دایره مینا ـ جدید
خانه هنر، ادبیات و شعر اعتراضی ترویج فرهنگ آزادی و برابری معرفی کتاب و موسیقی ارتباط با ادمین: @absharyad
Больше575Подписчики
+324 часа
+37 дней
+3130 дней
- Подписчики
- Просмотры постов
- ER - коэффициент вовлеченности
Загрузка данных...
Прирост подписчиков
Загрузка данных...
Repost from دایره مینا ـ جدید
«دیدی که رسوا شد دلم»
شعر: رهی معیری
آهنگ: علی تجویدی
خواننده: مرضیه
در دستگاه: شور
۱۰ اردیبهشت
زادروز رهی معیری 🌹🍃🎶🌿
@daamina2
Repost from دایره مینا ـ جدید
🔵 نه تو، نه من
در اتاق تشریح آفرینش
تو زن نبودی؛
من نیز نه مرد.
در بالا رفتن از رنج «بودن»
تو زن نبودی؛
من نیز نه مرد.
در پرهیاهاترین سکوت دلتنگ
در بلندترین آرزوهای مهاجر
در شیفتهترین رؤیاهای نجیب
تو زن نبودی؛
من نیز نه مرد.
در ناگهانٍ فوارههای شادی
تو زن نبودی؛
من نیز نه مرد.
در شرزههای شوکران شکنجه
تو زن نبودی؛
من نیز نه مرد.
بالای «دار»ها
تو زن نبودی؛
من نیز نه مرد.
در برق صاعقهی جنگ
تو زن نبودی؛
من نیز نه مرد.
بیا همیشه بجنگیم
تا انسان گمشدهمان
برگردد...
🖌 #س_ع_نسیم
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱
دایره مینا جدید 🌺
@daamina2
🔵 نامه زندانیان سیاسی قزلحصار علیه موج اعدامهای جنایتکارانه
در آستانه چهاردهمین هفته "سهشنبههای نه به اعدام" بودیم که خبر صدور حکم اعدام هنرمند معترض و زندانی سیاسی توماج صالحی منتشر شد،
توماج امروز نام دوم و برملاکننده همه بینام و نشانهایی است که این روزها، هفتهها و ماههای اخیر در گمنامی و معصومیت حلقآویز و اعدام شدند،
نام توماج، محبوبیت او و کشاندن او به پای چوبهدار، طنین بلند فریاد تظلمخواهی همه مردم ایران به اعدام ناحق جوانان است، که این بار اما با نام هنرمند آزادیخواه به گوش همه جهانیان رسید، که مشت نمونه خروار است و حاکمیت به چه بهانههای واهی و در چه بیدادگاههایی که جوانان و مردمان سرزمین ایران را با نقض فاحش حقوقبشر به چهارمیخ سبعیت خود میکشد،
این واقعیت تلخ و جانکاه این بار با نام توماج عجین شد، همانگونه که با نام ژینا، ایرانی به غرش در آمد و جهانیان از عمق فاجعه در این کشور خبردار شدند،
ما اعتصابکنندگان کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در زندان قزلحصار به همه مردم، نهادها و مدافعان حقوقبشر یادآور میشویم که، توماج و حکم توماج تنها بخشی از این کوه یخ جنایت و نقض حقوقبشر در این حاکمیت استبدادی است که از این اقیانوس خون بیرون زده؛ و فقط شاید با بلند شدن فریاد اعتراضات همگانی علیه احکام اعدام، قابل پیشگیری باشد!
ما وظیفه اخلاقی و انسانی خود میدانیم که با تداوم اعتصاب و اعتراض خود تلاش کنیم تا طناب دار را از گردن توماج و همه توماجهای بینام و نشان زندانی که همچون او در عین بیگناهی با نقض حقوق بنیادینشان به اعدام محکوم شدهاند، برداریم،
زندانیان سیاسی همچون شهریار بیات و شهاب نادعلی در زندان اوین که بهتازگی محکوم به اعدام شدهاند، یا عباس و حبیب دریس و رضا رسایی و عادل خوشکار و مجاهد کورکور که با تأیید نهایی حکم اعدامشان په همراه صدها هموطن کُرد، بلوچ، عرب، فارس و ترک و،، ، در زندان قزلحصار و دیگر زندانها در صف نوبت اعدام هستند،
ما برآنیم که باید با اصل حکم اعدام بهعنوان یک حکم "غیرقابل برگشت" مقابله کنیم و در این مسیر هزاران زندانی جرایم عمومی همچون زندانیان مواد مخدر که عموماً قربانی ساختارهای غلط، فقر و شکاف عمیق طبقاتی و فساد حاکم بر کشور هستند را از یاد نبریم،
زندان قزلحصار - ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
امضا کنندگان:
زرتشت احمدیراغب / سپهر امامجمعه / لقمان امینپور / احمد رضا حائری / میثم دهبانزاده / رضا سلمانزاده / حمزه سواری / سعید ماسوری / رضا محمدحسینی / سامان یاسین
دایره مینا جدید 🌺
@daamina2
اهواز
۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
شعار تجمع اعتراضی بازنشستگان فولاد:
توماج صالحی آزاد باید گردد
دایره مینا جدید 🌺
@daamina2
🔵 دلتنگیهای آزادی
🖌 سعید عبداللهی
بر این عبارت ارنستو چهگوارا چندبار توقف کنید و سپس در آینهی آن به تاریخ معاصر ایران بنگرید:
«من گور کسانی را دیدم که برای حق خود نجنگیدند، مبادا کشته شوند.»
جنبشهای انبوه ضد دیکتاتوری را چه کسانی تنها گذاشتند؟
علت تفوق دیکتاتورها در تاریخ معاصر ایران چه بود؟ آیا فقط قدرت سرکوبگری یا حتا یاریرسانیِ استعمارگران به دیکتاتورها بود؟
وقتی خاطرات سیاسی و کتابهای تاریخ این دوره را مرور میکنیم، وقتی مباحث جامعهشناسی پیرامون این دوره را میخوانیم و میشنویم، میبینیم «آنان که برای حق خود نجنگیدند»، پیشتازان و مبارزان و مجاهدان را یاری نکردند و میدان برای ترکتازی دیکتاتور و استعمار باز شد تا از مشروطه گرفته تا نهضت میرزای جنگلی و تا نهضت مصدق شکست بخورد. از آن پس هم این «نجنگیدن برای حق خود» ادامه یافت و هنوز این بیماری مسری ادامه دارد!
کتابهای «جامعهشناسی خودمانی»، «جامعهشناسی نخبهکشی»، «استبدادزدگی در ایران» و «گذشته چراغ راه آینده است» از این زخمهای دیرینه پردهبرداری کردهاند.
«آنان که برای حق خود نمیجنگند» یا مبارزه نمیکنند یا مبارزان ضد دیکتاتوری را تنها میگذارند، تبدیل به حائلهای میان مردم و دیکتاتور میشوند که به آنها «بختک» میگویند. اینان در طول تاریخ معاصر ایران یاریرسانان به دیکتاتورها بودهاند.اینان هیزمکشان تنور استبداد مستقر بوده و هستند. اینان بیشتر بر نفی مبارزهی قاطع با دیکتاتور تلاش و تبلیغ میکنند تا علیه ریشهکنی دیکتاتور. اینان طعمههای طبقهی حاکم علیه انقلابیون و مبارزان ضد هرگونه دیکتاتوری هستند. اینان تکیهگاه مستبد مستقر برای نابودی جنبشهای آزادیخواهانه و ضد استعماری هستند. اینان هر چا که قیام و انقلاب به سمت تعیین تکلیف نهایی دیکتاتور مسلط پیش میرود، بامبولی بهظاهر دلسوز مردم هوا میکنند، هیاهویی مغشوق راه میاندازد و اذهان را مشوق میکنند و با پشتوانهی حاکمیت مستقر، قیام و انقلاب را میخوابانند.
از این منظر لازم است یکبار دیگر دفتر ایران را از مشروطیت تا قیام ۱۴۰۱ و تا هماکنون ورق بزنیم تا ببینیم «آنان که برای حق خود نجنگیدهاند» با جنبشهای آزادی در این اقلیم و با سرنوشت ایرانزمین چه کردهاند و میکنند.
۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
@daamina2
Repost from 🅝 🅔 🅦 🅢 💢 مدیا آزادی
ارنستو چهگوارا:
انقلاب بدون شلیک یک گلوله ؟؟
مگر دیوانه شده ای !؟
من گور کسانی را دیدم که برای حق خود نجنگیدند، مبادا کشته شوند!
👤ارنستو چگوارا
خبرهای لحظه به لحظه اینجا 👇👇
👉✌️https://t.me/mediazady
🔵 «لایحهی مک کال» با ایران چه میگوید؟
هرگونه تغییر سرنوشت، به ارادهی جویندهگان و پویندهگان آن بستگی دارد. اگر روبهروی این اراده، دنیای سیاست باشد، دور از واقعیت نیست که بگوییم ارادهیی پولادین، یقین و باوری خللناپذیر و همتی شکافندهی صخرههای سربین جهان سیاست را میطلبد.
شاید حتا تصور خش برداشتن سیاست مماشات جهانی با دیکتاتوری ملایان، محال بنماید. قدمت این سیاست طی ۷۵ سال گذشته، چنان دیواری از تردید در امر ترک برداشتن آن علم کرده که گویی دور تسلسل دیکتاتوری در سایهی مماشات جهانی، بر شناسنامهی سیاست در ایران حک شده است.
آن روی سکهی این ناباوری، همت و حمیتی ستایشانگیز مینماید که بتواند این دیوار قطور را بهلرزه درآورد، نفوذپذیر کند و دستآوردی حیرتانگیز را علیه مماشات با ملایان و بهنفع مطالبات مردم و منافع ملی ایران رقم زند.
تحقق نتیجهی این همت و حمیت را هماینک در تصویب و به قانون تبدیل شدن لایحهی موسوم به «مهسا» در مورد ایران شاهدیم. روز ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ لایحهی «صلح از طریق قدرت در قرن بیست و یکم» با اکثریت آراء در مجلس سنای آمریکا تصویب و سپس با امضای جو بایدن به قانون بهمثابه دستورالعمل اجرایی تبدیل شد. بخشهای شش گانهی مربوط به ایران که همراه با کل لایحه بهتصویب رسیده، چشماندازی از موانع قوی را جلو مسیر و استمرار مماشات با ملایان ترسیم نموده است.
وقتی از مماشات با دیکتاتوری ملایان میگوییم، صرفاً مواضع سیاسی دولتهای آمریکا و اروپا مد نظرمان نیست. سیاست مماشات با این نظام بر مبنای باجهای کلان اقتصادی، چشم بستن به تهدیدات هستهیی و موشکی، چشم بستن بر کانون تروریسم بینالمللی، دست باز دادن به نقض حقوق بشر توسط چندین ارگان سرکوبگر، مانعتراشی برای کشاندن سران این رژیم به محاکم قضایی بینالمللی، توجه نکردن به خواستهای مستمر اکثریت مردم ایران در امر تغییر این رژیم و به رسمیت نشناختن حق مقاومت و نبرد برای آزادی بهطریقی که مردم ایران صلاح میدانند.
اهمیت فوقالعادهی تصویب و «قانون» شدن بخش مربوط به ایران در لایحهی «صلح از طریق قدرت در قرن بیستویکم« در این است که شکست دیوار مماشات با ملایان دارد راه به سیاست عملی در وجوهی که برشمردیم میبرد. آنچه فوقالعاده بودن این تصویب را برجسته میکند، نخست ارتباط محتوایی و پیوند شش لایحه در ایراد فشار و محدودیت حداکثر علیه حاکمیت ملایان و سپس چشمانداز استمرار آن بهنفع مطالبات مردم جهت تغییر بزرگ در ایران است. محورهای مربوط به ایران در این لایحه، گویای چشماندازی ممکن در حمایت از مبارزات و قیامهای مردم ایران است. این چشمانداز وقتی میتواند تحقق یابد که محورهای زیر از جانب تصویبکنندهگان و امضاکنندهی لایحه بهجریان بیفتد و ماده شود:
ـ لایحه شیپ: توقف حفاظت از نفت رژیم ایران.
ـ لایحه مبارزه با جنایت: مقابله با صادرات گسترده موشکی رژیم ایران.
ـ لایحه مهسا: اعمال تحریم علیه ولیفقیه و رئیسجمهور ایران و دفاتر متعلق به آنها بهخاطر نقض حقوقبشر و حمایت از تروریسم. این لایحه به به عضویت رئیسی در هیأت مرگ در قتلعام ۱۳۶۷ اشاره میکند.
ـ مؤاخده رهبران رژیم ایران.
ـ نه به تکنولوژی برای ترور.
ـ تحریم مؤسسات مالی خارجی در ارتباط با خرید نفت و تولیدات نفتی و محمولههای ناشناس از ایران.
ـ تحریم مؤسسات مالی خارجی در ارتباط با خرید نفت و تولیدات نفتی و پهپاد از ایران.
این لوایح بههمت ارادهها و کوشش هموطنان معطوف به نفی هرگونه دیکتاتوری از ساحت منافع ملی ایران و نیز بر اثر گسترش داخلی و بینالمللیِ آثار قیام ۱۴۰۱، به لایحهی «صلح از طریق قدرت در قرن بیست و یکم» افزوده شده است. این همان تغییر سرنوست توسط جویندهگان و پویندهگان آن است که نفی حاکمیت آخوندی را بسته به اراده و اثرگذاریِ بالفعل تکاپوی خویش دانسته تا آن را در پیشگاه مردم ایران، نقد و ملموس نمایند.
بیشک تصویب و «قانون» شدن این لایحه، موجب اجماع جهانی همراه با موج جدید انزوای نظام ملایان خواهد شد. از هماکنون حجم انعکاس کارگزاران رژیم و نیز حجم زیاد بازتاب منطقهیی و جهانی تصویت این لایحه، گویای یک سرفصل و نقطهی عطف در گذار از مماشات با حاکمیت آخوندی به جانب اخراج آن از مرز پرگهر ایرانزمین خواهد بود.
🖌 دایره مینا
۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
@daamina2
کار خامنهای از کابوس «مرحلهی سرنگونی» به جنون گاوی کشیده است
🔵 پلمب کردن بیمارستان محب مهر با کلیهی بیماران آن بهعلت کشف حجاب!!
من بر یقین رسیدهام از راههای چند
با دیو ارتجاع پلید خدافروش
جز با تفنگ نتوان گفت این خروش
دایره مینا جدید 🌺
@daamina2
Repost from دایره مینا ـ جدید
۹ اردیبهشت
زادروز دکتر #محمد_معین 🌸
یار دهخدا و وارث بزرگترین لغتنامه زبان فارسی
من مَلَک بودم و فردوس برین جایم بود
آدم آورد در این دیر خراب آبادم
حافظ
یاد استادان #مرز_پرگهر
@daamina2
۲۹ آوریل
روز جهانی رقص 💫🎶👗
🖌 شاید بتوان رقص را مجموع چند هنر در یک پیکر تعریف نمود. در رقص شاهد تلاقی موسیقی، شعر، عرفان، وجد، نشاط، نیایش و وصال هستیم. گاه مجموع اینها در یک پیکر به هم میرسند و گاه تلفیقی از آنها...و آنچه میفرینند، یگانگی روح و ضمیر با جسم و پیکر است...یکی از این یگانهسازها، سماع است...
سماع در لغت به معنی شنیدن و آوای گوشنواز است.
در عرفان حالت جذب و از خود جدا شدن است که عارف در آن اختیاری از خود ندارد.
سماع در دل وجان عارف حالتی ایجاد میکند که به آن «وجد» گویند.
وجد موجب ایجاد حرکات بدنی میشود که نوع موزون آن: کف زدن و رقص است.
«سماع» در قونیه، حلب و قاهره با شکوه برگزار میشود.
مکان اجرای سماع، دایرهیی است که نماد کمال و یکپارچگیست و عارفان در آن میچرخند.
از منظر عارفان دایره، نمادی از خدا میباشد.
آلات موسیقی سماع: نی، رباب، دف، تنبور، کمانچه و تار.
@daamina2
سماع در ترکیه 👇
❤ 1