خبرهای اوچ تپه آنلاین
کانال رسمی اوچ تپه اوچ تپه ای ها تبلیغات رایگان می باشد لینک کانال https://t.me/ochtapeihaa
Больше153
Подписчики
Нет данных24 часа
Нет данных7 дней
Нет данных30 дней
- Подписчики
- Просмотры постов
- ER - коэффициент вовлеченности
Загрузка данных...
Прирост подписчиков
Загрузка данных...
اهالی روستای آرزو در شهرستان باغملک پس از رسیدن آب به روستای خود با تیراندازی و آب بازی به شادی پرداختند./ عصرجنوب
@akhbar_montakhab
ff4639c1c64b46b7a2de01c2fc6dcb50.mp42.92 MB
حاکم_عادل !!
روزگاری در یک جایی مردی برای
دزدی از دیوار خانه ای بالا رفت
و خواست از پنجره وارد شود که
پنجره کنده شد و دزد به زمین افتاد
و پایش شکست.
شکایت نزد حاکم عادل برد.
حاکم صاحبخانه را خواست و گفت:
چرا "پنجره" سُست بوده که این بندهٔ
خدا از طلب روزی خود و سهم خود
باز مانَد و صدمه ببینَد!
مرد گفت:
نجار پنجره را سست
ساخته است،
من بیگناهم.
حاکم نجار را خواست و عتاب کرد.
نجار گفت:
من پنجره را محکم ساختم،
بنّا آن را خوب نصب نکرده!
حاکم بنّا را خواست
و علت را جویا شد.
بنّا گفت:
مصالح فروش مصالحِ نامناسب
فروخته است!
حاکم مصالح فروش را خواست.
او که نتوانست دیگری را مقصر نشان
دهد،محکوم شد و حاکم فرمود
دارش بزنند!
وقتی مصالح فروش را پای چوبه دار
بردند،چون قدش کوتاه بود به طنابِ
دار نمیرسید.
موضوع را به حاکم گفتند.
فرمود:
یک نفر که قدش بلند است پیدا کنید
و اعدامش کنید تا موضوع ختم به
خیر شود و صدای کسی در نیاید
♦️هر روز یک حکایت
🔹️روزی کفاشی در حال تعمیر کفشی بود، ناگهان سوزن کفاشی در انگشتش فرو رفت. از شدت درد فریادی زد و سوزن را چند متر دورتر پرت کرد.
مردی حکیم که از آن مسیر عبور میکرد، ماجرا را دید سوزن را آورد به کفاش تحویل داد و شعری را زمزمه کرد:
درختی که پیوسته بارش خوری
تحمل کن آنگه که خارش خوری
حکیم به کفاش گفت:این سوزن منبع درآمد توست. این همه از آن فایده حاصل کردی یک روز که از آن دردی برایت آمد آن را دور میاندازی!
🔹اگر از کسی رنجیدیم، خوبیهایی که از جانب آن شخص به ما رسیده را به یاد آوریم. آن وقت ضمن اینکه نمکنشناس نبودهایم تحمل آن رنج نیز آسانتر میشود
#داستان_بخوانیم
😍🎥 با دیدن این کلیپ
از این دخترخانم خردسال👆
حتماً حالتون بهتر میشه،
تسلط و اعتماد به نفسش عالیه...👌😍
🍃🌸 چیزی دیگر ...
فاش گویم آنچه در دل مُضمَر است
این کتابی نیست چیزی دیگر است
چون به جان در رفت جان دیگر شود
جان چو دیگر شد، جهان دیگر شود
مثل حق پنهان و هم پیداست این
زنده و پاینده و گویاست این
آفریدی شرع و آئینی دگر!
اندکی با نور قرآنش نگر
از بم و زیر حیات آگه شوی
هم ز تقدیر حیات آگه شوی
محفل ما بی می و بی ساقی است
ساز قرآن را نواها باقی است
حق اگر از پیش ما برداردَش
پیش قومی دیگری بگذاردَش
ترسم از روزی که محرومش کنند
آتش خود بر دل دیگر زنند...
🔹 علامه اقبال لاهوری 🍃🌹
14.24 MB
Выберите другой тариф
Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.