ما حامی اصلاح قانون اساسی هستیم
ما اصلاح بنیادین قانون اساسی به نفع حاکمیت مردم بر تمام امور و شؤن حکومت را تنها راه رهائی از وضع کنونی کشور می دانیم!
Больше211
Подписчики
Нет данных24 часа
-37 дней
-630 дней
- Подписчики
- Просмотры постов
- ER - коэффициент вовлеченности
Загрузка данных...
Прирост подписчиков
Загрузка данных...
نقش مرکز در ثبات هژمونها!
مرکز یک هژمونی باید بتواند به همه نیازها و سوالات واحدهای موجود در حوزه پیرامون خود پاسخ دهد، اگر تقاضاهای مادی و معنوی حوزه نفوذ در مرکز پاسخ داده نشوند بدیهی است گرایش به فرادست و نگاه به مراکز دیگر آغاز میشود و واگرایی موجب فروپاشی خواهد شد، زوال قدرتهای بزرگ در تحولات تاریخی نمونههای این مدعا هستند، آخرین الگوی بزرگ این فروپاشی شوروی است.
اگر هژمونی در اثر اتحاد چند مرکز پدید آمده باشد، عنصر پیوستگی و وابستگی مراکز تعیین کننده بقای آن خواهد بود.
نقش مرکز در ماندگاری هژمونها مانند فروشگاه مرکزی در یک شرکت زنجیرهای است، اگر فروشگاه مرکزی نتواند تقاضاهای وصول شده را تامین کند، مشتریان سراغ مرکز دیگر خواهند رفت و مرکز ورشکسته خواهد شد.
وفاداری عوامل پیرامونی بستگی به میزان رضایت آنها از کمیت و کیفیت محصولات مرکزی دارد.
در عالم قدرت جمعی و تعاملات سیاسی دو نوع تقاضاهای انسانی باید پاسخ داده شوند:
۱- نیازهای مادی، رفاه و شکوفایی استعدادهای انسانی اولین تقاضاهای جوامع از مراکز قدرت هستند، در واقع جامعه انسانی زمانی قدرت را به دیده احترام میبیند که محصول آن در جهت ارتقای زندگی و فراهم ساز امکانات شکوفایی حداکثری باشد.
قدرتی میتواند مورد حمایت جمع انسانها و واحدهای سیاسی باشد که وجود آن به وجود جهانی بهتر برای انسان کمک کند.
۲- آرمانهای معنایی و جمعی، انسانها پس از نیازهای مادی و طبیعی به عزت، احترام ، جایگاه اجتماعی و حفظ کرامت خود ارج میگذارند و قدرت را تنها برای ارتقای این آرمانها و ممکن سازی زندگی با عزت میخواهند.
قدرتی که از آرمانهای انسانی غفلت میکند یا به آنها تعرض مینماید، به سرعت حمایت پیرامون را از دست خواهد داد.
پرواضح است که از الزامات شکل گیری و ماندگاری هر هژمون تولد یک مرکز قدرتمند با توانایی نظری و عملی در پاسخ دادن و برآوردن نیازها و سوالات روز جوامع پیرامون است.
یک مرکز قدرتمند صرفا با داشتن یک عامل قدرت مثلا تئوریک یا مادی نخواهد توانست به جایگاه هژمون دست یابد.
یکی از رازهای قدرت در جهان امروز تمرکز دانش، فرهنگ سیاسی و بالاخره الحاق قدرت اقتصادی به آن عوامل است.
چه بسیار کشورها یا مجموعه کشورهایی که از نظر ثروت طبیعی و منابع گرانبها بسیار غنی هستند اما به دلیل عدم برخورداری از مرکزی که بتواند نیازهای علمی و تئوریک مورد پسند انسان را تامین کند بسیار فقیر ماندهاند، و بر عکس!
غفلت رهبران و جوامع در تاسیس مراکز قدرتمند، جذاب و قابل دوام از عوامل مهم واماندگی است، این غفلت در شرق جهان علیرغم جغرافیای وسیع و ثروتهای بزرگ موجبات جذابیت جامعه غربی شده است، غرب اما توانسته است چندین مرکز امن و قابل اعتماد برای ارائه پاسخ بهتر تأسیس کند و از این طریق دوام هژمونی خود را تضمین نماید.
رستم شجاعی مقدم
۱۴۰۳/۴/۲۳
مرتضی افقه:
دولت رئیسی در آغاز ادعاهای بسیاری علیه روحانی داشت؛ از جمله در زمینه بدهیهای دولت که 350 همت بدهی دولت را یک بحران مینامیدند در حالیکه رئیسی با وجود اینکه دولت خود را به پایان نرساند، اما 850 همت بدهی برجای گذاشت. ادعاهای اقتصادی دولت سیزدهم از ساخت مسکن تا کنترل تورم و اداره کشور بدون برجام، همه و همه به بحرانهایی تبدیل شد که حالا پزشکیان باید آنها را حل کند.
مرتضی افقه، کارشناس اقتصاد، درباره افزایش بدهیهای دولت در زمان رئیسی به «انتخاب» گفت: متأسفانه معیشت و رفاه مردم بازیچهی اهداف سیاسی گروههای قرار گرفته است. آن موقعی که دولت رئیسی مستقر شد، مدعی بود بدون حل تحریم میتواند مسائل اقتصادی را حل کند. وقتی از سال 97 به این سو، دولت روحانی با تحریم فزاینده مواجه شد و سال 98 هم با کرونا مواجه شد که دو سال هم طول کشید و موجب از کار افتادن بسیاری از واحدهای اقتصادی شد. از همان موقع گروههای رقیب شروع به تبلیغات علیه کارآمدی دولت کردند. دولت روحانی ضعف داشت اما آنچه بعد از 97 اتفاق افتاد، ناشی از تحریمهایی بود که خود اصولگرایان از سال 90 به این سو عامل آن بودند. دولت در فقدان درآمد نفتی، ناچار به فروش اوراق شد. آن 350 همتی که طرفداران رئیسی علیه روحانی تبلیغ میکنند، ناشی از اوراق بود. دولت رئیسی چون مدعی بود که میتواند بدون رفع تحریمها مشکلات را حل کند، قاعدتاً نباید به سمت استفاده از اوراق میرفت. اینکه رقم بدهی به 830 همت رسیده، نشان میدهد وعدههای اقتصادی و سیاست خارجی دولت رئیسی به نتیجه نرسیده است. این دولت نتوانست با گرایش به سمت شرق تحریمها را خنثی کند و دولت را بدهکارتر کرد.
وی در ادامه در رابطه با میراث اقتصادی دولت در دست پزشکیان بیان کرد: دولت پزشکیان در شرایط بسیار بسیار دشواریتری از زمان استقرار رئیسی قرار دارد. پزشکیان ریسک بزرگی کرد و بعید است که با وجود انتخابات آمریکا، بتوان مذاکرات را آغاز کرد. از طرف دیگر کلیه ذخایری که دولتها برای رفع چالشهای شدید اقتصادی داشتند در سه سال اخیر مصرف شد. دولت فقط با حجم زیادی از بدهی مواجه است. دولت پزشکیان باید پاسخگو اصنافی باشد که به علت عملکرد دولت رئیسی معترض هستند.
افقه درباره نخستین اولویتهای اقتصادی پزشکیان گفت: مجلس باید با دولت همکاری جدی داشته باشد تا مدیران متخصص به وزارتخانهها بروند. پزشکیان باید در فقدان درآمدهای نفتی، سریعتر ردیفهای هزینه اضافه دولت را کم کند. نخستین اولویت اقتصادی پزشکیان، رفع تحریم و تلاش برای گفتگو با غرب است. الان کشور در وضعیتی نیست که بدون رفع تحریم بتواند هدفهای اقتصادی میان مدت خود را پیش ببرد.
منبع سایت انتخاب
🌈🌈🌈🌈🌈🌈
*✒️بیات محمدی*
بعد از انتخابات دوم خرداد ۷۶ آقای قرائتی گفته بود ما همگی متحد شده بودیم که آبروی خاتمی را ببریم خداوند آبروی همهِ ما را برد این جملهِ عبرت انگیز را آویزه گوشتان قرار دهید و فکر ستیزه جویی با رئیس جمهور منتخب را از سرتان خارج کنید ، حواستان باشد این تو بمیری از اون تو بمیری ها نیست زمان بزن دررو تموم شده است ، اگر بخواهید آرامش مردم را مثل دوران ریاست جمهوری خاتمی بهم بزنید ، کفن بپوشید، حیدرحیدرگویان به جان مردم بیفتید ، به سفارتخانه ها حمله کنید ، مراسمات قانونی را بهم بزنید ، مداحی های سیاسی راه بندازید ، به بهانه بدحجابی به صورت دختران مردم اسید بپاشید ، جو عمومی را آشفته و فضا را متشنج کنید، حسابتان با مردمی خواهد بود که علیرغم همه بدبختی هایی که برایشان درست کردید با خون دل سخاوتمندانه پای صندوق امدند و رای دادند،
فراموش نکنید خشم فروخفته این ۱۷ میلیون نفری که به دکتر پزشکیان رای دادند و آن ۳۱میلیون نفر شرکت نکرده که مجموع آنها به ۸۰ درصد میرسد و با هم قرابت و وجوه مشترک فراوانی دارند را شعله ور نکنید، فکر تشتت و توطئه به سرتان بزند نهضت بزرگ ملی و مردمی علیه شما شکل خواهد گرفت ، این بار مردم اجازه نخواهند داد عده ای قلیل و مدعی و طلب کار که منفعت و موقعیت خود را در گرو بهم خوردن آرامش مردم می دانند با زندگی مردم بازی کنند ، یادتان باشد گوشت ۱۰۰ هزار تومانی را تحویل گرفتید و در عرض سه سال آن را به ۷۰۰ هزار تومان رساندید ، پس جای هیچ اعتراضی برای شما باقی نمانده است ، دم فرو بندید و سر به گریبان خود ببرید و بیش از این دل پرخون مردم را پرخون تر نکنید ، از هر چیز صحبت می کنید فقط از دین و شریعت و شهدا و عدالت و حلال و حرام صحیت نکنید خودتان می دانید چرا ؟؟!!!!
مردم را پسماند و دور ریز خطاب کردید چیزی نگفتیم ، تمامی اعضای صندوقها را از خودتان انتخاب کردید چیزی نگفتیم ، معاون اجرایی دولت مستقر ، رئیس ستاد انتخابات آقای جلیلی شد و استانداران و فرمانداران و بخشداران را به خط کرد چیزی نگفتیم ، طلاب حوزه ها را به اقصی نقاط کشور گسیل داشتید چیزی نگفتیم ، مجلس را یک هفته به همین منظور تعطیل کردید چیزی نگفتیم ، استفاده از بالگرد برای تبلیغات را باب کردید چیزی نگفتیم ، در سخنرانی های استانی با پول و امکانات بیت المال مردم را به مراکز استانها آوردید چیزی نگفتیم ، بعضا ادارات را برای شرکت در مراسم انتخاباتی تعطیل کردید چیزی نگفتیم ، کارت هدیه ها و کیسه های برنج و ارزاق و غذای های گرم و ساندویچ و فلافلهای کذایی هم پیش کشتان!!!
یادتان باشد مردمی که برای بله گفتن به پزشکیان امدند هرگز از سر رضایت و خوشحالی وعشق و علاقه به پای صندوق رای نیامدند ، با دلی خون و دیدگانی گریان و از سرناچاری و مهمتر از همه نه گفتن به تفکری که خود را حاکم و صاحب همه چیز می دانند و کشور را در آستانه ورشکستگی قرار دادند به پای صندق رای آمدند، برای آسیب ندیدن بیشتر کشور و شاخ به شاخ نشدن با دنیا و ریخته نشدن بیشتر خون بی گناهان ، و تعامل با دنیا، و برچیده شدن روحیه تهاجمی، و درپیش گرفتن فرهنگ اقناع و مفاهمه و گفتگو دندان بر جیگر گذاشتند و بر خلاف میل درونی به پای صندوق رای آمدند.
این را هم بدانید که این انتخابات بخاطر اتفاقات ناگوار و تلخ سالهای اخیر و تصاعد بحران و شنیده نشدن حرف مردم وتک روی های سیاسی و تصمیم گرفتن از جانب مردم از جذابیت و لذت چندانی برای مردمی که به دکتر پزشکیان رای دادند برخوردار نبود و بیشتر به جشن و عروسی بیوه زنی شباهت داشت که مدعوین با اکراه و از سر بی میلی در مراسم شرکت کردند، باید دانست که این شرکت کردن و حضور تلخ از صدها شرکت نکردن بدتر و پرمعناتر وغم انگیزتر بود و هرگز به معنای همراهی با کسانی که با اتخاذ سیاست های برون مرزی بی فایده و غلط پنجمین کشور ثروتمند جهان را به فقیرترین کشور جهان تبدیل کردند نیست
-------------------------------------------
۱۸ تیرماه ۱۴۰۳
بازسازی وجهه بینالملل ایران از کجا شروع شود!
(در این تحلیل فرض بر دادن آزادی عمل کافی به دولت پزشکیان از جانب رهبر است).
راهی که حکومت ایران پیموده است موجب بیاعتمادی سنگین نهادهای بینالمللی، واحدهای سیاسی و کشورهای پیرامون ایران شده است، در این میان روسیه و چین دو بهرهبردار بی انصاف از انزوای جهانی ایران بودهاند.
اکنون صرف نظر از محدودیت اختیارت رییس جمهور در ایران اگر بنای دولت پزشکیان بر نمایش چهره واقعی بر مبنای تمدن ایرانی باشد، از چندین حوزه مرتبط با سیاست خارجی امکان آغاز کار وجود دارد:
۱- آشتی با نهادهای بینالمللی و پذیرش قواعد عام جهانی به شکلی موثر، در این حوزه ایران میتواند با آغاز روند تصویب لوایح اف ای تی اف و همزمان ورود به همکاری شفاف با آژانس بینالمللی انرژی هستهای و همچنین همکاری و مشارکت با کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل به ایجاد نگرش مثبت بپردازد.
۲- آغاز مذاکره موثر با اروپا و آمریکا در زمینه های مورد علاقه دو طرف، یقینا پس از روی کار آمدن پزشکیان فضای آمادگی برای مذاکره در غرب نیز به سمت بهبودی خواهد رفت که دلایل خاص خود را دارد، استفاده از این شرایط جدید میتواند موجب کاهش فاصلهها و بهبود اعتماد دو جانبه گردد.
۳- آغاز سیاست سازنده در منطقه جهان اسلام، سیاست منطقهای ایران به ویژه در کشورهای عرب که از دولتهای مرکزی ضعیف برخوردارند مانند فلسطین، لبنان ، سوریه، یمن و عراق تاکنون متکی بر نظامیگری و تسلیح گروههای مذهبی بوده و موجبات ایران هراسی، رعب و بیاعتمادی در منطقه را فراهم ساخته است.
در این حوزه برنامه ایران میتواند به نفع تبدیل گروههای تحت نفوذ به نهادهای سیاسی و اجتماعی تغییر یابد و این گروهها را از طریق روندهای مشروع سیاسی وارد قدرت قانونی در کشور نماید.
چنین تغییری حتی بیش از احیای برجام میتواند زمینه خروج ایران از انزوای جهانی را فراهم آورد.
۴- در پیش گرفتن توامان و آرام هر سه مورد بالا، دولت آینده میتواند همزمان در هر سه مورد بالا بهبود وجهه بینالمللی ایران را آغاز کند، که یقینا موجب تحولات محسوس و زودهنگام به ویژه در زمینه های سرمایهگذاری خارجی، بازگشت به بازار انرژی، ارتقای صنعت داخلی، تقویت بخش توریست و گردشگر و به طور کلی رونق گرفتن تهران به عنوان کانونی از تعاملات اقتصادی و کنشهای دیپلماتیک جهانی شود، چرا که چندین دهه انزوای ایران زمینهها و فرصتهای منحصر به فردی را برای مشارکت چند ملیتی فراهم ساخته است.
رستم شجاعی مقدم
۱۴۰۳/۴/۱۹
✅بحران جانشینی
✍️سیدمصطفی تاجزاده
✅اگر مقصود این است که بحران جانشینی موجب شود که آیتالله خامنهای در زمان حیات خود به فکر اصلاحات اساسی برآید، بسیار خوشحال خواهم شد اگر چنین اتفاقی رخ دهد. مثلا رهبر خود نظارت استصوابی را لغو کند؛ یا رابطه با آمریکا را برقرار سازد؛ یا آزادی حجاب را بهرسمیت بشناسد و به توجیه حامیان خود بپردازد؛ یا راه برای بازنگری در قانون اساسی، مطابق نظر ملت باز کند.
✅درهرحال یکی از دلایل امیدواری من به امکان حذف ولایتفقیه از قانون اساسی آن است که بسیاری از اصولگراها و حتی حامیان آقای خامنهای در موضوع جانشینی به بنبست رسیدهاند.
✅آنان متوجه شدهاند که سپردنِ مادامالعمرِ اختیاراتِ عالم و آدم به یک روحانی جوان، بسیار خطرناک و با ریسک فراوان همراه است. واگذاری آن به یک پیرمرد روحانی نیز شرط عقل نیست، زیرا جانشین تثبیت نشده باید جای خود را به رهبر جدید بدهد و این دور باطل تکرار میشود.
✅بههمیندلیل روزبهروز تعداد بیشتری از نخبگان حوزوی و دانشگاهی، از اصحاب فرهنگ و هنر تا شهروندانی که به آینده ایران میاندیشند به این جمعبندی میرسند که دوگانه اختیارات نامحدود و مدت نامعلوم، مسئلهآفرین و استبدادپرور است.
✅ما به تجربه دریافتهایم که ساختار متکی به ولایت فقیه، حکمرانی را فردمحور میکند، اجازه نهادینهشدن روندها و جاریشدن رویههای دمکراتیک را نمیدهد و میتواند دمکراتترین افراد را ظرف مدت کوتاهی، به مستبدی بزرگ بدل کند.
✅صرفنظر از مسائلی که عرض کردم این انتقاد به رهبر وارد است که برخلاف آیتالله خمینی که در اواخر عمر، دخالت خود در امور را به حداقل رساند و رقابت سیاسی را بین دو جناح درون نظام تثبیت کرد و امکان تغییر قانون اساسی را در زمان حیات خود فراهم آورد، آیتالله خامنهای به موازات پیرشدن، هم به میزان دخالتهای خود در امور مختلف افزوده و هم بیشتر از گذشته به تکصدایی و حذف همه منتقدان (حتی اصولگراهای حامی خود، اما نه صددرصد گوش به فرمان) همت گمارده است و توجه ندارد که حتی با حضور خود وی ممکن است شاهد خیزش و تجمعات اعتراضی گستردهتر و شاید هم طولانیتر از جنبش مهسا شویم. چه رسد به زمان جانشین وی که وارث مشکلات تلنبار شده و بحرانهای همافزا میشود و زمام امور میهن و مردم را در شرایط بسیار دشواری دردست میگیرد که تا جا بیفتد، معلوم نیست بر ایران و ایرانی چه خواهد رفت.
(بخشی از فصل پانزدهم مصاحبه حسین رزاق با سیدمصطفی تاجزاده)
(گفتوگوهای زندان-پاییز۱۴۰۲)
🔗برای خواندن متن کامل فصل پانزدهم 👈🏿اینجا را لمس کنید.
🆔@MostafaTajzadeh
تاخیر در برنامه تحلیف رییس جمهور منتخب از نقاط ضعف قانون اساسی است!
بدون مشروعیت مردمی حکمرانی حتی برای یک ساعت به معنی نفی حقوق ملت و نقض روح قانون است، اگر قانون اساسی مدت پنجاه روز را برای تعیین رییس جمهور جدید معین کرده است، فرایند تحویل قدرت به رییس جمهور منتخب نمیتواند با هیچ بهانهای به تاخیر انداخته شود چرا که با مشخص شدن منتخب مردم مشروعیت ملی و قانونی به او منتقل شده است و با وجود تعیین رییس جمهور قانونی کفالت موقت از درجه اعتبار ساقط است.( در مواردی که رییس جمهور قبلی خود زنده است چون سررسید تحویل قدرت مشخص شده است این قاعده صادق نیست، اما سررسید دولت کفیل ریاست جمهوری صرفا ۵۰ روز است).
قطعا به دلیل صراحت عدد تعیین شده (۵۰ روز) برای تکمیل فرایند تحویل قدرت بوده است که قانونگذاران نیازی به آوردن قید دوم زمان برای تعیین روز تحلیف ندیدهاند.
اگر امروز از این نقطه ضعف بسیار ریز قانون اساسی به نفع ادامه دولت کفیل استفاده میکنند از این زاویه میتوان دریافت که از عمده ضعفهای قانون اساسی چه سواستفاده ها که نشده است.
در مباحث فقهی میگویند وقتی آب آمد تیمم باطل است، در واقع با بودن و آمادگی رییس جمهور منتخب مردم هر گونه دخل و تصرف دیگران در اختیارات دولت عملی نامشروع و ناقض قانون اساسی است.
رستم شجاعی مقدم
۱۴۰۳/۴/۱۸
آغاز مبارزه با نفاق سیاسی از برکات این انتخابات بود!
داستان مخالفت محافظهکاران حکومتی با تصویب لوایح FATF و برجام و نشر ارقام زیانهای سنگین ناشی از آن مخالفتها در جریان مناظرات انتخاباتی و همچنین در اظهارات متقابل مقامات سیاسی روز ( حسن روحانی و ظریف) در فضای رسانهای و عمومی کشور سیگنالهای آرامی از رسوایی سیاسی را به حرکت در آورد که یقینا در تحولات آینده تقویت شده و به امواج نیرومند بدل خواهند شد.
نفاق سیاسی که پایههای آن در عدم شفافیت قانون اساسی و به ویژه در تمرکز اختیارات در دست رهبر و معافیت آن مقام از پاسخگویی علیرغم اختیارات موسع و همچنین عزل اختیارت ریاست جمهوری از قدرت نظارت بر تحقق قانون اساسی، نیروهای مسلح و رادیو تلویزیون ریشه دوانده است، موجب ممانعت حکومت و عوامل انتصابی آن از توفیق دولتهای مردمی گشته است.
نهادهای انتصابی و غیر پاسخگو به طور سیستماتیک زمانی که یک دولت منتخب مردم قصد گشایش امور در سیاست خارجی و روابط بینالملل را دارد با سواستفاده از قانون اساسی و بهرهگیری از قدرت متمرکز و معاف از پاسخ خود آنقدر موانع پیش پای دولت غیر خودی میگذارند و برای آن بحران میسازند که نتواند در اصلاح عقلایی امور گامهای اساسی بردارد.
این نوع تقابل در دو دولت محمد خاتمی و حسن روحانی در سطح گسترده به کار گرفته شد.
در جریان کارزار انتخاباتی اخیر محافظهکاران با تعدد کاندیداهای خود به عملکرد دولت روحانی تاختند و با این کار خود موجب ورود حسن روحانی و دکتر ظریف به میدان پاسخگویی و افشای نقش دوگانه عوامل حکومتی در به شکست کشاندن تصویب لوایح ضد پولشویی و احیای برجام و در نتیجه انزوای بیشتر ایران شدند.
یکی دیگر از زمینهای نفاق سیاسی در سیستم کنونی نحوه نقد و نظارت بر عملکرد دولتهای خودی و غیر خودی است.
تحریم ها، گرانی و تورم زمانی که دولت خودی سرکار باشد حتی نعمت و برکت است اما در دولت غیر خودی موجب ضعف ایمان و..... میشود.
آنچه در این انتخابات برای نخستین بار شکل گرفت برای مبارزه با نفاق سیاسی یک آغاز مبارک است.
شفافیت سیاسی باید به حدی باشد که شخصیتهای دوگانه هزینه حیثیتی نفاق سیاسی خود را بپردازند تا خیانت به منافع ملی بدون مجازات باقی نماند!
رستم شجاعی مقدم
۱۴۰۳/۴/۱۷
پزشکیان، سیاست خارجی و چالشهای پیش رو!
بر همه روشن است که بدون احیای سیاست خارجی و برقراری بالانس در روابط بینالملل امکان گشایش و تحول مثبت در اقتصاد ایران یک ادعای پوچ است که بیش از هر چیز متناظر به تامین منافع روسیه و گروههای داخلی ذینفع در انزوای ایران است.
موانعی آشکار که پیشروی سیاست خارجی ایران قرار گرفتهاند:
۱- اراده رهبر و نهادهای تحت امر او در نفی هر گونه گشایش روابط و همکاری و حتی مذاکره با بلوک غرب، اولین چالش دولت آینده در زمینه احیای روابط بینالملل متقاعد کردن مجموعه انتصابی حاکمیت به پذیرش عقلانیت و دانش سیاسی در سیاست خارجی است، توفیق دولت در این مرحله ضمن کاهش موانع دیگر، میتواند جاده را به روی تیم سیاست خارجی باز نماید.
۲- اعمال نفوذ روسیه بر نهاد حکومت در جهت حفظ انزوای ایران و دوری کشور ما از دسترسی به اقتصاد جهانی و به ویژه بازار انرژی، در این زمینه پوتین منافع گروههای ذینفع در حفظ تحریمها را به منافع روسیه گره زده است که میتوانند فشار دوجانبه سنگینی را بر دولت آینده وارد نمایند.
۳- پرونده هستهای, این پرونده سیاست خارجی ایران را گروگان خود گرفته است، چرا که موجب تحریمهای رسمی بوده و ایران را در مقابل امنیت جمعی جهانی قرار داده است.
۴- سیاست منطقهای و نقش گروههای عرب، سیاست خارجی منطقهای ایران علاوه بر دامن زدن به درگیریهای نظامی و فرقهای موجب بدبینی و نگرانی دولتهای منطقه و در نتیجه شکل گیری ائتلاف ضد ایرانی به نفع آمریکا و اسراییل شده است.
حمایت مالی از گروههای عرب که توسط بسیاری کشورها تروریستی شناخته شدهاند از جمله موانع تصویب لوایح FATF نیز هستند.
۵- گروههای به شدت سودجوی داخلی که تحریمها را به منبع اصلی درآمدزایی برای خود تبدیل کرده و از قدرت پولی و رسانهای و در نتیجه بحران سازی قابل ملاحظهای نیز برخوردار هستند.
۶- وجهه تخریب شده ایران و اعتماد از دست رفته در نظام بینالملل، عواملی مانند پرونده هستهای، حمایت از گروههای مسلح، عدم پذیرش لوایح ضد پول شویی و .... چهره ایران را مخدوش کرده است.
۷- افسار گسیختگی و تعدد تریبون داران، نظامیان، سخنگویان و خطیبان در امور سیاست خارجی که گاه و بیگاه زبان و قلم را بیملاحظه منافع ملی به جولان درمیآورند.
۸- نداشتن مرکز تحقیقاتی و علمی اختصاصی برای سیاست خارجی که بتواند چالشهای این حوزه را با اولویت بندی اصولی پیش دست تیم دولت بگذارد.
پرواضح است که دولت پزشکیان برای غلبه بر این چالشها نیازمند کمک فراگیر نخبگان به ویژه تحول خواهان بوده و لازمه توفیق در این زمینه گشودن درهای ارتباط دولت با دانشگاهیان و دانشمندان است.
رستم شجاعی مقدم
۱۴۰۳/۴/۱۶
✔️نه برای سیاست ، برای اخلاق ...
✍️ویرا- محمدرضا رستم پور
چند روزی است این جمله ی کامو فیلسوف و هنرمند فرانسوی بدجوری ذهنم را مشغول کرده است که می گوید" می جنگیم نه برای قدرت ، برای عدالت ، نه برای سیاست، برای اخلاق ، نهبرای سلطه کشور ، برای عظمت کشور "
اما قسمت ترجیح اخلاق بر سیاستش خود یک راهکار کامل برای بهبود اوضاع جهان است
به نظر می رسد منظور کامو جنگیدن با اسلحه نیست و تلاش فکری و اندیشیدن و سعی در تثبیت خوبی و صلح و آرامش را در نظر دارد
اخلاق در شکل واقعی ( فراتر از شکل پیش پا افتاده و ظاهریاش) یعنی رعایت چارچوب های حرفه ای خوب زیستن یعنی کنترل حس دیکتاتوری و خود خواهی و حذف دیگران و فاشیست درون اخلاق اگر به درستی رعایت شود و هر کسی بتواند چیزی را که برای سعادت خود و هم فکرانش می خواهد برای کل بشریت نیز بخواهد و بیرون از دایره فکری خود به دیگران نیز به عنوان بخش لازم جهان نگاه کتد و دیگری را وحشی و کافر و ملحد و خون حلال یا کند ذهن و بی فکر نبیند،می تواند سیاست و قدرت و حکومت و اقتصاد و آموزش و پرورش جهان را به سمت خوب زیستن و محیط زیست سالم و جامعه هن زیست سالم راهنمایی کند .
تمام مشکلات جهان از بی توجهی به اخلاق حرفه ای آب می خورد چپ ها راست ها را انسان متمدن نمی بینند راست ها چپ ها را قدرت طلب و کافر می دانند جنهوری خواهان خود را مرکز جهان می بینتد و هر چیزی غیر خود را محدود و محکوم و ساده لوح می بینند دموکرات ها جمهوری خواهان را کوتاه فکر و فاشیست و محدود نگر می بینند در حالی اگر در چاچوب اخلاق حرفه ای به دیگری نگاه کنند و حهان را نیازمند رنگین کمان و طیف های مختلف فکری ببینند و خود را حقیقت خالص و کل خقیقت تبینیم دنیا به سمت درستش تغییر جهت می دهد
مولانا با داستان فیل در تاریکی به شکلی زیبا به این مسئله پرداخته است که هر کسی چیزی که خود لمس می کتد را حقیقت می پتدارد و روشنایی که سر برسد و بر تاریکی تفکرش بتابد مشخص می شود که تنها بخش ناقص و کوچکی از حقیقت را دیده است!
در حفیقت این اخلاق حرفه ای است که به دیگران نیز حق متفاوت بودن ، حق مخالف بودن و حق حضور داشتن می دهد و برای آنها هم سهم زیستن در نظر می گیرد
اگر همین اخلاق حرفه ای در جامعه امروز ما حاکم می شد هیچوقت یک گروه یا یک تفکر زمان به قدرت رسیدن، گروه مخالفش را کامل حذف نمی کرد و حقی برای حیات فکری آتها هم قائل می شد شاید اینگونه که فساد و بالانشینی ناشایست ها و ناشاستگی ها و بی نظارتی و فساد اداری و اقتصادی بیداد نمی کرد!
اخلاق حرفه ای اگر رواج پیدا کتد و به فرهنگ تبدیل شود دیگر شاهد این همه نابرابری و سیاس بازی و جنگ قدرت نخواهیم بود
زمانی که انسان ها بتوانند خود برتر بینی را کنترل کنتد و به جای تقابل و انکار همدیگر در کنار همدیگر یک طیف رنگین کمانی تشکیل دهند آن وقت می شود به بهبود سیاست و اقتصاد و دولت داری و جامعه سالم امیدوار بود
و اگر اخلاق حرفه ای از شخصیت فردی گرفته تا شخصیت اجتماعی و بین المللی همچنان نادیده و منزوی بماند شاید سیر زوال جهان همجنان به سرعت ادامه یابد و کسی ککش نگزد !
@weerair
آقای قالیباف سر به زیر و شرمسار باش!
با کسب ریاست مجلس حکومتی که خود میدانی نه تو و نه دیگر دوستانت به شایستگی کسب نکردید چگونه بدون شرم توانستید شناسنامه برداشته و برای ریاست جمهوری کاندیدا شوید، تو و شهردار جعلی پایتخت کجا افتخاری دارید که برای هر آنچه پیش میآید خیال میکنید شایستگی دارید؟ به قول و ادب کردستان : مگر پسر که هستید؟
چقدر این ملک ایران از زن و مرد خالی مانده است که شما دو قوه آنرا میخواهید؟
مگر مجلس (اگر واقعا مجلس باشد) یا شهردار تهران مسئولیت کمی است که شماها برای خودتان کم دانستهاید؟
شاید میخواهید شأن و جایگاه مقامات و قانون را تحقیر و مسخره کنید اینکه خودتان را تحقیر میکنید!
شما در نظامیگری که حرفه اصلیتان بود مگر جز جنگ ایران و عراق که نتیجه آن هم نوشیدن جام زهر بود فتح نامهای دارید؟
مداخله شماها در فلسطین و لبنان ، سوریه و عراق و یمن به کدام آبادگری منجر شد؟
شما که هیچ تنگهای بر دشمنان ایران نبستید جز آنکه زندگی ایرانیان را تنگ کردید!
این خیالات بیپایان شما کی تمام میشوند؟ این چه توهمی بود که از آن جنگ شوم بر مغز شما نظامیان ایران بار شد؟
حالا مطابق انتخاباتی که نهاد مجری و ناظر یکدست شده توسط خودتان آنرا اجرا کرده و حتی یک ناظر یا خبرنگار مستقل آنرا رصد نکرده است با این نتیجه چه می کنید؟
با این همه افشاگری توسط افرادی که حداقل ملت آنها را راستگوتر از شما و جلیلی و زاکانی و... میدانند به تاریخ چه پاسخی میدهید؟
به زنان و مردان وامانده از ضروریات زندگی چه میگویید؟
به نخبگان مهاجرت کرده به سرمایههای گریخته از وطن، به ملتی ثروتمند که فقط شما و ارباب پوتین موجب فقر آن شدهاید، به شاخصهایی که همه گواه ناتوانی و عدم صداقت شماها هستند چه پاسخی میدهید؟
رستم شجاعی مقدم
۱۴۰۳/۴/۱۱
Выберите другой тариф
Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.