🍷مشاعره شعر وشراب🍷
لینک کانال 👈 https://t.me/sherno99 t.me/sherno99/1 👈 لینک دسترسی به ابتدای کانال
Больше4 814
Подписчики
-1124 часа
-367 дней
-930 дней
- Подписчики
- Просмотры постов
- ER - коэффициент вовлеченности
Загрузка данных...
Прирост подписчиков
Загрузка данных...
در انتظار دره ها رازی است
این را بر روی قله های کوه
بر سنگهای سهمگین کندند
آنها که در خط سقوط خویش
یک شب سکوت کوهساران را
از التماس تلخ آکندند
در اضطراب دست های پر
آرامش، دستان خالی نیست
خاموشی ویرانه ها زیباست
این را زنی در آنها میخواند.
فروغ /
#د
در شهر پرسه میزند این بیقرار ، مرد
با صد امیدِ در دلِ صد انتظار ، مرد
با یاد سالهای غریب گذشته اش
ناچار میرسد به سرِ لاله زار ، مرد
گاهی خیالهای نگاری که نیست را
در سر مرور کرده چه بی اختیار ، مرد
متروکه های فکر و خیال جوانیش
از یاد رفته ناز و نیازش به یار ، مرد
: یادش بخیر عاشقی و یاد لاله زار
یادش بخیر بوسه ی دیوانه وار ، مرد
محو تمام خاطره های پیاده رو
رد میشود چه ساکت و بی اعتبار مرد
با چشم نم گرفته و با بغض در گلو
پک میزند به عمر سراپا شرار مرد
آن دکه ی «نوار فروشی ...» هنوز هست
تصنیف « شد خزان» و غم صد بهار، مرد
آهی عجیب ، تیره تر از آسمان شهر
لبریز اشک وآه و غم روزگار ، مرد
پر بسته مانده در قفس خاطرات خود
آزاد هم نمیشود از این حصار ، مرد
#سعید_خاکسار
👏 1
#ش
شیرین ترین بهانه ی دنیا چه می کنی؟
با روزگار درد و معما چه می کنی ؟
با یک نگاه و اینهمه آشوب خوب من
با چشمهای وحشی شیدا چه میکنی
دنیا ملامتی به بلندای عشق بود
با عشقِ بی نهایت زیبا چه میکنی ؟
دنیا پر است از من و ما و شما ولی
با اینهمه ضمیر و من و ما چه می کنی ؟
جانا غرور خانه نشینت نمیکند
با آن غرور سرکش و بیجا چه میکنی ؟
هر جا که آه بود پناهم نبوده ای
با دردسر ترین من رسوا چه می کنی ؟
من بی بهاترینم و در سر هوای تو
شیرینترین بهانه ی دنیا چه می کنی ؟
#سعید_خاکسار
👏 1
#ه
هله نومید نباشی که تو را یار براند
گرت امروز براند نه که فردات بخواند؟
در اگر بر تو ببندد مرو و صبر کن آن جا
ز پس صبر، تو را او به سر صدر نشاند
و اگر بر تو ببندد همه رهها و گذرها
ره پنهان بنماید که کس آن راه نداند
#مولانا
#ح
حلالم کن اگر وقتی گلی در غنچه بو کردم
تو با اغیار پیش چشم من می در سبو کردی
من از بیم شماتت گریه پنهان در گلو کردم
#شهریار
#ت
تو را شناختم
تو را یافتم و تو را دریافتم
و همه حرفهایم شعر شد سبک شد
عقدههایم شعر شد
همه سنگینیها شعر شد
بدی شعر شد
سنگ شعر شد
علف شعر شد
دشمنی شعر شد
همه شعرها خوبی شد
چرا که تو خوبی و این همه اقرارهاست
بزرگترین اقرارهاست
من به اقرارهایم نگاه کردم
سال بد رفت و من زنده شدم
تو لبخند زدی و من برخاستم
#احمد_شاملو
#ر
ز درد خویش ندارم خبر، همین دانم
که هر چه جز دل خود میخورم زیانکارست
جهان به مجلس مستان بیخِرد ماند
که در شکنجه بود هر کسی که هشیارست
به مجمعی که فتادی بساز با یاران
که در نماز جماعت شتاب بیکارست
مخور فریب مسیحا و چاره سازی او
که شربت دل بیمار، چشم بیمارست...
#صائب_تبریزی
#ی
یا سبو، یا خم می، یا قدح باده کنند
یک کف خاک درین میکده ضایع نشود
صائب
#د
در میکده رُهبانم و در صومعه عابد
گَه معتکف دِیرَم و گَه ساکنِ مسجد
#شیخ_بهایی
#غ
غرفه ی میکده ی عشق
مقــامی است بلند ســــر بلند
آنکه در آن
مصطبه
جـــــائی دارد...
#شهریار
👍 1