cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

🦋شیطنت خآنومانه🦋

هر گونه کپی و نشر رمان پیگرد قانونی دارد اینجا چنل اصلی رمان #پرستار_شیطنت_هایم ما در #روبیکا فعالیت نداریم

Больше
Рекламные посты
22 392
Подписчики
-2724 часа
-2107 дней
-84630 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

پارت884 🌻🌻
Показать все...
Фото недоступно
یه جا هست که خدا در نهایتِ دلبری میگه: «فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا» یعنی: «تو در حفاظت کامل مایی»♥️
Показать все...
00:47
Видео недоступно
محصولات ممنوعه که تو داروخانه پیدا نمیشه از کانال دکتر مکس میتونی بخری 🔞 ورود به کانال دکتر مکس کلیک کنید 👉🏼 موقت تا چند ثانیه دیگه پاک میشه ⁉️
Показать все...
IMG_3646.MP44.17 MB
Фото недоступно
استرس خیلی بده، استرس داشته باشی موهات می‌ریزه، پوستت خراب میشه، اشتهات کم و زیاد میشه، ساعت خوابت میریزه بهم، هزارتا مرض جسمی میگیری، به کارات نمیرسی، تو روابطتت با بقیه به مشکل می‌خوری P آدمای استرسی پشت چهره عادیشون با عذاب همه چیزو تحمل میکنن. استرس خیلی بده برای رفع استرس و اضراب یه وبینار رایگان هست که خانم سماوات با ۱۶ سال سابقه مشاوره و مدیریت مرکز مشاوره برگزار میکنه ولی ظرفیتش محدوده یکبار برای همیشه یاد بگیرین چطوری استرس و اضطرابتون رو مدیریت کنین: b2n.ir/s77789
Показать все...
00:04
Видео недоступно
💠✨ای آنکه خدای خویش خوانیم تورا 🤍✨طاعت به سزا کجا توانیم تو را 💠✨گویند خدای را به حاجات بخوان 🤍✨حاضرتر از آنی که بخوانیم تو را 💠✨پر از مهری و بخشش و مغفرت 🤍✨که ما قطره هستیم و دریا تویی 💠✨ بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ 🤍✨الـــهـــی بـــه امـــیـــد تـــو
Показать все...
2.52 KB
Repost from N/a
00:40
Видео недоступно
❌کمبود برق، ۱۳ استان را روز پنج‌شنبه تعطیل کرد…. ⚡️ یوسف تیموری: بابت روشنایی بعضیا با شب عین روز برخورد میکنن! ⚡️ می‌دونستی اگه مصرف برقت رو نسبت به سال گذشته کاهش بدی، پاداش صرفه‌جویی می‌گیری و حتی می‌تونی قبضت رو رایگان کنی! به علاوه، پویش «باانرژی» با 300 دستگاه خودرو و میلیاردها تومان جوایز ارزنده درانتظارته! 🎁 «باانرژی» باشی برنده‌ای! 🌐 www.ba-energy.ir اطلاعات بیشتر: 091299975 ✨با تو ایران روشن است✨ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🆔 @baenergy_tv ⚡️با انرژی⚡️
Показать все...
IMG_0901.MOV7.88 MB
00:24
Видео недоступно
🅾 اگه به سلامت رابطه زناشویی خودت اهمیت میدی این کانال بدردت میخوره👇👇 https://t.me/+20O4EszEZX8zODlk https://t.me/+20O4EszEZX8zODlk 🔞این کانال برای متاهلین و افراد بالای ۱۸ سال میباشد
Показать все...
8.74 MB
sticker.webp0.31 KB
#پارت1 - عمو... تو... تو واقعا از من میخوای این برگه ها رو امضا کنم؟! نگاه خیره‌ای بهم انداخت و کروات قهوه‌ای رنگش و آزاد کرد. - بهم اعتماد کن و برگه ها رو امضا کن. بغضم و قورت دادم و دستی به چشم های خیسم کشیدم. برگه های روی میز و برداشتم و بدون اینکه بهشون نگاه کنم طرف عمو گرفتمشون. - عمو... من... من اگر اینا رو امضا... کنم میشم زن... زن... اشک های که بی وقفه روی صورتم جاری میشدن اجازه صحبت کردن درست و بهم نمی‌دادن. چطوری باید اون برگه ها رو امضا میکردم و همسر شریک بابام، مردی که همیشه «عمو» صداش میزدم، میشدم؟! عمو برگه ها رو ازم گرفت و روی میز گذاشت، از داخل جیب کتش خودکار طلایی رنگی درآورد و دستم داد. - زود باش حوا، امضا کن، تا قبل ساعت هشت باید برگه ها رو به محضر برسونم! چاره‌ی دیگه‌ای داشتم؟! بابام دستی دستی من و به شریکش داد تا زنش بشم تا پسرش از پایه‌ی چوب دار دور بشه. اگر حامد با نیلا رابطه نداشت اون اتفاقات نمی‌افتاد، نیلا نمی‌مرد و حامد زندان نمی‌افتاد... منم... منم توی اتاقم بودم و مشغول کار و دانشگاه بودم! نفهمیدم چطوری چشمام و روی تمام اتفاقاتی که پیش روم بود بستم و تمامی برگه ها رو امضا کردم... برگه های که معلوم نبود باعث خوشبختی یا بدبختیم میشدن... روی تخت پشت به در نشستم، زانوهام و بغل کردم و سعی کردم لرزش بدنم و کنترل کنم. در باز و بوی عطر تلخ و تندی کل فضای اتاق و پر کرد، سخت بود جلوی اشک هام و بگیرم... قرار بود زیاد اشک بریزم... چشمام و محکم بستم و با نفس های عمیق و کشدار خودم و آروم کردم. از روی تخت بلند شدم و سرم و پایین انداختم، شرم داشتم، از اینکه عمو من و توی اون لباس ببینه شرم داشتم، از اینکه بخواد بهم نزدیک بشه و بدنم و لمس کنه... برگشتم و نگاهم به یک جفت کفش مشکی خورد، سرم کم کم بالا رفت و هر لحظه شوکه تر از قبل شدم. کفش های چرم و پاهای بلند، دست های بزرگ و انگشت های کشیده، ساعت نقره‌ای رنگ و پیرهن سفید، بازو و سینه های ماهیچه‌ای و... نیما! سیگاری بین لباش بود... - هیچ وقت فکر نمیکردن بخوام با تو توی یک اتاق و زیر یک سقف زندگی کنم! با صدای سرد و یخیش، بدن بی جونم روی تخت افتاد. - تو... تو... لبخند تلخی زد و سمت کاناپه رفت. - رنگ و روت پریده... ولی شرمنده، امشب قال قضیه کنده نشه، بابا دست از سرم بر نمی‌داره! #داستانی_براساس_واقعیت 👇👇👇👇 https://t.me/+T3fo4j-ZMf1yyhQ_ https://t.me/+T3fo4j-ZMf1yyhQ_ ادامشو میخوای بزن رو لینک زیر👇♨️ https://t.me/+T3fo4j-ZMf1yyhQ_ https://t.me/+T3fo4j-ZMf1yyhQ_ بیا #سرچ کن اگه نبود لفت بده😎❌
Показать все...
حــوای مــن

کپی ممنوع 💔

Выберите другой тариф

Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.