❥ .. M̶u̶l̶t̶i̶ B̶L̶ F̶i̶c̶ .. ❥

As I am ➹ #GN ❈ #music ➹ #Sani ఌꨁ........................................ఌꨁ ✎: [ @multiBL_fic ]

اینجا پیته نه اسکای😂 ༒ #PhayuRain 𝔉 #Sky ༒ #carino ఌꨁ................................................ఌꨁ ✎: [ @multiBL_fic ]

چنتا تیک تاک ببینیم باهم ༒ #bl 𝔉 #multi ༒ #carino ఌꨁ................................................ఌꨁ ✎: [ @multiBL_fic ]

( بکهیون به عنوانه دکتر ) بکهیون : شما باید غذای سالم بخورید بیمار : نه بکهیون : اخرین بیماری که بعد از اینکه من اینو بهش گفتم رژیم غذاییش رو تغییر نداد مرده. بیمار : وات‌د.... بکهیون : تو یه سقوط هواپیما بیمار : اینا چه ربطی بهم دارنن بکهیون : من کسیم که تصادف کرده، از حرفام نافرمانی نکن. ༒ #tweet 𝔉 #baekhyun ༒ #carino ఌꨁ................................................ఌꨁ ✎: [ @multiBL_fic ]

چ کیوتن😍 ༒ #bl 𝔉 #edit ༒ #نمیدونم ఌꨁ................................................ఌꨁ ✎: [ @multiBL_fic ]

سلام به همه داوشای گل من ساناز هستم. تازه به جمعتون پیوستم و مالک جدید چنل. قراره کنار بچه ها فعالیت کنم و امیدوارم روز های خوبی کنار هم داشته باشیم. خب خب بزودی قراره برنامه های جدید و کلی خاکبرسری توی چنل داشته باشیم. بیایید همدیگرو حمایت کنیم و به سوی آینده های خیس جلو بریم جر. بله بله ادمین یکم هورنی تشریف دارن. برای ارتقای کارای چنل قراره اطلاعیه بذاریم. لطفا برای پیشرفت چنل خودتون اگر در توان دارید به جمع ما بپیوندید. مرسی چرت و پرت های منو خوندین. درود ساناز

قلبم درد گرفت ولی ادیته 🥲 ༒ #biblebuild 𝔉 #video ༒ #carino ఌꨁ................................................ఌꨁ ✎: [ @multiBL_fic ]

تیزر وانشات PornStar +توی اون سینی نوتلائه؟ با چشمای درخشان پرسید، چانیول سینی رو روی عسلی کنار تحت گذاشت و کنارش نشست. _دراز بکش بکهیون. مطیع دراز کشید و منتظر به کاراش نگاه کرد، چانیول روی بدنش خیمه زد و گلس شراب رو برداشت و روی سینه های شیری رنگ اون ریخت و مسیر حرکت قطرات شراب رو تا روی نافش دنبال کرد با گم شدن قطرات رو پوستش ناله عمیقی از ته گلوش آزاد کرد. _میتونم؟ +نپرس ... آه ... فقط انجامش بده! چانیول بخاطر جوابش نییشخندی زد و به نیپل هاش حمله کرد و مک نرمی به سینه چپش زد. _آیگویا ... این کوچولو خیلی هیجان زده‌اس نه؟ دوباره زبونش رو نوک نیپلش کشید و گاز ریزی ازش گرفت قلب پسرک مثل گنجشک توی دهن چانیول میزد و اون رو برای خوردن نیپل برجسته‌اش تحریک میکرد. +آه ... آهههه من ... من هیجان زده نیستم! ف-فقط تو داری باهام ... آههه لعنتی بزار ... بزار حرف بزنم. چانیول زبونش رو چندبار پشت سر هم روی شاهرگ بکهیون به رقص می دراورد و تمرکزش رو بهم می‌ریخت؛ مک عمیقی به اون تقطه زد و بدون درآوردن سرش از اونجا نقطه پچ زد: _حرف بزن بیبی ... من دارم کار خودم رو انجام میدم. +هاه عوضی داری باهام بازی میکنی. اوممم زبونت داره آتیشم میزنه ... متوقف نشو ... حتی اگه خودمم ازت خواستم. ادامه بده ...تحریکم کن ... ببوسم ... مارکم کن ... بزار به اوج برسم. چانیول نیشخندی زد و دستاش رو تو موهای بلوند پسر که رگه های مشکی توش خودنمایی میکرد فرو کرد و لباش رو به دهن کشید. ✎ آپ این وانشات جذاب جمعه ساعت 22:00 شب✎ ༒ #teaser 𝔉 #oneshot ༒ #carino ఌꨁ................................................ఌꨁ ✎: [ @multiBL_fic ]

کمیستری🔥 [Series:semantic error] ༒ #seochan 𝔉 #kiss ༒ #carino ఌꨁ................................................ఌꨁ ✎: [ @multiBL_fic ]

خیلی گوگولین خب😍🥲 [Series: lovely writer] ༒ #kaoup 𝔉 #cute ༒ #carino ఌꨁ................................................ఌꨁ ✎: [ @multiBL_fic ]