cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

•| TEXT |•

رمان « اروانه » به معنی گلی شفا بخش و معجزه گر در بیابان 🥀 به قلم فریحا پارت گذرای هرشب ساعت ۱۱ 🍃🥀

Больше
Рекламные посты
9 098
Подписчики
-724 часа
-577 дней
-27430 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

کصخلی صب تا شب سرت تو گوشیه ولی هنوز لنگ پول بسته اینترنتی؟! بیا اینجا یاد بگیری چجوری ماهی ۲۰ میلیون تومن درامد داشته باشی : ❤️👇🏻 @daramad
Показать все...
بچه ها خیلیا به من پیام میدید میگین چقد درامد داره کانالا برات والا کانالای من اونقد که باید درامد نداره حتی سودش کفاف اینترنتی که میذارمو نمیده درامد اصلی من از یه راه دیگس که آموزشش کلا 20 روز طول کشید و الان خدارو شکر ماهی 30-50 میلیون درامد دارم ازش شما ام دو سه ماه دیگه کنکور دارین نمیخوام بگم از الان برید آموزشاشو ببینید ولی این کانالی که میذارمو کنار کانالای کنکوریتون داشته باشید بعد کنکور سر بزنید بهش به کارتون میاد لینک کانال آموزش رایگان درامد دلاری ظرفیت لینک 300 نفر هست که با پرشدنش مجبورم پاک کنم پس هرکس به دنبال شغل اینترنتی برا بعد کنکور و دوران دانشجویی هست س عضو بشه
Показать все...
🥀 اَروانه 891 🥀 #سارال‌مختاری ۶ ساعت بی وقفه مشغول بودم و راند امروز زیادی خسته کننده بود مخصوصا با کنایه های محسوس دکتر هاشمی نسبت به سبک بودن شیفتای من! امیر رزیدنت سال سه این بیمارستان بود و حالا با رفتنش، خلاَ بزرگی ایجاد شده بود که باید تا انتقالی رزیدنت جدید، بین ما پخش می‌شد نگاهم مدام به ساعت بود و از هر فرصتی استفاده می‌کردم تا کلمه ها رو کنار هم بچینم باید با دکتر سلطانی صحبت میکردم واسه مرخصی هفته‌ی آینده باید با البرز صحبت میکردم که هر جور شده توی این سفر شوم همراهیم کنه تا بتونم بهش تکیه کنم حس میکردم بدون البرز نمیتونم و یه آدم ضعیفم. نیاز داشتم پناهم باشه مخصوصا الان که قلبم پر از حس گنگ و ناشناخته بود نسبت به بابا نمی‌خواستم فعلا رو به رو شدن با حنانه رو تصور کنم. اینجا اصلا جاش نبود بعد از اتمام کارمون توی اتاق عمل، وقتی خیالم از استیبل بودن حال مریض و آمادگیش واسه به هوش اومدن راحت شد، کار رو به آقای مقصودی سپردم و راهی طبقه‌ی پایین شدم حتی واسه یه لحظه مقابل استیشن بخش مکث نکردم و سمت اتاق دکتر سلطانی پا تند کردم ضربه‌ای به در زدم و بعد از شنیدن "بفرمایید" رسایی که گفت، دستگیره ی در رو پایین کشیدم
Показать все...
🥀 اَروانه 890 🥀 #سارال‌مختاری مصنوعی خندیدم و گفتم : فرصت نشد، ببخشید. چی فرستاده بودی؟ -سکوتت رو پای رضایتت گذاشتم. ازت قول گرفته بودم که اگر غزل جلوی همه ازت معذرت خواهی کرد، باهم بریم اهواز به آنی خون توی رگام منجمد شد و قلبم از حرکت ایستاد آروم زمزمه کردم : شما‌‌‌... از کجا میدونی.... -شهر کوچیکه خبرا زود پخش میشه! فکر نکن اگر تو بهم نگی، من نمی‌فهمم چی شده. همه چیز رو میدونم، حتی این که اون پسره همکلاسیت اومده و همه چیز رو گفته! -البرز.... اون... گفته؟ با صدا خندید و گفت : فکر میکردم میدونی البرز بدون هماهنگی با تو چیزی نمیگه! -پس... چجوری.... -منم کلاغای خودمو دارم. شاید از لحاظ فاصله ازت دور باشم، اما چهار چشمی مراقب جگر گوشه‌ام هستم. این که کی گفته مهم نیست، وقتی ببینمت واست تعریف میکنم هفته‌ی آینده چند روز تعطیله. آماده باش تا بریم اهواز نالیدم: بابا... من نمیتونم.‌.. نمیخوام حنانه رو ببینم... لطفا! -بخاطر بابا حاضر نیستی دلخوری‌ای که ازش داری واسه چند روز کنار بذاری؟ میخوام واسه آخرین بار ببینمش مخالفتتو نمیخوام صدف! هفته‌ی دیگه آماده باش. قبوله بابا؟ انتظار دارم گوش بدی به حرفم -بذار یکم فکر کنم تا بتونم با خودم کنار بیام -فکراتو بکن بابا. دوباره باهات تماس میگیرم واسه هماهنگ شدن‌. خودم واست بلیط میگیرم بی میل لب زدم : باشه. سعی می‌کنم درکت کنم -مراقب خودت باش صدف. هر اتفاقی افتاد منو بی خبر نذار
Показать все...
همگی جوین شدین؟؟؟
Показать все...
Фото недоступно
⭕️⭕️ سرانجام تاریخ لیست شدن همستر مشخص شد و طبق اطلاعیه تنها کار باقی مونده اینه که توی کانال اسپانسر ایرانی همستر هست عضو شید👇👇 ✅ @HAMSTERTG ✅ @HAMSTERTG ⭕️ درصورتی که عضو نشید حساب همستر شما حذف خواهد شد!
Показать все...
امشب کلی پااارت داریم 🔥🔥❤️❤️
Показать все...
Фото недоступно
⭕️⭕️ سرانجام تاریخ لیست شدن همستر مشخص شد و طبق اطلاعیه تنها کار باقی مونده اینه که توی کانال اسپانسر ایرانی همستر هست عضو شید👇👇 ✅ @HAMSTERTG ✅ @HAMSTERTG ⭕️ درصورتی که عضو نشید حساب همستر شما حذف خواهد شد!
Показать все...
Фото недоступно
نام سریال اینترنتی : Ru# / #رو ژانر : درام | عاشقانه ❤️‍🔥🫀 محصول : ترکیه / 2024 🇹🇷 ستارگان : مریم اوزرلی، شوال سام، بوراک برکای، ظفر آلگوز، هیرا کویونجواوغلو و... خلاصه داستان : داستان زندگی ریان 38 ساله و اوزر 18 ساله را روایت می کند که در شهری ساحلی در دریای اژه در حال عبور هستند. ریان به طور تصادفی با اوزر که به تازگی به شهر نقل مکان کرده ملاقات می کند و تصمیم می گیرد به او کمک کند. این برخورد منجر به عشق غیرمنتظره ای بین آن دو می شود. زیرنویس فارسی مووی باز 🇮🇷 فصل اول قسمت 8 (آخر): 👇🏻 🌟 360p: VIDEO 🌟 540p: VIDEO 🌟 720p: VIDEO 🌟 1080: VIDEO
Показать все...
پاارت های داغ و هیجانی دیشب 💋💋💋♥️♥️♥️
Показать все...
Выберите другой тариф

Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.