cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

در جستجوی عدالت

یادداشت های یک چپ تنها اما امیدوار ارتباط با مدیر کانال @BehzadKazemiZagros

Больше
Рекламные посты
225
Подписчики
Нет данных24 часа
+17 дней
+430 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

‌‌گفتگویی که باید با بیش از دو گوش شنید! ✍علی صاحب‌الحواشی دکتر فاضلی "پارسونزی" نگاه و بحث می‌کند ولی دکتر قادری "هگلی/وبری" احتجاج می‌کند. فرق این دو منظر آن است که اولی نزدیک‌ِزمین پرواز می‌کند، چشم‌اش متمرکز بر میدان "سیاست" و توازن‌قوا و چانه‌زنی‌های ریز ریز است، اما دومی از ارتفاع بالا چشم‌انداز تمدنی را وارسی می‌کند، بر اطراف و اکناف مسئله اِشراف دارد. از نیمه به بعد، دکتر فاضلی بحث دکتر قادری را به ارتفاع پست‌تر دعوت می‌کند تا او هم به بحث در میدان سیاست و توازن قوا بپردازد. این‌طور می‌شود که دکتر قادری ارتفاع پروازش را کم می‌کند، ولی آن چشم‌انداز کلانش را - که از حوزه عمومی بلندپروازش به دست آورده است - را نگه‌می‌دارد ولی ارتفاع پروازش را می‌کاهد تا به موضوع روز بپردازد. دکتر فاضلی اصلا آن منظر تمدنیِ قادری را ندارد، بلکه درست مثل جامعه‌شناسی تالکوت پارسونز، نگاه اثباتگرای جزئی‌نگر دارد؛ دکتر فاضلی "کبوتر" است ولی قادری "عقاب" است؛ قادری وقتی هم در ارتفاع پست پرواز می‌کند، باز هم عقاب است! یعنی وقایع جزئیه روی زمین را در متن و بستر چشم‌انداز‌کلانی که از آن بالا دیده است، می‌نهد و می‌فهمد. این خصلت منظری دو طرف تا آخر حفظ می‌شود. آن نکته ناظر به "اختلاف‌پارادایمی" داشتن که فاضلی می‌گوید درست است؛ اما سخن بر سر آنست که کدامیک از این دو "پارادایم" دیدِ درست‌تر و واقع‌نگرتر و بصیرت‌بخش‌تری به بحث شرایط موجود دارند. من قاطعانه سمت قادری می‌ایستم؛ نه فقط از آن رو که خودم نیز "کلان‌نگر"ام، بلکه از این جهت هم که معتقدم بدون داشتن منظر کلان، پرواز نزدیک به زمینِ بازیِ سیاست، دیدی بشدت تنگ‌دامنه، عجالتی، عملگرایِ از این‌ ستون به آن ستون به دست می‌دهد، درست همان‌طور که جامعه‌شناسی پارسونز/گیدنز/عجم‌اوغلو چنین است. از این طور جامعه‌شناسی "بصیرت" (vision) به دست نمی‌آید، چنین جامعه‌شناسی برای این‌کنم یا آن کنم است، نه بیشتر. در برابر، جامعه‌شناسی اروپایی، که می‌توان "دورکهیمی/وبری"اش خواند، بلندپرواز و بصیرت‌بخش است، دوربین است، نزدیک‌بین نیست. سخن من آن‌ است که وضعیت چرخشگاهی کنونی ایران، نیازمند چنین نگاه کلان‌نگری است. ما در ۱۳۵۷ در چنان چرخشگاه تمدنی نبودیم که الان در آن هستیم. ما درحال یک پوست‌اندازی سترگ ملی هستیم. دوگانه پزشکیان/جلیلی در حساب نیست! جامعه ایران با شتاب بی‌سابقه‌ در تاریخ‌اش، رو به سوی چرخشی بزرگ دارد. در اینجا مشغول شدن به دوگانه‌های سخیف، هیچ وجهِ تعیین‌کننده‌ای ندارد. زیرا تحولات بنیان‌کن نسلی واقع شده‌اند و جامعه در شرایط "بحران" قرار دارد که بزودی "عظیم" خواهد شد؛ این "بحران" آن ابربحران‌هایی نیست که بیش از چهاردهه بی‌فکری و ناکارآمدی و فساد نظام برآورند؛ این "بحران" بحث فروپاشی‌فرهنگ سنتی است که ایرانیان بسرعت درحال ترک کردنِ زیست‌جهانش به سوی هنجارها و موازین بکلی نویی هستند. خیزش "زن‌زندگی‌آزادی" تنها یک اخگر، یک غرش از این آتش‌فشان بود! این سخن فاضلی که سیطره نظامیان پایان‌کار است، هرچند از منظر نزدیک‌بین نگاه جامعه‌شناختی او قابل درک است - اما درست نیست! پیرمردهای افسون‌زده خشک‌مغز و فاسد‌شده فرمانده سپاه نیز روبیده خواهند شد، خیلی چیزها روبیده خواهند شد، این پیرمردهای تاریخ‌گذشته که قابلی ندارند! آن آتش‌فشان به درون بدنه مردمی سپاه نیز نفوذ کرده است، چنان‌که در جانِ همه زوایای "ایران" نیز خزیده است. اگر "امید"ی هست، اینجاست نه این‌که آدم میانمایه‌ای چون پزشکیان بیاید و بتواند یا نتواند چند میلیمتر به پیش برود، که به نظر من نه اراده‌اش را دارد نه بنیه و توانش را؛ دوگانه قلابی یا اصیل پزشکیان و جلیلی هم روبیده خواهند شد؛ مسئله این است و ما در اینجا ایستاده‌ایم! مناظره‌ی حاتم قادری و محمد فاضلی را در یوتیوب از اینجا ببینید کانال نویسنده
Показать все...
📎

ما ملت ایران به قول شاملوی بزرگ تاوان کدام گناه مون را داریم پس میدیم که بین بنیادگرایی ارتجاعی جلیلی و بنیادگرایی راست بازاری پزشکیان گرفتار شده ایم😔
Показать все...
Repost from Reza Nassaji
رأی ما را می‌خواهی؟ دوستان بسیاری در این روزها از من پرسیده‌اند که رای می‌دهم یا نه. برخی هم تلاش کرده‌اند من را قانع به رای دادن کنند تا در واقع خودشان را قانع کرده باشند. البته رای من فی‌نفسه اهمیتی ندارد و آن را با کسی طرح هم نمی‌کنم، تا چه رسد به تبلیغ؛ مساله پرسش‌ها و برهان‌هایی است که من و مخاطبانم طرح می‌کنیم. پرسش نخست: من باید خود را قانع به رأی دادن به پزشکیان کنم یا پزشکیان باید مرا قانع کرده باشد؟ پاسخ: پزشکیان ادعاهایی در سیاست دارد و به رای من محتاج است. همچنانکه برای ایران ادعاهایی دارد و باید آرای تک‌تک مردم ایران را هدف بگیرد. اما باید دید پزشکیان رای کدام گروه‌های مردم را هدف گرفته است؟ رأی گروه‌های منتقد نظام و به‌ویژه تحریمی‌ها را، یا رأی طرفداران نظام و به‌ویژه تودۀ مذهبی را. پیداست که نمی‌توان تمام این گروه‌ها را با هم مجذوب ساخت و باید انتخاب کرد. (اتفاقاتی مانند خرداد ۷۶ که خاتمی هم با شعار «سلام بر سه سید فاطمی / خمینی، خامنه‌ای، خاتمی»، تودۀ عامۀ مذهبی و غیرسیاسی را فراخواند؛ هم احزاب «چپ خط امامی» که از ابتدا هوادارش بودند؛ و هم روشنفکران دینی و سکولار به او امید بستند، یا انتخابات ۸۸ که مذهبی عدالتخواه، بقایای چپ خط امامی، اصلاحطلبان حزبی و گروه‌های رادیکال اصلاحطلب و غیراصلاحطلب اطراف موسوی جمع شدند، تکرار نمی‌شود.) پزشکیان هم با علم به این موضوع و با روحیات مذهبی و محافظه‌گرای دیرینه‌اش، انتخاب کرد و از ابتدای کمپین انتخاباتی خود و به‌ویژه در مناظره‌های تلویزیونی آرای تودۀ مذهبی را هدف گرفت، نه رأی افراد و گروه‌های منتقد رادیکال، مطرود، و تحریمی را. بدین ترتیب، پزشکیان با اشارات مکرر به نهج‌البلاغه و تأکید بر «تبعیت از سیاست‌های مقام معظم رهبری»، آرای مشترک با جلیلی و قالیباف را هدف گرفت و چنین شد که از ۱۸میلیون رأی رئیسی در سال ۱۴۰۰، کمتر از ۱۳میلیون به جلیلی و قالیباف رسید. در این صورت، پزشکیان پیشاپیش انتخاب کرده و همان تودۀ مذهبی و طبقه متوسط میانه‌رو را هدف خود می‌بیند. طبیعی است که در دور دوم هم باید سراغ همانان برود و نه منتقدان رادیکالی که از نظام بریده‌اند؛ تا چه رسد به صندوق رأی و کاندیدای اصلاحطلب. پیداست که استفاده از سرود «آفتابکاران جنگل» (سر اومد زمستون) سرودۀ سعید سلطان‌پور و از نمادهای چریک‌های فدایی همچون سرود «سپیده» (ایران ای سرای امید) سرودۀ سایه، ساختۀ محمدرضا لطفی و صدای محمدرضا شجریان (که پیشتر امضای "خاک پای مردم ایران" او را برای پزشکیان عینا جعل کرده بودند)، در کلیپ تبلیغاتی انتخاباتی در تلویزیون هم نه نمایشی رادیکال به مردم منتقد، که «مصادره»ی نمادهای فرهنگی اپوزیسیونی است که جز با تحقق نۀ مطلق به وضع موجود کوتاه نخواهد آمد. برای چنین کاری باید از دادخواهان اعدام‌های دهۀ شصت و جنبش سبز دلجویی می‌کرد و آنان را با خود همراه می‌ساخت، نه آنکه نمادهای آنان را چون کالای یک‌بارمصرف مصادره کند. این پرسش به پرسشی کلان‌تر راه می‌برد: من باید خود را قانع به رأی دادن کنم یا نظام باید مرا قانع کرده باشد؟ پاسخ: اگر دستگاه سیاسی اصول دموکراسی را به‌عنوان مبنای پایداری خود پاس ندارد، به همان ترتیب که احتمال تبدیلش به دستگاه اقتدارگرا هست، مستعد اعتراض و انقلاب رادیکال است. نظام جمهوری اسلامی هم البته به‌عنوان رژیم اقتدارگرا-بنیادگرا و ملغمه‌ای از ظواهر جمهوری و بواطن اسلامی، طبیعی است که هرگز به دموکراسی باور نداشته و از حداقل‌های آن چون سلامت صندوق دفاع نمی‌کند. اما بازی آن با صندوق پیچیده است؛ از یک سو دوست دارد که مشارکت را بالا ببرد تا مشروعیت حداقلی حاصله را مصروف اهدافش در داخل و خارج کند. از سوی دیگر، مشارکت را کنترل می‌کند تا نتیجۀ دلخواه از صندوق خارج شود و بازی نهادهای انتصابی بر هم نخورد. تا بدینجا نکتۀ تازه‌ و ناگفته‌ای نیست، اما مثال‌های اخیر شاید جالب باشند. کشف ارقام نامتعارف از آرای تک‌تک کاندیداها و حتی باطلۀ کشوری به‌صورت ارقام مضرب ۳ و نیز آرای تک‌تک کاندیداها و حتی باطلۀ استان اصفهان به‌صورت مضرب ۱۰۰ که شائبۀ دستکاری آمار را دامن زده، می‌تواند فراتر از دستکاری به نفع کاندیدای اصولگرا، بخشی از بازی امنیتی نظام باشد تا طرفداران پزشکیان و تحریمی‌های مردد را از تقلب بترساند و از مشارکت در دور دوم منصرف سازد. البته تقلب در مرحلۀ قبل بعید نیست و در مرحلۀ بعد هم. (بنگرید به پیروزی جلیلی در یزد) به هر حال، آن که در انتخابات شرکت می‌کند - چه انتخاب‌کننده و چه انتخاب‌شونده - یا پیشاپیش سلامت انتخابات در نظام را پذیرفته یا با تردید وارد می‌شود و این ریسک را می‌پذیرد که ممکن است بازی بخورد. ضمن اینکه می‌پذیرد که معظم‌له آن آرا را «رأی به نظام» بخواند. (چنانکه در مرحلۀ قبل چنین کرد.) من شخصاً هیچ‌یک از این دو ریسک را نمی‌پذیرم، اما رای شخصی من مهم نیست. @RezaNassaji
Показать все...
سرآمد زمستون و سپیده دمید؟ کاش از سعید سلطانپور و هوشنگ ابتهاج شرم می کردید. بهزاد کاظمی فعال سیاسی عدالت‌طلب آزادی‌خواه(سوسیال دموکرات) ۱۲ تیر ۱۴۰۳ خورشیدی جناب دکتر پزشکیان کاش وقتی می خواستند برای مستند انتخاباتی تان موسیقی انتخاب کنند، کمی از آن صداقت ادعایی تان را نشان می دادید و به تدوین کنندگان و کارگردانان این شو تبلیغاتی از جمله جناب پرستویی می فرمودید با توجه به اعدام سعید سلطانپور به جرم سرودن همین اشعار مانند همین سرود «آفتابکاران-سراومد زمستون» سازمان چریکهای فدایی خلق ایران، توسط دوستان و همفکران دیروز و همراهان سیاسی امروزتان و موافقت حضرتعالی با آن و عدم هیچگونه پشیمانی از آن طی این ۴۳ سالی که از اعدام سعید سلطانپور بعد از دستگیری اش در عروسی اش گذشته، این آهنگ را استفاده نکنید. مهندس موسوی هم همین اشتباه را در انتخابات ۸۸ مرتکب شدند و وقتی که خواهرزاده شان را در عاشورا از دست دادند تلخی داغ عزیز را لمس کردند متوجه اشتباه شان شدند و به سمت مردم برگشتند، امیدوارم شما داغ عزیزان تان را نبینید برای بازگشت به سمت مردم. در مورد ایران ای سرای امید هم کاش مصاحبه هوشنگ ابتهاج و خاطره اش از پخش این سرود در زندان اوین در دهه شصت را می خواندید و از آن اشک گوشه چشم ابتهاج شرم می کردید و هر چیزی را ابزار تبلیغ و کسب رای و تحمیق مردم نمی کردید.
Показать все...
حتا محسن رنانی هم که خود زمانی سردسته وسط باز ها بوده شرافتمندانه تر از امثال فاضلی و میدری و جلایی پورها برخورد کرده و البته چون هر کسی مسایل حیاتی از ظن خودش را پیگیری می کنه طبیعی هست که خواسته هاش از جنس خودش و طبقه اش باشه. آنهم به یک دلیل روشن: که دیگر دل از دنیا و منافع کوتاه مدتش کنده و دنبال پست و مقام و لفت و لیس برای خودش و اطرافیانش نیست. گرچه قبلا مثل همین جماعت وسط باز بوده و با انتشار نهادها و شرکت های عمومی که ازشون حقوق و حق الزحمه می گرفتن میشه راحت خط و ربط همه این جماعت را پیدا و شفاف و در واقع رسوا کرد.
Показать все...
Repost from یاسر عرب
. . 👈 درخواست رنانی از پزشکیان آقای دکتر پزشکیان! سلام برشما. ما رای دهندگان به شما نگرانیم که: یک: تبارگماری و قوم‌گرایی بر دولت شما سایه افکند؛ دو:‌ دولت شما دولتی کاملاً مردانه باشد و زنان، مثل دولت‌های قبلی، در دولت شما نیز نادیده گرفته شوند؛ سه: انتخاب وزرای دولت شما در پشت‌ صحنه، بدون شفافیت، و بر اساس چانه‌زنی‌های مدیران سالخورده دولت‌های قبلی و فشار گروههای سیاسی انجام شود؛ چهار: آسیب‌دیدگان اعتراضات ۱۴۰۱ همچنان نادیده‌ گرفته شوند و برای درمان و استیفای حق‌شان حمایت نشوند؛ پنج: قیمت بنزین با شوک‌درمانی و بدون توافق با مردم و بدون سازوکار حمایتی برای فقرا تغییر کند؛ شش: وعده‌های امروزتان با شفافیت و پاسخگویی فردا همراه نباشد. لطفا تا پیش از دور دوم انتخابات، دیدگاه، برنامه و راهکار خود را درباره این موارد خیلی صریح به ما اعلام کنید؛ ما می‌خواهیم تصمیم بگیریم. و البته هر قولی که دادید، بدانید اگر شما رئیس‌جمهور شوید جوانان و نهادهای مدنی که در این انتخابات حامی شما بودند، از روز بعد از سوگند ریاست‌جمهوری، پویش مطالبه‌گری و نظارت بر دولت شما راه اندازی می کنند و به‌صورت ادواری به مردم گزارش می دهند. این‌بار ما نمی‌توانیم اعتماد کنیم و بگذاریم با آبروی دانشگاهیان، کنشگران و همه شخصیت‌ها و نهادهای مدنی که تمام اعتبار خود را به‌امیدِ برآمدنِ یک دولت توسعه‌خواه گذاشته‌اند، بازی شود. به ما بگویید ما چگونه از اکنون می‌توانیم در مورد امکان نظارت جامعه بر دولت شما مطمئن باشیم؟ و بگویید اگر مردم از عملکرد شما راضی نبودند و ادامه دولت شما را نخواستند، چگونه می‌توانند بدون کشته دادن، دولت شما را برکنار کنند؟ با احترام / محسن رنانی ۱۲ تیر ۱۴۰۳ https://renani.net https://t.me/Renani_Mohsen . .
Показать все...
Renani Mohsen / محسن رنانی

در این‌جا آخرین نوشته‌های محسن رنانی را می‌خوانید. لینک تارنمای محسن رنانی: www.renani.net

🔴نقطه اشتراک پزشکیان و جلیلی! 🔸در مناظره امشب، پزشکیان اثبات کرد در دیدگاه کلان، تفاوت چندانی با سعید جلیلی ندارد. پزشکیان مکرر می‌گوید: در کشور سیاست‌های کلی و قوانین و برنامه وجود دارد، اما اراده‌ای برای اجرای آن‌ها نیست! 🔸در چند جا هم به سیاست‌ها و منویات رهبری اشاره کرد و از اینکه دستورات رهبر، پیاده نمی‌شود گلایه کرد! 🔸اینکه پزشکیان معتقد است، سیاست‌های کلی و جهت‌گیری‌ها درست است، اما اراده‌ای برای اجرا وجود ندارد، حاکی از نگاه ساده‌انگارانه و غلط او و مشاورانش به مسائل کشور است... 🔸همگی می‌دانیم مسائل ایران، صرفا بدلیل ضعف مدیران لاینحل نمانده است. ما اینجا دچار فساد ساختاری و سیستماتیک هستیم. ساختار فسادزاست. سیستم تولیدکننده فساد و تبعیض و نابرابری است. جهت‌گیری حاکمیت، تأمین منافع عده‌ای خاص و طرد و نادیده انگاشتن بخش اعظم جامعه است. 🔸پزشکیان فارغ از اینکه به شدت بی‌برنامه است و نامنسجم صحبت می‌کند...اما در مناظره اثبات کرد که قائل به تغییرات بنیادین در کشور نیست... 🔸در واقع نسخه پزشکیان برای حل مسائل ایران، تغییر مدیران است. ظاهرا برنامه‌ها و قوانین و جهت‌گیری‌ از لحاظ او، بی‌عیب و ایراد است، فقط می‌ماند چند مدیر و مسئول جابجا شوند و ایران را گل و بلبل کنند...به همین سادگی و خوشمزگی! 🔸اینجا نقطه اشتراک هر دو کاندیداست. همه می‌دانیم جلیلی جزئی از ساختار وضعیت موجود است، به هیچ عنوان بدنبال تغییرات اساسی در سیاست‌های بالادستی و بنیادین در کشور نیست و فکر می‌کند می‌تواند با پشتوانه برگزاری ۴ جلسه کارشناسی و ۴ بار حضور در دانشگا‌ه‌ها، ساده‌انگارانه مسائل کشور را حل کند. 🔸هر دو کاندیدا، با وجود شعارهای متفاوتی که بر زبان می‌آورند، اما از اساس بدنبال تغییر در جهت گیری و رویکرد کلان مدیریتی در کشور نیستند. 🔸نکته آخر: همه می‌دانیم جلیلی ذوب در ولایت بوده و طبیعتا بدنبال پیاده‌سازی سیاست‌ها و منویات رهبر در کشور است؛ اما برای حفظ ظاهر هم که شده کمتر در مناظرات به رهبر استناد و اشاره می‌کند. 🔸اما پزشکیان اصرار دارد بر همگان اثبات کند که برای پیاده‌سازی دستورات رهبر آمده است! این میزان اصرار پزشکیان در استناد به رهبر هم خود جالب توجه است...خلاصه اینکه شورای نگهبان فهمیده چه کسی را تأیید صلاحیت کند! @aghalyyat
Показать все...
Repost from یاسر عرب
شباهت سعید و مسعود! ✍یاسرعرب آنچه که نه سعید حاضر به پذیرش آن است و نه مسعود عامل به عمل آن، انتشار رسمی لیست دولتمردان و مشاوران و وزیران و دستیاران خود در دولت بعد است. عموم مردم که هیچ، آنکس که می‌خواهد رای بدهد حداقل حق‌اش این است که بداند بدنه‌ دولتی که می‌خواهد به آن رای بدهد چه کسانی هستند؟ صنعت‌گر حق دارد بداند سه گزینه‌ی کانديد ریاست جمهوری برای وزارت صنعت‌ کیست؟ هنرمند حق دارد سه گزینه‌ی پيشنهادی کانديد ریاست جمهوری برای وزارت ارشاد را قبل رای دادن بشناسد! همچنین سایر اقشار و طبقات و اقوام و مشاغل ... چطور کسی می‌تواند ادعای اداره کشور کند و الان برای وزارت‌خانه‌اش گزینه نداشته باشد؟ و اگر دارد رای دهنده چرا باید بی اطلاع باشد؟ و بله‌ ... همین است که هست! @yaser_arab57
Показать все...
جریان وسط باز و نماینده شاخص شان محمد فاضلی که در دعوای شخصی خودش به جای پاسخگویی و ارایه اسناد و مستندات، میکروفون اش را به سمت نامزد به قول خودش نماد تغییرخواهی و اعتراض به روند موجود و طی شده پرت کرد و نه به درخواست همین نماد وقعی نهاد و نه جرات کرد میکروفون اش را به سمت نماینده جریان ارتجاع پرت کند الان هم در این پیشنهاد معامله به ملت نفرموده نامزد مدنظرشان چه تضمینی می دهد که اگر حکومت تا چه حد به وعده های احتمالی اش عمل نکرد حداقل استعفا بدهد از منصب اعطا شده توسط ملت؟ و همچنین خود ایشان و بقیه وسط بازها و همچنین نامزد موردنظرشان چه تضمینی می دهند که اگر حکومت همین الان هم حاضر نشد هیچ پیامی به ملت بدهد برای شروع چنین معامله ای، ایشان این بازی را رها کنند و به جای انتخابات های بعدی همین الان در دور دوم همین انتخابات به ۶۰ درصد اکثریت مردم معترض به این روند بپیوندند؟
Показать все...
معامله‌ مردم با حکومت محمد فاضلی مردم ایران در سال‌های ۱۳۷۶ تا ۱۳۹۶ از طریق رأی دادن با هسته سخت قدرت جمهوری اسلامی معامله کردند. اکثریت مردم رأی دادند به امید آن‌که تغییری در روندهای طی‌شده و سیاست‌ها رخ دهد. آخرین بار مردم در ۱۳۹۶ تن به چنین معامله‌ای دادند و وقتی نتیجه دلخواه‌شان حاصل نشد، راه عدم مشارکت در انتخابات را پیش گرفتند و در مدت ۷ سال به ۸ تیر ۱۴۰۳ رسیدند که ۶۰ درصد مردم در انتخابات مشارکت نکردند، و ۲۰ درصد به #پزشکیان رأی دادند که نماد تغییرخواهی و اعتراض به وضع موجود و روند طی‌شده است. فاصله بین زمان شروع این معامله (۱۳۷۶) تا امروز ۲۷ سال، و فاصله بین نقطه پایان این معامله (۱۳۹۶) تا امروز ۷ سال است. انتخابات این بار در تیرماه ۱۴۰۳ دو مرحله‌ای شده است. من به عنوان بخشی از آرزوهایم برای ایرانی که یک عمر درباره‌اش خوانده، فکر کرده و نوشته‌ام، امیدوارم ظرف کمتر از یک هفته، معامله‌ای دیگر بین مردم و حکومت در چند مرحله شکل بگیرد. مرحله اول. اکثریت مردم در دور اول انتخابات با صدایی قاطع و بلند، به عظمت ۶۰ درصد جامعه، گفته‌اند از این وضعیت ناراضی هستند. مرحله دوم. عاقلانی در حکومت پیدا می‌شوند که به زبانی که نشان دهد عمق مسأله را فهمیده‌اند، به مردم اطمینان دهند (و تضمین‌هایی بدهند) که صدای اکثریت قاطع را شنیده‌اند و آماده تن دادن هر چند تدریجی به تغییرات ضروری مطابق خواسته‌های مردم در جهت داشتن زندگی رضایت‌بخش هستند.   مرحله سوم. مردم بار دیگر پای صندوق‌های رأی بیایند و در مرحله دوم، با رأی دادن به نامزد نماینده و نماد تغییرطلبی و تحول‌خواهی، بر موضع مرحله اول خود تأکید کنند و هم پاسخ مثبتی به شنیدن شدن صدای‌شان توسط حکومت بدهند. مرحله چهارم. نامزد منتخب، پیگیر اجرای سیاست‌هایی شود که اکثریت خواهان آن است و صدای شنیده‌شده از اکثریت را به عمل سیاسی متناسب با آن تبدیل کند؛ و به این ترتیب، پیمان اجتماعی جدیدی میان مردم و حکومت شکل بگیرد. 🔴 سؤال حیاتی تضمین پایبندی حکومت به وعده و تضمین‌هایش درخصوص شنیدن صدای مردم چیست؟ تصور می‌کنم اگر حکومت به وعده و تضمین‌هایش پایبند نباشد، در فرداهای دور دوم انتخابات، و در انتخابات بعدی، قدرتِ سکوت و عدم مشارکت همان شصت درصدی که در انتخابات شرکت نکرده‌اند، و پیوستن بیست درصد امیدوار به اصلاح ولی معترضی که شرکت کرده است (یعنی ۸۰ درصد جامعه) به نیرویی عظیم بدل می‌شود که بزرگ‌ترین تضمین در دنیای سیاست واقعی است. ⭕ سخن آخر زمان زیادی باقی نمانده است. امیدوارم عقلایی در حکومت و نمایندگانی از طرف اکثریت معترضِ ساکت، بتوانند به چنین معامله کلانی شکل بدهند. معامله‌ای ارزشمند برای تاریخ ایران و آینده مردمانی که در این سرزمین زندگی خواهند کرد؛ معامله‌ای برای زندگی بهتر.   @fazeli_mohammd
Показать все...
Выберите другой тариф

Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.