* بزم سرخوشان*
آمدم باز تا چنان گردم**که چو خورشید جمله جان گردم سر خم رحیق بگشایم**سرده بزم سرخوشان گردم @Aztohastimmaagarhastim (ارتباط با ادمین)
Больше264
Подписчики
-124 часа
+17 дней
+930 дней
- Подписчики
- Просмотры постов
- ER - коэффициент вовлеченности
Загрузка данных...
Прирост подписчиков
Загрузка данных...
00:14
Видео недоступноПоказать в Telegram
🍃🌸
هر شب من و دل تا سحر، درگوشهی ويرانهها
داريم از ديوانگى، با يكدگر افسانهها
اندر شمار بيدلان، در حلقه ي بي حاصلان
نى در حسابِ عاقلان، نى در خور فرزانهها
از مى زده سرجوشها، از پند بسته گوشها
پيوسته با بيهوش ها، خو كرده با ديوانهها
از خانمان آواره ها، در دو جهان بيكاره ها
از درد و غم بيمارها، از عقل و دين بيگانهها
#ميرزا_حبيب_خراسانى
05:15
Видео недоступноПоказать в Telegram
🍃🌸
موسیقی غذای روح
▪️پریشانی
▪️علیرضا قربانی
آهنگساز: حسام ناصری
ترانهسرا: احمد امیرخلیلی
میکس و مستر: آرش پاکزاد
کارگردان ویدیو: سینا پاکدل
00:07
Видео недоступноПоказать в Telegram
شبها به کنج خلـوتم آواز می دهند
کای خفته گنج خلوتیان باز می دهند
گوئی به ارغنـون مناجاتیان صبـح
از بـــــارگاه حافظـم آواز می دهند
وصل است رشته سخنم با جهان راز
زان در سخن نصیبهام از راز میدهند
وقتی همـای شـوق مرا هم فرشتگان
تا آشیان قـدس تو پـــــرواز می دهند
ساز سماع زهره در آغوش طبع توست
خوش خاکیان که گوش به این ساز میدهند
هرگز به ناز سرمه فروشش نیاز نیست
نرگس که از خم ازلش ناز می دهند
بارد مَه و ستاره در ایوان "شهریار"
کامشب صلا به حافظ شیراز می دهند
#شهریار
00:59
Видео недоступноПоказать в Telegram
یکی
" تپانچه " مینواخت!
یکی
" کمانچه "
هر دو آهنگ داشت
اولی " دلخراش "
و دیگری " موزون و دلخراش تر "
نقطه ی تمایز اما
"هدفی" خاص بود!
یکی عشق برای " جنگ " ،
و دیگری
جنگ برای " عشق "
#کیهان_کلهر
00:25
Видео недоступноПоказать в Telegram
چو سحرگاه ز گلشن
مه عیار برآمد
چه بسی نعره مستان که ز گلزار برآمد
ز رخ ماه خصالش
ز لطیفی وصالش
همه را بخت فزون شد همه را کار برآمد
#مولانا
00:09
Видео недоступноПоказать в Telegram
كودك زیبای زرین موی صبح
شیر می نوشد ز پستان سحر
تا نگین ماه را آرد به چنگ
میكشد از سینه گهواره سر
شعله رنگین كمان آفتاب
در غبار
ابرها افتاده است
كودك بازی پرست زندگی
دل بدین رویای رنگین داده است
باغ را غوغای گنجشكان مست
نرم نرمك برمی انگیزد ز خواب
نالد مست از باده باران شب
می سپارد تن به دست آفتاب
#فریدون مشیری
00:06
Видео недоступноПоказать в Telegram
چون صبح نودمیده صفا گستر است اشک
روشنتر از ستاره روشنگر است اشک
گوهر اگر ز قطره# باران شود پدید
با آفتاب و ماه ز یک گوهر است اشک
با اشک هم اثر نتوان خواند ناله را
غمپرور است ناله و جانپرور است اشک
بارد ازو لطافت و تابد ازو فروغ
چون گوی سینه بت سیمینبر است اشک
خاطر فریب و گرم و دلاویز و تابناک
همرنگ چهره تو پریپیکر است اشک
از داغ آتشینلب ساغرنواز تو
در جان ماست آتش و در ساغر است اشک
با دردمند عشق تو همخانه است آه
با آشنای چشم تو همبستر است اشک
لب بستهای ز گفتن راز نهان رهی
غافل که از زبان تو گویاتر است اشک
#رهی_معیری
00:15
Видео недоступноПоказать в Telegram
صبا وقت سحر گویی ز کوی یار میآید
که بوی او شفای جان هر بیمار میآید
نسیم خوش مگر از باغ جلوه میدهد گل را
که آواز خوش از هر سو ز خلقی زار میآید
بیا در گلشن ای بیدل، به بوی گل برافشان جان
که از گلزار و گل امروز بوی یار میآید
#عراقی
🌸🌸🌸
00:08
Видео недоступноПоказать в Telegram
🍃🌸
آفاق را کند به نفس مشکبار صبح
باشد بهار عنبر شبهای تار صبح
دم را کنند صاف ضمیران شمرده خرج
از سینه می کشد نفسی را دوباره صبح
تا چشمش از ستاره فشانی نشد سفید
از وصل آفتاب نشد کامکار صبح
دست از طلب مدار درین ره، که می کشد
خورشید را ز صدق طلب در کنار صبح
#صائب_تبریزی