صدای مردم ( اهم اخبار )

گلوله باران وحشتناک مناطق مسکونی خارکف در شمال شرقی اوکراین توسط روسیه جنایتی بیمانند در تاریخ

. وقتی "سینوهه" شبی را به مستی کنار نیل به خواب می رود و صبح روز بعد یکی از برده های مصر که گوش ها و بینی اش به نشانه ی بردگی بریده بودند را بالای سر خودش می بیند در ابتدا می ترسد اما وقتی به بی آزار بودن آن برده پی می برد با او هم کلام می شود. برده از ستم هایی که طبقه اشراف مصر بر او روا داشته بودند میگوید از فئودالیسم بسیار شدید حاکم بر آن روزهای مصر. برده از سینوهه خواهش می کند او را سر قبر یکی از اشراف ظالم و معروف مصر ببرد و چون سینوهه با سواد بود جملاتی که خدایان روی قبر آن شخص ظالم رانوشته اند برای او بخواند. سینوهه از برده سئوال می کند که چرا می خواهد سرنوشت قبر این شخص را بداند؟ و برده می گوید: سالها قبل من انسان آزاد و خوشبختی بودم همسر زیبا و دختر جوانی داشتم مزرعه پر برکت اما کوچک من در کنار زمین های بیکران یکی از اشراف بود. روزی او با پرداخت رشوه به ماموران فرعون زمین های مرا به نام خودش ثبت کرد و مقابل چشمانم به همسر و دخترم تجاوز کرد و بعد از اینکه گوش ها و بینی مرا برید و مرا برای کار اجباری به معدن فرستاد سالهای سال از دختر و همسرم بهره برداری کرد و آنها را به عنوان خدمتکار فروخت و الان از سرنوشت آنها اطلاعی ندارم اکنون از از معدن رها شده ام شنیده ام آن شخص مرده است و برای همین آمده ام ببینم خدایان روی قبر او چه نوشته اند ... سینوهه با برده به شهر مردگان (قبرستان) می رود و قبرنوشته ی آن مرد را اینگونه می خواند: او انسان شریف و درستکاری بود که همواره در زندگی اش به مستمندان کمک می کرد و ناموس مردم در کنار او آرامش داشت و او زمین های خود را به فقرا می بخشید و هر گاه کسی مالی را مفقود می نمود او از مال خودش ضرر آن شخص را جبران میکرد و او اکنون نزد خدای بزگ مصر آمون است و به سعادت ابدی رسیده است... در این هنگام برده شروع به گریه میکند و میگوید آیا او انقدر انسان درستکار و شریفی بود و من نمیدانستم درود خدایان بر او باد، ای خدای بزرگ ای آمون مرا به خاطر افکار پلیدی که در مورد این مرد داشتم ببخش... سینوهه با تعجب از برده می پرسد که چرا علیرغم این همه ظلم و ستمی که بر تو روا شده باز هم فکر می کنی او انسان خوب و درستکاری بوده است؟ و برده این جمله ی تاریخی را می گوید که: وقتی خدایان بر قبر او اینگونه نوشته اند من حقیر چگونه می توانم خلاف این را بگویم؟ و سینوهه بعد ها در یادداشت هایش وقتی به این داستان اشاره می کند می نویسد : آنجا بود که پی بردم حماقت نوع بشر انتها ندارد!!!!! حکایت آخوندها و ما مثل این داستان است که کشوری آباد را طی ۴۰سال به ورطه نابودی کامل رساندند چه جنايات و چه تجاوزهایی که نكردند، كشتند و أعدام كردند و مادران به زندانها كشيدند و ما کماکان پای محراب نشینی آنها میرویم و دستور خدا و پیغمبر را از دهان آنها میشنویم و باور و اجرا میکنیم!! هموطن التماس تفکر .

مریوان۳۰ بهمن اعتراضات سراسری معلمان درود به شرفتون 👌👌

اراک ۳۰ بهمن اعتراضات سراسری معلمان با اهل قلم هر که در افتاد ور افتاد با اهل قلم هر که در افتاد ور افتاد همه اقشار باید #اعتصابات سراسری معلمان را حمایت کنیم تا نابودی کامل جاعش

مریوان۳۰ بهمن اعتراضات سراسری معلمان درود به شرفتون 👌👌

مادرانِ داغدار آبان خونین با صدای هابیل ماهور #آبان_خونین۹۸ #آبان_ادامه_دارد

جواد ظریف هم افتادن به ساخت ساز برج بزرگ و مردم همچنان مسخ شده با سکوت ننگین

✍مهدی صدرالساداتی : یک برج ۲۶۰۰ متری در خیابان فرشته متعلق به اذرمیدخت طباطبایی همسر شمخانی و ارزش این ملک هزار میلیارد تومان برآورد شده است شرکت آدمیرال که سال ۱۳۹۰ راه افتاد متعلق به حسن و حسین دو پسر علی شمخانی است که چند روز قبل یک کشتی از این شرکت در هند توقیف شد علی برکت الله برج همسر علی شمخانی

مروری بر اسکناس ‌های بیاد ماندنی دوران طلایی ایران روزگاری که ریال ایران ارز مبادلات بین المللی بود...

. از بیتفاوتی ایرانیان مام میهن به قَهقرا رفت رژیم ضد ایرانی ولایت فقیه از آغاز تا کنون با غارت و چپاول سرمایه های مردمی و بیت المال و پرداختن به قبور تازیان در ایران و کشورهای عربی و نادیده گرفتن آموزش و پرورش نونهالان در محیطی بهداشتی با آرامش و آموزش درست و اساسی به اشاعه و گسترش خرافات و پرورش امتی گدا بیسواد خرافاتی و باورمند به جادو جنبل و معجزه پرداخته است. به راستی ما مردمِ ایران زمین در کجای تاریخ ایستاده ایم؟ آیا ملتی به بیتفاوتی ما در تمامِ طول تاریخ به چشم میخورد؟ ملتی شده ایم که روزهای مان با خَبر های هولناک اعدام شکنجه و دستگیری مبارزینِ راه آزادی آغاز شده و با اخبار مربوط به خودسوزی یک کارگر به دلیل فقر و نداری پایان می یابد! این فرجامِ تلخی که برای ما رقم خورده و این مصیبتی که گریبانِ ملت مان را گرفته و همه این فقر بیچارگی درماندگی و آوارگی ایرانیان تمامن از بیتفاوتی و بی خیالی مردم ما سر چشمه میگیرد در کجای تاریخ جهان چنین مردمانی را می شناسید که هر روز بیشتر از روزِ پیش در خون و لجن فرو رفته و دَم بر نیاورده باشند؟ هموطن از ایران چیزی جز لاشه دردمندی نمانده است از آب و خاک و نفت و دریا و کوه و بیابان فروختند و حراج کردند اگر امروز قیام نکنید فردا خیلی دور است چرا که طبق قرارداد آخوندچای با چین باید چند دهه دیگر زیر سلطه چین و روسیه باشیم براندازی یک تکلیف است