🫦سکـsexyــسی بلــونـد🫦
17 292
Подписчики
+25524 часа
+2 3117 дней
+3 33430 дней
- Подписчики
- Просмотры постов
- ER - коэффициент вовлеченности
Загрузка данных...
Прирост подписчиков
Загрузка данных...
ليتلِ پزشك و بيناجنسى كه مامور ميشه تا تو يه جزيره پرستارِ دوتا ددى سكسى و هات بشه ولى…🔞💦
خواستم از در خونه برم بيرون كه ماهان بازومو گرفت و منو كشيد توى #بقلش لباشو گذاشت روى لبهام و شلوار شورتم كشيد پايين كه ايليا از پشت چنگى به باسن #قلمبه ام زد🧸🍼
انگشت فاكشو روى سوراخ كونم كشيد و واردم كرد كه همون لحظه ماهان دوتا از انگشتاشو وارد كـ.ـصم كرد بدنم لرزيد #اشكام سرازير شدن كه ماهان از لبهام جدا شد كنار گوشم پچ زد
_كوچولوى بيناجنسم خيلى خودتو خسته نكن چون ميخوايم سرپا جلو و عقبتو يكى كنيم🍌🍑🍆
وقتى اينو گفت پستونكى از توى جيبش در اورد گذاشت رو لبهام و بزور شروع كردم به #ميك زدن
_تا اخرين لحظه #پستونك بهتره تو دهنت بمونه
انگشتاشونو از توى كـ.ـص و كونم كشيدن بيرون هردوشون كى.ر هاى #كلفتشونو روى سوراخ عقب جلوم تنظيم كردن و….🙇🏻♂️❌
https://t.me/+6KOztYuFU8AwMmM0
https://t.me/+6KOztYuFU8AwMmM0
دوتا مافياى وحشى بزور دكتريو ميكشونن توى يه جزيره و توى ويلاشون باهم…🤭🔥
21810
#خانمکوچولو346
بین پام نشست و پوشکمو با آرامش باز کرد. پاهامو از هم باز کرد که با خجالت دستمو گذاشتم رو بهشتم...
_برشدار...
اینقدر خشن گفت که بلافاصله دستمو برداشتم.
سیلی محکمی رو تپل آبدارم زد و سرخم کرد. اول بوسه ی آرومی روی بهشتم زد و بی توجه به چشمای بغض کردم، شروع کرد به مکیدن و خوردن وحشیانه بهشتم...
https://t.me/+0-MIbrfpjI4zZjM8
https://t.me/+0-MIbrfpjI4zZjM8
20400
-اومممم لای ک.صمم لیزر کن ساناز جون بدجوری خیس کردمم
چو.چو.لمو میمالید و دستگاه رو روی بیکـ.ینیم میچرخوند
اه و ناله هام کل سالن رو گرفته بود که زبون ساناز روی ک.صم نشست
با حشر زیاد به موهاش چنگ زدم و ک.صمو به دهنش چسبودم
-اوممم بخور اهههه ساناز جنـ.ده اب ک.صمو بیاررر
با لذت سینه هامو تو مشتم گرفته بودم.و ک.صم دهن ساناز بود که صدای پسری از بالای سرم اومد
-میخوای ک.یر منم بره تو ک.صت؟!
با دیدن ک.یر کلفتش..🙈🔞💦
https://t.me/+8ciEgnGVcmFkZjcx
https://t.me/+8ciEgnGVcmFkZjcx
تریسام با اپراتور لیزر و دوست پسرش🙊🔞
65310
-برات میخورمش ولی نباید به شوهرت چیزی بگی ، هر وقت اون ارضات نکرد بیا پیش خودم!
بی طاقت ناله ای سر دادم و کمرمو به تخت کوبوندم
- بخورش آینازز ، لای ک.صمو لیس بزن... خیلی داغ شدم وای
دستش روی چو.چولم نشست و با عشوه داشتیم همو میمالیدیم که ناگهان در اتاق باز شد و کیاراد با چهرهی برزخی وارد اتاق شد
_داشتین چه غلطی میکردین؟!
https://t.me/+uCI6DtO8sjc4ZjM0
https://t.me/+uCI6DtO8sjc4ZjM0
دوتا زنای هورنیشو میبنده به تخت و براشون میخوره..🔥💦
👍 1
68100
#کـ**یرشو توی #ک..ص خیس از آبم فرو کرد و گردنم رو چنگ زد
_زیر کی داری جر میخوررری؟؟
درحالی که #سینه هام رو #میمالوندم و چشم هام از شدت #شهوت #سیاهی میرفت لب زدم
_#زیر#کـیر تو زیر#کـیر کلفت پدرشوهرممم اه..اهه فکر #نمیکردم #همچین
#کـ**یری داشته باشی همیشه فکر میکردم #دول #موشی
خندید و #کـ**یرشو از توی #ک..سم درآورد و توی #ک..ونم فرو کرد
_حالا ببین کی #بهتر میکنت #من یا اون پسر #بیغیرتم...👅❌👇
https://t.me/+n0j9kNFqlsQ1Yzdk
https://t.me/+n0j9kNFqlsQ1Yzdk
73900
داشت #ک*صمو مث #جن*ده میمالوند و انگشت میکرد .
قرار بود پرستار بچه هاش باشم و
الان #هرزه ی زیر پاش شده بود .
هر روز به دردناک ترین شکلا #ک*صمو جر میداد و من انقد ناله میکردم تا از حال میرفتم .
https://t.me/+6A3qOBz73WkxMzBk
https://t.me/+6A3qOBz73WkxMzBk
اون یه ددی واقعی بود و من لیتل جندش شده بود.🧔🏻🔞😔
76900
#part143
خواستم سر میزمون برم و دنبالش برگردم که اون مردی که باهاش حرف میزدم جلو اومد.
_کجا نیوان جان؟ حرفمون هنوز تموم نشده
_بقیش بمونه تو شرکت حرف میزنیم
دستمو روش شونش گذاشتم تا کنار بزنمش اما سمج بود، خنده ای کرد.
_اینجا که بهتره گوش و چشم اضافه ای هم نیست
_باید قرارداد بنویسیم، خیالت راحت شرکتم پاکه
به زور خودمو کنترل کردم تا پرتش نکنم کنار و صدامو بالا نبرم. چشمام مدام به اطراف می چرخید، دوباره خواستم برم که دوباره سد راهم شد!
_فردا تایم خالی داری برای صحبتای بیشتر؟
_آره عصر بیا
دیگه تحمل شنیدن حرفاشو نداشتم، کنار زدمش تا یه قدم به جلو برداشتم دستی روی شونم زد.
_میشه بریم؟
تند برگشتم و با اخم نگاهش کردم. مچ دستشو گرفتم و دنبال خودم کشیدمش.
وارد راهرو شدیم و اولین دری که از داخل صدا نمی اومد رو باز کردم.
ماهک رو توی اتاق خالی کشیدم و درو پشت سرم بستم.
_بی اجازه کدوم گوری رفته بودی؟
چشماش لرزیدن و لبشو با استرس گزید.
_اومدم شما رو پیدا کنم بگم حالم بده بریم خونه
#part2
_اووف تابان #بهـشت کلوچه ای و صورتیت از زن اولم تنگ تره آههه اووف الان با آب #آلـتم #بهـشتتو پر میکنم..
_بیا روی دهنم تابان اووف میخوام این #بهـشت کلوچه ایتو بخورم و بمکم بایدآبشو بخورم اووف آههه.
مظلوم و حشری درحالی که از #بهـشتم آب #آلـتشو میریخت بلند شدم و روی دهنش نشستم که با حس زبون داغش توم آه غلیظی کشیدم..
_آههه سهراب آهههیی آهه اومم آهه
#کلفت سهراب جلوم دراز و گنده شده بود و یهو....
https://t.me/+SUjVl3qDAi9lYmE0
https://t.me/+SUjVl3qDAi9lYmE0
❤ 22👍 6
85420
🟡 نات کوین هی داره میره بالاتر❗️
چقد ناتکوین داری بیا کانال زیر قیمتشو ببین:
قیمت دقیق ناتکوین 👉
2 48100
_نظرت راجب #کـ**یر پدرشوهرت چیه؟!
چشم هام گردشد و عقب رفتم
که #کـ**صم رو چنگ زد
_تنگ بازی درنیار عروس خوشگلم میدونم تو هم تو کف #کـ**یرمی
چشم هام گردشد که خندید
_میدونم همیشه از اینکه #ک..یر پسرم کوچلوعه رنج میبردی الان میتونی از #کـ..یر پدرش نهایت استفاده رو ببری
داشتم وا میدادم که دستش محکمتر ک..صم رو چنگ زد
_دوس نداری اون #کـ**یر کلفتم بره توی
#کـ**ص تنگ و خیس از آبت؟!
https://t.me/+n0j9kNFqlsQ1Yzdk
https://t.me/+n0j9kNFqlsQ1Yzdk
2 49120