@eshge_pak1 ‌

❤️‍🔥🕊    یک نگاه از تو و در باختنِ جان از من    یک اشارت ز تو و بردن فرمان از من جان به کف، منتظر عیدِ لقایت تا کی؟                  روی بنمای،        جمال از تو و قربان از من!                #فیض_کاشانی

🔅 حج اشارت می‌کند به مراجعت با حضرتِ عزّت و بشارت می‌دهد به وصول به حضرتِ خداوندی یعنی ای قرار گرفته در شهرِ انسانیت و مقیمِ سرایِ طبیعتِ حیوانی گشته و از کعبهٔ وصالِ ما بی‌خبر مانده چند در این منزلِ بَهیمی مقام کنی و پای‌بستهٔ صفات ذمیمۀ شیطنت و سَبُعی باشی، و دست در گردنِ دشمنانِ من آری، و به مُزخرفاتِ نَعیمِ دنیاوی در جوالِ غرورِ شیطان شوی؟ برخیز و مردانه این‌همه بند و پابند بر هم گُسل و زن و فرزند و خویش و پیوند و خان و مان وداع کن، و دل که نظرگاهِ خاص ماست از آلایشِ تعلقات ایشان پاک‌گردان و قدم از این منازل و مراحلِ خوش‌آمدِ دنیا و هوا و طبعْ بیرون نِه و بادیهٔ نفسِ امّاره را قطع کن. و چون به اِحرامگاهِ دل رسیدی به آبِ اِنابت غسلی بکن و از لباسِ کسوتِ بشريت مجرّد شو و احرامِ عبودیت دربند و لبّیکِ عاشقانه بزن و به عرفاتِ معرفت درآی و بر جبل‌الرحمهٔ عنایت برآی و قدم در حرمِ حریمِ قُربِ ما نِه و به مشعرالحرام شعار بندگی ثباتی بکن و از آن‌جا به منای منیتِ منا آی و نفْس را در آن مِنحر قربان کن و آنگه روی به کعبهٔ وصالِ ما نِه. و چون رسیدی طواف کن  یعنی بعد از این گِرد ما گَرد و گِردِ خویش مگرد و با حَجَرالاسْوَد که دلِ تو است عهدِ ما تازه کن و از آن‌جا به مقامِ ابراهیم آی، یعنی به مقامِ روحانیتِ خُلّت. و آن‌جا دو رکعتی تحیّت مقام بگزار، یعنی عبودیت از بهرِ بهشت و دوزخ مکن چون مزدوران، بندگیِ ما از اضطرارِ عشق کن چون عاشقان. پس به درِ کعبهٔ وصالِ ما آی و خود را چون حلقه بر در بمان، و بی‌خود درآی، که خوف و حجاب از خودی خیزد و امن و وصول از بی‌خودی.    ای دل، بی‌دل به نزدِ آن دلبر رُو     در بارگهِ وصالِ او بی‌سر رُو تنها ز همه خلق چو رفتی به درش خود را بر در بمان و آنگه در رُو

🔅         گهِ احرام، روز عید قربان سخن می‌گفت با خود کعبه، زینسان:       که من، مرآت نور ذوالجلالم         عروس پرده‌ی بزمِ وصالم      مرا دست خلیل‌الله برافراشت      خداوندم عزیز و نامور داشت       نباشد هیچ اندر خطه‌ی خاک     مکانی همچو من، فرخنده و پاک               بدو خندید دل          آهسته، کای دوست!   ز نیکان، خود پسندیدن نه نیکوست     چنان رانی سخن، زین توده‌ی گل      که گویی فارغی از کعبه‌ی دل تورا چیزی برون از آب و گل نیست مبارک کعبه ای مانند" دل " نیست             #پروین_اعتصامی

_ای سنایی گر همی جویی ز لطف حق سنا عقل را #قربان کن اندر بارگاه مصطفا #سنایی

    الهی! بوجهل از کعبه و ابراهیم از بتخانه، کار، عنایت دارد، باقی بهانه. ابراهیم را چه زیان،              که پدرِ او آذر است؟ آذر را چه سود که ابراهیم، او را پسر است؟ نور در طاعت است         اما کار به عنایت است آنجا که عنایتِ خدایی باشد فسق، آخرِ کار، پارسایی باشد وآنجایْ که قهرِ کبریایی باشد سجاده‌نشین، کلیسیایی باشد به قول #حضرت_حافظ: چون حُسنِ عاقبت نه به رندیّ و زاهدیست    آن بِهْ که کارِ خود به عنایت رها کنند

🎼 دیوانه دل با صداے نوید نوروزی شعر: عبدالباقے نواب آهنگ: ناهید دایے جواد گردِ رخش پروانه ام؛ من تشنه ے پیمانه ام! اے عاقلان دیوانه ام! یک امشب از مے ڪن خرابم چون آرزو، نقشے بر آبم یا آن ڪه با شمعے بسوزم؛ یا با سبویے ده جوابم از جهان وز رنجِ بے پایانِ آن آزرده ام در گلشنِ هستی؛ گلے پژمرده و افسرده بے مے دلم تنها نشسته؛ در سینه با غم ها نشسته در جمعِ ما دیوانه گشته! هر ڪس شبے با ما نشسته راهِ درازے آمدم من؛ بهرِ نیازے آمدم من یک امشب از مے ڪن خرابم چون آرزو نقشے بر آبم! یا آن ڪه با شمعے بسوزم، یا با سبویے ده جوابم مجنون و رسوا آمدم؛ در ڪوے وے منزل ڪنم دیوانه دل آورده‌ام؛ با جامِ مے عاقل ڪنم... 🌴🦋🌴

. _🌹_دل سفر کن در منا و عـید قـربان را ببین چشمه های نور و شور آن بیابان را ببین گوسفند نفس را با تیغ تقوی سر ببر پای تا سر جان شو و رخسار جانان را ببین عید سعید «قربان»، جشن «تقرب» عاشقان حق مبارک.🐬👩‍❤️‍👨🐠 ‌ ‌

عید قربانست و ناچارم‌ که جان قربان ‌کنم گر ز بهر عید قربانی ز من خواهد نگار #قاآنی 🌸🍃

.قسم به جان من نرو 🌹❤️🌺