داریوش صدای ایران
شباوقتی منودل تنهای تنها میمونیم واسه هم قصه ای از روزجدایی میخونیم ekila @Dariushsedayeiran
Больше221
Подписчики
+324 часа
+87 дней
+830 дней
- Подписчики
- Просмотры постов
- ER - коэффициент вовлеченности
Загрузка данных...
Прирост подписчиков
Загрузка данных...
.
چه بی آزار با دیوار نجوا میکنم هرشب
ترا گم می كنم هر روز و پیدا می كنم هر شب
بدینسان خوابها را با تو زیبا می كنم هر شب
تبی، این کاه را چون كوه، سنگین میكند آنگاه
چه آتشها كه در این كوه، برپا میكنم هرشب
تماشایی است پیچ و تاب آتش ها خوشابرمن
كه پیچ و تاب آتش را تماشا می كنم هرشب
مرایك شب تحمل كن كه تاباوركنی ای دوست
چگونه با جنون خود، مدارا میكنم هر گشب
چنان دستم تهی گردیده ازگرمای دست تو
كه این یخ كرده راازبیكسی،ها میكنم هرشب
تمام سایه ها را می كشم بر روزنِ مهتاب
حضورم را زچشمِ شهر،حاشا میكنم هر شب
دلم فریاد می خواهد ولی در انزوای خویش
چه بی آزار بادیوار، نجوا میكنم هر شب
كجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی ؟
كه من این واژه را تا صبح معنا میكنم هر شب
محمد علی بهمنی
💞Ali...Ekila💞
@Dariushsedayeiran
.
من کویری خشکم اما ساحلی بارانیم
ظاهری آرام دارد، باطن طوفانیم
مثل شمشیر،از هراسم دست و پا گم میکنند
خود ولی در دست های دیگران، زندانیم
بس که دنبال توگشتم، شهره ی عالم شدم
سربلندم کرده خوشبختانه سرگردانیم
می زند لبخند برچشمان اشک آلود شمع
هر که باشد باخبر از گریه ی پنهانیم
هیچ دانایی فریب چشمهایت را نخورد
عاقبت، کاری به دستم می دهد، نادانیم
سجاد سامانی
💞Ali...Ekila💞
@Dariushsedayeiran
.
ناگزیراز سفرم، بی سرو سامان چون باد
به گرفتار رهایی، نتوان گفت آزاد
کوچ تاچند!مگرمیشودازخویش گریخت
بال، تنها غم غربت به پرستوها داد
اینکه مردم نشناسند تو را غربت نیست
غربت آن است که یاران ببرندت از یاد
عاشقی چیست؟ بجزشادی ومهروغم و قهر؟!
نه من ازقهرتوغمگین، نه تو ازمهرم شاد
چشم بیهوده به آیینه شدن دوخته ای
اشک آن روز که آیینه شد، از چشم افتاد
💞Ali...Ekila💞
@Dariushsedayeiran
.
ای که برداشتی از شانه ی موری باری
بهتر آن بود که دست از سرِ من برداری
ظاهر آراسته ام در هوس وصل، ولی
من پریشان تر از آنَم که تو می پنداری
هر چه می خواهمت از یاد برم ممکن نیست
من تو را دوست نمی دارم اگر بگذاری
موجم و جرأت پیش آمدنم نیست، مگر
به دل سنگِ تو از من نرسد آزاری
بی سبب نیست که پنهان شده ای پشتِ غبار
تو هم ای آیینه، از دیدن من بیزاری
فاضل نظری
💞Ali...Ekila💞
@Dariushsedayeiran
.
به هردل بستنم عمری پشیمانی بدهکارم
نباید دل به هرکس بست،امادوستت دارم
پرازشوروشعف باسربسویت میدوم چون رود
تو دریاباش تاخود رابه آغوش تو بسپارم
دل آزار است یادلخواه!ماییم وهمین یک دل
ببر!یابازگردان!من به هرصورت زیانکارم
ملامت میکنندم دوستان درعشق وحق دارند
توبیزار از منی! اما مگرمن دست بردارم
توخواب روزهای روشن خودراببین، ای دوست
شبت خوش گرچه امشب نیزمن تاصبح بیدارم
فاضل نظری
💞Ali...Ekila💞
@Dariushsedayeiran
.
تو از هر در که بازآیی، بدین خوبی و زیبایی
دری باشد که از رحمت؟ به روی خلق بگشایی
ملامتگوی بیحاصل، ترنج از دست نشناسد
درآن معرض که چون یوسف،جمال ازپرده بنمایی
به زیورها بیارایند وقتی خوبرویان را
تو سیمین تن چنان خوبی که زیورها بیارایی
چو بلبل روی گل بیند زبانش در حدیث آید
مرا در رویت از حیرت فروبستهست گویایی
تو با این حسن نتوانی که روی از خلق درپوشی
که همچون آفتاب ازجام و حورازجامه پیدایی
سعدی
💞Ali...Ekila💞
@Dariushsedayeiran
.
معنیِ بخشیدنِ یکدل،به یک لبخند چیست؟
من پشیمانم،بگوتاوانِ آن سوگند چیست؟
.
گاه اگر از دوست پیغامی نیاید،بهترست
داستانهایی که مردم ازتومیگویند، چیست؟
.
خودقضاوت کن اگردرمانِ دردَم عشقِ تست
این سرِآشفته و،این قلبِ ناخرسند چیست؟
.
چندروز،ازعمرِگلهای بهاری،مانده است
ارزشِ جانکندنِ گلها،درین یکچند چیست؟
.
ازتو هم، دل کندم ودیگر نپرسیدم ز خویش
چاره معشوق،اگرعاشق ازاودل کند، چیست؟
.
عشق، نفرت،شوق، بیزاری، تمنا یا گریز
حاصلِ آغوشِ گرمِ آتش واسفند چیست؟
.
فاضل نظری
💞Ali...Ekila💞
@Dariushsedayeiran
.
محرمی نیست وگرنه كه خبر بسیار است
رمق ناله كم و كوه و كمر بسیار است
ای ملائک كه به سنجیدن ما مشغولید
بنویسید كه اندوه بشر بسیار است
ساقههای مژهام از وزش آه نسوخت
شُكر! در جنگل ما هیزم تَر بسیار است
سفرهدار توام ای عشق بفرما بنشین
نان ِجو ، زخم و نمك ، خون ِجگر بسیار است
هر كجا مینگرم مجلس سهرابكُشی است
آه از این خاك ، بر آن نعش پسر بسیار است
پشت لبخند من آیا و چرایی نرسید
پشت دلتنگیام اما و اگر بسیار است
اشك ، آبادی چشم است بر آن شاكر باش
هركجا جوی روانی است كپر بسیار است
سالها رفت و نشد موی تو را شانه كنم
چه كنم دوروبرت شانه به سر بسیار است
حامد عسگری
💞Ali...Ekila💞
@Dariushsedayeiran
.
وضع ما در گردشِ دنیا چه فرقی می کند؟
زندگی یا مرگ، بعد از ما چه فرقی می کند؟
ماهیانِ روی خاک و ماهیانِ روی آب
وقتِ مردن، ساحل و دریا، چه فرقی می کند؟
سهمِ ما از خاک وقتی مستطیلی بیش نیست
جای ما اینجاست یا آنجا، چه فرقی می کند؟
یادِ شیرینِ تو بر من، زندگی را تلخ کرد
تلخ و شیرینِ جهان، اما چه فرقی می کند؟
هیچ کس، هم صحبتِ تنهاییِ یک مرد نیست
خانه ی من با خیابان ها چه فرقی می کند؟
مثل سنگی زیر آب از خویش می پرسم مدام
ماه پایین است یا بالا چه فرقی می کند؟
فرصتِ امروز هم با وعده ی فردا گذشت
بی وفا! امروز با فردا چه فرقی می کند؟
فاضل نظری
💞Ali...Ekila💞
@Dariushsedayeiran
.
منشین چنین زار و حزین، چون روی زردان
شعری بخوان، سازی بزن، جامی بگردان
ره دور و فرصت دیر، اما شوق دیدار
منزل به منزل می رود با رهنوردان
من بر همان عهدم که با زلف تو بستم
پیمان شکستن نیست در آیین مردان
گر رهرو عشقی، تو پاس ره نگهدار
بالله که بیزار است ره، زین هرزه گردان
صد دوزخ اینجا بفسرد آری عجب نیست
گر در نگیرد آتشت با سینه سردان
آنکو به دل دردی ندارد، آدمی نیست
بیزارم از بازار این، بی هیچ دردان
آری هنر بی عیب حرمان نیست لیکن
محروم تر برگشتم از پیش هنردان
با تلخکامی صبر کن ای جان شیرین !
دانی که دنیا، زهر دارد در شِکردان
گردن رها کن سایه! از بند تعلق
تا وارهی از چنبر این چرخ گردان
هوشنگ ابتهاج
💞Ali...Ekila💞
@Dariushsedayeiran