سرزمین کهن

زمانی که اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید، تعدادی از مردم شروع به خودکشی کردند. تحلیل های متنوعی بر این اساس بود عده ایی می‌گفتند به دلیل ترس از قحطی و جنگ داخلی آنان خودکشی می کنند یا می گفتند آنانی که خودکشی می کنند آنقدر در سیستم و فرهنگ نظام شوروی غرق شده بودند که جز مرگ چیزی به عنوان حق انتخاب تصور نمیکردند. اما عده ایی میگفتند بیشتر کسانی که دست به خودکشی زدند جاسوسان و پلیس های مخفی بودند که خود را به عنوان نانوا، روزنامه نگار، خیاط و سایر مشاغل عمومی با لباس مبدل برای نظام شوروی معرفی میکردند و اینگونه نقش آفرینی میکردند و اینچنین از مردم برای حکومت شوروی جاسوسی می‌کردند . ایران امروز نیز همینطور است ... توجه داشته باشید آنقدر که جاسوسان و آدم فروشان دو طرفه از آمدن حکومت و نظام دموکراتیک در داخل ایران توسط مردم می ترسند که خود جلادان و آخوندها آنچنان نمی ترسند مزدوران و جاسوسان مبدل نه تنها در نقش مشاغل عمومی فعال هستند ، بلکه در تشکل های مذهبی الخصوص و به ویژه در لایه لایه اپوزیسیون مدعی بشدت و گسترده به نفع حکومت فعلی نقش آفرینی می کنند . آنها از آمدن حکومت دموکراتیک در داخل بسیار می ترسند و تضادها را حفظ می کنند، بنابراین با تمام قوا سعی در افزایش تضادها و تداوم تضادها و تقویت جریان های ناسیونالیست، تجزیه طلب و فاشیستی دارند که اگر با هر خارجی و عامل داخلی رژیم آخوندی ایران با حفظ تناقضات شروع به سقوط کرد، به جنگ داخلی و ویرانی کشیده خواهد شد تا مبادا حکومتی دموکراتیک به قدرت برسد و این حقایق مبتنی بر حقایق عمومی باشید و آنها را توسط مردم دنبال کنید.

پارادوکسی به نام جمهوری اسلامی تعطیلی شنبه ها بعد از کلی صرف سرمایه ملت و جلسه و در مجلس تصویب شد و به شورای نگهبان راه یافت و بعد هم در مجمع تشخیص مصلحت رد شد . حالا اعضای مجمع چه کسانی هستند؟ احمدی نژاد و لاریجانی و امثال اینان . تصور کنید در مهد کودکی به نام حکومت آخوندی کسانی که تایید صلاحیت شدن یک لایحه دادند به کسانی که تایید صلاحیت نشدند و طبیعتاً آنها آن لایحه را نیز رد کردن . از آن طرف کسانی که صلاحیت مجلس و ریاست جمهوری فرمایشی را ندارند میتوانند مصلحت را تشخیص دهند. حال شورای نگهبان که صلاحیت اعضای مجلس را داده اما صلاحیت به مجمع تشخیص مصلحت نظام را خیر اما چطور است که خود شورای نگهبان در مجمع تشخیص مصلحت عضو است .

پروبلماتیک یک ساختار بنیادین است که امکان طرح پرسش­‌هایی خاص را فراهم می­کند. موضوع و فکت مورد بررسی در درون پروبلماتیک یک نظریه معنادار است. در درون پروبلماتیک است که فکت قابل رؤیت می‌­شود. پروبلماتیک راهی است برای تعیین امر رؤیت‌­پذیر و امر حقیقی قابل استناد .