فرار نمیکنم، کولتون! من درد می کشم! دارم از هم می پاشم چون نمی دونم چی بگم و چه جوابی بهت بدم!"
فریاد میزنم:
_ "من از اینکه به خاطر اینکه این همه بی رحمی از دستت عصبانی ام از خودم ناراحتم چون حق با توئه! من برای بچه دار شدن هر کاری میکنم. هر کاری! اما نمیتونم و این فکر که یکی میتونه چیزی رو بهت بده که من نمیتونم بهت بدم، داره منو از هم میپاشه."
دستهامو به سمت سرم میارم و فقط برای لحظهای نگهشون میدارم تا گریهام رو متوقف کنم، و سعی میکنم افکاری که باید بگم رو جمعآوری کنم. سرمو بلند می کنم و دوباره به چشماش نگاه میکنم.
_ "اما میدونی چیه؟ حتی اگه میتونستم، هرگز از تو استفاده نمیکردم یا کلک نمیزدم تا یکی رو بدست بیارم. من تاونی لعنتی نیستم، و اون آدم وحشتناکی که مادرت بود هم نیستم."
اشک روی صورتم جاری میشه و از پشت تاری اشکهام بهش نگاه می کنم که از طغیان من حیرت زده ایستاده.
شروع به گفتن چیزی می کنه و من دستمو برای متوقف کردن اون بلند می کنم و باید حرفم رو تموم کنم.
_"نه، کولتون، من نمیرم و تو رو ترک نمیکنم، اما نمیدونم چیکار کنم. عقل لعنتیم به جایی قد نمیده! آیا باید اینجا بمونم و اجازه بدم بیشتر منو خورد کنی؟ من دارم از درون میمیرم، کولتون. نمیتونی اینو ببینی؟"
اشک های چشمامو پاک می کنم و سرمو تکون می دم و نیاز به واکنشی از جانب اون دارم.
_ "یا اینکه باید برم؟ یکی دو روز به خودمون فرصت بدم تا چرندیاتی که مغزمونو به هم ریخته درست کنیم؟ تا وقتی خودم نمیتونم تصمیم بگیرم اگه تو برامون تصمیم گرفتی ازت نرنجم. تا شاید بالاخره متوجه بشی من مثل همه زن های دیگه ایی که ازت استفاده کردن نیستم."
قدمی به سمتش برمیدارم، مردی که عاشقشم، و آرزو میکنم کاش میتونستم کاری انجام بدم - هر کاری - تا آشفتگی درونش رو کم کنم، اما میدونم که نمیتونم.
می تونم احساس کنم که اون دقیقاً مثل من توی نقطه شکسته، که مواجه شدن با احتمال وجود یه بچه بیشتر از اونه که حتی اون - مردی که خیلی جون به در برده - بتونه تحمل کنه، اما من که خودم هم پر از آشفتگی هستم نمیدونم چطور باید کمک کنم.
عضله آروارهاش نبض میزند و اونو تماشا میکنم که سعی میکند احساساتش، عصبانیتش، نیازش به رها شدن رو کنترل کنه و کاش میتونستم کاری بیشتر براش انجام بدم، چون اگه قلب من اینطور در حال شکستنه، نمیتونم تصور کنم که قلب اون چه میکنه.
و تنها کاری که فکر میکنم میتونم انجام بدم اینه که به خودمون کمی فضا بدم... بزارم تا آروم بشیم... خودمون رو بفهمیم تا دوباره خوب بشیم.
دوباره خودمون رو پیدا کنیم. | 462 | 0 | Loading... |
20 #درهمشکسته
#پارت۱۱۸
#فصل_نوزدهم
«کولتون …»
این تنها چیزیه که میتونم بگم، احساس میکنم با حرفای ناگهانیش چند قدمی به عقب افتادم، با نیاز ناگهانیش برای چنگ زدن به زندگیش که احساس میکنه از کنترل خارج شده . اما اون متوجه نیست. این دیگه فقط زندگی اون نیست. زندگی من هم هست!
این درباره مردیه که من عاشقشم و احتمالات و پیش بینی هاییه که احساس می کنم. اینا
منو هم اندازه اون می کشه، اما اون انقدر غرق در مشکل خودشه که نمی تونه جور دیگه ای به قضیه نگاه کنه.
آب دهانمو به زحمت فرو میدم و سعی می کنم کلماتی پیدا کنم تا اینو بهش بگم، تا بهش نشون بدم که ما هر دو آسیب می بینیم، نه فقط اون. اما من خیلی کندم و اون منو زیر مشت و لگد ضربات حرفاش میگیره.
در حالی که بدنش با تمام انرژی های منفیش بی قرار حرکت می کنه، فریاد می زنه:
_"تو به من می گی که ما توی یه رابطه هستیم، رایلی... مطمئنی این همون چیزیه که تو می خوای چون زندگی من اینطوری میگذره... زندگی جذاب کولتون داناون لعنتی. برای هر فرازی یه سقوط آزاد لعنتی وجود داره. برای هر چیز خوبی یه بدی لعنتی وجود داره."
یه قدم به سمت من برمیداره و سعی میکنه با من دشمنی کنه و ظرفیتمو تکمیل کنه.
ناخنهامو کف دستم فرو میکنم تا به خودم یادآوری کنم باید اجازه بدم هر چی تو دلشه بگه. بهش اجازه بدم در صورت لزوم همه آدمای دنیا رو سرزنش کنه، تا بتونه آروم بشه و متوجه بشه که این پایان دنیاش نیست، گرچه برای شخص من چنین احساسی داره.
_"آیا برای اینطور چرخش ها توی مسیر زندگی من آماده ای؟"
حرفش رو تموم می کنه، در حالی که در چند قدمی من قدم می زنه، طعنه از کلماتش می چکه. میتونم امواج عصبانیتی که ازش ساطع میشه رو حس کنم، میتونم استیصالش رو حس کنم برای هر چیزی که بتونه بهش بچسبه تا من واکنش نشون بدم.
به زور آب دهنمو قورت می دهم و سرمو تکون می دم.
می گم: "باشه"، کلمه رو کش میدم و سعی می کنم به این فکر کنم که چی بگم، زمان می خرم.
_"خوب چیه و بد چیه؟"
_"خوب؟"
اون می پرسه، چشماش گشاد شده و عرق روی تنه اش می چکد.
_ "خوب اینه که من زنده ام، رایلی. من لعنتی زنده ام!"
فریاد می زنه و با شستش به سینه اش می زنه. وقتی صداش توی گوشم می پیچه، تنم می لرزه. اون واکنش منو اشتباه می گیره و ازش تغذیه می کنه.
_"چیه؟ واقعا فکر میکردی میخوام تو رو بگم؟"
به خودم می گم گریه نکن، به خودم می گم این جوابی نیست که انتظارش رو داشتم، اما با کی شوخی می کنم؟ آیا واقعاً فکر میکردم که در میان همه اینها او منو به عنوان تقطه قوت خودش در نظر می گیره؟ دلیلش؟ می تونم امیدوار باشم، اما برای مردی که عادت داره به خودش متکی باشه، نباید تعجب کنم.
_"فکر میکنی میتونی پاشی بیای اینجا و خانهبازی کنی، از من پرستاری کنی تا سالم بشم، و تمام مشکلات من - همه شیاطین لعنتی من - ناپدید میشن؟ حدس میزنم تاونی ثابت کرد که ایننظریه اشتباهه، نه؟"
عصبی می خنده و حفره های کوچکی که از صبر و تحمل منمونده رو از بین می بره.
_"دنیای لعنتی کاملی که فکر می کنی وجود داره مطمئناً وجود نداره. تو نمی تونی با لیمویی که از درون پوسیده ، لیموناد درست کنی."
مطمئن نیستم کدوم بیشتر درد می کنه، اسیدی که معده ام رو می خوره، عصبانیتش که گوشم و پر میکنه، یا دردی که قلبم رو فشار می ده. پس لرزه ای که تاونی به جا گذاشت، به یه زلزله تمام عیار از ناباوری و درد تبدیل می شه، چون افکار من از کنترل خارج می شن و مثل کولتون با سر به دیوار می کوبن.
اما این بار خسارت جانبی بیش از حد قابل کنترله چون همه چیز در اطراف من خراب میشه. وقتی سعی میکنم چیزی ، هر چیزی پیدا کنم تا ذرهای امید به من بده، شکمم دوباره به هممیپیچه.
من به هوا نیاز دارم.
نمیتونم نفس بکشم
باید از همه اینها دور بشم. | 545 | 0 | Loading... |
21 نویسنده_صحبت_میکند😍
♨️دیگه لازم نیست برای رمان های حق عضویتی هزینه پرداخت کنید❌
ما #ادمینا تونستیم بالاخره امروز با #گرفتن_هزینه_حق_عضویت_رایگان لیست رمان های حق عضویتی رو برای برای مخاطبان عزیزمون آماده کنیم♨️
ولی توجه داشته باشید فقط #امشب_میتونید_فرصت_عضویت_رایگان_ این رمانها رو بگیرید⁉️
❌❌❌
🌹 18/3/1403🌹
رمان حق عضویتی یک❣
https://t.me/+lUbULgRJqpJiYTJk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی دو❣
https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سه❣
https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی چهار❣
https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی پنج❣
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی شش❣
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی هفت❣
https://t.me/joinchat/5I1xEVw-w-NhMDhk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی هشت❣
https://t.me/+Za9-mWrqDvw1ZjM0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی نه❣
https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی ده❣
https://t.me/+m1c5JsQJaRNkZmY0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی یازده❣
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی دوازده❣
https://t.me/joinchat/Tx7Ut9w-WbinNg2G
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیزده❣
https://t.me/+zaIQQCREKbwyNjQ0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی چهارده❣
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی پانزده❣
https://t.me/joinchat/AAAAAEhjtpjo1eLoY2n3eA
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی شانزده❣
https://t.me/+XANBrsFz53syNTNk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی هفده❣
https://t.me/joinchat/AAAAAE5-yn--MUOeQMcbVg
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی هجده❣
https://t.me/+M-Wgp4AqeT45YjNk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی نوزده❣
https://t.me/+-OlTPDBklSoxN2Vk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیست❣
https://t.me/+Z404tqEHtY05MmI0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستویک❣
https://t.me/+Hf1dlSXg-z4wM2Q0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستودو❣
https://t.me/+vEQPt5l1jHc5YTZk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستوسه❣
https://t.me/joinchat/AAAAAEsENiYXcLFEt2JZhg
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستوچهار❣
https://t.me/+6Qi1_54DUlJmZjJk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستوشش❣
https://t.me/+A5I9fr3VTYxkOTQ0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستوهفت❣
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستوهشت❣
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستونه❣
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سی❣
https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیویک❣
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیودو❣
https://t.me/joinchat/vZbshZLs5Sc0NGRk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیوسه❣
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیوچهار❣
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیوپنج❣
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیوشش❣
https://t.me/+R-d0sNQmYH5mYTc0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیوهفت❣
https://t.me/+RyG2Wpv98Ks0YjM0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیوهشت❣
https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیونه❣
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی چهل❣
https://t.me/+lUbULgRJqpJiYTJk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی چهلویک❣
https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی چهلودو❣
https://t.me/+p64wulRiINsyMjJk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی چهلوسه❣
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0
🎊🔑🧸
لیست بیسانسور❌❌❌
حق عضویتی❌❌❌
امشبو❌❌❌
از دست ندید❌❌ | 29 | 0 | Loading... |
22 هنوز عضویت رمان های vipرو نگرفتید😒؟
نمیدونی کسایی که جمعهها تو خونهان چه رمان هایی میخونن😐؟
نمیدونید که این لیست همون رمان های توصیه ویژهاس🫣 فرصت عضویت فقط امروز رایگانه و ما بخاطر اصرار خیلیهاتون تا ساعت ۲۲ لیست دوباره تمدید کردیم🤭😍
بشتابید🏃♀🏃♀ و از دست ندید لطفا ❌ | 60 | 0 | Loading... |
23 سوپرایز ویژه نویسنده 🎁
رمانهایی که درعرض یک ماه غوغا وچند هزار مخاطب رو به خودش جذب کرد...😍
این رمانها بعداز اتمام میره برای چاپ🤷🏻♀️👇
بی سانسور خواندنشونو از دست ندید ❌❌ ❌
🌹 18/3/1403🌹
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Rw7OKzA3Cj0yMDI0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/5I1xEVw-w-NhMDhk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Za9-mWrqDvw1ZjM0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+m1c5JsQJaRNkZmY0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/Tx7Ut9w-WbinNg2G
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+zaIQQCREKbwyNjQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAEhjtpjo1eLoY2n3eA
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+XANBrsFz53syNTNk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAE5-yn--MUOeQMcbVg
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+M-Wgp4AqeT45YjNk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+-OlTPDBklSoxN2Vk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Z404tqEHtY05MmI0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Hf1dlSXg-z4wM2Q0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+vEQPt5l1jHc5YTZk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAEsENiYXcLFEt2JZhg
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+6Qi1_54DUlJmZjJk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+A5I9fr3VTYxkOTQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/vZbshZLs5Sc0NGRk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+R-d0sNQmYH5mYTc0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+RyG2Wpv98Ks0YjM0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Rw7OKzA3Cj0yMDI0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+p64wulRiINsyMjJk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0
🎁
رمان های #بیسانسور و ممنوعهی بالا رو از دست ندید😉♨️
دارای محدودیت جدی سنی🔞❌لطفا از دست ندید
🎉🎉🎉🎉🎉
🎉🎉🎉🎉
🎉 | 19 | 0 | Loading... |
24 سوپرایز ویژه نویسنده 🎁
رمانهایی که درعرض یک ماه غوغا وچند هزار مخاطب رو به خودش جذب کرد...😍
این رمانها بعداز اتمام میره برای چاپ🤷🏻♀️👇
بی سانسور خواندنشونو از دست ندید ❌❌ ❌
🌹 18/3/1403🌹
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Rw7OKzA3Cj0yMDI0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/5I1xEVw-w-NhMDhk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Za9-mWrqDvw1ZjM0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+m1c5JsQJaRNkZmY0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/Tx7Ut9w-WbinNg2G
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+zaIQQCREKbwyNjQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAEhjtpjo1eLoY2n3eA
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+XANBrsFz53syNTNk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAE5-yn--MUOeQMcbVg
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+M-Wgp4AqeT45YjNk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+-OlTPDBklSoxN2Vk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Z404tqEHtY05MmI0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Hf1dlSXg-z4wM2Q0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+vEQPt5l1jHc5YTZk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAEsENiYXcLFEt2JZhg
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+6Qi1_54DUlJmZjJk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+A5I9fr3VTYxkOTQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/vZbshZLs5Sc0NGRk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+R-d0sNQmYH5mYTc0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+RyG2Wpv98Ks0YjM0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Rw7OKzA3Cj0yMDI0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+p64wulRiINsyMjJk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0
🎁
رمان های #بیسانسور و ممنوعهی بالا رو از دست ندید😉♨️
دارای محدودیت جدی سنی🔞❌لطفا از دست ندید
🎉🎉🎉🎉🎉
🎉🎉🎉🎉
🎉 | 23 | 0 | Loading... |
25 سلام عزیزایدلم به مناسبت روز تولد ادمین برای شما لیست رمان های چاپی ۱۴۰۳که اواخر فروردین قرارداد چاپشون بسته شده💯رو آماده کردیم میدونید که اگر چاپ بشن صحنههای جذاب و بی سانسورشون حدف میشه🥹 پس عضویت بگیرید و بیسانسور خوندشونو از دست ندید❌
کافیه برای عضویت فقط لینک شون رو لمس کنید😍👇
فقط تا امروز فرصت باقیست....‼️
تاریخ عضویت رمان های چاپی:🎉 18/3/1403🎉
اولین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+Rw7OKzA3Cj0yMDI0
📚✏️
دومین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk
📚✏️
سومین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0
📚✏️
چهارمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0
📚✏️
پنجمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
📚✏️
ششمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
📚✏️
هفتمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/5I1xEVw-w-NhMDhk
📚✏️
هشتمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+Za9-mWrqDvw1ZjM0
📚✏️
نهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi
📚✏️
دهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+m1c5JsQJaRNkZmY0
📚✏️
یازدهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
📚✏️
دوازدهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/Tx7Ut9w-WbinNg2G
📚✏️
سیزدهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+zaIQQCREKbwyNjQ0
📚✏️
چهاردهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
📚✏️
پانزدهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/AAAAAEhjtpjo1eLoY2n3eA
📚✏️
شانزدهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+XANBrsFz53syNTNk
📚✏️
هفدهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/AAAAAE5-yn--MUOeQMcbVg
📚✏️
هجدهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+M-Wgp4AqeT45YjNk
📚✏️
نوزدهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+-OlTPDBklSoxN2Vk
📚✏️
بیستمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+Z404tqEHtY05MmI0
📚✏️
بیستویکمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+Hf1dlSXg-z4wM2Q0
📚✏️
بیستودومین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+vEQPt5l1jHc5YTZk
📚✏️
بیستوسومین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/AAAAAEsENiYXcLFEt2JZhg
📚✏️
بیستوچهارمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+6Qi1_54DUlJmZjJk
📚✏️
بیستوپنجمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+A5I9fr3VTYxkOTQ0
📚✏️
بیستوششمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
📚✏️
بیستوهفتمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
📚✏️
بیستوهشتمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
📚✏️
بیستونهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0
📚✏️
سیومین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
📚✏️
سیویکمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/vZbshZLs5Sc0NGRk
📚✏️
سیودومین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
📚✏️
سیوسومین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
📚✏️
سیوچهارمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
📚✏️
سیوپنجمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+R-d0sNQmYH5mYTc0
📚✏️
سیوششمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+RyG2Wpv98Ks0YjM0
📚✏️
سیوهفتمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0
📚✏️
سیوهشتمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
📚✏️
سیونهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+Rw7OKzA3Cj0yMDI0
📚✏️
چهلمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0
📚✏️
چهلویکمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+p64wulRiINsyMjJk
📚✏️
چهلودومین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0
📚✏️
❗️دوستان لطفا این لیست پخش نشه چون تعداد فورواردها زیاد شده❌❌ | 31 | 0 | Loading... |
26 #درهمشکسته
#پارت۱۱۷
#فصل_نوزدهم
عشق بی قید و شرط و معصومیت.
با شنیدن صدای پارس باکستر، اشکهایی که حتی نمیدونستم دارن میریزن رو پاک میکنم و به سمت ایوون میرم. سگ که مثل یه هیولای بیآزاره، پلههایی که از ساحل بالا میان رو طی میکنه و با نالهای از پا در میاد.
نفس عمیقی می کشم و خودمو برای اومدن کولتون آماده می کنم، چون مطمئن نیستم با کدوم نسخه از اون روبرو خواهم شد.
در عرض چند لحظه ظاهر می شه، موها از عرق خیس، گونه ها قرمز ، و سینه از شدت فشار زیاد بالا و پایین میشه. میخوام ازش بپرسم چه احساسی داره، سرش چطوره، اما تجدید نظر میکنم. بهش اجازه میدم که اون لحن این گفتگو رو تنظیم کنه.
به بالا نگاه میکنه و وقتی منو میبینه، میبینم که شوک روی چهرهاش سوسو میزنه. می ایسته، دستاشو روی پهلوهاش میزاره، و فقط به من خیره می شه.
_ " چرا هنوز اینجایی؟"
خب پس قراره اینجوری پیش بره.
فکر میکردم آروم شدم، امیدوار بودم که اونم با دویدنش آروم بشه، اما مشخصه که هر دومون هنوز توی یه توپ سیم خاردار درد و ناراحتی گیر کردیم. هر دوی ما هنوز در صدد اثبات موضع خودمون هستیم.
سوال اینه که اون چطور میخواد با چیزی که من باید بگم کنار بیاد؟ قراره دوباره سرزنش کنه؟ دوباره من تیکه پاره کنه؟ یا می خواد بفهمه که علی رغم بمبی که تاونی انداخت، به اصطلاح مسابقه مون، متوقف نمیشه؟ که ما میتونیم در مقابل آسیب های جانبی مقاومت کنیم؟
"تو دیگه نمیتونی فرار کنی، کولتون."
امیدوارم کلمات من - کلماتی که قبلاً برای من استفاده کرده بود - به هدف خودشون برسن.
وسط راهش کنار صندلی من می ایسته اما سرشو به سمت پایین نگه می داره و از نگاه کردن به من اجتناب میکنه.
_"تو مالک من نیستی، رای. تو نمی تونی به من بگی چه کاری می تونم یا نمی تونم انجام بدم، حقی بیشتر از تاونی نداری."
صداش زمزمه است اما حرف هاش به من مشت می زنن.
_"غیرقابل مذاکره، یادته؟"
با چالشی که حس نمیکنم توی چشمام منعکس شده باشن بهش هشدار می دم. اون فقط با بیصبری اونجا میایسته، ماهیچهها منقبض میشن و من احساس میکنم مجبورم ادامه بدم. برای اینکه دعوای بین مون رو متوقف کنیم یا شروع کنیم.
سر تکون میدم:
_ "حق با توئه. من مالک تو نیستم... و نمیخوامم که باشم. اما وقتی توی یه رابطه هستی، نمیتونی صرفا چون آسیب دیدی به اون یکی صدمه بزنی و بکشی کنار. عواقبی وجود داره که..."
_"بهت گفته بودم، رایلی..."
حالا به سمتم برمیگرده، چشمهاش هنوز فرار میکنه، اما لحن صداش - حالت انزجار خالص - باعث میشه که از جام بلند شم.
_"من هر غلطی که دلم بخواد انجام می دم. بهتره اینو یادت بمونه. " | 651 | 0 | Loading... |
27 #درهمشکسته
#پارت۱۱۶
#فصل_نوزدهم
هر چی بیشتر میشینم و منتظر می مونم تا برگرده، عصبی تر می شم.
و عصبانی تر.
من عصبی ام چون کولتون غیر از شنای امروزش، از وقتی از دکتر بهش اجازه فعالیت داده، ورزش نکرده... و تازه دیروز از استراحت معاف شده. میدونم که عصبانیت اونو مجبور میکنه تا سختتر، سریعتر و طولانیتر بدوه، و من نگران اینم که رگهای تازه بهبود پیدا کرده مغزش چقدر میتونن تحمل کنن؟ تقریبا یه ساعت از رفتنش می گذره، تا چقدر زمان فعالیت بیش از اندازه است؟
و من از اینکه بعد از همه چیزهایی که بهم گفت، بازم اهمیت میدم عصبانیم.
سرمو تکون میدم، در حالی که به سمت پایین ساحل نگاه میکنم حرفاش تو گوشم میپیچه. من خشم اونو درک می کنم، نیاز ذاتی اون به تظاهر به تسلط نسبتاً شکننده اش بر پیش فرض هاش، اما فکر می کردم که دیگه از این گذشتیم.
فکر میکردم بعد از همه چیزهایی که در این مدت کوتاهی که با هم گذروندیم، سپری کردیم خلاف شو بهش ثابت کردم. ثابت کردم که من مثل زنای دیگه نیستم. که من بهش نیاز دارم. که من هرگز کلک نمیزنم تا به خواسته هام برسم، مثل خیلی از زنهای دیگه توی زندگیش. که من اونو رها نخواهم کرد.
واقعا ناامیدانه میخوام همین الان برم - از بحث فرار کنم و از آسیب بیشتری که میترسم بعد برگشتنش اتفاق بیفته - اما نمیتونم. بیش از هر زمان دیگری باید همین الان بهش ثابت کنم که وقتی بیشتر از همیشه به من نیاز داره، ترکش نمیکنم، حتی با اینکه فکر بچهدار شدنش با یکی دیگه داره منو میکشه.
صفرایی را که میخواد دوباره بیرون بیاد رو قورت میدم ولی این بار نمیتونم اونو نگه دارم. به سمت حمام میدوم و محتویات شکمم رو بالا میارم.
لحظهای وقت میذارم تا خودمو جمع و جور کنم، برای کار سختی که میخوامانجام بدم با خودم صحبت میکنم چون این برای من خیلی زیاده. خیلی چیزها در این مدت کوتاه اتفاق افتاده و ذهن من می خواد خاموش بشه.
اما اگه این حقیقت داشته باشه، به چه معناست؟ برای اون به عنوان یک فرد و ما به عنوان یک زوج و برای من به عنوان زنی که هرگز نمی تونم اونو بهش بدم؟ و به خصوص که توسط اون زن بهش داده میشه؟
دوباره از این فکر شکمم طغیان می کنه و تنها کاری که می تونم بکنم اینه که پیشونیمو روی در توالت بزارم، چشمامو فشار بدم و تصاویر پسر بچه ی دوست داشتنی با موهای تیره، چشم های زمردی و لبخندی شیطنت آمیز رو دور کنم. پسر کوچکی که هرگز نخواهم تونست بهش بدم.
اما اون زن می تونه. و اگه اینطور بشه، چطور می تونم باهاش کنار بیام؟ یه مرد رو دوست داشته باشم، اما بچه ای که مال اونه رو نه، چون من مادرش نیستم - صرفاً به این دلیل که اون بخشی از تاونیه - حالا این از من چه نوع آدم وحشتناکی میسازه؟ و میدونم که این درست نیست، میدونم که من هرگز نمیتونم یه بچه رو به دلیل شرایطی که کنترلی روشون نداره دوست نداشته باشم، اما در عین حال، این باعث میشه این یه یادآوری دائمی ویرانگر از اونچه که شخص دیگه ای میتونه به اون بده باشه که من نمیتونم.
هدیه نهایی. | 672 | 0 | Loading... |
28 📙نام کتاب:رویای یک آرزوی کوچک
📝نویسنده:سوزان ایزابت فیلیپس
💰قیمت: 40000 تومان
خلاصهی داستان:
یک مادر جوان ناامید
بختِ بدِ «ریچل استون» رو به وخامت گذاشته است. با کیف پولی خالی، ماشینی داغان و یک پسر پنجساله به خانهاش در شهری بازگشته که مردمش از او متنفرند. اما این بیوهی جوان مصمم، با گذشتهای ننگین، آموخته که چطور یک مبارز باشد. و او هرکاری میکند تا از کودکش حمایت کند ، حتی کارگری...
مردی بدون قلب
«گیب بانر» میخواهد از همه دور بماند، مخصوصاً از زیبای طردشدهای که به ملکش تجاوز کرده. زنی که دائم نقش بازی میکند، مستعد دردسر درست کردن است و پسری دارد که خاطرات بد را یادآور میشود.
بااینحال، روح پُرشور ریچل، شاید از بهشت فرستاده شده تا این مرد سرسخت کلهشق را نجات دهد.
شهامت برای رویاپردازی
«به سالویشن، کارولینای شمالی، خوش آمديد.» در این مکان، مردی که معنی شفقت را فراموش کرده، با زنی ملاقات میکند که چیزی برای از دست دادن ندارد.
اینجا دو عاشق پُرمحبت سفری سرگرم و متأثرکننده را در راه قلبهایشان آغاز میکنند... به مکانی که شاید در آن رویاها به حقیقت بپیوندند.
📌برای خرید @ghazaleh_2020 پیام بدید. | 614 | 0 | Loading... |
29 🎉مژده به دوستداران مجموعهشیکاگواستارز 🎉
ترجمه رمان #عمرا_اگهلنگهاموپیدا_کنی
نوشته بانو سوزان الیزابت فلیپس
#ترجمه_کتاب_اتمام_یافته
خلاصه رمان؛
#آنابل دختر یک زوج موفق،دوبرادر موفق در پزشکی و تجارته،اون دختر خوش قلبیه اما در کار موفق نیست،حالا با به ارث بردن بنگاه همسریابی مامان بزرگش میخواد خودش رو به بقیه وخودش ثابت کنه.
#هیث، یه مدیر برنامه بازیکنان ورزشی معروف، موفق و خوش تیپه که به نقطهای از زندگی رسیده که فقط یه ازدواج موفق برای تکمیل زندگیش لازم داره، اون به سراغ بهترین سرویس همسریابی شیکاگو میره اما...
🎉ترجمه کتاب کامل شد😍
هم اکنون میتوانید با پرداخت #۳۷هزارتومان خرید فایل، این کتاب زیبا را مطالعه کنید.
📌برای خرید @Snovels574 پیام بدید. | 555 | 0 | Loading... |
30 #درهمشکسته
#پارت۱۱۵
#فصل_هجدهم
از سایههای سرسرا جلوتر میرم، هنوز نمیدونم باید چیکار کنم تااینکه به بالا نگاه میکنه و نگاهش توی نگاهم قفل میشه. سعی میکنم احساساتشو بخونم، اما نمیتونم - گاردش دوباره بالا رفته و محکم سر جاش قفل شده .
دونستن اینکه چقدر شکستن دوباره اون دیوار کار میبره باعث میشه که تکه کوچکی از من بمیره، بمیره و بیفته کنار اون تکه ای از من که روزی که دکتر به من گفت فقط یه معجزه برای باردار شدن دوباره من لازمه از من مرد و افتاد.
وقتی به سمتش میرم، بی فایده بودن رحمم دوباره برام دردناک میشه. با فکی قفل شده و بدنی متشنج بهم نگاه میکنه.
_ "کولتون... من..."
هشدار می ده:
_"رایلی، خودتو بکش کنار!"
_"اگه درست باشه چی؟ اگه واقعاً این کارو کرده باشید و تو یادت نیاد، چی؟"
این تنها فکر منسجمی که میتونم به زبون بیارم، ذهنم در حال چرخش حول چی میشه اگه ها و چی دیگه هرگز نمیشه ها میچرخه.
"چرا؟"
به سمت من برمی گرده و من عصبی آب دهانم رو قورت می دم.
_"تا تو بتونی خاله بازی کنی؟"
قدمی به سمت من برمیداره و نگاه روی صورتش باعث میشه به خودم بپیچم.
_"چون تو اونقدر بچه می خوای که بتونی طعمشو بچشی؟ که هر کاری برای داشتن یکیش انجام میدی؟ تا یکی رو داشته باشی که ممکنه مال من باشه یا نباشه تا بتونی قلاب هاتو توی من فرو کنی؟ بهترین ها رو از هر دو طرف به دست بیاری، ها؟ یه پول گنده و یه بچه - رویای لعنتی هر زن."
حرفش بدجوری بهم سیلی میزنه، بخشی از وجودم رو میشکنه که میدونه برای داشتن شانس بچهدار شدن دست به هر کاری میزنم.
صداش منو بهلرزه درمیاره:
_"حرفش (تاونی) درست نیست!"
با صدایی زیادی آروم تکرار میکنه:
_"درست نیست. "
من سر جام گیر کردم - می خوام فرار کنم، می خوام بمونم، برای من دردناکه، برای اون ویران کننده است - در یک دوراهی عدم اطمینانم، و تنها کاری که می خوام انجام بدم اینه که تو خودم گوله بشم و دنیا رو خاموش کنم.
کولتون و تاونی و دردی که هرگز از بین نمیره رو دور کنم. تا احساس کنم کودکی درونم حرکت میکنه. تا با عشق همراه با کسی که عاشقشم چیزی خلق کنم.
صفرا با این فکر تهدید می کنه و در حالی که جلوی دهانم رو میگیرم عق میزنم.
_"آره، فکر اینکه پدر بشم باعث می شه که منم بخوام بالا بیارم."
خیلی بیشتر از تحقیر توی صداش داره مسخرم میکنه.
به این دلیل نیست که حالم داره به هم میخوره، ولی اونقدر درگیر حال بدم هستم که نمیتونم اینو بهش بگم.
_"بین ملحفه ها."
خنده ای عصبی میکنه و به بالا و به پاسیو نگاهی میکنه و بعد به من نگاه میکنه.
_"چقدر طعنه آمیزه که بودن بین ملحفه ها با یه نفر دیگه است که این معضل کوچولو رو ایجاد می کنه، ها، رایلز؟ حالا این عبارت بهت چه حالی میده؟"
_"لعنت بهت."
(هیچ معادل مناسبی برای فاک یو وجود نداره به نظر من)
اینو بیشتر به خودم می گم تا اون، صدایی آروم و پوشیده از درد. دیگه بسمه. اونمیتونی عصبانی باشه. گذشته هولناکش می تونه توی ذهنش رخنه کنه، اما این بهش این حقو نمی ده که یه عوض تمام عیار باشه و دق و دلی شو سر من خالی کنه.
برمی گرده و به من نگاه می کنه، تصویری از خشم در برابر منظره پر از آرامش پشت سرش.
"دقیقا. لعنت به من."
و با این حرف در ایوون رو باز می کنه. صداش نمی زنم - برام مهم نیست - و اونو تماشا می کنم که با سوتی باکستر رو صدا می کنه و از پله ها به سمت ساحل پایین میره.
#پایان_فصل_هجدهم | 632 | 0 | Loading... |
#درهمشکسته
#پارت۱۲۵
#فصل_بیستم
هدی میگه:
_"و بالاخره اجازه میده بیرون بیاد."
_"خفه شو!"
بهش میگم ولی منظوری ندارم.
منظورم اینه که من یه شب جمعه با بهترین دوستم توی یه بار نشستم و باید اوقات خوبی داشته باشم، اما تمام چیزی که می تونم بهش فکر کنم کولتونه. اون خوبه؟ تا حالا تست پدری داده؟ قراره به من زنگ بزنه؟ چرا به من زنگ نزده؟ آیا اونم مثل من به من فکر می کند؟
_"خب پس من بحثشو پیش میکشم چون هر دو می دونیم که حتی با اینکه اینجا با هم نشستیم، کلتون به طور مجازی بین ماست. و هر چقدرم که این ایده ممکنه اونو هیجان زده کنه…"
بالاخره به اون خنده ای رو میدم که داشت براش زحمت میکشید.
_"اوه! از این متنفرم."
_"خب چرا بهش زنگ نمیزنی؟"
و سوال میلیون دلاری (اصلی و مهم) همین بود.
_"تمام این ماجرا با تاونی اونو به هم ریخته. یه مسائلی مربوط به گذشته شو بیرون کشیده و هر چقدرم که بخوام اونجا باشم یا بهش زنگ بزنم، ضررشو به جون نمیخرم. به بکز زنگ زدم تا اونو چک کنه، و مطمئن شم که اون خوبه."
شونه بالا میندازم.
_" او گفت که این کارو انجام داده و کولتون هنوز یه جورایی داغونه. میخوام که باهاش صحبت کنم..."
اعتراف میکنم و اون بازومو نوازش میکنه.
_" اما باید فضایی که خواسته رو بهش بدم. وقتی خودشو جمع و جور کنه بهم زنگ میزنه."
_"هوم، خب بزا ببینم که قبلاً این حرفو کجا شنیدم؟"
اون مسخره می کنه و من فقط شونه بالا میندازم.
_"فک کنم یه زن خیلی عاقلی اینو گفت."
_"خیلی عاقل واقعا.."
اون میخنده و چشماش رو میچرخونه و لیوانشو به لیوان من میزنه.
_ "و چون من اون زن هستم، آیا می تونم یه توصیه ی جزئی دیگه بهت کنم؟"
_"یه هدییسم؟"
_" آره، یه هدییسم. این اصطلاح رو دوست دارم."
سرشو به نشانه تایید تکون می ده ، یه جرعه دیگه از نوشیدنی شو می نوشه و دوباره به مرد روبروی بار لبخند می زنه.
_"قبلاً یه بار ازت پرسیدم آیا فکر میکنی کولتون ارزشش رو داره یا نه؟ و حالا که یه مدت بیشتری داشتی که اوضاع رو بررسی کنی هنوز همون حس رو داری؟ آیا احتمال آینده ای با اونو می بینی؟"
_"من عاشقشم، هد."
پاسخ در کسری از ثانیه از زبانم خارج میشه. بدون تردید، بدون شک، با اعتقاد کامل.
اون یک ثانیه به من خیره میشه و من می تونم بگم که در ذهنش واکنش منو می سنجه، سعی می کنه کل تصویر رو بفهمه و از پاسخ ناگهانیم کمی شگفت زده شده.
_ "عاشق اونی چون اون اولین پسر بعد از مکسه یا به این دلیل که اون کسیه که تو انتخاب کردی؟ نه به این دلیل که میخوای اونو درست کنی، چون هر دو میدونیم که تو روحهای آسیب دیده رو دوست داری، بلکه به این خاطر که تو اونی که الان هست و اونی که پنج سال آینده خواهد بود رو انتخاب میکنی؟"
من بهش جواب نمی دم، نه به این دلیل که جواب رو نمی دونم، بلکه به این دلیل که نمی تونم کلمات رو روی توده ای که توی گلوم داره خفم می کنه، بسازم. و او می تونه جواب منو ببینه، اونقدر منو میشناسه که بدونه چه احساسی دارم.
❤ 12👍 2
10600
#درهمشکسته
#پارت۱۲۴
#فصل_بیستم
لیوانمو با صدا پایین میزارم و متوجه میشم که لب هام کمی بی حس شدن. نه، خیلی بی حس شدن. می بینم که هدی به مرد اونطرف بار نیشخند می زنه و سپس تمرکزشو روی من برمی گردونه، نیشخندش حالا به پوزخندی تمام عیار تبدیل میشه. با بالا انداختن شونه میگه:
_"اون شبیه استونه."
و خوشحالم که دهنم خالیه وگرنه اونو بیرون میریختم.
نمیدونم چرا اینقدر خندهداره، چون واقعاً اینطور نیست، اما ذهنم داره بازی میکنه و نکته ها رو با خاطرات مرتبط میکنه.
استون باعث می شه به آس فکر کنم و آس باعث می شه به کولتون فکر کنم و فکر کولتون فقط باعث می شه که اونو بخوام. همه چیزشو.
هدی که متوجه شده به چی فکر می کنم، میگه:
_"آ...آ...آ..." به مسول بار می گه: "یه دور دیگه. " و رو به من میگه:
_" به اون فکر نکن. تو قول دادی رای. نه پسر . نه غم و نه آشفتگی جنسی مجاز نیست."
با خنده بهش می گم:
_"حق با توئه. "
و امیدوارم که حرفم رو باور کنه، گرچه می دونم زیاد قانع کننده نیستم.
_"آشفتگی جنسی مجاز نیست."
گارسون لیوان های جدید رو جلوی ما میزاره.
زمزمه میکنم: «متشکرم،» و به جای فکر کردن به کولتون و فکر کردن به اینکه اون چه میکنه، فکرش کجاست، روی هم زدن یخ با نیام تمرکز میکنم. و با بدبختی شکست میخورم.
_"چند روز پیش در مورد استون به اون گفتم."
تعجب می کنم که هدی صدامو می شنوه. صدام خیلی آرومه، اما می دونم که شنیده چون دستش رو روی بار می زنه.
_"میدونستم نمیتونی اینکارو کنی!"
فریاد می زنه و توجه مردم اطراف مون رو جلب می کنه:
_ "می دونستم مهم نیست چقدر مشروب بخوری، آخرش به اینجا می رسیم."
لب هامو جمع میکنم و بهش می گم:
_"متاسفم. واقعا متاسفم."
دوباره روی نوشیدنیم تمرکز می کنم و از اینکه دوستمو ناامید کردم ناراحتم.
اون در حالی که دستی به بازوم میماله، میگه:
_" هی... من نمی تونم تصور کنم .. متاسفم ... فقط سعی می کردم سلطه ک...ر رو از بین ببرم و فاحشه درون مون رو یه کمی در آغوش بگیریم."
برای پوزخندش ابرویی بالا میدم و فقط سرمو تکون میدم.
سرمو روی شونش میزارم و میگم:"فاحشه درون در آغوش گرفته شد. "
اما واقعاً همچین حسی ندارم.
_" باهاش صحبت کردی؟"
_" فکر میکردم درباره سلطه ک...ر و آشفتگی جنسی و مردایی به اسم کولتون و استون صحبت نمیکنیم."
پوزخند میزنم.
"خب" اون کلمه رو کش میده..
" خیلی سخته که در مورد مرد تو صحبت نکنی، وقتی انقدر سکسیه با اون چشمای بیا منو بکن، و اون جذابیت مقدس. لعنتی، تنها دلیل برای اینکه مردی مثل اونو از تخت بندازی بیرون اینه که روی زمین ترتیبشو بدی."
شروع می کنم به خندیدن، واقعاً می خندم تا اینکه ناگهان وسط خنده اشک توی چشمام حلقه میرنه و باعث لرزش لب پایینم میشه. هق هق می کنم و بلافاصله الکل رو فحش کش می کنم - تقصیر الکله- که ناگهان غمگین می شم و دیوانه وار دلم براش تنگ میشه.
خودتو جمع کن توماس! فقط یه هفته لعنتیه. مرد باش. گفتگوی من با خودم با شکست مواجه میشه چون یک روز یا ده روز، مهم نیست. دیوانه وار دلم براش تنگ شده.
برعکس زن ذلیل هرچی که باشه، من دقیقا همونم.
👍 12❤ 9
16800
Repost from N/a
نویسنده_صحبت_میکند😍
♨️دیگه لازم نیست برای رمان های حق عضویتی هزینه پرداخت کنید❌
ما #ادمینا تونستیم بالاخره امروز با #گرفتن_هزینه_حق_عضویت_رایگان لیست رمان های حق عضویتی رو برای برای مخاطبان عزیزمون آماده کنیم♨️
ولی توجه داشته باشید فقط #امشب_میتونید_فرصت_عضویت_رایگان_ این رمانها رو بگیرید⁉️
❌❌❌
🌹 1/4/1403🌹
رمان حق عضویتی یک❣
https://t.me/+rZ01LZWIX6dlZGU0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی دو❣
https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سه❣
https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی چهار❣
https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی پنج❣
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی شش❣
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی هفت❣
https://t.me/joinchat/5I1xEVw-w-NhMDhk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی هشت❣
https://t.me/+Za9-mWrqDvw1ZjM0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی نه❣
https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی ده❣
https://t.me/+m1c5JsQJaRNkZmY0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی یازده❣
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی دوازده❣
https://t.me/joinchat/Tx7Ut9w-WbinNg2G
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیزده❣
https://t.me/+zaIQQCREKbwyNjQ0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی چهارده❣
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی پانزده❣
https://t.me/joinchat/AAAAAEhjtpjo1eLoY2n3eA
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی شانزده❣
https://t.me/+XANBrsFz53syNTNk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی هفده❣
https://t.me/joinchat/AAAAAE5-yn--MUOeQMcbVg
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی هجده❣
https://t.me/+M-Wgp4AqeT45YjNk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی نوزده❣
https://t.me/+-OlTPDBklSoxN2Vk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیست❣
https://t.me/+Z404tqEHtY05MmI0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستویک❣
https://t.me/+Hf1dlSXg-z4wM2Q0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستودو❣
https://t.me/+vEQPt5l1jHc5YTZk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستوسه❣
https://t.me/joinchat/AAAAAEsENiYXcLFEt2JZhg
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستوچهار❣
https://t.me/+6Qi1_54DUlJmZjJk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستوشش❣
https://t.me/+A5I9fr3VTYxkOTQ0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستوهفت❣
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستوهشت❣
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستونه❣
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سی❣
https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیویک❣
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیودو❣
https://t.me/joinchat/vZbshZLs5Sc0NGRk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیوسه❣
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیوچهار❣
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیوپنج❣
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیوشش❣
https://t.me/+R-d0sNQmYH5mYTc0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیوهفت❣
https://t.me/+RyG2Wpv98Ks0YjM0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیوهشت❣
https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیونه❣
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی چهل❣
https://t.me/+rZ01LZWIX6dlZGU0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی چهلویک❣
https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی چهلودو❣
https://t.me/+p64wulRiINsyMjJk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی چهلوسه❣
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0
🎊🔑🧸
لیست بیسانسور❌❌❌
حق عضویتی❌❌❌
امشبو❌❌❌
از دست ندید❌❌
14700
هنوز عضویت رمان های vipرو نگرفتید😒؟
نمیدونی کسایی که جمعهها تو خونهان چه رمان هایی میخونن😐؟
نمیدونید که این لیست همون رمان های توصیه ویژهاس🫣 فرصت عضویت فقط امروز رایگانه و ما بخاطر اصرار خیلیهاتون تا ساعت ۲۲ لیست دوباره تمدید کردیم🤭😍
بشتابید🏃♀🏃♀ و از دست ندید لطفا ❌
7100
سوپرایز ویژه نویسنده 🎁
رمانهایی که درعرض یک ماه غوغا وچند هزار مخاطب رو به خودش جذب کرد...😍
این رمانها بعداز اتمام میره برای چاپ🤷🏻♀️👇
بی سانسور خواندنشونو از دست ندید ❌❌ ❌
🌹 1/4/1403🌹
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+rZ01LZWIX6dlZGU0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/5I1xEVw-w-NhMDhk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Za9-mWrqDvw1ZjM0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+m1c5JsQJaRNkZmY0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/Tx7Ut9w-WbinNg2G
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+zaIQQCREKbwyNjQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAEhjtpjo1eLoY2n3eA
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+XANBrsFz53syNTNk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAE5-yn--MUOeQMcbVg
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+M-Wgp4AqeT45YjNk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+-OlTPDBklSoxN2Vk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Z404tqEHtY05MmI0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Hf1dlSXg-z4wM2Q0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+vEQPt5l1jHc5YTZk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAEsENiYXcLFEt2JZhg
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+6Qi1_54DUlJmZjJk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+A5I9fr3VTYxkOTQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/vZbshZLs5Sc0NGRk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+R-d0sNQmYH5mYTc0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+RyG2Wpv98Ks0YjM0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+rZ01LZWIX6dlZGU0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+p64wulRiINsyMjJk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0
🎁
رمان های #بیسانسور و ممنوعهی بالا رو از دست ندید😉♨️
دارای محدودیت جدی سنی🔞❌لطفا از دست ندید
🎉🎉🎉🎉🎉
🎉🎉🎉🎉
🎉
6900
سوپرایز ویژه نویسنده 🎁
رمانهایی که درعرض یک ماه غوغا وچند هزار مخاطب رو به خودش جذب کرد...😍
این رمانها بعداز اتمام میره برای چاپ🤷🏻♀️👇
بی سانسور خواندنشونو از دست ندید ❌❌ ❌
🌹 1/4/1403🌹
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+1Jn5SAY6EDQ5ODE0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/5I1xEVw-w-NhMDhk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Za9-mWrqDvw1ZjM0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+m1c5JsQJaRNkZmY0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/Tx7Ut9w-WbinNg2G
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+zaIQQCREKbwyNjQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAEhjtpjo1eLoY2n3eA
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+XANBrsFz53syNTNk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAE5-yn--MUOeQMcbVg
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+M-Wgp4AqeT45YjNk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+-OlTPDBklSoxN2Vk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Z404tqEHtY05MmI0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Hf1dlSXg-z4wM2Q0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+vEQPt5l1jHc5YTZk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAEsENiYXcLFEt2JZhg
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+6Qi1_54DUlJmZjJk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+A5I9fr3VTYxkOTQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/vZbshZLs5Sc0NGRk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+R-d0sNQmYH5mYTc0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+RyG2Wpv98Ks0YjM0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+1Jn5SAY6EDQ5ODE0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+p64wulRiINsyMjJk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0
🎁
رمان های #بیسانسور و ممنوعهی بالا رو از دست ندید😉♨️
دارای محدودیت جدی سنی🔞❌لطفا از دست ندید
🎉🎉🎉🎉🎉
🎉🎉🎉🎉
🎉
4800
Repost from N/a
سلام عزیزایدلم اولین روز تابستونیتون بخیر باشه؛برای شما لیست رمان های چاپی ۱۴۰۳که اواخر فروردین قرارداد چاپشون بسته شده💯رو آماده کردیم میدونید که اگر چاپ بشن صصحنههای جذاب و بی سانسورشون حدف میشه🥹 پس عضویت بگیرید و بیسانسور خوندشونو از دست ندید❌
ضکافیه برای عضویت فقط لینک شون رو لمس کنید😍👇
فقط تا امروز فرصت باقیست....‼️
تاریخ عضویت رمان های چاپی:🎉 1/3/1403🎉
اولین رمان چاپی تابسنان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+1Jn5SAY6EDQ5ODE0
📚✏️
دومین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk
📚✏️
سومین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0
📚✏️
چهارمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0
📚✏️
پنجمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
📚✏️
ششمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
📚✏️
هفتمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/5I1xEVw-w-NhMDhk
📚✏️
هشتمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+Za9-mWrqDvw1ZjM0
📚✏️
نهمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi
📚✏️
دهمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+m1c5JsQJaRNkZmY0
📚✏️
یازدهمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
📚✏️
دوازدهمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/Tx7Ut9w-WbinNg2G
📚✏️
سیزدهمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+zaIQQCREKbwyNjQ0
📚✏️
چهاردهمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
📚✏️
پانزدهمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/AAAAAEhjtpjo1eLoY2n3eA
📚✏️
شانزدهمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+XANBrsFz53syNTNk
📚✏️
هفدهمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/AAAAAE5-yn--MUOeQMcbVg
📚✏️
هجدهمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+M-Wgp4AqeT45YjNk
📚✏️
نوزدهمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+-OlTPDBklSoxN2Vk
📚✏️
بیستمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+Z404tqEHtY05MmI0
📚✏️
بیستویکمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+Hf1dlSXg-z4wM2Q0
📚✏️
بیستودومین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+vEQPt5l1jHc5YTZk
📚✏️
بیستوسومین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/AAAAAEsENiYXcLFEt2JZhg
📚✏️
بیستوچهارمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+6Qi1_54DUlJmZjJk
📚✏️
بیستوپنجمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+A5I9fr3VTYxkOTQ0
📚✏️
بیستوششمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
📚✏️
بیستوهفتمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
📚✏️
بیستوهشتمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
📚✏️
بیستونهمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0
📚✏️
سیومین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
📚✏️
سیویکمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/vZbshZLs5Sc0NGRk
📚✏️
سیودومین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
📚✏️
سیوسومین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
📚✏️
سیوچهارمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
📚✏️
سیوپنجمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+R-d0sNQmYH5mYTc0
📚✏️
سیوششمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+RyG2Wpv98Ks0YjM0
📚✏️
سیوهفتمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0
📚✏️
سیوهشتمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
📚✏️
سیونهمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+1Jn5SAY6EDQ5ODE0
📚✏️
چهلمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0
📚✏️
چهلویکمین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+p64wulRiINsyMjJk
📚✏️
چهلودومین رمان چاپی تابستان ۱۴۰۳❌
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0
📚✏️
❗️دوستان لطفا این لیست پخش نشه چون تعداد فورواردها زیاد شده❌❌
4000
#درهمشکسته
#پارت۱۲۳
#فصل_بیستم
_"ممنون که اومدی دنبالم."
_"قابلی نداشت. "
هدی اینو میگه و وقتی چراغ سبز میشه ماشینو به حرکت درمیاره .
_" سر به سر عکاسا گذاشتن یه جورایی سرگرم کننده بود، اگرچه فکر نمیکنم وقتی گفتم توی خونه قایم شدی هیچ کدوم از اونا حرفمو باور کرده باشن."
ناله می کنم. مدتی طول می کشه تا به عکاسا دور و بر خونه عادت کنم، اما حالا می ترسم که تعداد اندکی از اونها که بهشون عادت کردم به یه حیاط کامل تبدیل بشن.
_"یه چیزی بپرسم؟"
هدی به من نگاه می کنه و فقط لبخند شیطانیش رو می زنه.
_ "نچ، نمیپرسی چون ما در مورد اون فکر نمی کنیم ... یا کولتون ... یا من ... یا هیچ چیز مهم دیگه ای."
_"فکر نمیکنیم؟"
بهش نگاه میکنم و لبخندم دست خودم نیست، دست خودم نیست خوشحالم که اون در دسترس بود تا منو از سر کار بیاره و سعی کنه کرکسها رو دور نگه داره.
"نچ!"
اون می گه و لاستیک هاش سر یه پیچ جیغ می کشن.
"ما قراره یه گوشه تاریک پیدا کنیم و غم هامون رو غرق کنیم، و بعد یه جایی با آهنگای داغ برای رقصیدن پیدا می کنیم تا وقتی که دیگه هیچی یادمون نیاد!"
باهاش می خندم، این ایده شبیه بهشته. لحظه ای برای فرار از افکاری که مدام توی سرم می چرخه و سنگینی قلبم.
_"چت شده؟ غرق چه غصه هایی ای؟"
و برای یک دقیقه ناراحتم که در چند هفته گذشته اونقدر سرم شلوغ بوده که جواب این سوال رو نمیدونم، در حالی که قبلاً هرگز لازم نمیشد که بپرسم.
اون شونه هاش رو بالا میندازه و قبل از اینکه حرف بزنه به طرز غیرمعمولی ساکته.
_ "فقط یه چیزایی در مورد لکسی Lexy."
می خوام بپرسم در مورد چی صحبت می کنه، چون اون و خواهرش خیلی صمیمی هستن، اما اون بهم میپره.
_ "ما در مورد چیزی صحبت نمی کنیم که باید در موردش صحبت بشه، یادته؟"
_"این به نظر خوبه!"
بهش می گم و موسیقی توی ماشین جون می گیره و هر دو شروع به خواندن می کنیم.
❤ 17👍 7
26100
#درهمشکسته
#پارت۱۲۲
#فصل_بیستم
در حال خامه زدن به کیکی ام که به عنوان جایزه کوچکی برای شجاعت زاندر آماده کردم، که تلفنم زنگ میخوره. به صفحه نگاه می کنم و دکمه نادیده گرفتن رو فشار میدم. یه شماره ناشناخته است و به احتمال زیاد یه روزنامهنگار میخواد برای داستان تاونی از دیدگاه من پول گزافی بده. اون به مطبوعات گفته که من معشوقه ای هستم که اونو کنار زدم ، قربانی باردار و عشق زندگیش... کولتون.
جای شکرش باقیه که پاپاراتزی ها هنوز خانه رو کشف نکردن. اما میدونم زمان زیادی تا اون موقع نمونده، و من هنوز در تلاشم تا بفهمم اونوقت چه کار کنم؟
و بنا به دلایلی، داستانی که تاونی به تصویر کشیده باعث خنده ی من میشه. من خبر دسته اول صفحه شش که میگه اون و کولتون رابطه عاشقانهشون رو دوباره شروع کردن رو باور نمی کنم. من خونه کولتون بودم. من می دونم که کولتون چقدر از اون و هر چیزی مربوط به اون بدش میاد.
به این دلیل نیست که غمگینم.
فقط دلم براش تنگ شده. برای همه چیزش.
نکته خنده دار اینه که این بار، من نگران نیستم که اون سراغ یه نفر دیگه بره. ما از این مانع عبور کردیم و رک و پوست کنده اضافه کردن یه زن دیگه به این ترکیب زندگی اونو پیچیدهتر میکنه. نه، رفتن اون به سمت یه زن دیگه نیست که منو نگران میکنه، بلکه اینه که اون به سمت من نمیاد.
درحالی که سیب زمینی ها رو برای شام خرد می کنم، صداها توی افکارم داخل میشن. کانر رو میشنوم که میگه:
_"اون اوسگول دوباره اینجاست."
_"ما همیشه میتونیم دستش بندازیم."
این یکی شین بود
.
در مورد چه کوفتی صحبت می کنن؟
_"هی بچه ها؟"
در حالی که دست هامو پاک می کنم و به سمت اتاق نشیمن می رم صداشون می کنم.
_"کی دوباره اینجاست؟"
شین سرشو به سمت جلو پنجره ما کج می کنه. با اشاره میگوید:
_"اون مرد. او فکر می کنه که خیلی ناشناس اونجا پارک کرده."
کانر مداخله می کنه:
_"مثلا که ما نمی تونیم اونو ببینیم و نمی دونیم که اون یک عکاسه. دوربینت لوت میده، رفیق."
فوراً پردهها رو عقب میکشم و به خیابون نگاه میکنم. حتی قبل از اینکه ماشینو ببینم، می دونم که قراره چه چیزی رو ببینم. سدان آبی تیره چند خونه پایین ار پارک شده و تا حدی توسط ماشین دیگه ای پنهان شده. کلا فراموشش کرده بودم.
حداقل این پاپاراتزی تک و تنها، حریصه و جای منو لو نمیده تا بتونه تمام منفعت این داستانو برای خودش به دست بیاره. برای این می تونم سپاسگزار باشم. اما این همچنین به این معنیه که اگه اون متوجه شده باشه، دیگرانم به زودی میان تا اخبار داغی راجع به خونه خراب کنی که ظاهراً منم دریافت کنن.
لعنتی! می دونستم ناشناس موندن خانه خوبتر از اونه که واقعیت داشته باشه.
_"بدویید بچه ها. وقته-"
_" خیلی باحاله که داری مشهور میشی!"
کانر در حال وارد شدن به راهرو می گه.
میخوام اشتباهشو تصحیح کنم که شین این کارو برام انجام میده، با یه هل بازیگوشانه روی شونهاش، میگه:
_"اون مشهور نمیشه، کله پوک! کولتون کسیه که مشهوره. تو هیچی نمی دونی؟"
بلند میگم:
_"هی! خودتونو تمیز کنید!"
👍 18❤ 9
33000
Войдите и получите доступ к детальной информации
Мы откроем вам доступ после авторизации. Мы обещаем, это быстро!