توییتر فارسی

عذرا واگذارت کردم به حضرت ذوالکفل (Twitter) شت این فیلم witness for the prosecution 1957 چقدر خوب بود الان دیدم. حیف تقریبا یه شصت هفتاد سالی دیر دیدمش

Shahed Alavi (Twitter) RT @akvanian: شاکر بهروزی ۲۵ شهریور ۱۳۹۹ در دفاعیه‌ی دست‌نویسی مسئولان قضائی را از شکنجه‌هایی که جهت اخذ اعترافات اجباری بر او اعمال شد آگاه کرد؛ نوشته بود یک‌سال در سلول انفرادی بوده و تحت سخت‌ترین شکنجه‌های روانی و جسمی شدید، با اجبار از او اعتراف گرفتند؛ اکنون در خطر اعدام است. #Saveshaker https://twitter.com/akvanian/status/1542248912324632577/photo/1

Shahed Alavi (Twitter) RT @Arash_sadeghii: ۱/ "باز هم سناریویی تکراری و اینبار برای #شاکر_بهروزی " در پرونده زانیار و لقمان مرادی هم دستگاه امنیتی مدعی بود این ۲ نفر پسر امام جمعه مریوان را کشته اند.۱۲کارگر شهادت داده بودند این ۲نفر در روز واقعه در محل کار و بیرون از شهری که این اتفاق افتاده بود حضور داشتند #Saveshaker https://twitter.com/Arash_sadeghii/status/1542213136673030144/photo/1

مِع«🐍»‏ (Twitter) RT @hosseyn1988: دوستتون دارم. احتمالاً بیشتر از چیزي که فکر می‌کنید. من تو راه اوینم برای معرفی. دیگه به جواب دادن نمی‌رسم. ببخشید. به امید روزي که همه‌مون آزاد باشیم، که زندانی بزرگ‌تر از جهل و ظلم نیست.

مِع«🐍»‏ (Twitter) شاهِ دشداشه‌پوشِ من، جز من چند تن را به ضربِ سُم کُشتی؟ چند ترک‌الصلاةِ دیگر را ضمنِ «اَغفِر ذنوبهُم» کُشتی؟ غیرِ همنامِ سیرجانیِ من چند عین‌القضاةِ دیگر را مثلِ وجدان همقطارانت با شیافِ پتاسیم کُشتی؟ #حسین_شنبه_زاده ----------- @hosseyn1988: سلام بچه‌ها. دلم بیشتر از چیزي که فکر می‌کنید براتون تنگ شده بود. هر روز، و بدون اغراق هر روز، به یادتون بودم. برمی‌گردم. اما نه فوری. روزي که رفتم، دلیلش این بود که احضاریه‌م به زندان اومده بود. در شرایطي که مادرم آرتروز شدید داره و یه نفر باید تو دست و بالش می‌بود. https://t.co/SFSVGl7J8o

مِع«🐍»‏ (Twitter) RT @hosseyn1988: سری قبل که آزاد شدم مثل غریب‌الغربا تو خیابون جلو اوین برای خودم می‌پلکیدم و دلم به‌شدت گرفت از تنهایی و این‌که هیچ‌کس به یادم نیست. خودم می‌دونم چقدر پرروییه، ولی اگه اون اطراف بودید، اگه بیکار بودید، اگه یه شاخه خرزهره سر راهتون دیدید بکَنیدش و برام بیارید. تنهام نذارید.

مِع«🐍»‏ (Twitter) RT @hosseyn1988: دلم برای انیمه‌های میازاگی تنگ می‌شه. دلم برای صدای دلکش و پریسا و مرضیه و بنان و شجریان و مهستی و هایده تنگ می‌شه. دلم برای آهنگ لی‌لی مارلین تنگ می‌شه. از همه مهم‌تر، دلم برای مسخره‌بازی درآوردن با بچه‌های اینجا تنگ شده، و تنگ‌تر می‌شه. مظلوم می‌رم و ساقط از زندگی. بدون آینده.

مِع«🐍»‏ (Twitter) RT @hosseyn1988: من از موردي که برام اهمیت داره، یعنی آزادی عقیده و بیان، هرگز کوتاه نمیام. هیچ‌کس نباید در بیانِ عقیده‌ش، حتی اگه سراپا باهاش مخالف باشیم، ترس جان و ترس آزادی داشته باشه. الآن گمونم در جایگاه نصیحت باشم دیگه. پس خواهش می‌کنم شما هم کوتاه نیاید. آزاد باشید.

مِع«🐍»‏ (Twitter) RT @hosseyn1988: اینا زندگی و آیندۀ منو از بین بردن. به خاک سیاه نشوندنم. بدون پول. من صدهزارمین مظلومِ دست این جماعت هم نیستم و شرم دارم در مقابل کارون‌ها و ری‌راها دم از مظلومیت خودم بزنم. ولی باز مظلومم. تو بگو صدهزار و یکمین مظلوم. اشکال نداره. این زمستون هم می‌گذره و روسیاهی به زغال می‌مونه.

مِع«🐍»‏ (Twitter) RT @hosseyn1988: یک تا سه سال عمرم که دیگه قابل نداره. فدای سر خونه‌م که کشورم باشه، و فدای سر شما. بچه‌ها، این کارو به دو دلیل با من کردن؛ یکي کینۀ شخصیِ یه یارویي، و دیگه این که ازم «درس عبرت» بسازن. لطفاً به چشم درس عبرت بهم نگاه نکنید، و به‌قول فریدون فرخزاد مظلوم، آزاده باشید وَ آزاد باشید.